[ویکی نور] قواعد المرام فی علم الکلام یکی از بهترین، جامع ترین، مختصرترین و قدیمی ترین کتب کلامی می باشد.این کتاب تنها کتاب مؤلف است که به همۀ مباحث کلامی پرداخته است.
این کتاب را ابن میثم به اشارۀ امیر عزالدین عبدالعزیز نیشابوری، متوفی 672 ه.ق نوشته است و از نگارش آن در سال 676 ه.ق فراغت حاصل نموده است.این کتاب با عباراتی کوتاه اما متقن به بیان اکثر معتقدات شیعه پرداخته است.
او در مباحث کتاب از سیرۀ متکلمین تبعیت نموده و هرجا که سخن حکماء را با این سیره موافق یافته، تأیید و در بقیه موارد رد نموده است.
این کتاب از 8 قاعده تشکیل یافته که مؤلف تمام مباحث کلامی را ذیل این 8 قاعده دسته بندی نموده.او هرقاعده را به چند رکن و هررکن را به چندین مبحث تقسیم می کند که در ذیل تفصیل آن می آید:
القاعدة الاولی فی المقدمات:این بحث که به مقدمات علم کلام می پردازد از 4 رکن تشکیل یافته است.رکن اول به چهار مبحث می پردازد:بحث از تصور و تصدیق، بحث از بدیهی، تصدیق جازم و غیر جازم و بحث از طرقی که ما را به تصدیق و تصور رهنمون می شوند.
این کتاب را ابن میثم به اشارۀ امیر عزالدین عبدالعزیز نیشابوری، متوفی 672 ه.ق نوشته است و از نگارش آن در سال 676 ه.ق فراغت حاصل نموده است.این کتاب با عباراتی کوتاه اما متقن به بیان اکثر معتقدات شیعه پرداخته است.
او در مباحث کتاب از سیرۀ متکلمین تبعیت نموده و هرجا که سخن حکماء را با این سیره موافق یافته، تأیید و در بقیه موارد رد نموده است.
این کتاب از 8 قاعده تشکیل یافته که مؤلف تمام مباحث کلامی را ذیل این 8 قاعده دسته بندی نموده.او هرقاعده را به چند رکن و هررکن را به چندین مبحث تقسیم می کند که در ذیل تفصیل آن می آید:
القاعدة الاولی فی المقدمات:این بحث که به مقدمات علم کلام می پردازد از 4 رکن تشکیل یافته است.رکن اول به چهار مبحث می پردازد:بحث از تصور و تصدیق، بحث از بدیهی، تصدیق جازم و غیر جازم و بحث از طرقی که ما را به تصدیق و تصور رهنمون می شوند.
wikinoor: تصور و تصدیق ،بحث از بدیهی، تصدیق جازم و غیر جازم و بحث از طرقی که ما را به تصدیق و تصور رهنمون می شوند.رکن دوم که از ۷ مبحث تشکیل یافته،به مباحث مربوط به نظر می پردازد،مباحثی همچون: رابطۀ نظر و فکر ،نظری که مفید علم است،مطابقت دلیل و عدم مطبقت آن، حاصل شدن علم بعد از نظر،شرائط حصول نظر و واجب بودن نظر در معرفت خداوند، رکن سوم در بیان طرقی است که ما را به تصور می رساند که از چهار مبحث تشکیل یافته است.تقسیم حقائق به بسیط و مرکب،کیفیت معرفت بسائط،ترتیب در اقوال شارحه و شرائط تعریف.رکن چهارم در بیان طرقی است که ما را به تصدیق می رساند که از ۶ مبحث تشکیل یافته است.مباحثی همچون خبر و انواع آن، تعریف حجت و اقسام آن، تعریف قیاس ، دلیل و اماره و اینکه آیا دلیل لفظی مفید یقین است یا نه؟القاعدة الثانیة فی احکام کلیة للمعلومات:مولف در این قاعده نیز به مباحث مقدماتی کلام پرداخته است.او گرچه می گوید«فیها ارکان»ولی به جز یک رکن که از ۱۰ مبحث تشکیل یافته رکن دیگری وجود ندارد.القاعدة الثالثه فی حدوث العالم:این قاعده از دو رکن تشکیل یافته و رکن اول دو اصل دارد.اصل اول در اثبات جوهر فرد است که طی سه مبحث مولف مباحث مربوط به جوهر فرد و جسم را بیان می کند.مولف در اصل دوم اثبات می کند که همۀ حوادث متناهی بوده و برای آنها،بدایتی هست.رکن دوم به مباحث مربوط به حدوث عالم می پردازد.مولف طی یک بحث براهین حدوث عالم را بیان کرده و در مبحث دیگر شبهات مخالفین را بیان و به آنها جواب می دهد.القاعدة الرابعة فی اثبات العلم بالصانع و صفاته: این قاعده از سه رکن تشکیل یافته است.رکن اول در اثبات علم بوجود صانع می باشد که به او طریق اثبات می شود.رکن دوم در صفات سلبیۀ صانع است که مولف ذیل ۱۰ بحث صفات سلبیه را بیان می کند.و رکن سوم در صفات ثبوتیه می باشد که از ۱۱ بحث تشکیل یافته است.القاعده الخامسة فی الافعال و اقسامها و احکامها:این قاعده متشکل از ۴ رکن می باشد.رکن اول که طی ۶ بحث مطرح شده است به مباحث عدل و حسن و قبح افعال می پردازد.رکن دوم در ۵ بحث به مباحث تکلیف و تعریف آن و احکام آن می پردازد، رکن سوم در دو بحث، لطف را تعریف کرده و اقسام آن را بیان می کند و در رکن چهارم مولف طی ۳ بحث مباحث مربوط به اسم و عوض را بیان می کند.القاعدة السادسة فی النبوات :این قاعده از سه رکن و یک مقدمه متشکل است.مولف در رکن اول طی ۳ بحث،نبوت را تعریف و غایت آن را بیان می نماید و از شبهات براهمه جواب می دهد. او در رکن دوم در دو بحث از عصمت انبیاء سخن می راند.مولف رکن سوم را به نبوت خاصه اختصاص داده و طی ۸ بحث اثبات می کند رسالت حضرت ختمی مرتبت(ص)،معجزۀ او و افضلیت آن حضرت را و از دیگر مباحث پیرامون حضرت رسول (ص) بحث می کند.القاعدة السابعة فی المعاد:بحث معاد از ۴ رکن و یک مقدمه تشکیل یافته است.مولف در مقدمه نظرات مختلف حول معاد را بیان می کند.او در رکن اول به معاد جسمانی پرداخته و در طی ۵ بحث معاد جسمانی را اثبات می کند.در رکن دوم بحث می کند از معاد روحانی .او طی ۹ بحث معاد روحانی را هم اثبات می کند و در رکن سوم طی ۱۱ بحث از وعد و وعید و ثواب و عقاب بحث می کند و بلاخره در رکن چهار در دو بحث از ایمان و کفر سخن می گوید.القاعدة الثامنة فی الامامة:آخرین قاعدۀ کتاب از ۳ رکن و یک مقدمه تشکیل یافته است.مولف در رکن اول طی ۳ بحث از تعریف امام ،وجوب نصب آن و علت وجودش بحث می کند.او در رکن دوم طی ۶ بحث صفاتی را که لازم است امام داشته باشد بیان می کند و در رکن سوم ۵ بحث ائمۀ اثنی عشر(ع)را تعیین می کند.
ویژگیهای کتاب
۱-ترتیب و ساختار کتاب:از ویژگیهای کتاب قواعد المرام می توان به چینش مباحث در آن اشاره نمود.در کتب کلامی معمولا در نزد قدماء مطالب به صورت طبقه بندی ارائه نشده است و متأخرین اکثرا ذیل پنج اصل،اصول اعتقادی را دسته بندی کرده اند.اما مولف برای بیان مطالب اعتقادی از دسته بندی خاصی استفاده نموده است.او علاوه بر ۵ اصل اعتقادی شیعه ۳ مبحث دیگر نیز اضافه نموده است ۲-مبحث آن به بحث های مقدماتی همچون علم و نظر که در نزد قدماء مطرح بود می پردازد و یک مبحث به حدوث عالم .از آنجا که بعضی از متکلمین نتوانسته اند بحث از حدوث عالم را ذیل یکی از ۵ اصل اعتقادی یعنی توحید،عدل،نبوت،امامت و معاد جای دهند،اکثرا از طرح این مبحث سرباز زده اند و گاه در رساله ای مجزا به این بحث پرداخته اند.اما مولف با عقد بابی به عنوان حدوث عالم این بحث را در کنار مباحث توحید و دیگر مباحث اعتقادی مطرح می کند.۲-معاد روحانی:مولف همچون دیگر متکلمین به معاد جسمانی قائل است و می گوید معادی که در شریعت ثابت است معاد جسمانی می باشد.اما از این باب که جمع کند بین قواعد حکمی و شرعی می گوید مانعی نیست که به هردو معاد قائل شویم.گرچه در آیات و روایات دلیلی بر این معاد نیست،اما چون قوانین حکمت مقتضی این معاد است«موجب المصیر الیه».
نسخه شناسی
...
ویژگیهای کتاب
۱-ترتیب و ساختار کتاب:از ویژگیهای کتاب قواعد المرام می توان به چینش مباحث در آن اشاره نمود.در کتب کلامی معمولا در نزد قدماء مطالب به صورت طبقه بندی ارائه نشده است و متأخرین اکثرا ذیل پنج اصل،اصول اعتقادی را دسته بندی کرده اند.اما مولف برای بیان مطالب اعتقادی از دسته بندی خاصی استفاده نموده است.او علاوه بر ۵ اصل اعتقادی شیعه ۳ مبحث دیگر نیز اضافه نموده است ۲-مبحث آن به بحث های مقدماتی همچون علم و نظر که در نزد قدماء مطرح بود می پردازد و یک مبحث به حدوث عالم .از آنجا که بعضی از متکلمین نتوانسته اند بحث از حدوث عالم را ذیل یکی از ۵ اصل اعتقادی یعنی توحید،عدل،نبوت،امامت و معاد جای دهند،اکثرا از طرح این مبحث سرباز زده اند و گاه در رساله ای مجزا به این بحث پرداخته اند.اما مولف با عقد بابی به عنوان حدوث عالم این بحث را در کنار مباحث توحید و دیگر مباحث اعتقادی مطرح می کند.۲-معاد روحانی:مولف همچون دیگر متکلمین به معاد جسمانی قائل است و می گوید معادی که در شریعت ثابت است معاد جسمانی می باشد.اما از این باب که جمع کند بین قواعد حکمی و شرعی می گوید مانعی نیست که به هردو معاد قائل شویم.گرچه در آیات و روایات دلیلی بر این معاد نیست،اما چون قوانین حکمت مقتضی این معاد است«موجب المصیر الیه».
نسخه شناسی
...
wikifeqh: میثم بن علی بن میثم بحرانی (م ۶۹۹ ق یا ۶۷۹ ق) است.
مؤلف کتاب قواعد المرام فی علم الکلام میثم بن علی بن میثم بحرانی (م ۶۹۹ ق یا ۶۷۹ ق) است.
← زندگی نامه
یکی از بهترین، جامع ترین، مختصرترین و قدیمی ترین کتب کلامی کتاب «قواعد المرام فی علم الکلام» می باشد. این کتاب تنها کتاب مولف است که به همۀ مباحث کلامی پرداخته است.این کتاب را ابن میثم به اشارۀ امیر عزالدین عبدالعزیز نیشابوری، متوفی ۶۷۲ ه . ق نوشته است و از نگارش آن در سال ۶۷۶ ه . ق فراغت حاصل نموده است. این کتاب با عباراتی کوتاه اما متقن به بیان اکثر معتقدات شیعه پرداخته است.او در مباحث کتاب از سیرۀ متکلمین تبعیت نموده و هرجا که سخن حکماء را با این سیره موافق یافته، تایید و در بقیه موارد رد نموده است.
ساختار کتاب
این کتاب از ۸ قاعده تشکیل یافته که مولف تمام مباحث کلامی را ذیل این ۸ قاعده دسته بندی نموده. او هرقاعده را به چند رکن و هررکن را به چندین مبحث تقسیم می کند که در ذیل تفصیل آن می آید:
← قاعده اول
...
مؤلف کتاب قواعد المرام فی علم الکلام میثم بن علی بن میثم بحرانی (م ۶۹۹ ق یا ۶۷۹ ق) است.
← زندگی نامه
یکی از بهترین، جامع ترین، مختصرترین و قدیمی ترین کتب کلامی کتاب «قواعد المرام فی علم الکلام» می باشد. این کتاب تنها کتاب مولف است که به همۀ مباحث کلامی پرداخته است.این کتاب را ابن میثم به اشارۀ امیر عزالدین عبدالعزیز نیشابوری، متوفی ۶۷۲ ه . ق نوشته است و از نگارش آن در سال ۶۷۶ ه . ق فراغت حاصل نموده است. این کتاب با عباراتی کوتاه اما متقن به بیان اکثر معتقدات شیعه پرداخته است.او در مباحث کتاب از سیرۀ متکلمین تبعیت نموده و هرجا که سخن حکماء را با این سیره موافق یافته، تایید و در بقیه موارد رد نموده است.
ساختار کتاب
این کتاب از ۸ قاعده تشکیل یافته که مولف تمام مباحث کلامی را ذیل این ۸ قاعده دسته بندی نموده. او هرقاعده را به چند رکن و هررکن را به چندین مبحث تقسیم می کند که در ذیل تفصیل آن می آید:
← قاعده اول
...
wikifeqh: متکلمان و فلاسفه را با یکدیگر مقایسه کرده و دیدگاه هر یک را نقد کند و توضیح دهد.
کمال الدین میثم بن علی بن میثم بحرانی (۶۳۶ - ۶۷۹یا۶۹۹ق)، محدث، فقیه و متکلم شیعی سدۀ ۷ق/ ۱۳م. است. ابن میثم پس از تکمیل تحصیل خود به تربیت شاگردان و تألیف و تصنیف پرداخت و گفته اند خواجه نصیر الدین طوسی نزد او فقه خواند. شهرت عمده ابن میثم در کلام است و آثار زیادی در این زمینه و زمینه های دیگر به او نسبت داده اند.
این کتاب در الذریعه با نام «القواعد الالهیة فی الکلام و الحکمة» آمده است. قواعد المرام به همه مباحث کلامی پرداخته و ابن میثم، آن را به اشاره عزالدین ابوالمظفر عبدالعزیز بن جعفر نیشابوری نوشت. او در این اثر، بر سیره متکلمین عمل نموده و اقوال حکما را اگر موافق یافته پذیرفته و الا رد نموده است.
کمال الدین میثم بن علی بن میثم بحرانی (۶۳۶ - ۶۷۹یا۶۹۹ق)، محدث، فقیه و متکلم شیعی سدۀ ۷ق/ ۱۳م. است. ابن میثم پس از تکمیل تحصیل خود به تربیت شاگردان و تألیف و تصنیف پرداخت و گفته اند خواجه نصیر الدین طوسی نزد او فقه خواند. شهرت عمده ابن میثم در کلام است و آثار زیادی در این زمینه و زمینه های دیگر به او نسبت داده اند.
این کتاب در الذریعه با نام «القواعد الالهیة فی الکلام و الحکمة» آمده است. قواعد المرام به همه مباحث کلامی پرداخته و ابن میثم، آن را به اشاره عزالدین ابوالمظفر عبدالعزیز بن جعفر نیشابوری نوشت. او در این اثر، بر سیره متکلمین عمل نموده و اقوال حکما را اگر موافق یافته پذیرفته و الا رد نموده است.
wikishia: قواعد_المرام_فی_علم_الکلام_(کتاب)