کلمه جو
صفحه اصلی

سعید بن جبیر

دانشنامه عمومی

سعید بن جُبَیر (۴۶ - ۹۵ قمری)، از شیعیان برجسته امام چهارم شیعیان، علی بن حسین بود که به همین دلیل به دست حجاج بن یوسف ثقفی کشته شد.
وی سال ۴۶ در شهر کوفه به دنیا آمد. دوران کودکی و جوانی را همان جا گذراند. بعدها به مدینه رفت و جزو شاگردان امام چهارم شیعیان شد.
او در میان اصحاب اهل بیت جایگاهی ویژه داشت تا جایی که جعفر صادق در وصف سعید بن جبیر گفته است:
سعید بن جبیر در صراط مستقیم بود و به علی بن الحسین علیهماالسلام اقتدا کرد و امام سجاد هم از او تعریف می نمود و همین علاقه میان او و امام، باعث شد حجّاج او را شهید نماید.

دانشنامه آزاد فارسی

سَعید بن جُبَیْر (۴۵ـ۹۵ق)
محدث، مفسر و فقیه تابعی. حبشی تبار و از مردم حجاز بود. از اصحاب امام زین العابدین (ع) بود و از ایشان و نیز از ابن عباس روایت نقل می کرد. قرائت قرآن زید و عبدالله بن مسعود و ابیّ بن کعب و ابن عباس را روایت می کرد. با وجود علم و تقوای فراوان، از تفسیر قرآن به رأی خود خودداری می کرد. گویند در علم شطرنج بی نظیر بود. در سپاه عبدالرحمن بن اشعث با بنی امیه جنگید. بعد از آن به مکه پناه برد اما خالد قسری، والی مکه، او را دستگیر کرد و به نزد حجاج فرستاد. او مناظره ای با حجاج بن یوسف دارد که از ایمان او به خداوند نشان دارد. سرانجام حجاج او را کشت.

نقل قول ها

سعید بن جُبَیر (۴۶ - ۹۵ قمری)، از شیعیان برجسته امام چهارم شیعیان، علی بن حسین بود که به همین دلیل به دست حجاج بن یوسف ثقفی کشته شد.
• حجاج: تو شقی بن کُسَیر هستی؟• سعید: مادر من نام مرا بهتر از تو می دانست و او مرا سعید بن جبیر نام نهاد.• حجاج: هم تو و هم مادرت شقی هستید.• سعید: فقط خداوند غیب را می داند و او غیر از توست.• حجاج: باید در دنیا به آتش سوزانده شوی.• سعید: اگر می دانستم که عذاب با آتش به دست توست، تو را به عنوان خدا می پرستیدم.• حجاج: نظرت در مورد محمد ـ صلی الله علیه و آله ـ چیست؟• سعید: او پیامبر رحمت است.• حجاج: چه گوئی در شأن علی؟ آیا او را در بهشت می دانی یا جهنم؟• سعید: اگر داخل بهشت یا جهنم شوم و اهل بهشت و جهنم را ببینم، اهلشان را خواهم شناخت.• حجاج: چه می گوئی در حق ابوبکر و عمر؟• سعید: مرا بر ایشان وکیل نکرده اند.• حجاج: کدامیک از خلفا را بیشتر دوست داری؟• سعید: هر یک از ایشان که نزد خالق من پسندیده تراند.• حجاج: کدامیک نزد خالق پسندیده تر است؟• سعید: این علم نزد کسی است که آشکار و پنهان ایشان را می داند.• حجاج: نمی خواهم به من راست بگوئی.• سعید: نمی خواهم به تو دروغ بگویم.• حجاج: چرا نمی خندی؟• سعید: آیا مخلوقی که از خاک و گِل آفریده شده و آتش او را خواهد سوزاند می خندد؟!• حجاج: پس چرا ما می خندیم؟• سعید: قلوب یکسان نیستند.• سعید: ای حجاج! اگر تمام اینها را بدهی تا از عذاب آخرت برهی، نخواهی توانست و بدان که خیری در جمع کردن مال دنیا نیست.• حجاج: چرا می گریی ای سعید؟ وای بر تو.• سعید: وای بر کسی که از بهشت رانده و داخل جهنم شود.• حجاج: اینک زمان مرگ تو فرا رسیده، ترا چگونه بکشم؟• سعید: هر گونه که مایلی مرا بکش، چرا که من در آخرت تو را به همان نحو قصاص خواهم کرد.• حجاج: آیا دوست داری تا ترا عفو کنم؟• سعید: اگر عفو از جانب خدا باشد آری، اما از تو طلب عفو نمی کنم.• حجاج: او را بکشید.• حجاج: چه چیز تو را خنداند با اینکه من شنیده ام تو چهل سال است که نخندیده ای؟!• سعید: خنده ام بجهت جرأت تو بر خداوند است و حلم خداوند بر تو!• حجاج که داشت دیوانه می شد گفت: «او را در مقابل من بکشید.»• سعید: «کُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ» (هر نفسی طعم مرگ را خواهد چشید) آنگاه گفت: «إِنِّی وَجَّهْتُ وَجْهِیَ لِلَّذِی فَطَرَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ حَنِیفاً وَ ما أَنَا مِنَ الْمُشْرِکِینَ» (روی خود را حق گرایانه به سوی کسی کردم که آسمان ها و زمین را آفرید و من از مشرکان نیستم)• حجاج: او را پشت به قبله بکشید.• سعید: «فَأَیْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ» (به هر طرف که رو کنید خدا آنجاست)• حجاج: صورتش را به خاک بمالید.• سعید: «مِنْها خَلَقْناکُمْ وَ فِیها نُعِیدُکُمْ وَ مِنْها نُخْرِجُکُمْ تارَةً أُخْرى» (از خاک آفریده شدید و به خاک برمی گردید و دوباره از میان خاک برانگیخته خواهید شد)• حجاج: او را چون گوسفند ذبح کنید.• سعید: أشْهَدُ أنْ لا إلهَ إلّا اللهُ وَحْدَهُ لاشَریکَ لَهُ وَ أنَّ مُحَمّداً عَبدُهُ وَ رَسُولُهُ...بار خدایا پس از من، حجاج را به کس دیگری مسلط مساز.• سعید بن جبیر در صراط مستقیم بود و به علی بن الحسین علیهماالسلام اقتدا کرد و امام سجاد هم از او تعریف می نمود و همین علاقه میان او و امام، باعث شد حجّاج او را شهید نماید. -> جعفر بن محمد امام صادق، از کتاب (شاگردان مکتب ائمه علیهم السلام، ج ۲، ص ۲۷۹)

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] یکی از شخصیت های نامی دوران صدر اسلام که از تابعین به شمار می رود، سعید بن جبیر است.
نام کامل او سعید بن جبیر بن هشام اسدی است. در مورد کنیه او بین مورخین اختلاف است. برخی کنیه او را ابومحمد و برخی ابوعبدالله عنوان نمودند. شیخ طوسی در رجال خود او را ابومحمد نامید، اما همان طور که مرحوم شوشتری در کتاب خود ذکر کرد اشتباه است. مرحوم شوشتری می نویسد: گویا سخن شیخ در رجالش درباره کنیه سعید، ابومحمد وهم و اشتباه باشد، چرا که ابومحمد کنیه سعید بن مسیب است. لذا طبق آن چه بیشتر مورخین ذکر نمودند، کنیه سعید، ابوعبدالله عنوان می گردد.
مفسر مشهور
سعید از مفسرین مطرح و مشهور در اسلام است و حتی در تاریخ الاسلام به نقل از نوری آمده است که تفسیر را از چهار نفر اخذ کن: مجاهد ، سعید بن جبیر، عکرمه و ضحاک و این مطلب نشان از جایگاه والای سعید در تفسیر قرآن دارد.
نسب
سعید در سال چهل و پنج هجری در کوفه به دنیا آمد؛ اما در اصل وی کوفی نیست و حبشی الاصل است. در واقع وی از موالی بنی والبه بن حارث از طایفه بنی اسد است. جبیر پدر سعید، اصالتا حبشی بود و مدتی در خاندان بنی اسد به عنوان برده زندگی کرد و با ظهور اسلام و مسلمان شدن او، آزادی خود را به دست گرفت. از خود سعید نقل شده است که ابن عباس از من پرسید از کدام قبیله ای؟ گفتم: از بنی اسد. پرسید از اعراب یا از آزادشدگان و وابستگان؟ گفتم: از وابستگان. گفت: بگو من از کسانی هستم که خداوند از بنی اسد بر آنان نعمت ارزانی فرموده است. شرایط سیاسی دوران زندگی او در حکومت امویان خلاصه می شود که در برخی موارد شاهد مقابله سعید با سردمداران بنی امیه هستیم.
تحصیلات و خصوصیات
...


کلمات دیگر: