کلمه جو
صفحه اصلی

اصحاب اعراف

فرهنگ فارسی

و نادی اصحاب الاعراف . و آواز دارند یاران اعراف . بگفته برخی از مفسران گروهی باشند که سیات و حسنات ایشان یکسان باشد سیئتشان قاصر باشد از دوزخ و حسناتشان بحد وصول بهشت نبود خدای تعالی ایشان را آنجا بدارد .

لغت نامه دهخدا

اصحاب اعراف. [ اَ ب ِ اَ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) و نادی اصحاب الاعراف ( قرآن 48/7 )؛ و آواز دادند یاران اعراف. بگفته برخی از مفسران گروهی باشندکه سیّآت و حسنات ایشان یکسان باشد، سیّآتشان قاصر باشد از دوزخ و حسناتشان بحد وصول بهشت نبود. خدای تعالی ایشان را آنجا بدارد. چون حساب خلایق بکند ایشان را برحمت به بهشت فرستد. ایشان آخرین کسان باشند که به بهشت شوند. ( از تفسیر ابوالفتوح چ قمشه ای ج 4 ص 377 ). و رجوع به اعراف و همان کتاب صص 377 - 379 شود.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] یکی از گروه هایی که قرآن کریم از آن ها یاد کرده است، «اصحاب اعراف» می باشد که در سوره اعراف به معرفی آنها پرداخته شده است.
این واژه دو مرتبه در قرآن کریم به کار رفته ، و همین کاربرد سرچشمه پدید آمدن نظریاتی درباره اعراف نزد مفسران و دیگر عالمان بوده است .در آیاتی از سوره اعراف به دنبال یادی از بهشت و دوزخ چنین آمده است : «و بین آن دو حجابی است و بر اعراف مردانی (ایستاده ) اند که همه را به چهره بازمی شناسند و اهل بهشت را خطاب کنند که سلام بر شما، آنان داخل در آن نگشته اند و امید آن را دارند، و آنگاه که چشمان آنان به سوی اهل آتش بازگردد، گویند که پروردگارا ما را با ستمکاران قرار مده ؛ و اصحاب ِ اعراف مردانی را که آنان را به چهره می شناسند، خطاب کنند که آنچه گرد آوردید، شما را بی نیاز نساخت و آن استکباری که بر آن بودید...».
معنی لغوی
اصحاب جمع صاحب، در لغت به معنی رفیق و ملازم است؛ و اعراف جمع عُرف، در لغت به کشتزاری که بالاتر از سطح چشمه ها و برفراز بلندی ها باشد، آمده و برخی هر جای بلندی را اعراف گفته است؛ اما در اصطلاح قرآنی، «اعراف» دیواری میان بهشت و جهنم است. .اعراف در لغت ، جمع «عُرْف » است و عرف کاربردهایی گوناگون دارد؛ از جمله اینکه بخش زبَرین کوه و توده شن ، و نیز رستنگاه ِ موی در پشت گردن جانوران و گاه انسان را عرف گویند که در هر دو کاربرد به فارسی آن را «یال » خوانند. اعراف ِ بادها و ابرها که به بخش زبرین یا پیشین آنها اطلاق می شده است ، نیز نزدیک به همین معناست. در تفسیر آیات یاد شده ، برخی از مفسران مفهوم لغوی ِ عُرف را «هر چیز بلند پایه و مرتفع » دانسته اند و بر همین پایه ، اعراف ِ مورد نظر در آیات را همان حجاب میان بهشت و دوزخ شمرده ، و غالباً در تفسیر این حجاب ، آن را سوری (دیواری ) میان آن دو دانسته اند. برخی دیگر از مفسران ، با در نظر داشتن کاربردهای شناخته شده عُرف ، اعراف را بخش زبرین از سورِ حائل میان بهشت و دوزخ دانسته اند.
ریشه
در برخی از روایات از مفسران کهن ، چون روایتی از حسن بصری ، سُدّی و زجاج ، بدون توضیحی روشن ، اعراف از ریشه «معرفت » به مفهوم شناخت مشتق دانسته شده است و این نکته از سوی متفکرانی چون صدرالدین شیرازی موردتوجه قرار گرفته است ، چنانکه وی در عرشیه احتمال اشتقاق اعراف از «عِرفان » را موردتوجه قرار داده ، و افزوده است که اهل اعراف کاملان در علم و معرفتند که هر گروه از مردمان را به چهره باز می شناسند. به هر تقدیر، اینکه اعراف دیواری یا حائلی میان بهشت و دوزخ ، یا بخش زبرین چنین حائلی است ، در منابع تفسیری بسیار تکرار شده است ، اما درباره این حائل کمتر توضیحی در منابع دیده می شود. مجاهد از مفسران تابعین اشاره کرده که این حائل ، سوری است که دارای دروازه ای است. در راستای همین تفسیر ، برخی از عالمان متأخرتر، سورِ اعراف را همان سورِ یاد شده در سوره حدید دانسته اند که خداوند در آخرت میان مؤمنان و منافقان قرار می دهد و آن سور را دروازه ای است که باطن ِ آن مشرف بر بهشت و در بردارنده رحمت است و ظاهر آن روی به عذاب آتش دارد.
دیوار بهشت
...


کلمات دیگر: