کلمه جو
صفحه اصلی

چشمه های قوم ثمود

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] چشمه های قوم ثمود (قرآن). باغ ها و بستان های فراوانی در اختیار قوم ثمود بود که به وسیله چشمه سارهای پر آبی آبیاری می شدند.
برخورداری قوم ثمود، از باغها و چشمه ها و هشدار صالح علیه السلام، در مورد محروم شدن آنان از آن نعمت ها در آیات قرآن آمده است.کذبت ثمود المرسلین• اذ قال لهم اخوهم صــلح الا تتقون (ثمودیان پیامبران (خدا) را تکذیب کردند •آنگاه که برادرشان صالح به آنان گفت آیا پروا ندارید.)
مسرقان مفسد
«پنجمین بخش از داستان انبیاء که در این سوره آمده، سرگذشت فشرده و کوتاهی از قوم « ثمود » و پیامبرشان «صالح» علیه السلام است که در سرزمینی به نام « وادی القری » میان « مدینه » و « شام » می زیستند، و زندگی مرفهی داشتند اما بر اثر سرکشی و طغیان ، چنان از میان رفتند که امروز اثری از آنها باقی نیست. سرآغاز این داستان، کاملًا شبیه داستان «قوم عاد» و « نوح » است، و نشان می دهد: چگونه تاریخ تکرار می گردد، می فرماید: «قوم ثمود رسولان خدا را تکذیب کردند» چرا که همه دعوت واحدی داشتند و تکذیب پیامبرشان صالح علیه السلام، در حقیقت تکذیب همه رسولان بود.بعد از ذکر این اجمال ، به تفصیل پرداخته، می گوید: «در آن هنگام که برادر دلسوزشان صالح به آنها گفت: آیا پرهیزگاری پیشه نمی کنید»؟! او که هادی و راهنمای مهربانی همچون یک برادر بود، برتری جوئی و منافع مادی در نظر نداشت، و به همین جهت، قرآن از او تعبیر به «أَخُوهُمْ» کرده، دعوت خود را مانند همه انبیای الهی از تقوا و احساس مسئولیت آغاز کرد.»
اسراف و فساد در زمین
اتترکون فی ما هـهنا ءامنین• فی جنـت وعیون (آیا شما را در آنچه اینجا دارید آسوده رها می کنند •در باغها و در کنار چشمه ساران.) «ظاهرا استفهام در آیه، استفهام انکار است و کلمه (ما) موصوله می باشد و مراد از آن نعمتهایی است که بعدا یعنی از جمله (فی جنات و عیون) به بعد آن را تفصیل می دهد و کلمه (هیهنا) اشاره است به مکان حاضر و نزدیک، که مراد از آن در آیه همان سرزمین ثمود است و کلمه (آمنین) حال از نایب فاعل (تترکون) است .و معنای آیه این است که شما در این نعمتهایی که در سرزمینتان احاطه تان کرده مطلق العنان رها نمی شوید و چنین نیست که از آنچه می کنید بازخواست نگردید و از هر مؤ اخذه الهی ایمن باشید.فی جَنَّتٍ... این جمله همان بیان تفصیلی است که گفتیم برای جمله (فیها هیهنا) ذکر می کند و اگر بعد از ذکر جنات، نخل را که باز یکی از مصادیق جنات است ذکر فرمود، به خاطر اهتمامی است که عرب به این درخت دارد و کلمه (طلع) در نخل به منزله گرد گل در سایر درختان است و کلمه (هضیم) - به طوری که گفته اند - به معنای درختان تو در هم و سر به هم کشیده است .» «می دانیم: اسراف ، همان تجاوز از حدّ قانون آفرینش و قانون تشریع است، این نیز روشن است که در یک نظام صحیح، هر گونه تجاوز از حدّ، موجب فساد و از هم گسیختگی می شود، و به تعبیر دیگر، سرچشمه فساد، اسراف است و نتیجه اسراف، فساد.انسان که یکی اجزای این عالم هستی است از این قانون عمومی مستثنی نیست، اگر بر اساس فطرت ، بر مدار خود حرکت کند و هماهنگ نظام هستی باشد، به هدف سعادت بخش که برای او مقدر شده است می رسد، اما اگر از حدّ خود تجاوز کند و قدم در جاده «فساد در ارض» بگذارد، نخست خداوند او را گوشمالی داده، و با حوادث سخت و دردناک او را هشدار می دهد...»


کلمات دیگر: