مردی است بد صورت و آبله رو و چهارشانه و ازروق چم و اسم او عثمان بن عینیه است و از اولاد یزید بن معاویه است .
سفیانی
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
سفیانی . [ س ُف ْ ] (اِخ ) مردی است بدصورت و آبله رو و چهارشانه و ازرق چشم و اسم او عثمان بن عینیه است و از اولاد یزیدبن معاویه است . در بیابانی که مابین مکه و شام است ظهور خواهدکرد. (از منتهی الاَّمال تألیف شیخ عباس قمی ص 336).
سفیانی . [ س ُف ْ ] (ص نسبی ) منسوب به سفین و سفیان است که از قراء هرات میباشند. (الانساب سمعانی ).
سفیانی . [ س ُف ْ ] (ص نسبی ) نسبتی است بجمعی که تابع مذهب سفیان ثوری میباشند. (الانساب سمعانی ).
سفیانی. [ س ُف ْ ] ( ص نسبی ) نسبتی است بجمعی که تابع مذهب سفیان ثوری میباشند. ( الانساب سمعانی ).
سفیانی. [ س ُف ْ ] ( ص نسبی ) منسوب به سفین و سفیان است که از قراء هرات میباشند. ( الانساب سمعانی ).
سفیانی. [ س ُف ْ ] ( اِخ ) مردی است بدصورت و آبله رو و چهارشانه و ازرق چشم و اسم او عثمان بن عینیه است و از اولاد یزیدبن معاویه است. در بیابانی که مابین مکه و شام است ظهور خواهدکرد. ( از منتهی الاَّمال تألیف شیخ عباس قمی ص 336 ).
سفیانی. [ س ُف ْ ] ( ص نسبی ) منسوب به سفین و سفیان است که از قراء هرات میباشند. ( الانساب سمعانی ).
سفیانی. [ س ُف ْ ] ( اِخ ) مردی است بدصورت و آبله رو و چهارشانه و ازرق چشم و اسم او عثمان بن عینیه است و از اولاد یزیدبن معاویه است. در بیابانی که مابین مکه و شام است ظهور خواهدکرد. ( از منتهی الاَّمال تألیف شیخ عباس قمی ص 336 ).
دانشنامه عمومی
در روایات اسلامی و بخصوص شیعه، سفیانی از جمله کسانی است که در هنگام ظهور امام زمان شیعیان نقش مهمی برعهده دارد. اسم او «عثمان بن عَنبَسه» و از فرزندان ابوسفیان است. در روایات اسلامی او را با صورتی سرخ، پوستی سفید و چشمانی زاغ توصیف کرده اند. او از شهرهای روم بپا می خیزد و بر گردن اش صلیب دارد و از بیابانی به نام وادی یابس که مابین مکه و شام است خروج خواهد کرد.
از نسل خالد بن یزید بن ابوسفیان
از نسل عتبة بن ابوسفیان
از نسل یزید
از طرف پدر از نسل ابوسفیان و از طرف مادر از نسل یزید
مشهور آن است که نام سفیانی عثمان و نام پدرش عنبسه می باشد. و در برخی منابع نام پدرش عُیَینه آمده است. اسامی دیگری نیز برای سفیانی در روایت و کتب نقل شده که از آن جمله حرب بن عنبسه، عنبسة بن مرة، عنبسة بن هند، عبداللَّه بن یزید، ابوعتبه، عروة بن محمد، و معاویة بن عتبه است.
علمای اهل سنت نام کامل او را عبدالله بن یزید می دانند. در بعضی روایات نیز او را با لقب صخری منسوب به صخر پدر ابوسفیان نام برده اند..
بر اساس اعتقادات شیعه و سنی در آخرالزمان شخصی به نام خرناس یا عبدالله از سرزمین یابس واقع در اردن خروج خواهد کرد و مناطق پنج گانه سرزمین شام را تصرف خواهد کرد و در سرزمین بیدا با لشکریانش به زمین فرو خواهد رفت
از نسل خالد بن یزید بن ابوسفیان
از نسل عتبة بن ابوسفیان
از نسل یزید
از طرف پدر از نسل ابوسفیان و از طرف مادر از نسل یزید
مشهور آن است که نام سفیانی عثمان و نام پدرش عنبسه می باشد. و در برخی منابع نام پدرش عُیَینه آمده است. اسامی دیگری نیز برای سفیانی در روایت و کتب نقل شده که از آن جمله حرب بن عنبسه، عنبسة بن مرة، عنبسة بن هند، عبداللَّه بن یزید، ابوعتبه، عروة بن محمد، و معاویة بن عتبه است.
علمای اهل سنت نام کامل او را عبدالله بن یزید می دانند. در بعضی روایات نیز او را با لقب صخری منسوب به صخر پدر ابوسفیان نام برده اند..
بر اساس اعتقادات شیعه و سنی در آخرالزمان شخصی به نام خرناس یا عبدالله از سرزمین یابس واقع در اردن خروج خواهد کرد و مناطق پنج گانه سرزمین شام را تصرف خواهد کرد و در سرزمین بیدا با لشکریانش به زمین فرو خواهد رفت
wiki: سفیانی
دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] یکی از علایم حتمی ظهور امام مهدی (علیه السلام)، خروج سفیانی است.
سفیانی مردی سرخ رنگ، بور، چشم آبی، پیشانی پهن و چهار شانه است و صورتی خشن دارد و اثر آبله بر صورتش مشهود است. نقطه سفیدی در چشمش هست که هر که او را ببیند گمان می کند که کور است؛ در حالی که این طور نیست و او خبیث ترین مردم است که هیچ گاه خدا را نپرستیده است. و از نوادگان عثمان و نام پدرش عینیه و یا عنبسه می باشد.سفیانی به قدری بد دل و شکاک و سنگدل است که همسر خودش را که مادر فرزندانش است، زنده به گور می کند؛ برای این که می ترسد جای او را لو بدهد. او قبل از خروج با اظهار زهد و بی اعتنایی به دنیا و پوشیدن لباس های کهنه و مندرس و نان و نمک خوردن و بذل اموال فراوان، دل های افراد جاهل و اراذل و اوباش و هم چنین گروهی از علمای ساده لوح را نیز به خود جذب کرده، بدین وسیله طرف دارانی پیدا می کند و از طرفی در این زمان سرزمین شام هم میدان تاخت و تاز چندین لشکر با یکدیگر هست که معروف ترین این لشکرها، لشکر اصهب و ابقع است و لشکرهای دیگر احتمالا حاکمان مناطق مختلف شام و مردمان آن سرزمین هستند.
نشانه های خروج سفیانی
در این هرج و مرج است که سفیانی در ماه رجب از وادی یابس خروج می کند و آن سرزمینی خشک و بی آب و علف است و تقریباً در حوالی مرز سوریه و اردن قرار دارد. شعار او «یا رب یا رب یا رب ثم النار» و از نشانه های خروج او خسف در سمت غربی مسجد دمشق و زلزله و خسف در روستایی در جنوب دمشق به نام جابیه است. پس از خروج تا چندین ماه مشغول مبارزه و درگیری برای از بین بردن نیروهای مختلف در شام است که همان کافران هستند و در این زمان به شیعیان کاری ندارد.
← روایتی از امام صادق
سفیانی یک لشکر به سوی عراق و لشکر دیگری به سوی حجاز می فرستد. لشکری که به سوی عراق می رود، در قرقیسیا با لشکری از کافران روبه رو می شود و جنگ بزرگی بین این دو گروه ستمگر درمی گیرد که به قولی صد هزار و به قولی دیگر شصت هزار کشته بر جای می گذارد. این حادثه پدیده ای را به وجود می آورد که تا آن هنگام چنین رخدادی برای زمینیان و آسمانیان بوجود نیامده و تا زمانی که آسمان و زمین هست، چنین اتفاقی نخواهد افتاد. کسی از آسمان طلوع می کند و صدا می زند: ای پرندگان آسمان و ای درندگان زمین ! بشتابید و خود را از گوشت ستمگران سیر کنید.
← روایتی از امام علی
...
سفیانی مردی سرخ رنگ، بور، چشم آبی، پیشانی پهن و چهار شانه است و صورتی خشن دارد و اثر آبله بر صورتش مشهود است. نقطه سفیدی در چشمش هست که هر که او را ببیند گمان می کند که کور است؛ در حالی که این طور نیست و او خبیث ترین مردم است که هیچ گاه خدا را نپرستیده است. و از نوادگان عثمان و نام پدرش عینیه و یا عنبسه می باشد.سفیانی به قدری بد دل و شکاک و سنگدل است که همسر خودش را که مادر فرزندانش است، زنده به گور می کند؛ برای این که می ترسد جای او را لو بدهد. او قبل از خروج با اظهار زهد و بی اعتنایی به دنیا و پوشیدن لباس های کهنه و مندرس و نان و نمک خوردن و بذل اموال فراوان، دل های افراد جاهل و اراذل و اوباش و هم چنین گروهی از علمای ساده لوح را نیز به خود جذب کرده، بدین وسیله طرف دارانی پیدا می کند و از طرفی در این زمان سرزمین شام هم میدان تاخت و تاز چندین لشکر با یکدیگر هست که معروف ترین این لشکرها، لشکر اصهب و ابقع است و لشکرهای دیگر احتمالا حاکمان مناطق مختلف شام و مردمان آن سرزمین هستند.
نشانه های خروج سفیانی
در این هرج و مرج است که سفیانی در ماه رجب از وادی یابس خروج می کند و آن سرزمینی خشک و بی آب و علف است و تقریباً در حوالی مرز سوریه و اردن قرار دارد. شعار او «یا رب یا رب یا رب ثم النار» و از نشانه های خروج او خسف در سمت غربی مسجد دمشق و زلزله و خسف در روستایی در جنوب دمشق به نام جابیه است. پس از خروج تا چندین ماه مشغول مبارزه و درگیری برای از بین بردن نیروهای مختلف در شام است که همان کافران هستند و در این زمان به شیعیان کاری ندارد.
← روایتی از امام صادق
سفیانی یک لشکر به سوی عراق و لشکر دیگری به سوی حجاز می فرستد. لشکری که به سوی عراق می رود، در قرقیسیا با لشکری از کافران روبه رو می شود و جنگ بزرگی بین این دو گروه ستمگر درمی گیرد که به قولی صد هزار و به قولی دیگر شصت هزار کشته بر جای می گذارد. این حادثه پدیده ای را به وجود می آورد که تا آن هنگام چنین رخدادی برای زمینیان و آسمانیان بوجود نیامده و تا زمانی که آسمان و زمین هست، چنین اتفاقی نخواهد افتاد. کسی از آسمان طلوع می کند و صدا می زند: ای پرندگان آسمان و ای درندگان زمین ! بشتابید و خود را از گوشت ستمگران سیر کنید.
← روایتی از امام علی
...
wikifeqh: سفیانی
گویش مازنی
/sefyaani/ بیمار غشی
بیمار غشی
پیشنهاد کاربران
ملک عبدالله الثانی
به درستی چه زیبا معنی کردید و چه زیبا گفتید و چهراست گفتید و چه زیبا سید حسنی اورا شکست داد که از فرزندان حسن بن علی ( ع ) است
او ملک عبدالله ثانی است که پادشاه اردن و از نوادگان عثمان است
پسرعمو من از نواده حسن بن ابی طالب هستم اگه جد واقعی شما سید باشه شجره داشته باشی شناسنامه ایرانیها بوده که اصالت ایرانی خود رو فراموش نکنند مثال متاسفانه ایرانیان در آمریکا فرزندانشان در همان کشور به دنیا آمده باشند نمیگویند ایرانی هستیم متاسفانه میگن آمریکایی انگلیسی سوئد ی آلمانی هستیم و دیگری جد شما محمد بن عبدالله مرتب به خواب شما بیاد و آزمایش دی آن ای ژن مشخص میکند از کدام کشورید سه تای اول متاسفانه دارم ولی آخری پول ندارم وگرنه حتما تست ژنتیک انجام میدادم عرب چون از جهالت دوران خود برخاسته بود هنوز رام نشده به ایران حمله و به زنان از جمله زنان آذرآبادگان یعنی آذربایجان تجاوز می کنند به زور هنوز محمدبن عبدالله در جاهلیت با هوش ذکاوتی که داشت آرزو داشت عربستان چو ایران و روم چین فرهنگ و دین و یکتاپرست باشد تمیز باشد همچون زنان زرتشتی محجبه و همچون زرتشتیان نماز پنجگانه به جا آورند که شاید رام شوند جوی خون مولیان راه افتاد در ایران زنان زیادی باردار شدن کنیزی بردگی در ایران منفور و عمل ناپسندی بود و بعدها تا الان کنیز ماندیم به مهر یک سکه تا الی بی نهایت به اندازه جهالت خودمانهنوز هم بد میدانیم زبانی مانده فرقی نمیکند از چه مذهب و فرهنگی هستی
عرب فقیر بود با فروش دختران زنانش در بیابان ارتزاق میکرد کاری ندارم آن نجات دهنده دوهزار پانصد سال قبل از حمله اعراب به ایران قدمت دارد زرتشت و ایرانیان سوشیانت میگفتن اما بعد مسلمان شدن فراموشی گرفتیم سوشیانت به مهدی عرب تغییر کرد نجات دهنده ما یک ایرانی شاید از اهالی خراسان باشد خود میگویی از خراسان پس روایت ایرانی بودن ناجی درست است کمی تفکر بهتر از هزاران رکعت نماز ثواب دارد وای بر من و شما اگر ثمره تجاوز عرب به مادران باشیم
عرب فقیر بود با فروش دختران زنانش در بیابان ارتزاق میکرد کاری ندارم آن نجات دهنده دوهزار پانصد سال قبل از حمله اعراب به ایران قدمت دارد زرتشت و ایرانیان سوشیانت میگفتن اما بعد مسلمان شدن فراموشی گرفتیم سوشیانت به مهدی عرب تغییر کرد نجات دهنده ما یک ایرانی شاید از اهالی خراسان باشد خود میگویی از خراسان پس روایت ایرانی بودن ناجی درست است کمی تفکر بهتر از هزاران رکعت نماز ثواب دارد وای بر من و شما اگر ثمره تجاوز عرب به مادران باشیم
کلمات دیگر: