کلمه جو
صفحه اصلی

تقوا


مترادف تقوا : اتقا، پارسایی، پرواپیشگی، پروادار، پرهیزگاری، تدین، تقدس، تورع، دیانت، دینداری، زهد، عفاف، فضیلت، ورع

متضاد تقوا : ناپارسایی

برابر پارسی : پرهیزکاری، پارسایی، پرهیز

فارسی به انگلیسی

piety, piousness

فارسی به عربی

مزیة

فرهنگ اسم ها

اسم: تقوا (دختر) (عربی) (مذهبی و قرآنی) (تلفظ: taqvā) (فارسی: تقوا) (انگلیسی: taghva)
معنی: ترس از خدا و اطاعت امر او، پرهیزکاری، پرهیز، پارسایی، ( عربی، تقوی ) نگه داشتن خود از گناه و اطاعت از خداوند، پرهیزگاری

مترادف و متضاد

piety (اسم)
پارسایی، تقوا، تقوی، خداترسی

pietism (اسم)
پارسایی، پرهیزگاری، تقوا، تقوی

virtue (اسم)
پرهیزگاری، حسن، عفت، پاکدامنی، پرهیزکاری، تقوا، تقوی

اتقا، پارسایی، پرواپیشگی، پروادار، پرهیزگاری، تدین، تقدس، تورع، دیانت، دینداری، زهد، عفاف، فضیلت، ورع ≠ ناپارسایی


فرهنگ فارسی

پرهیز، ترس ازخداواطاعت امراو، پرهیزکاری
جمع تقی

لغت نامه دهخدا

تقوا. [ ت َ ] ( ع اِمص ) پرهیزکاری و ترس از خدا. ( از ناظم الاطباء ). تقوی. رجوع به تقوی شود.

فرهنگ عمید

ترس از خدا و اطاعت امر او، پرهیزکاری، پرهیز.

دانشنامه آزاد فارسی

(از مصدر وقایه، به معنای پرهیزکردن و خویشتن داری) در قرآن، مهم ترین و عام ترین ارزش اخلاقی. اگر به خدای متعال نسبت داده شود، معنایش دوری جستن از عذاب الهی و خداترسی است. این واژه در قرآن کریم، هفده بار و مشتقات آن بیش از ۲۰۰بار در معانی مختلف به کار رفته، از آن جمله است: ۱. محفوظ داشتن؛ ۲. پرهیزگاری و پارسایی؛ ۳. تقیّه کردن و ترسیدن؛ ۴. پروا و خشیت (از مقام پروردگار). با ملاحظۀ معانی یادشده می توان سیر بسط معناییِ تقوا را در قرآن دید. معنای اوّلیۀ تقوا (حایل قراردادن در برابر عذاب الهی) پس از گذشت از مرحلۀ میانی (ترس مؤمنانه از خدا)، موجب رعایت اوامر و نواهی الهی و ملاحظۀ خداوند در همه امور (معنای سوم) می شود. مهم ترین مفهوم هم ردیف با تقوا در قرآن، ایمان است و در بسیاری آیات این دو در کنار هم قرار داده شده اند: (بقره، ۱۰۳؛ اعراف، ۹۶ و محمّد ۳۶). در جای جای قرآن اوصاف متقین وجود دارد، ازجمله (انبیاء، ۴۸ـ۴۹؛ ق، ۳۱ـ۳۳). بخشیده شدن گناهان، امان یافتن از آتش دوزخ و رهایی از ترسِ عذاب، از آثار اخروی تقوا ذکر شده است. برخورداری از نیروی تشخیص حق از باطل (انفال، ۲۹) و برون رفت از تنگناها (طلاق، ۲) از دیگر ثمرات تقواست. توصیه به تقوا در آیات بسیاری ذکر شده، اما در دو آیۀ ۱۰۲ سورۀ آل عمران و آیۀ ۱۶ سورۀ تغابن اهمیتی ویژه دارد. در آیه ۱۳ سورۀ حجرات نیز تقوا تنها ملاک برتری انسان ها در پیشگاه خداوند معرّفی شده است. امام علی(ع) در نهج البلاغه، خطبه هَمّام، به تفصیل اوصاف پارسایان را بیان کرده است.

فرهنگ فارسی ساره

پرهیز


نقل قول ها

تقوا (پرهیزگاری) همچنین :پارسایی ، زهد موضوع این صفحه است.
• «بنیادی را که بر پرهیزگاری استوار است چیزی نلرزاند، و کشتزاری که آبِ تقوا خورَد، تشته نماند....» نهج البلاغه، خطبه ۱۷ -> علی بن ابی طالب

دانشنامه اسلامی

[ویکی شیعه] تقوا، اصطلاحی اخلاقی به معنای خویشتن داری در اطاعت از دستورات الهی و دوری از گناهان است. قرآن تقوا را شرط نجات از آتش جهنم و قبولی اعمال دانسته که موجب نزول برکات بر شخص و رهایی او از گرفتاری ها در دنیا می شود. تکرار پُرشمار این واژه در قرآن و روایات از جایگاه بالای آن حکایت می کند.
علاوه بر احادیث فراوانی که به این موضوع پرداخته اند، خطبه ۱۹۳ نهج البلاغه مشهور به خطبه همام به اوصاف متقین اختصاص دارد.
تقوا درجات مختلفی دارد و ملاک برتری انسانها نزد خدا نیز همین درجات است: دوری از گناهان، دوری از شُبهات، دوری از امور حلال غیرضروری و اشتغال قلب به خدا.

جدول کلمات

پرهیزکاری

پیشنهاد کاربران

تقوا یعنی خدا را حاضر و ناظر اعمال خود دانستن، ترسیدن از خدا و امید به رحمت او داشتن، ، بدانی که خدا داره نگاه میکنه یعنی همان آفریدگار جهان، آیا کسی جلوی ی آدم معمولی کار خطا ازش سر میزنه ، حالا همه ما در منظر خدا قرار داریم ، ، ، ، ، ، ، ، ،

ترمز در مقابل گناه
شهید مطهری

استاد دینانی می گوید: ریشه کلمه تقوا ؛ وقایه است که به این معانی بکار می رود : نگهداشتن _ حفظ کردن_ بازداشتن_ و . . . .

تقوا یعنی مراقبت کردن ، کسایی که در عمل مراقبند

A به منظور اینکه خودش را در برابر صدمه و آسیب احتمالی ، C حفظ نماید ، B را در بین خودش و C قرار دهد. این موضوع با مثال واضح تر میشود. در میدان جنگ اگر شخصی برای جلوگیری از اصابت نمودن شمشیر دشمن، سپر خود را مابین خودش و شمشیر دشمن قرار دهد ، میتوان گفت او متقی است و تقوای شمشیر دشمن اش را دارد. این شخص حتی اگر در هنگام مواجه شدن با شمشیر دشمن ، بتواند از فنون رزمی استفاده نموده و مثلا جاخالی بدهد ، هم میتوان گفت خودش را حفظ کرده و متقی است. حتی اگر به دشمن پشت کرده و از میدان جنگ فرار نماید و خطر و آسیب احتمالی برخورد شمشیر دشمن را از خودش برطرف نماید، حتی یک متقی است.
اصل موضوع این است که شخص A برای اینکه متقی نامیده شود باید به هر وسیله و یا شیوه ای ، خود را از خطر آسیب احتمالی C , حفظ نماید.
در آیین کنفوسیوس و دایو چینی و به طبع آن در فنون رزمی ورزشهایی نظیر کونگ فو ، تقوا معنای عملی خودش را جالب به نمایش میگذارد. بهترین و امن ترین و آسوده ترین شیوه برای محافظت شخص، اصل پیشگیری از درگیری است. اما در صورت بروز درگیری ناخواسته، شخص باتقوا هنگام مواجه شدن با صدمات و ضربات خارجی، موقعیت بدنی اش را در حالتی قرار میدهد که این ضربات به او اصابت نکند و یا اگر ناگزیر مورد اصابت قرار گرفت ، نیروی خارجی مضر را نه تنها دفع نماید بلکه آنرا در جهت مخالف هدایت نماید. این اصل به نام اصل بی عملی یا Wu Wei می باشد.

پارسایی

از آنجایی که واژه تقوا در زبان تازی مانیکی فراگیرتر و گسترده تر از انگاره پرهیزکردن دارد و گاهی سویه بایدها را هم در کنار نبایدها دربر می گیردپیشنهاد می کنم از واژه خویشتن داری ( پاییدن جان و خویشتن خویش در برابر بایدها و نبایدهای پنداری، گفتاری و کرداری ) که دربرگیرندگی و فراگیری بیشتری دارد بهره ببریم
سپاسگزارم

righteousness

خدارا قبول داشتن انجام دستورات خداوند

معانی متعدد دارد قبل از اسلام یکسری, معنی داشت در قرآن معانی دیگری یافت و بعد از آن تا به امروز تغییرات گسترده یافته است.
تحقیق جامعی در دانشگاه اصفهان در این خصوص صورت گرفته است

تقوای الهی یعنی" در مسیر الهی قرار گرفتن" ، یا ایها الذین امنوا اتقواالله یعنی ای کسانیکه ایمان آورده اید "در مسیر الهی " قرار بگیرید . " مسیر الهی" یعنی پرهیز از گناه، اطاعت از خدا ، حضور خدا در قلب ، حاضر دیدن خدا در همه جا و در هر کاری ، فقط از خدا ترسیدن ، فقط به خدا امید داشتن انشاالله همه انسانها در "مسیر الهی" قرار بگیرن .

با یاد او
تقوا مثل بقیه توفیقات، به یکباره نمی تواند حاصل شود. توفیق به تقوا، مسیری است که با قدم های کوچک می توان آن را پیمود. اولین قدم، پرهیز از خوردن برخی غذاها است. اولین قدم اگر درست برداشته نشود تا ثریا می رود دیوار کج. برخی غذاها و برخی مواد و برخی خوردنی ها، موجب میل به تمایلات سوء می شوند. حال کسی این مواد را مصرف کند چگونه می تواند آتشی روشن که از درون او را به بی راهه می کشاند را خاموش کند. پرهیز از این مواد، نیاز به علم و شناخت این مواد دارد. جهت کسب اطلاعات عمومی و پایه ای در مورد غذاها، به یادآوری های اینجانب ذیل واژه ی گیاه خواری، در این واژه نامه مراجعه فرمایید.
قدم دوم، نترسیدن از مرگ است.
قدم سوم، کنار گذاشتن کامل رقابت است.
این سه قدم را درست برداریم، توان پیمودن صحیح مسیر را خواهیم داشت و باقی مسیر را با عمل به احتیاط به خواست آفریدگار توان پیمودن باشد. به قول شاعر بزرگ، سنایی:
دو قدم بر سر وجود نهی، وان دگر در بر ودود نهی


کلمات دیگر: