کلمه جو
صفحه اصلی

ابیاری

فارسی به انگلیسی

irrigation

فارسی به عربی

ری

مترادف و متضاد

irrigation (اسم)
ابیاری

فرهنگ فارسی

( آبیاری ) ( بنگاه مستقل ) بموجب قانون اردیبهشت ماه ۱۳۲۲ که در مرداد ۱۳۲۴ بموقع اجرا در آمد موسسه ای بنام [ بنگاه مستقل آبیاری ] تاسیس شد و امور مربوط به آبیاری در آن متمرکز گردید . بموجب قانون مذکور تاسیس شرکتهای آبیاری بدان بنگاه منتقل شد . این بنگاه توسط هیات مدیره ای مرکب از سه تن اداره می شود . رئیس هیات مدیره که سمت مدیریت عامل را دارد با موافقت وزارتین دارایی و کشاورزی تعیین می گردد . اموری که تاکنون توسط بنگاه تا کنون انجام شده عبارتست از : آبیاری شبانکاره ساختمان سد شبانکاره سد های آبریز صیقلان رود بار و حشمت رود تاسیس ایستگاههای هواشناسی و اندازه گیری آب رود های کشور تنظیم تقسیمات آبهای رود خانه های ایران .
کار آبیار شغل و عمل آبیار میر آبی .
کار آبیار
( صفت ) منسوب به ابیار ( دیهی است میان مصر و اسکندریه ) . ۱ - دیبایی مخطط و راه راه لطیف و نازک بافته و بهترین آن ابیاری کافوری بوده است . ۲ - نوعی کبوتر ۳ - نوعی پرستو .

لغت نامه دهخدا

ابیاری . [ اَب ْ ] (ص نسبی ، اِ) منسوب به ابیار. || دیبائی مُخطَّط و راه راه لطیف و نازک بافته و بهترین آن ابیاری کافوری بوده است :
از درج برد و مخفی و ابیاری و بمی
سرخط همی ستانم و تکرار میکنم .

نظام قاری .


نرمدست و قطنی و خاراو حبر
برد و ابیاری و مخفی آشکار.

نظام قاری .


بخطهای ابیاری و برد و مخفی
نوشتند القاب و مدح و مناقب .

نظام قاری .


رخت ابیاری و مثالی و تابستانی
ساده در زیر و خط آورده ببالا پندار.

نظام قاری .


اطلس است امرد و ابیاری سبز است بخط
پوستین صاحب ریش است و در آن هم اطوار.

نظام قاری .


کهلی آنروز که ریشت شمرند ابیاری
پیریت صوف سفید است گه استغفار.

نظام قاری .


|| نوعی کبوتر. || نوعی پرستو.

( آبیاری ) آبیاری.[ آب ْ ] ( حامص مرکب ) کار آبیار. سقایت :
به آبیاری دولت بباغ نصرت شاه
بسال فتح گل خارمند شد بویا.
خوندمیر مورخ.
- آبیاری کردن ؛ آب دادن. مشروب کردن. آب پاشی کردن. آب زدن. سیرآب کردن.
ابیاری. [ اَب ْ ] ( ص نسبی ، اِ ) منسوب به ابیار. || دیبائی مُخطَّط و راه راه لطیف و نازک بافته و بهترین آن ابیاری کافوری بوده است :
از درج برد و مخفی و ابیاری و بمی
سرخط همی ستانم و تکرار میکنم.
نظام قاری.
نرمدست و قطنی و خاراو حبر
برد و ابیاری و مخفی آشکار.
نظام قاری.
بخطهای ابیاری و برد و مخفی
نوشتند القاب و مدح و مناقب.
نظام قاری.
رخت ابیاری و مثالی و تابستانی
ساده در زیر و خط آورده ببالا پندار.
نظام قاری.
اطلس است امرد و ابیاری سبز است بخط
پوستین صاحب ریش است و در آن هم اطوار.
نظام قاری.
کهلی آنروز که ریشت شمرند ابیاری
پیریت صوف سفید است گه استغفار.
نظام قاری.
|| نوعی کبوتر. || نوعی پرستو.

فرهنگ عمید

( آبیاری ) ۱. کار و پیشۀ آبیار.
۲. آب دادن باغ یا کشتزار.
نوعی پارچۀ ابریشمی راه راه.

نوعی پارچۀ ابریشمی راه‌راه.


دانشنامه عمومی

آبیاری. آبیاری بکارگیری مصنوعی آب در زمین و خاک می باشد. به عبارت دیگر، آبیاری پخش آب روی زمین جهت نفوذ در خاک برای استفاده گیاه و تولید محصول است. هر چند فقط ۱۵ درصد از زمین های کشاورزی دنیا تحت آبیاری قرار دارند و ۸۵ درصد بقیه به صورت دیم و بدون آبیاری مورد استفاده قرار می گیرند اما نیمی از تولیدات کشاورزی و غذای مردم جهان از همین زمین های آبی حاصل می شود؛ که این خود نشان دهنده اهمیت و نقش آبیاری در بخش کشاورزی است.
افزایش کمی و کیفی محصولات
سود حاصل از افزایش کمی و کیفی محصول
درآمد حاصل از فروش آب برای دولت
افزایش فرصت شغلی
شستشوی املاح سطح خاک
منابع آب مورد استفاده در کشاورزی
۱- منابع آب سطحی:
الف: منابع آب سطحی جاری:

دانشنامه آزاد فارسی

آبیاری. آبْیاری (irrigation)
آبْیاری
تأمین آب به روش های مصنوعی برای نواحی کشاورزی خشک، از طریق بستن سد و احداث آبراه. ایرادهای این شیوۀ تأمین آب آن است که طی آن نمک ها روی سطح زمین جمع و سرانجام موجب ناباروری خاک می شوند. همچنین، گل و لای غنی رودخانه ای در پشت سدها نگه داشته می شود و به فقیرشدن زمین های پایین دست سد و کاهش آبزیان آن نواحی می انجامد. پیشینۀ عملیات آبیاری در اوراسیا و قارۀ امریکا به هزاران سال می رسد. یکی از این عملیات هدایت طغیان سالانۀ نیل در مصر به کانال ها بود که از دوران باستان صورت می گرفت تا این که سدّ مرتفع اسوان روی نیل بسته شد.

فرهنگستان زبان و ادب

آبیاری
{irrigation} [کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] استفادۀ سازمان یافته از آب در کشاورزی برای تولید گیاه

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] آبیاری. آبیارى به آب دادن به زمینی که در آن چیزی می روید اطلاق می گردد که فقهاء از آبیاری، به مناسبت در باب هاى زکات، تجارت، مساقات، نکاح و احیاء موات سخن گفته اند.
با عقد مساقات، آبیارى زمین و فراهم کردن مقدمات آن بر عامل واجب مى شود.
العروة الوثقى، ج۲، ص۷۳۹.
هر یک از خریدار میوه درخت و مالک درخت در صورت مصلحت داشتن و زیان نداشتن آبیارى براى دیگرى، مى تواند درخت را آبیارى کند و هیچ یک نمى تواند دیگرى را از آبیارى منع نماید، مگر در صورتى که هر دو زیان ببینند.اگر آبیارى به زیان یکى و مصلحت دیگرى باشد، مصلحت خریدار مقدم است.
جواهر الکلام، ج۲۴، ص۸۱-۸۲.
ترک آبیارى زراعت، درخت و مانند آن ها به گونه اى که نابخردى و اسراف شمرده شود،حرام است.
جواهر الکلام، ج۳۱، ص۳۹۷-۳۹۸.
...

جدول کلمات

آبیاری
ابدهی

پیشنهاد کاربران

مشروب شدن=آبیاری شدن


کلمات دیگر: