کلمه جو
صفحه اصلی

سید احمد خوانساری

دانشنامه عمومی

سید احمد موسوی خوانساری فقیه، اصولی، مجتهد، مدرس حوزه معروف به آیت الله خوانساری از مراجع تقلید شیعه بود. وی در سال ۱۳۰۹ قمری در شهر خوانسار متولد شد. سید احمد خوانساری پس از درگذشت سید حسین بروجردی به مرجعیت شیعیان رسید.
سید محمدتقی خوانساری، سید محمدتقی غضنفری، سید محمد مهدی کاظمینی خوانساری و سید محمدعلی روضاتی خوانساری (درگذشته ۱۴۳۳ ق) از عموزاده های مطرح وی بوده اند.
سید احمد خوانساری در سال ۱۳۶۳ خورشیدی (۱۴۰۵ ق) درگذشت.
سید احمد موسوی قدوسی خوانساری فرزند سید یوسف (درگذشته ۱۳۱۲ ق) فرزند سید حسن فرزند سید محمد مهدی خوانساری (صاحب رساله ابو بصیر)، از علما و روحانیان صاحب نام خوانسار و از نوادگان سید ابوالقاسم خوانساری (میرکبیر)، از مراجع تقلید عصر خود بوده است.
سید مصطفی صفایی خوانساری (فرزند سید احمد صفایی خوانساری) و سید محمدمهدی غضنفری (فرزند میرزا سید محمدتقی غضنفری) از شاگردان مطرح سید احمد خوانساری بوده اند.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] مرحوم آیة الله العظمی الحاج السید احمد بن الحاج یوسف الخوانساری (قدس سره الشریف)، از سادات عظام و فقهای کرام است که با سی تبار نسب به حضرت موسی بن جعفر (ع) می رساند او یکی از پرچمداران فقه و فقاهت و یکی ازمراجع عظام و عالیقدر و فقهای نامدار شیعه در قرن چهاردهم هجری می باشد.
او در ۱۸ ماه محرم ۱۳۰۹ در شهر ادب پرور خوانسار در یک خانواده روحانی دیده به جهان گشود.

تحصیلات
در کودکی تحت عنایت پدر و مادر دلسوز رشد و نما کرد و علوم مقدماتی را در زادگاه خود از محضر علمای آن سامان، به ویژه مرحوم آیة الله حاج سید محمد حسن (متوفی ۱۳۳۷ ه.ق) و دامادشان، مرحوم آیة الله حاج سید علی اکبرخوانساری فرا گرفت سپس جهت تکمیل معلومات به حوزه اصفهان مهاجرت نمودو از محضر آیات عظام: مرحوم حاج میر محمد صادق مدرس،آخوند ملا عبدالکریم جزی و میرزا محمد علی تویسرکانی فرا گرفت آنگاه محض رفع عطش دانشجویی خویش، جهت تکمیل معلومات به دار العلم نجف اشرف عزیمت نمود و در آن حوزه هزار ساله، دو سال در درس آیة الله آخوند خراسانی و چندین سال هم در درس مرحوم صاحب العروه و مرحوم آیة الله آقا ضیا عراقی و اساتید دیگر فقه و اصول شرکت جست تا به مدارج عالیه علمی در بخش فقه، اصول، فلسفه و ریاضیات نائل آمد سپس در سال ۱۳۳۵ ه ق با دست پر به ایران بازگشت و در اراک اقامت گزید و ازمحضر پرفیض آیة الله العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری در اراک استفاده شایانی برد.
پس از آنکه آیة الله حائری در سال ۱۳۴۰ ه ق بنا به دعوت حوزه علمیه قم، درآن شهر اقامت گزید، مردم اراک از محضر ایشان درخواست نمودند که مرحوم خوانساری به جای ایشان اقامه جماعت و رفع مراجعات مردم را بنماید مرحوم حائری با این امر موافقت کردند پس از مدتی اقامت در اراک در یکی از جلسات ازآیة الله مؤسس شنیده شد که فرموده بودند که ما می خواستیم آقای سید احمد خوانساری، اعلم علمای شیعه باشد، ولکن ایشان قناعت کردند که اعلم علمای اراک باشند محض شنیدن این سخن که حاکی از رضایت ضمنی آیة الله مؤسس در موردحضور ایشان در قم بود، به قم مهاجرت و در این شهر اقامت می گزینند پس از دو ماه از ورود ایشان، آیة الله حائری محل اقامت نماز جماعت خود را در مدرسه فیضیه به ایشان تفویض، و در اولین جلسه جماعت، خود شخصا شرکت نموده و نماز خود رابه ایشان اقتدا می کنند به این ترتیب عدالت و شایستگی معنوی ایشان را تاییدمی فرمایند.
مرحوم خوانساری درمدت اقامت خود در قم، ازاحترام و تجلیل خاص مدرسین و فضلا برخورداربوده اند در درس خارج ایشان جمعی از بزرگان و معاریف حوزه شرکت می جستند و افرادی مانند امام موسی صدر، و آیة الله منتظری از شاگردان فقه و فلسفه ایشان به شمار می آیند.

اقامت در تهران
پس از درگذشت آیة الله حاج آقا یحیی سجادی، امام جماعت مسجد سیدعزیزاللّه در محرم ۱۳۷۰ ه.ق، جمعی از اهالی تهران از مرجع بزرگ آیة الله العظمی بروجردی تقاضا می کنند که شخصیت بزرگی را به تهران اعزام نمایند تا در مسجدحاج سید عزیز اللّه اقامه جماعت نموده و به امور دینی مردم و حل و فصل مسائل مباشرت نماید .
مرحوم آیة الله بروجردی شخص باکفایت آیة الله خوانساری را که از نظر زهد،تقوا و مبارزه با هوای نفس مشهور عام و خاص بودند، به تهران اعزام و تا آخر عمر درمسجد حاج سید عزیز اللّه تهران به اقامه نماز جماعت و تدریس خارج فقه و اصول مشغول، و عمر پربرکت خود را در خدمت به اسلام و حوزه های علمی سپری نمودند.
حقیر در اوایل جوانی که در ارتباط با دانشگاه و مسائل مربوط به نشر کتاب،رفت و آمد بیشتری داشتم، و نوعا مسیرم از داخل بازار سرای گلستان و بوستان انجام می گرفت، نزدیکی های ظهر، سید بزرگوار و جلیل القدری را می دیدم که همراه یک نفر، بدون کوچکترین تشریفات و بیا و برو، از میان محیط شلوغ و مردم مشغول کسب و داد و ستد عبور می نماید و به سوی مسجد سید عزیز اللّه در حرکت می باشددر حرکت و رهسپاری ایشان، کوهی از وقار و متانت را می دیدم که روح و روحانیت و صفا و معنویت را به تماشاگران می بخشید، و معنویت اسلام را به بازاریان و مردم غرق در مادیات عرضه می کرد با مشاهده ایشان، بازاریان کرکره ها را پائین کشیده، به سوی نماز جماعت می شتافتند همین مرجع بزرگوار گاهی در راه بندان های بازار،همانند مردم عادی متوقف و بدون کوچکترین امتیاز و تشخص، با یک حالت عادی و خاکی عبور و مرور می نمودند بعدها شناختم که چه گنجینه ای بوده است، به حدی که حضرت امام (ره) پس از فوت آیة الله بروجردی، پیشنهاد داشته اند که آیة الله خوانساری به قم بازگردند و همه پشت سر او بایستند و مرجعیت نیرومند و پایدار شیعه را استحکام بخشند، و از تعدد رساله ها که همان تشعب و پراکنده ساختن قدرت شیعه است، جلوگیری به عمل بیاورند از این پیشنهاد معلوم می گردد که آن مرحوم،شایستگی و لیاقت چنین مدیریت والایی را داشته است که کاندیدای چنین رتبت ومنزلت باشند.

مرجعیت عمومی
...


کلمات دیگر: