کلمه جو
صفحه اصلی

فردگرایی

فارسی به انگلیسی

individualism

فارسی به عربی

فردیة

مترادف و متضاد

individualism (اسم)
فرد گرایی، اصول استقلال فردی، خصوصیات فردی، حالت انفرادی، تک روی، تک سازی، فرد پرستی

فرهنگ فارسی

رویکردی مبتنی بر اولویت منافع فرد نسبت به جامعه و نیز اولویت در برآورده ساختن نیازهای فردی در قیاس با نیازهای اجتماعی


دانشنامه عمومی

فردگرایی یا فردباوری(به انگلیسی: individualism) دیدگاه اخلاقی، فلسفه سیاسی، ایدئولوژی یا مرام اجتماعی است که بر ارزش اخلاقی فرد تأکید می کند. «فردیت» به یک تعبیر بدین معناست که هر آدمیزاد دارای خلوت و حریم خصوصیِ فیزیکی و روانی، و عقیده فردی و دیگر حقوق اساسی است که در هر شرایطی می بایست محترم شمرده شوند. فردگرایان اِعمال اهداف و خواسته های شخص را ترویج می کنند و بنابراین برای استقلال و اتکای به نفس ارزش قائل می شوند و از این دفاع می کنند که منافع فرد باید نسبت به حکومت یا یک گروه اجتماعی در اولویت باشد، و در عین حال با دخالت خارجی در امور شخصی توسط جامعه یا نهادهایی چون دولت مخالفت می کنند.
در مورد فردگرایی" با این نوع دسته بندی رینهولد مسنر، وان گوگ، مهاتما گاندی، مایکل جردن و آدولف هیتلر همگی به عنوان انسان هایی فردگرا در یک ستون قرار می گیرند"!
در مورد جمع گرایی نیز " این نوع دسته بندی تعهدات اجتماعی را با همه نوع گروه و شبکه های ارتباطی ترکیب می کند. در حالی که اشکالِ گوناگونی از جامعه وجود دارد و دلیلی ندارد که یک جامعه به دلیلِ تاکیدِ فرهنگی بر یک نوعِ رابطه، عضو پذیری یا وظایف لزوماً سایر خصوصیاتِ دسته بندیِ اویزرمن را نیز دارا باشد. "
فردگرایی فرد را در مرکز توجه خود می نهد و بدین ترتیب «با این بنیان اساسی شروع می کند که فردِ بشرْ در تقلای خود برای آزادی دارای اهمیت اساسی است.» لیبرالیسم، اگزیستانسیالیسم و آنارشیسم مثال هایی از جنبش های هستند که فرد بشر را چون واحدی مرکزی برای تحلیل در نظر می گیرند. بنابراین فردگرایی «حق فرد برای آزادی و رسیدن به استعدادهای نفس خویش» است.
این لفظ همچنین برای اشاره به «کیفیت فرد بودن؛ فردیت» مربوط به داشتن «مشخصه فردی؛ یک ویژه خو» مورد استفاده قرار گرفته است زین رو فردگرایی با منافع هنری و بوهمی و شیوه های زندگی که در آن گرایشی برای خویش آفرینی وجود دارد و همچنین با مواضع فلسفی و اخلاقیات اومانیستی. مرتبط است تا سنت یا دیدگاه ها و رفتارهای توده ای مردمی
فردگرایی را می توان جهان بینی ای تصور کرد که فرد در مرکز آن قرار دارد. اهدافِ فردی، ویژگی های منحصربه فرد، فرمان راندن بر خویشتن، کنترلِ شخصی در عین احترام به فردیت دیگران و توجه به مسائلِ اجتماعی از خصوصیاتِ این نوع جهان بینی است. جمع گرایی را نیز می توان وجودِ یک سری تعهدهای گروهی و متقابل میان اعضای گروه بدانیم که افراد موظف به اجرای آن ها هستند.

دانشنامه آزاد فارسی

فَردگرایی (individualism)
دیدگاهی در علم سیاست، مبنی بر برتر انگاشتن فرد از جمع و نقطۀ مقابل جمع گرایی. به این دیدگاه در نوشته های جان لاک و جرمی بنتام فردگرایی تملکی می گویند؛ آنان در نوشته های خود جامعه را مرکّب از اشخاصی توصیف می کنند که از طریق مناسبات بازار در حال تعامل با یکدیگرند. نظریه پردازانی چون تامس هابز و آدام اسمیت نیز جامعه را پدیده ای ساختگی می دانستند که فقط برای خاطر اعضایش وجود دارد و داوری صحیح درباره اش فقط بر طبق معیارهایی صورت می پذیرد که افراد آن برقرار کرده اند. با این همه انسان فردگرا لزوماً بر آموزۀ خودخواهی و نفع شخصی تکیه نمی کند.

فرهنگستان زبان و ادب

{individualism} [جامعه شناسی] رویکردی مبتنی بر اولویت منافع فرد نسبت به جامعه و نیز اولویت در برآورده ساختن نیازهای فردی در قیاس با نیازهای اجتماعی

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] فردگرایی (علوم سیاسی). فردگرایی (Individualism) یا اصالت فرد، رکن مهم تئوریک در نظام «لیبرال - سرمایه داری» است و به تعبیری در قلب این نظام و ایدئولوژی بازار آزاد جای دارد.
قرائت های مختلفی از فردگرایی وجود دارد: از فردگرایی آلمانی و فرانسوی تا فردگرایی انگلیسی و آمریکایی؛ از فردگرایی انحصارگرا (Possessive Ind.) تا فردگرایی گسترش خواه (Developmental Ind)؛ از فردگرایی روش شناختی و عرفت شناختی تا فردگرایی ذره ای و ملکی. عنصر مشترک در تمام این قرائت ها نقش محوری فرد است. دانشمند معاصر، لیوکس (Lukes،۱۹۷۳) حداقل یازده معنای ممکن برای این واژه تشخیص داده است که دامنه معنایش از احترام به ارزش انسانی، استقلال و آزادی عمل، حرمت امور شخصی، خود - بسطی،
self - development.
تاریخ این اصطلاح نیز جالب است. در قرن نوزدهم، در کشورهای مختلف معانی متفاوتی از فردگرایی متبادر به ذهن بود، هر چند امروزه این معانی بتدریج به هم نزدیک شده اند. معنای فرانسوی آن در واکنش به روشنگری و انقلاب فرانسه همواره میل به بدی داشته است و دلالت بر هرج و مرج و بی نظمی اجتماعی می کرد. کاربرد آلمان این واژه ابتداء از سوی طرفداران استعداد فردی به ویژه هنرمندان بر اندیشه رومانتیک «فردیت»، تصور وحدت فرد، خلاقیت، و خود فهمی استعمال شد. سپس به نظریه ارگانیک اجتماع بخصوص ملت توصعه پیدا کرد.«در انگلستان واژه فردگرا معمولا لقبی بود برای افرادی که ناسازگار با مذهب بودند، ضمن اینکه برای استعدادهای اصیل مردان انگلیسی متکی به خود و مستقل به ویژه طبقات متوسط و نیز چهره های مشهور لیبرال کاربرد داشت. فردگرایی نیز دلالت بر حداقل مداخله دولت داشت که متضاد با سوسیالیسم یا جمع گرایی است. در ایالات متحده، از همان آغاز، فردگرایی شعاری برای بنگاه آزاد شد، با دولت محدود و آزادی شخصی.»
The Blackwell Encyclopaedia of Political Thought، Edited By David Miller، Basil Blackwell، ۱۹۹۱، P. ۷۹۰.
بدین ترتیب، اصالت فرد، جنبه های گوناگون اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فلسفی دارد که تفکیک این ابعاد از یکدیگر و شناسایی و تحلیل آن ها می تواند به شناخت دقیق «فردگرایی» و نظام «لیبرال - سرمایه داری» بینجامد.معنای جامعی که همه ابعاد فردگرایی را می پوشاند در فرهنگ اقتصادی نئوپالگریو (۱۹۸۷) درج شده است:«فردگرایی، آن نظریه اجتماعی یا ایدئولوژی اجتماعی است که ارزش اخلاقی بالاتری را به فرد در قبال اجتماع یا جامعه اختصاص می دهد، و در نتیجه فردگرایی نظریه ای است که از آزادگذاردن افراد به نحوی که عمل کنند به هر آنچه که تصور می کنند به نفع شخصی خودشان است، حمایت می کند.»
The New Palgrave، P. ۷۹۰.
...

پیشنهاد کاربران

نظریه ای که کامروایی فردی را غایت عمل اجتماعی و زندگی می شمارد.


کلمات دیگر: