[ویکی فقه] اوس وَ خَزْرَج، دو تیره مهم از اعراب یمانی که از مدت ها پیش از اسلام در شهر یثرب (مدینه) ساکن شدند و پس از هجرت آنها را « انصار » خواندند.
نسب اوس و خزرج به قبیله بزرگ یمانی ازد می رسید و بیش تر نسب نگاران و مورخان سده های نخستین هجری به سلسله نسب این دو تیره از طریق بنومازن بن ازد اشاره کرده اند. نیای بزرگ دو تیره، عمروبن عامر مشهور به مُزَیقیاست و اوس و خزرج دو پسر حارثة بن ثعلبة بن عمروبن عامر بوده اند. نسب این دو، از طریق مادر که قیله بنت کاهل نام داشت، به قبیله بنی قضاعه می رسید و بدین سبب، اوس و خزرج خود را بنی قیله نیز می خوانده اند.
← علت نامگذاری
از میان مؤلفان و مورخان قدیم، کسانی چون ابوعبیده معمر بن مثنی، واقدی (۲۰۷ق) و علاّن شعوبی (اواخر قرن ۲ق)، آثاری درباره اوس و خزرج و انساب و جنگ ها و مثالب ایشان داشته اند.
نسب اوس و خزرج به قبیله بزرگ یمانی ازد می رسید و بیش تر نسب نگاران و مورخان سده های نخستین هجری به سلسله نسب این دو تیره از طریق بنومازن بن ازد اشاره کرده اند. نیای بزرگ دو تیره، عمروبن عامر مشهور به مُزَیقیاست و اوس و خزرج دو پسر حارثة بن ثعلبة بن عمروبن عامر بوده اند. نسب این دو، از طریق مادر که قیله بنت کاهل نام داشت، به قبیله بنی قضاعه می رسید و بدین سبب، اوس و خزرج خود را بنی قیله نیز می خوانده اند.
← علت نامگذاری
از میان مؤلفان و مورخان قدیم، کسانی چون ابوعبیده معمر بن مثنی، واقدی (۲۰۷ق) و علاّن شعوبی (اواخر قرن ۲ق)، آثاری درباره اوس و خزرج و انساب و جنگ ها و مثالب ایشان داشته اند.
wikifeqh: یثرب (مدینه ) ساکن شدند و پس از هجرت، آنها را «انصار» خواندند. نقش این دو قبیله در تاریخ اسلام مخصوصا در جریان هجرت پیامبر(ص) وجنگ های مختلف برجسته است. عده ای از مورخین گفته اند بعضی آیات قرآن در شأن انصار نازل شده است.
نسب اوس و خزرج به قبیله بزرگ یمانی ازد می رسید و بیشتر نسب نگاران و مورخان سده های نخستین هجری به سلسله نسب این دو تیره از طریق بنومازن بن ازد اشاره کرده اند.
نیای بزرگ دو تیره ، عمروبن عامر مشهور به مُزَیقی است و اوس و خزرج دو پسر حارثه بن ثعلبه بن عمروبن عامر بوده اند. نسب این دو، از طریق مادر که قیله بنت کاهل نام داشت ، به قبیله بنی قضاعه می رسید. و بدین سبب ، اوس و خزرج خود را بنی قیله نیز می خوانده اند
نسب اوس و خزرج به قبیله بزرگ یمانی ازد می رسید و بیشتر نسب نگاران و مورخان سده های نخستین هجری به سلسله نسب این دو تیره از طریق بنومازن بن ازد اشاره کرده اند.
نیای بزرگ دو تیره ، عمروبن عامر مشهور به مُزَیقی است و اوس و خزرج دو پسر حارثه بن ثعلبه بن عمروبن عامر بوده اند. نسب این دو، از طریق مادر که قیله بنت کاهل نام داشت ، به قبیله بنی قضاعه می رسید. و بدین سبب ، اوس و خزرج خود را بنی قیله نیز می خوانده اند
wikishia: دست نیست که ابن هشام کامل ترین آنها را در اثر خود التیجان آورده است. مطالعات باستانشناسان و دیگر محققان معاصر هم به اتفاق نظری در این زمینه منتهی نشده است.
از طرف دیگر عمده آیات مدنی قرآن، پس از اسلام دو قبیله و تبدیل یثرب به پناهگاه مهاجران نازل گردید و از این رو بسیاری از آیات مدنی به صورتی با این جامعه، اعضا و مسائلش در ارتباط است.
جدّ دوم اوس و خزرج، عَمرو ملقب به مُزَیْقیاء حاکم منطقه سبأ و رئیس قبیله ازد در یمن ساکن بود. مهاجرت کلان قبیله ازد از جنوب یمن به شمال آن و جنوب حجاز به رهبری او صورت گرفت. بنا به برخی روایات تفسیری، آیه 16 سوره سبأ/34 از سرزمین های کشاورزی گسترده ای که در اختیار او بود حکایت می کند، هر چند متن سوره از چنین برداشتی فاصله دارد و بیانگر داستان قوم سبأ و دوره حکومت سلیمان است: «فَاَعرَضوا فَاَرسَلنا عَلَیهِم سَیلَ العَرِمِ و بَدَّلنهُم بِجَنَّتَیهِم جَنَّتَینِ ذَواتَی اُکُل خَمط واَثل و شَیء مِن سِدر قَلیل».(سوره سبأ/34، 16)
ثَعْلَبَه، ملقب به العَنْقاء پس از وفات پدرش عمرو، رهبری ازد را بر عهده گرفت و در زمان او مهاجرت ازد از حاشیه دریای سرخ تا شام ادامه یافت. در این مهاجرت بخشهایی از ازد از جمله قبیله خُزاعَه که بر مکه مسلط شد از ازد جدا شدند. در روایت شعبی عبارت «وَ مَزَّقناهُم کُلَّ مُمَزَّق» در آیه 19 سوره سبأ/34 بر تجزیه ازد تطبیق شده است: «فَقالوا رَبَّنا بعِد بَینَ اَسفارِنا وظَلَموا اَنفُسَهُم فَجَعَلنهُم اَحادیثَ و مَزَّقنهُم کُلَّ مُمَزَّق اِنَّ فی ذلِکَ لاَیت لِکُلِّ صَبّار شَکور».
قتل مشکوک ثَعلَبَه در شام به پریان نسبت داده شد و پسرش حارثه (پدر اوس و خزرج)، پس از مرگ پدر به عنوان رهبر قبایل مهاجر که در این زمان به غَسّان شهره بودند، برگزیده شد و هر چند در آغاز رویارویی هایی را در شام بر ضد روم رهبری کرد؛ اما به مرور تحت تأثیر عموی خود جَفْنَه، در حاشیه قرار گرفت و پس از آن همراه با هوادارانش به جنوب هجرت کرد و به یثرب رفت.
اوس و خزرج که در انتساب به مادرشان به آنها بنی قیله نیز می گفتند. در جوانی و پیش از آنکه به قبایلی مستقل تبدیل شوند به یثرب آمدند. پدرشان، حارثه پس از ورود به منطقه، طی پیمانی با حاکمان یثرب اجازه یافت در حومه یثرب بماند؛ اما به مرور زمان که جمعیت آنها قدری افزایش یافت، توانستند در یثرب برای خود جایی بیابند.
از این مقطع تا مدتهای مدیدی از اوس و خزرج اطلاعات چندانی وجود ندارد. تنها می توان گفت با توجه به پسران بیشتر خزرج، جمعیت آنها سریع تر از اوس افزایش یافت تا این که به عنوان قبایلی مستقل، مدتی را نیز تحت حاکمیت حاکمان یهودی ازدی تبار یثرب سپری کردند.
از طرف دیگر عمده آیات مدنی قرآن، پس از اسلام دو قبیله و تبدیل یثرب به پناهگاه مهاجران نازل گردید و از این رو بسیاری از آیات مدنی به صورتی با این جامعه، اعضا و مسائلش در ارتباط است.
جدّ دوم اوس و خزرج، عَمرو ملقب به مُزَیْقیاء حاکم منطقه سبأ و رئیس قبیله ازد در یمن ساکن بود. مهاجرت کلان قبیله ازد از جنوب یمن به شمال آن و جنوب حجاز به رهبری او صورت گرفت. بنا به برخی روایات تفسیری، آیه 16 سوره سبأ/34 از سرزمین های کشاورزی گسترده ای که در اختیار او بود حکایت می کند، هر چند متن سوره از چنین برداشتی فاصله دارد و بیانگر داستان قوم سبأ و دوره حکومت سلیمان است: «فَاَعرَضوا فَاَرسَلنا عَلَیهِم سَیلَ العَرِمِ و بَدَّلنهُم بِجَنَّتَیهِم جَنَّتَینِ ذَواتَی اُکُل خَمط واَثل و شَیء مِن سِدر قَلیل».(سوره سبأ/34، 16)
ثَعْلَبَه، ملقب به العَنْقاء پس از وفات پدرش عمرو، رهبری ازد را بر عهده گرفت و در زمان او مهاجرت ازد از حاشیه دریای سرخ تا شام ادامه یافت. در این مهاجرت بخشهایی از ازد از جمله قبیله خُزاعَه که بر مکه مسلط شد از ازد جدا شدند. در روایت شعبی عبارت «وَ مَزَّقناهُم کُلَّ مُمَزَّق» در آیه 19 سوره سبأ/34 بر تجزیه ازد تطبیق شده است: «فَقالوا رَبَّنا بعِد بَینَ اَسفارِنا وظَلَموا اَنفُسَهُم فَجَعَلنهُم اَحادیثَ و مَزَّقنهُم کُلَّ مُمَزَّق اِنَّ فی ذلِکَ لاَیت لِکُلِّ صَبّار شَکور».
قتل مشکوک ثَعلَبَه در شام به پریان نسبت داده شد و پسرش حارثه (پدر اوس و خزرج)، پس از مرگ پدر به عنوان رهبر قبایل مهاجر که در این زمان به غَسّان شهره بودند، برگزیده شد و هر چند در آغاز رویارویی هایی را در شام بر ضد روم رهبری کرد؛ اما به مرور تحت تأثیر عموی خود جَفْنَه، در حاشیه قرار گرفت و پس از آن همراه با هوادارانش به جنوب هجرت کرد و به یثرب رفت.
اوس و خزرج که در انتساب به مادرشان به آنها بنی قیله نیز می گفتند. در جوانی و پیش از آنکه به قبایلی مستقل تبدیل شوند به یثرب آمدند. پدرشان، حارثه پس از ورود به منطقه، طی پیمانی با حاکمان یثرب اجازه یافت در حومه یثرب بماند؛ اما به مرور زمان که جمعیت آنها قدری افزایش یافت، توانستند در یثرب برای خود جایی بیابند.
از این مقطع تا مدتهای مدیدی از اوس و خزرج اطلاعات چندانی وجود ندارد. تنها می توان گفت با توجه به پسران بیشتر خزرج، جمعیت آنها سریع تر از اوس افزایش یافت تا این که به عنوان قبایلی مستقل، مدتی را نیز تحت حاکمیت حاکمان یهودی ازدی تبار یثرب سپری کردند.
wikiahlb: اوس_و_خزرج