محمدبن حسن ( عمه حلی ) ابن یوسف مطهر حلی مکنی بابوطالب و ملقب به [ فخرالدین ] فقیه و متکلم شیعه ( ف. ۷۷۱ ه ق . ) که بعدها لقب [ فخرالمحققین ] بوی داده شد . پدرش عمه حلی در دیباچه برخی از تالیفات خود وی را ستوده است . این پدر و پسر هر دو در دربار خدابنده محترم می زیسته اند فخرالمحققین متون بسیاری از تالیفات پدر را شرح و حاشیه کرده است و تحصیل النجاه والکافیه در کم از خود وی میباشد. وی در سن ۸۹ سالگی در گذشته است .
فخرالمحققین
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
فخرالمحققین. [ ف َ رُ ل ْ م ُ ح َق ْ ق ِ ] ( اِخ ) محمدبن علامه حلی ، گاه او را به لقب فخرالاسلام ، فخرالدین و رأس المدققین هم خوانده اند. از اعاظم و محققان علمای امامیه و از ثقات و مدققین فقهای شیعه و جامععلوم عقلی و نقلی بوده است. و پدر وی با آن همه عظمت و دانش او را بسیار تمجید کرده و در دیباچه بسیاری از مصنفات خود نام او را آورده است. در مجالس المؤمنین از حافظ ابرو نقل است که وقتی فخرالمحققین با پدرش به خدمت سلطان محمد خدابنده آمد جوانی دانشمند، بزرگ ، نیکواخلاق و پسندیده خصال بود. تألیفات فخرالمحققین بدین قرار است : 1- ایضاح الفوائد فی شرح مشکلات القواعد که آن را به دستور پدر خود تصنیف کرده است و به قول شیخ بهایی نظیر آن در فقه استدلالی تألیف نشده است. این کتاب تا باب نکاح در زمان خود علامه و بقیه بعد از مرگ او تألیف شده است. 2- تحصیل النجاة، که موضوع آن اصول دین است. 3- ثبات الفوائد فی شرح اشکالات القواعد، که همان ایضاح الفوائد است ، نخست آن رابدین اسم خوانده و سپس نامش را به ایضاح تبدیل نموده است. 4- جامع الفوائد، فی شرح خطبة القواعد که تنها خطبه قواعد علامه را شرح داده است. 5- حاشیه ای بر ارشاد الاذهان علامه. 6- حاشیه ای بر قواعد علامه ، و آن غیر از ایضاح مذکور در فوق است. 7- شرح مبادی الاصول علامه. 8- شرح نهج المسترشدین علامه. 9- غایةالسؤل فی شرح تهذیب الاصول علامه. 10- الکافیة الوافیه ، در علم کلام. 11- منبع الاسرار. وفات فخرالمحققین شب جمعه پانزدهم جمادی الاَّخره سال 771 هَ. ق. در سن هشتادونه سالگی بوده است. ( از ریحانة الادب ج 3 صص 197 - 199 ).
دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] شهر «حله» یکی از شهرهای معروف کشور عراق است که علماء و فقهاء بزرگی را به جهان اسلام عرضه کرده است. امیرمؤمنان علی (علیه السّلام) دربارۀ شهر حله فرمودند: «یظهر بها قوم اخیار»؛ «از آنجا، نیک مردانی ظهور خواهند کرد.»
خاندان حلی، از جملۀ آن نیک مردانی هستند که همچون مهتابی در شب ظلمانی می درخشند. از بین آنها می توان به «ابن ادریس حلی» صاحب کتاب «السرائر»، «محقق حلی» صاحب کتاب نفیس «شرایع الاسلام»، «علامه حلی» و «ابن فهد حلی» صاحب کتاب «التنقیح الرافع» اشاره نمود. اینان بزرگانی از جهان اسلام هستند که منشا پیشرفت علوم نقلی و عقلی و علم فقه و اصول بوده اند.
پیشینه فخرالمحققین
در این مقاله قصد داریم به زندگی یکی از علماء و فقهاء، بزرگ جهان تشیع که برخاسته از همین خاندان و همین دیار است. نگاهی کوتاه داشته باشیم و او را بیشتر بشناسیم.نامش «محمد» است، فرزند یکی از بزرگترین علماء و فقهاء جهان تشیع و برجسته ترین نویسنده کتاب های فقهی یعنی «علامه حلی» است. کنیه اش ابوطالب و مشهور به «فخرالمحققین» می باشد و گاهی او را به «فخرالدین» و «فخرالاسلام» نیز می شناسند.او در شب دوشنبه، ۲۰ جمادی الاولی سال ۶۸۲ هـق به دنیا آمد. از همان ابتدای کودکی آثار هوش سرشار و زکاوت بسیار در او هویدا بود. همت عالی و تلاش های دلسوزانۀ پدر دانشمند از یک سو و استعداد و ذوق و هوش خدادادی فرزند از سوی دیگر، سبب شد که محمد در ده سالگی به درجۀ اجتهاد نایل آید. او همانند پدر بزرگوارش، پیش از اینکه به حد بلوغ برسد، از تحصیل نزد استاد بی نیاز شد و به مرتبه ای از کمالات رسید که در میان دانشمندان عصر خویش و در محافل علمی به «فخرالمحققین» لقب یافت. گاهی هم از او به نام های فخرالدین و فخرالاسلام یاد می شود.
اساتید وی
اساتید ایشان عبارتند از؛ علامه حلی پدر ایشان، که فخرالمحققین، بیشتر دروس و فنون را نزد پدرش فرا گرفت و رضی الدین، علی بن یوسف مطهر حلی که عموی ایشان و صاحب کتاب «العدد القویه» است و فخر المحققین، تعدادی از دروس را نیز در محضر عمویش فرا گرفت.
شاگردان فخر المحققین
...
خاندان حلی، از جملۀ آن نیک مردانی هستند که همچون مهتابی در شب ظلمانی می درخشند. از بین آنها می توان به «ابن ادریس حلی» صاحب کتاب «السرائر»، «محقق حلی» صاحب کتاب نفیس «شرایع الاسلام»، «علامه حلی» و «ابن فهد حلی» صاحب کتاب «التنقیح الرافع» اشاره نمود. اینان بزرگانی از جهان اسلام هستند که منشا پیشرفت علوم نقلی و عقلی و علم فقه و اصول بوده اند.
پیشینه فخرالمحققین
در این مقاله قصد داریم به زندگی یکی از علماء و فقهاء، بزرگ جهان تشیع که برخاسته از همین خاندان و همین دیار است. نگاهی کوتاه داشته باشیم و او را بیشتر بشناسیم.نامش «محمد» است، فرزند یکی از بزرگترین علماء و فقهاء جهان تشیع و برجسته ترین نویسنده کتاب های فقهی یعنی «علامه حلی» است. کنیه اش ابوطالب و مشهور به «فخرالمحققین» می باشد و گاهی او را به «فخرالدین» و «فخرالاسلام» نیز می شناسند.او در شب دوشنبه، ۲۰ جمادی الاولی سال ۶۸۲ هـق به دنیا آمد. از همان ابتدای کودکی آثار هوش سرشار و زکاوت بسیار در او هویدا بود. همت عالی و تلاش های دلسوزانۀ پدر دانشمند از یک سو و استعداد و ذوق و هوش خدادادی فرزند از سوی دیگر، سبب شد که محمد در ده سالگی به درجۀ اجتهاد نایل آید. او همانند پدر بزرگوارش، پیش از اینکه به حد بلوغ برسد، از تحصیل نزد استاد بی نیاز شد و به مرتبه ای از کمالات رسید که در میان دانشمندان عصر خویش و در محافل علمی به «فخرالمحققین» لقب یافت. گاهی هم از او به نام های فخرالدین و فخرالاسلام یاد می شود.
اساتید وی
اساتید ایشان عبارتند از؛ علامه حلی پدر ایشان، که فخرالمحققین، بیشتر دروس و فنون را نزد پدرش فرا گرفت و رضی الدین، علی بن یوسف مطهر حلی که عموی ایشان و صاحب کتاب «العدد القویه» است و فخر المحققین، تعدادی از دروس را نیز در محضر عمویش فرا گرفت.
شاگردان فخر المحققین
...
wikifeqh: شهید اول صاحب کتاب لمعه الدمشقیه را نام برد. از جمله کتب فقهی او می توان به «ایضاح الفوائد فی شرح مشکلات القواعد » اشاره کرد.
محمد بن حسن حِلّی مشهور به فخرالمحققین، پسر علامه حلی، در 682 متولد و در سال 771 درگذشته است. علامه حلی در مقدمه تذکره الفقها و در مقدمه کتاب قواعد از فرزندش به تجلیل یاد کرده است و در آخر قواعد آرزو کرده است که پسر بعد از پدر کارهای ناتمام او را تمام کند. فخرالمحققین کتابی دارد به نام ایضاح الفوائد فی شرح مشکلات القواعد آرا او در کتب فقهی مورد توجه است.
نام شریفش محمد است او نیز مانند پدر نابغه ای از نوابغ ارزنده شیعه است و در تمام کتب فقهی و علمی مورد توجه خاص دانشمندان بزرگ و مجتهدین طراز اول ما قرار گرفته است.
فقیه عظیم الشان، شهید اول که سرآمد شاگردان اوست، در اجازه ای که در زمان حیات وی به شاگردش، شمس الدین بن نجده داده است، از او این گونه یاد می کند: شیخ امام سلطان العلما و منتهی الفضلا والنبلا، خاتم المجتهدین، فخرالمله والدین، ابوطالب محمد فرزند شیخ امام سعید جمال الدین بن مطهر که خداوند عمر گرانبهای او را دراز گرداند و از پیشامدهای سوء زمانه نگه دارد.
فخرالمحققین در شب بیستم جمادی الاول سال 682 هجری در شهر حله موطن خویش دیده به دنیا گشود علوم مقدماتی و متداول عصر و سپس علوم عالیه خط فخرالمحققین بر روی کتاب نهج المسترشدین. معقول، یعنی فلسفه و کلام و منطق و فقه و اصول و حدیث و غیره را نزد پدر علامه اش فراگرفت و پیش از آن که به حد بلوغ برسد، در انواع آن ها ورزیده شد، یعنی تقریباً از تحصیل آن ها بی نیاز گردید.
قاضی نورالله شوشتری در کتاب مجالس المؤمنین می نویسد: فخرالمحققین محمد در علوم عقلی و نقلی محققی نحریر بود و در علو فهم و فطرت مدققی بی نظیر سپس او از یکی از دانشمندان شافعی نقل می کند که وقتی باپدرش به نزد سلطان محمد خدابنده به سلطانیه قزوین آمد، دانشمندی جوان، عالی مقام، مستعد، نیکخوی و پسندیده خصال بود آنگاه می گوید: وی در خدمت پدر بزرگوارش تربیت یافته و در سن ده سالگی نور اجتهاد از ناصیه حال او تافته، چنان که خود نیز در شرح خطبه کتاب قواعد به آن اشاره فرموده و گفته است چون از تحصیل علوم معقول در محضر پدرم علامه فراغت یافتم و بسیاری از کتب علمی علمای شیعه را نزد وی خواندم، از او مسالت نمودم کتابی در فقه تصنیف کند که جامع اسرار آن علم باشد.
سپس به نقل از قاضی نورالله برای اثبات این که فخرالمحققین هنگام تصنیف کتاب قواعد پدر، مجتهد بوده و کمتر از ده سال داشته است، می نویسد: از ملاحظه تاریخ ولادت او و تاریخ تصنیف کتاب ظاهر می شود که سن او در آن موقع کمتر از ده سال بوده و تعجب شهید ثانی در این باب چنان که در حاشیه قواعد اظهار فرموده، وجهی ندارد. بلکه تعجب او عجب است، زیرا که خود (یعنی شهید ثانی) در شرح درایه اصول حدیث، حال جمعی کثیری را که خدای تعالی در کمتر از آن عمر توفیق کمال داده، ذکر نموده است از جمله آن که روایت کرده از شیخ تقی الدین حسن بن داود که می گفته سید غیاث الدین، عبدالکریم بن طاووس که دوست و مصاحب او بوده به کتاب خواندن مشغول شد و در چهار سالگی از معلم مستغنی گردید و از ابراهیم بن سعید جوهری روایت نموده است که گفت کودکی چهار ساله دیدم که نزد مامون عباسی آوردند و او قرآن را خوانده بود و نظر در رای و اجتهاد کرده بود این قدر بود که هرگاه گرسنه می شد، مانند طفلان می گریست و مؤید این داستان، زندگی شیخ ابوعلی سینا است، بر وجهی که در تواریخ مسطور است.
مؤلف روضات الجنات، بر قاضی نورالله خرده گرفته است و گفته: تاریخ تالیف قواعد بر من روشن نیست تا حکم کنم که فخرالمحققین در آن موقع چند ساله بوده، ولی تعجب شهید ثانی در واقع و اینکه قاضی گفته است به قول حسن بن داود، غیاث الدین بن طاووس در چهار سالگی از معلم بی نیاز شد، مقصود این نیست که وی در آن سن کلا از تحصیل بی نیاز گردید. بلکه منظور از معلم، معلم خط بوده است.
محمد بن حسن حِلّی مشهور به فخرالمحققین، پسر علامه حلی، در 682 متولد و در سال 771 درگذشته است. علامه حلی در مقدمه تذکره الفقها و در مقدمه کتاب قواعد از فرزندش به تجلیل یاد کرده است و در آخر قواعد آرزو کرده است که پسر بعد از پدر کارهای ناتمام او را تمام کند. فخرالمحققین کتابی دارد به نام ایضاح الفوائد فی شرح مشکلات القواعد آرا او در کتب فقهی مورد توجه است.
نام شریفش محمد است او نیز مانند پدر نابغه ای از نوابغ ارزنده شیعه است و در تمام کتب فقهی و علمی مورد توجه خاص دانشمندان بزرگ و مجتهدین طراز اول ما قرار گرفته است.
فقیه عظیم الشان، شهید اول که سرآمد شاگردان اوست، در اجازه ای که در زمان حیات وی به شاگردش، شمس الدین بن نجده داده است، از او این گونه یاد می کند: شیخ امام سلطان العلما و منتهی الفضلا والنبلا، خاتم المجتهدین، فخرالمله والدین، ابوطالب محمد فرزند شیخ امام سعید جمال الدین بن مطهر که خداوند عمر گرانبهای او را دراز گرداند و از پیشامدهای سوء زمانه نگه دارد.
فخرالمحققین در شب بیستم جمادی الاول سال 682 هجری در شهر حله موطن خویش دیده به دنیا گشود علوم مقدماتی و متداول عصر و سپس علوم عالیه خط فخرالمحققین بر روی کتاب نهج المسترشدین. معقول، یعنی فلسفه و کلام و منطق و فقه و اصول و حدیث و غیره را نزد پدر علامه اش فراگرفت و پیش از آن که به حد بلوغ برسد، در انواع آن ها ورزیده شد، یعنی تقریباً از تحصیل آن ها بی نیاز گردید.
قاضی نورالله شوشتری در کتاب مجالس المؤمنین می نویسد: فخرالمحققین محمد در علوم عقلی و نقلی محققی نحریر بود و در علو فهم و فطرت مدققی بی نظیر سپس او از یکی از دانشمندان شافعی نقل می کند که وقتی باپدرش به نزد سلطان محمد خدابنده به سلطانیه قزوین آمد، دانشمندی جوان، عالی مقام، مستعد، نیکخوی و پسندیده خصال بود آنگاه می گوید: وی در خدمت پدر بزرگوارش تربیت یافته و در سن ده سالگی نور اجتهاد از ناصیه حال او تافته، چنان که خود نیز در شرح خطبه کتاب قواعد به آن اشاره فرموده و گفته است چون از تحصیل علوم معقول در محضر پدرم علامه فراغت یافتم و بسیاری از کتب علمی علمای شیعه را نزد وی خواندم، از او مسالت نمودم کتابی در فقه تصنیف کند که جامع اسرار آن علم باشد.
سپس به نقل از قاضی نورالله برای اثبات این که فخرالمحققین هنگام تصنیف کتاب قواعد پدر، مجتهد بوده و کمتر از ده سال داشته است، می نویسد: از ملاحظه تاریخ ولادت او و تاریخ تصنیف کتاب ظاهر می شود که سن او در آن موقع کمتر از ده سال بوده و تعجب شهید ثانی در این باب چنان که در حاشیه قواعد اظهار فرموده، وجهی ندارد. بلکه تعجب او عجب است، زیرا که خود (یعنی شهید ثانی) در شرح درایه اصول حدیث، حال جمعی کثیری را که خدای تعالی در کمتر از آن عمر توفیق کمال داده، ذکر نموده است از جمله آن که روایت کرده از شیخ تقی الدین حسن بن داود که می گفته سید غیاث الدین، عبدالکریم بن طاووس که دوست و مصاحب او بوده به کتاب خواندن مشغول شد و در چهار سالگی از معلم مستغنی گردید و از ابراهیم بن سعید جوهری روایت نموده است که گفت کودکی چهار ساله دیدم که نزد مامون عباسی آوردند و او قرآن را خوانده بود و نظر در رای و اجتهاد کرده بود این قدر بود که هرگاه گرسنه می شد، مانند طفلان می گریست و مؤید این داستان، زندگی شیخ ابوعلی سینا است، بر وجهی که در تواریخ مسطور است.
مؤلف روضات الجنات، بر قاضی نورالله خرده گرفته است و گفته: تاریخ تالیف قواعد بر من روشن نیست تا حکم کنم که فخرالمحققین در آن موقع چند ساله بوده، ولی تعجب شهید ثانی در واقع و اینکه قاضی گفته است به قول حسن بن داود، غیاث الدین بن طاووس در چهار سالگی از معلم بی نیاز شد، مقصود این نیست که وی در آن سن کلا از تحصیل بی نیاز گردید. بلکه منظور از معلم، معلم خط بوده است.
wikiahlb: فـخرالـمحــققین
کلمات دیگر: