کلمه جو
صفحه اصلی

عبودیت


مترادف عبودیت : بندگی، رقیت، ستایش، طاعت، عبادت، نماز، نیایش

متضاد عبودیت : آزادگی، حریت

فارسی به انگلیسی

servitude, slavery, devotion, yoke

slavery, yoke


مترادف و متضاد

thraldom (اسم)
اسارت، بندگی، عبودیت

thralldom (اسم)
اسارت، بندگی، عبودیت

بندگی، رقیت ≠ آزادگی، حریت


ستایش، طاعت، عبادت، نماز، نیایش


۱. بندگی، رقیت
۲. ستایش، طاعت، عبادت، نماز، نیایش ≠ آزادگی، حریت


فرهنگ فارسی

بندگی کردن، پرستش کردن، بندگی، پرستش
۱ - بندگی کردن . ۲ - طاعت نمودن . ببزرگان . ۲ - درخواستها مستدعیات : هر چه عرایض است که فقط به ملاحظه مخصوص است در حضور ضبط می شود سایر عرایض را عضد الملک به دفتر خانه عریضیجات خواهد برد ...
عبودیه بندکی کردن

فرهنگ معین

(عُ یَّ ) [ ع . عبودیة ] (مص جع . ) ۱ - بندگی کردن ، پرستش کردن . ۲ - طاعت نمودن .

لغت نامه دهخدا

عبودیت . [ ع ُ دی ی َ ] (ع اِمص ) عبودیة. بندگی کردن . (غیاث اللغات ) (المنجد) : و دلهای خواص و عوام بر طاعت و عبودیت بیارامید. (کلیله ص 377).
از ثری تا به ثریا به عبودیت او
همه در ذکر مناجات و قیام اند و قعود.

سعدی .



عبودیت. [ ع ُ دی ی َ ] ( ع اِمص ) عبودیة. بندگی کردن. ( غیاث اللغات ) ( المنجد ) : و دلهای خواص و عوام بر طاعت و عبودیت بیارامید. ( کلیله ص 377 ).
از ثری تا به ثریا به عبودیت او
همه در ذکر مناجات و قیام اند و قعود.
سعدی.

عبودیة.[ ع ُ دی ی َ ] ( ع اِمص ) پرستش و بندگی. ( منتهی الارب ). عبودة. ( اقرب الموارد ). رجوع به عبودت و عبودیت شود. || در اصطلاح عرفا وفاء به عهود و حفظ حدود و رضای بموجود و صبر بر مفقود است. ( تعریفات ).

فرهنگ عمید

۱. بندگی کردن، پرستش کردن.
۲. [مجاز] چاکری و خدمتگزاری کردن، خدمت.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] عبودیت، اظهار تذلل و ذلت در برابر ذات اقدس الهی و عبادت خداوند متعال هم نهایت تذلل می باشد
برای پی بردن به تاثیر عبادت و نیایش در تهذیب نفوس و پرورش فضائل اخلاقی، قبل از هر چیز باید با مفهوم و حقیقت عبادت آشنا شد. گرچه بحث درباره حقیقت عبادت سخنی مبسوط و گسترده را می طلبد و بزرگان در تفسیر و اخلاق و فقه و حدیث درباره ی آن سخن بسیار گفته اند، امّا در یک اشاره کوتاه چنین می توان گفت: برای یافتن حقیقت عبادت باید به واژه «عبد» و مفهوم آن که ریشه ی اصلی عبادت است توجّه نمود.
معنای لغوی
«عبد» از نظر لغت به انسانی گفته می شود که سر تا پا تعلّق به مولا و صاحب خود دارد؛ اراده اش تابع اراده ی او، و خواستش تابع خواست اوست؛ در برابر او خود را مالک چیزی نمی داند و در اطاعت او سستی به خود راه نمی دهد.
عبودیت در اصطلاح
بنابراین عبودیّت اظهار آخرین درجه ی خضوع در برابر کسی است که همه چیز از ناحیه ی او است و به خوبی می توان نتیجه گرفت که تنها کسی می تواند «معبود» باشد که نهایت انعام و اکرام را کرده است و او کسی جز خدا نیست!به تعبیر دیگر، و از بُعد دیگر «عبودیّت» نهایت اوج تکامل روح یک انسان و قرب او به خداست، و عبودیّت تسلیم مطلق در برابر ذات پاک اوست؛ عبادت تنها رکوع و سجود و قیام و قعود نیست، بلکه روح عبادت تسلیم بی قید و شرط در برابر کمال مطلق و ذات بی مثالی است که از هر عیب و نقص مبرّاست.بدیهی است چنین عملی بهترین انگیزه ی توجّه به کمال مطلق و پرهیز از هرگونه آلودگی و ناپاکی است؛ چرا که انسان سعی می کند خود را به معبود خویش نزدیک و نزدیک تر سازد تا پرتوی از جلال و جمال او در وجودش ظاهر شود که گاه از آن تعبیر به «مظهر صفات خدا شدن» می کنند.
عبودیت در بیان امام صادق
...

جدول کلمات

رق


کلمات دیگر: