کلمه جو
صفحه اصلی

ناصریه

فرهنگ فارسی

شهری در شمال اسرائیل که حدود ۳۸٠٠٠ تن سکنه دارد . عیس ( ع ) قبل از آنکه بشارت خود را آغاز کند در اینجا می زیست. از زیارتگاههای مسیحیان و دارای مزارها و کلیساهای فراوان است .
( اسم ) درهمهایی که ملک صلاح الدین ضرب کرده و نصف آنرا نقره خال و نصف رامس ( بتساوی ) داد و این درهمها در مصر و شام شایع شد .
دهیست از افریقیه از قرای سفاقس افریقاست .

لغت نامه دهخدا

ناصریه . [ ص ِ ری ی َ ] (اِخ ) ده کوچکی است ازدهستان کشیت بخش شهداد شهرستان کرمان . در 100هزارگزی جنوب شهداد بر سر راه مالرو کشیت به گوک واقع است و 15 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیای ایران ج 8).


ناصریه . [ ص ِ ری ی َ ] (اِخ ) دهی است ازدهستان حومه ٔ بخش خاش شهرستان زاهدان ، در 2هزارگزی جنوب خاش و بر کنار جاده ٔ شوسه ٔ خاش به سراوان ، در جلگه ٔ گرمسیری واقع است . یک صد تن سکنه دارد و فارسی را به لهجه ٔ بلوچی تکلم می کنند آبش از قنات و محصولش غلات و لبنیات و پنبه و شغل مردمش زراعت و گله داری است . راه شوسه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8).


ناصریه . [ ص ِ ری ی َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان حرجند بخش مرکزی شهرستان کرمان در 75هزارگزی شمال کرمان و 4هزارگزی شمال راه فرعی چترود به زرند واقع است و 7 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیای ایران ج 8).


ناصریه . [ ص ِ ری ی َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان حومه ٔ خاوری شهرستان رفسنجان . در 14هزارگزی جنوب شرقی رفسنجان بر کنار جاده ٔ شوسه ٔ رفسنجان به کرمان واقع است و 30 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیای ایران ج 8).


ناصریة. [ ص ِ ری ی َ ] (اِخ ) پیروان ناصرخسرو قبادیانی شاعر معروف و اسماعیلی مذهب بدین نام منسوبند. مؤلف بیان الادیان آرد: «الناصریة: اصحاب ناصرخسرو، و او ملعونی عظیم بوده است ، و بسیار کس از اهل طبرستان از راه برفته اند و آن مذهب بگرفته . (از بیان الادیان ص 39). و نیز رجوع به خاندان نوبختی ص 269 شود.


ناصریة. [ ص ِ ری ی َ ] (اِخ ) دهی است در افریقیه . (منتهی الارب ). از قرای سفاقس افریقاست . (معجم البلدان ). || اسم چند موضع است و مشهورترین آنها بلدی است در مصر بین قاهره و دمیاط. (از معجم متن اللغة).


ناصریة. [ ص ِ ری ی َ ] (اِخ ) شهری است در عراق در سفلای رود فرات . (از اعلام المنجد).


ناصریة.[ ص ِ ری ی َ ] (ص نسبی ، اِ) دراهمی است که ملک صلاح الدین به ضرب رسانید و نصف آن را نقره ٔ خالص و نصف را مس مساوی یکدیگر داد و این دراهم جدید ناصریه در مصرو شام شایع شد. (از رساله ٔ نقود و اوزان مقریزی ).


ناصریه . [ ص ِ ری ی َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان کرج .در 8هزارگزی جنوب شرقی کرج بر سر راه کرج به تهران در جلگه ٔ معتدل هوائی واقع است و 125 تن سکنه دارد. آبش از رودخانه ٔ کرج تأمین می شود، محصولش غلات و چغندرقند و بنشن و میوه های سردرختی و صیفی است . شغل مردمش زراعت است . (از فرهنگ جغرافیای ایران ج 1 ص 221).


( ناصریة ) ناصریة.[ ص ِ ری ی َ ] ( ص نسبی ، اِ ) دراهمی است که ملک صلاح الدین به ضرب رسانید و نصف آن را نقره خالص و نصف را مس مساوی یکدیگر داد و این دراهم جدید ناصریه در مصرو شام شایع شد. ( از رساله نقود و اوزان مقریزی ).

ناصریة. [ ص ِ ری ی َ ] ( اِخ ) پیروان ناصرخسرو قبادیانی شاعر معروف و اسماعیلی مذهب بدین نام منسوبند. مؤلف بیان الادیان آرد: «الناصریة: اصحاب ناصرخسرو، و او ملعونی عظیم بوده است ، و بسیار کس از اهل طبرستان از راه برفته اند و آن مذهب بگرفته. ( از بیان الادیان ص 39 ). و نیز رجوع به خاندان نوبختی ص 269 شود.

ناصریة. [ ص ِ ری ی َ ] ( اِخ ) شهری است در عراق در سفلای رود فرات. ( از اعلام المنجد ).

ناصریة. [ ص ِ ری ی َ ] ( اِخ ) دهی است در افریقیه. ( منتهی الارب ). از قرای سفاقس افریقاست. ( معجم البلدان ). || اسم چند موضع است و مشهورترین آنها بلدی است در مصر بین قاهره و دمیاط. ( از معجم متن اللغة ).
ناصریه. [ ص ِ ری ی َ ] ( اِخ ) ده کوچکی است از دهستان حرجند بخش مرکزی شهرستان کرمان در 75هزارگزی شمال کرمان و 4هزارگزی شمال راه فرعی چترود به زرند واقع است و 7 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیای ایران ج 8 ).

ناصریه. [ ص ِ ری ی َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان کرج.در 8هزارگزی جنوب شرقی کرج بر سر راه کرج به تهران در جلگه معتدل هوائی واقع است و 125 تن سکنه دارد. آبش از رودخانه کرج تأمین می شود، محصولش غلات و چغندرقند و بنشن و میوه های سردرختی و صیفی است. شغل مردمش زراعت است. ( از فرهنگ جغرافیای ایران ج 1 ص 221 ).

ناصریه. [ ص ِ ری ی َ ] ( اِخ ) دهی است ازدهستان حومه بخش خاش شهرستان زاهدان ، در 2هزارگزی جنوب خاش و بر کنار جاده شوسه خاش به سراوان ، در جلگه گرمسیری واقع است. یک صد تن سکنه دارد و فارسی را به لهجه بلوچی تکلم می کنند آبش از قنات و محصولش غلات و لبنیات و پنبه و شغل مردمش زراعت و گله داری است. راه شوسه دارد. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8 ).

ناصریه. [ ص ِ ری ی َ ] ( اِخ ) ده کوچکی است از دهستان حومه خاوری شهرستان رفسنجان. در 14هزارگزی جنوب شرقی رفسنجان بر کنار جاده شوسه رفسنجان به کرمان واقع است و 30 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیای ایران ج 8 ).

ناصریه. [ ص ِ ری ی َ ] ( اِخ ) ده کوچکی است ازدهستان کشیت بخش شهداد شهرستان کرمان. در 100هزارگزی جنوب شهداد بر سر راه مالرو کشیت به گوک واقع است و 15 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیای ایران ج 8 ).

دانشنامه عمومی

مختصات: ۳۱°۰۳′ شمالی ۴۶°۱۶′ شرقی / ۳۱٫۰۵۰°شمالی ۴۶٫۲۶۷°شرقی / 31.050; 46.267یک مغاره فروش ادویه در ناصریه   دانش آموزان مهدکودک معصومه در ناصریه
۳۱°۰۳′۱۵″شمالی ۴۶°۱۵′۳۴″شرقی / ۳۱٫۰۵۴۲°شمالی ۴۶٫۲۵۹۴°شرقی / 31.0542; 46.2594
ذی قار
ناصریه (به عربی: الناصریة) مرکز استان ذی قار چهارمین شهر بزرگ عراق است. این شهر در ۳۷۰ کیلومتری جنوب شرقی بغداد و در ساحل رود فرات واقع شده است. ویرانه های شهر باستانی اور در نزدیکی این شهر قرار دارد.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] ناصریه از مهمترین مکاتب فکری زیدیه در شمال ایران است و ناصر اطروش که در منابع به ناصرللحق نیز شناخته شده است، پایه گذار این مکتب است.
پس از قیام های گسترده شیعیان که سبب زوال دولت اموی و روی کار آمدن عباسیان شد، زیدیان که آرزوهایشان را در دست یابی به حکومت بر باد رفته می دیدند با دولت عباسی ناسازگاری کرده و شورشهای جدیدی را سازماندهی کردند. سرکوبی ظالمانه این قیام های توسط خلفای عباسی در قرن دوّم هجری، باعث پراکنده شدن علویان در سراسر جهان اسلام شد. چنین رویکردی از سوی حاکمان سبب ترویج فکر زیدیه و علاقه مردم به آنان شد. امامان زیدی قدرت سیاسی شان را در قرن دوم و سوم توسعه داده و در طبرستان، مغرب و یمن حکومت های محلی ایجاد نمودند. زیدیان که پیش از این با مرکزیت کوفه علیه حکومت های وقت به قیام های گسترده دست میزدند، از افکار و نظریات موجود در کوفه نیز تاثیر می گرفتند. بعنوان نمونه از دیدار زید بن علی با واصل بن عطا (رئس معتزله) و ابوحنیفه (رئیس مذهب فقهی حنفی) می توان نام برد که تنها درمیزان تاثیر پذیری این فرقه از این جریانات فکری اختلاف می باشد. به هر صورت در ادامه روند تکامل اندیشه های رهبران این گروه و مکاتب فکری، زیدیه ایران و یمن یعنی قاسمیه، هادویه و ناصریه در امتداد جریان نزدیک به امامیه قرار گرفتند وبه جریان های غالب و بارز زیدیه در آن دوران تبدیل گردیدند.
حکومت زیدیه در طبرستان
به خاطر فشارهای عباسیان، بلاد دیلم و گیلان، یکی از مکان هایی بود که علویان به آن روی آوردند. شهادت یحیی بن زید در خراسان چنان داغی بر دل مردم آن دیار گذاشت که اولاد خود را یحیی نامیدند، تا یاد و خاطره آن شهید سرافراز، برای همیشه در تاریخ زنده بماند. سپس یحیی بن عبدالله بن حسن بن حسن بن علی بن ابیطالب، برادر نفس زکیه، به سوی دیلم رهسپار شد. فضل برمکی با دادن امان به یحیی، با وی به مصالحه رسید و یحیی به همراه فضل برمکی به بغداد رفت و پس از سوء ظن هارون الرشید به زندان افتاد و در آنجا به سال ۱۷۶ ه درگذشت. پس از این دوره در سال ۲۵۰ هجری، حسن بن زید بن محمد بن اسماعیل بن حسن بن زید بن حسن بن علی بن ابی طالب(ع) که معروف به داعی کبیر بود، به هنگام خلافت مستعین بالله علیه عباسیان قیام کرد. مخالفت مردم چالوس و طبرستان با جابر بن هاون نصرانی فرستاده والی عباسی سبب شد تا حسن بن زید از شهر ری که محل اقامتش بود به سوی طبرستان حرکت کند. پس از ورود، مردم طبرستان و دیلم با او بیعت کردند. او توانست در آمل، سلیمان بن عبدالله را شکست دهند. پس از آن منطقه ری تا نزدیک همدان را از دست طاهریان خارج کرد. حسن بن زید در اعلامیه ای «حی علی خیر العمل » را به اذان اضافه کرد و دستور داد تا «بسم الله الرحمن الرحیم» را در نماز با صدای بلند ادا کنند( این دو مورد از نشانه ها و شعائر تشیع می باشند). در نماز صبح قنوت را واجب کرد. پس از او محمد بن زید ملقب به داعی صغیر، جانشین برادرش داعی کبیر شد. داعی صغیر پس از هفده سال حکومت بر طبرستان در جنگ با سامانیان کشته شد . حکومت زیدیان در طبرستان با کشته شدن محمدبن زید به صورت موقت از بین رفت، ولی خیلی زود به دست ناصر اطروش احیاء شد.
امام ناصر اطروش
ناصر اطروش که در منابع به ناصرللحق نیز شناخته شده است، پایه گذار مهمترین مکتب فقه زیدی در شمال ایران است. به خلاف داعی کبیر و داعی صغیر که منابع زیدی که این دو را واجد شرایط امامت نمی دانند و اغلب از آنها به عنوان امام یاد نمی کنند؛ همه زیدیان بر مقام امامت ابومحمد، حسن بن علی بن حسن بن علی بن عُمر بن زین العابدین(ع) معروف به ناصر اطروش، اتفاق نظر داشته اند .گویا وی در زمان داعی کبیر به طبرستان آمده و به تعلیم و تعلّم مردم آن دیار که به تازگی مسلمان شده بودند، پرداخته است. بعد از کشته شدن محمدبن زید، ناصر الحق به دعوت از مردم پرداخته و خلق بسیاری از اهالی گیلان و دیلمان با وی بیعت کردند. مرعشی در کتاب تاریخ طبرستان، از اولین قیام وی به سال۲۸۷ ه. خبر داده است. در این جنگ که میان وی و سامانیان در آمل اتفاق افتاد، سید ناصر شکست خورد و بسیاری از مردم دیلمان کشته شدند. تجربیات شکست از سامانیان سبب شد تا ناصر اطروش در دومین حرکت نظامی در سال ۲۹۰ ه.ق، پس از چهل روز جنگ به پیروزی رسد. اما پس از چند ماه مجددا از سامانیان شکست خورد و مجبور شد تا طبرستان را رها کرده و به گیلان فرار کرد. تا اینکه در سال ۳۰۱ با درخواست مردم گیلان و دیلمان برای آزادی طبرستان به آمل رفت و آنجا را به قلمرو خود اضافه کرد در سرای حسن بن زید - داعی کبیر – وارد شد. ناصر اطروش در این مرحله مسائل حکومتی و امر و نهی مُلک را به حسن بن قاسم (معروف به داعی صغیر) که پسر عمویش بود، واگذار کرد و او را بر فرزندان خود ترجیح داد. بر اثر بروز اختلاف میان پسر عموها به خانه ناصر اطروش ریخته و به غارت اموال خانه اش پرداختند. حسن بن قاسم که اوضاع را وخیم یافت، به مقابله با شورشیان پرداخت، ولی در این حین مجروح گشت و خانه نشین شد. در این هنگام لیلی بن نعمان، نماینده سید ناصر در ساری با عجله خود را به آمل رسانده و اوضاع را به دست گرفت و سید ناصر را آزاد کرد. سید مردانگی را به اتمام رسانده و حسن بن قاسم را بخشید و بعد از چندی دخترش را به عقد حسن بن قاسم درآورد و حکومت گرگان را به وی سپرد .با شرایط پیش آمده ناصر کبیر سیاست را کنار گذاشت. به اجتهاد و علم مشغول شد. مدرسه ای بنا نهاده و به تعلیم و تربیت شاگردان پرداخت. امام ناصر اطروش در سال ۳۰۴ ه.ق درگذشت، ولی دولت امامت زیدی در طبرستان که او بنیان نهاده بود تا سال ۳۱۶ه.ق و به روایتی تا ۳۵۵ه.ق ادامه یافت . مرقد وی از آن زمان تاکنون در آمل زیارتگاه عام و خاص زیدیان است.
تالیفات ناصر اطروش
...


کلمات دیگر: