سازمان چریک های فدایی خلق ایران سازمانی سیاسی و نظامی مارکسیستی بود که در سال ۱۳۵۰ برای مبارزه با حکومت محمدرضا پهلوی تشکیل شد. این سازمان از اتحاد دو گروه چپ زیرزمینی به وجود آمد و در نیمه نخست دهه ۱۳۵۰، با اعتقاد به مشی چریکی، به چندین عملیات مسلحانه جهت شعله ور ساختن انقلاب در ایران دست زد. سازمان چریک های فدایی خلق ایران از مهم ترین و تأثیرگذارترین گروه های مسلح در جریان انقلاب ۱۳۵۷ ایران بود، این سازمان اگرچه در رسیدن به هدف ناکام ماند و بسیاری از اعضای خود را از دست داد، تأثیر زیادی در روشنفکران ایرانی هم نسل خود گذاشت. فداییان خلق با به حرکت درآمدن موج انقلاب سال ۱۳۵۷ و آزادی زندانیان سیاسی، در موقعیت بهتری قرار گرفته و به جذب نیروهای جدید به ویژه در بین جوانان و انبارکردن سلاح پرداختند و در ۲۰- ۲۲ بهمن ماه ۱۳۵۷ (تقریباً در هشتمین سالگرد قیام سیاهکل)، هنگام پایان کار رژیم پهلوی، آخرین تیرهای خلاص خود را به سوی رژیم شلیک کردند.
پذیرش اندیشه مارکسیسم-لنینیسم.
پذیرش مبارزه مسلحانه، هم در استراتژی و هم در تاکتیک.
بی طرفی در قبال اختلافات چین و شوروی.
کوشش برای توسعه جنبش انقلابی در ایران به مثابه وظیفه ای ملی و انترناسیونالیستی در پراتیک.
پذیرش برافتادن مناسبات فئودالی و چیرگی مناسبات سرمایه داری در ایران و وابستگی آن به امپریالیسم.
ارزیابی از انقلاب ایران به مثابه انقلاب دموکراتیک - توده ای.
باور به ضرورت سرکردگی طبقه کارگر برای پیروزی قطعی انقلاب دموکراتیک و گذار بی وقفه به انقلاب سوسیالیستی و دیکتاتوری پرولتاریا برای استقرار سوسیالیسم در ایران.
نفی ضرورت مبارزه برای تشکیل حزب طبقه کارگر به عنوان امری فوری.
در میان سازمان های گوناگون مارکسیستی پس از انقلاب، فداییان به صورت بزرگترین آن ها ظاهر شد. در سال های ۱۳۵۸ و ۱۳۵۹ به عنوان بزرگترین سازمان منتقد حکومت جدید (جمهوری اسلامی) محسوب می شد و بیش از نیم میلیون هوادار قابل اعتماد داشت. با اینحال در این سال ها به دلیل وجود دو دیدگاه متفاوت در این سازمان در نحوه برخورد با جمهوری اسلامی، انشعابی در آن روی داد و اکثریت اعضا و هواداران، سیاست حمایت از «جناح مترقی» جمهوری اسلامی را که سیاست حزب توده ایران بود، پذیرفتند. جناح مذکور سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) نام گرفت و جناح مقابل که به اقلیت معروف شد، به مبارزه مسلحانه با جمهوری اسلامی روی آورد. در اوایل سال ۱۳۶۲ و تغییر فضای سیاسی و رویکرد جمهوری اسلامی، سازمان اکثریت نیز مانند دیگر احزاب، غیرقانونی اعلام و سرکوب شد.
کتاب ماهی سیاه کوچولو، مدت ها نقش مانیفست و بیانه غیررسمی سازمان چریک های فدایی خلق ایران را بازی می کرد.
سازمان چریک های فدایی خلق ایران از وحدت و ادغام دو گروه چپ گرای معتقد به مبارزه مسلحانه در اواخر فروردین ۱۳۵۰، پدید آمد: گروهی که بیژن جزنی، عباس سورکی،غفور حسن پور، علی اکبر صفایی فراهانی، محمد صفاری آشتیانی و حمید اشرف از مؤسسان آن بودند (گروه یک) و گروه دیگری که مسعود احمدزاده و امیر پرویز پویان از پایه گذارانش بودند (گروه دو). این دو گروه، پس از حمله به ژاندارمری سیاهکل در نوزدهم بهمن ماه ۴۹ و اعدام ۱۳نفر از پیشتازان «جنبش فدایی» در ۲۶اسفند ۱۳۴۹، به طور کامل به هم پیوستند و به عنوان «چریک های فدایی خلق ایران» و مدت کوتاهی بعد با عنوان «سازمان چریک های فدایی خلق ایران» (سچفخا) اعلام موجودیت کردند.
پذیرش اندیشه مارکسیسم-لنینیسم.
پذیرش مبارزه مسلحانه، هم در استراتژی و هم در تاکتیک.
بی طرفی در قبال اختلافات چین و شوروی.
کوشش برای توسعه جنبش انقلابی در ایران به مثابه وظیفه ای ملی و انترناسیونالیستی در پراتیک.
پذیرش برافتادن مناسبات فئودالی و چیرگی مناسبات سرمایه داری در ایران و وابستگی آن به امپریالیسم.
ارزیابی از انقلاب ایران به مثابه انقلاب دموکراتیک - توده ای.
باور به ضرورت سرکردگی طبقه کارگر برای پیروزی قطعی انقلاب دموکراتیک و گذار بی وقفه به انقلاب سوسیالیستی و دیکتاتوری پرولتاریا برای استقرار سوسیالیسم در ایران.
نفی ضرورت مبارزه برای تشکیل حزب طبقه کارگر به عنوان امری فوری.
در میان سازمان های گوناگون مارکسیستی پس از انقلاب، فداییان به صورت بزرگترین آن ها ظاهر شد. در سال های ۱۳۵۸ و ۱۳۵۹ به عنوان بزرگترین سازمان منتقد حکومت جدید (جمهوری اسلامی) محسوب می شد و بیش از نیم میلیون هوادار قابل اعتماد داشت. با اینحال در این سال ها به دلیل وجود دو دیدگاه متفاوت در این سازمان در نحوه برخورد با جمهوری اسلامی، انشعابی در آن روی داد و اکثریت اعضا و هواداران، سیاست حمایت از «جناح مترقی» جمهوری اسلامی را که سیاست حزب توده ایران بود، پذیرفتند. جناح مذکور سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) نام گرفت و جناح مقابل که به اقلیت معروف شد، به مبارزه مسلحانه با جمهوری اسلامی روی آورد. در اوایل سال ۱۳۶۲ و تغییر فضای سیاسی و رویکرد جمهوری اسلامی، سازمان اکثریت نیز مانند دیگر احزاب، غیرقانونی اعلام و سرکوب شد.
کتاب ماهی سیاه کوچولو، مدت ها نقش مانیفست و بیانه غیررسمی سازمان چریک های فدایی خلق ایران را بازی می کرد.
سازمان چریک های فدایی خلق ایران از وحدت و ادغام دو گروه چپ گرای معتقد به مبارزه مسلحانه در اواخر فروردین ۱۳۵۰، پدید آمد: گروهی که بیژن جزنی، عباس سورکی،غفور حسن پور، علی اکبر صفایی فراهانی، محمد صفاری آشتیانی و حمید اشرف از مؤسسان آن بودند (گروه یک) و گروه دیگری که مسعود احمدزاده و امیر پرویز پویان از پایه گذارانش بودند (گروه دو). این دو گروه، پس از حمله به ژاندارمری سیاهکل در نوزدهم بهمن ماه ۴۹ و اعدام ۱۳نفر از پیشتازان «جنبش فدایی» در ۲۶اسفند ۱۳۴۹، به طور کامل به هم پیوستند و به عنوان «چریک های فدایی خلق ایران» و مدت کوتاهی بعد با عنوان «سازمان چریک های فدایی خلق ایران» (سچفخا) اعلام موجودیت کردند.