کلمه جو
صفحه اصلی

چالش اجتماعی شبیه سازی انسانی

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] شبیه سازی انسانی (human cloning) یا تولید مثل انسانی جدید از طریقی غیرجنسی که به وسیله تکنیک انتقال هسته سلول پیکری (Somatic Nuclear Transfer Technique) انجام می شود، به مثابه جدی ترین چالش قرن، از جنبه های گوناگونی مورد نقض و ابرام قرار گرفته و هر اندیشمندی از زاویه ای به آن پرداخته است. برخی از دینداران، اعم از مسلمان و مسیحی، صرفاً به دلایل کلامی و الهیاتی به مخالفت با آن برخاسته اند. گروهی نیز دلایل کلامی را موجه ندانسته و تنها به دلایل فقهی شبیه سازی انسانی را نادرست دانسته و حکم به حرمت آن داده اند.
از این میان پاره ای از مخالفان شبیه سازی جدای از دلایل کلامی و یا فقهی، یا در کنار آنها، پای دلایل اجتماعی و علمی را به میان کشیده و به استناد آنها انجام تکنیک شبیه سازی را در مورد انسان نادرست و غیر اخلاقی قلمداد کرده اند. از این منظر نقطه ثقل دلایل، نه مستندات فقهی یا کلامی، بلکه پیامدهای اجتماعی و علمی ناشی از اعمال این تکنیک است که بستر محکومیت آن را فراهم می سازد. توجه به این دلایل و کارآیی آن برای فقیهی که در صدد افتا در این باره است، کمک می کند تا تصویر روشن تر و نگرشی جامع تر به آن داشته باشد و نتایج مستقیم یک عمل را از پیامدهای غیر مستقیم و احتمالی آن جدا سازد.در این نوشته کوشش می شود تا این سنخ دلایل در دو بخش گزارش و بررسی شود:الف) دلائل اجتماعی؛ ب) دلائل علمی.
دلایل اجتماعی
برخی از صاحب نظران دینی از دلایلی بر ضد شبیه سازی انسانی سود جسته اند که نشان می دهد این کار عواقب اجتماعی، روانی، محیط زیستی، اقتصادی و جمعیتی ناخوشایندی در پی خواهد داشت. از این رو، باید در برابر آن ایستاد و آن را منع و تحریم کرد. این دلایل دامنه گسترده ای دارند و در یک مقوله نمی گنجند و هرکس طبق استعداد و قدرت خلاقیت خود، اشکالی و نقدی از این منظر متوجه شبیه سازی انسانی ساخته است. این دلایل از قوت یکسانی نیز برخوردار نیستند؛ برخی درخور تأمل هستند، اما پاره ای گمانه زنی هایی سخت متأثر از ادبیات تخیلی مانند (دنیای قشنگ نو) و فیلم هایی از قبیل (مرد عنکبوتی) و (سوپرمن) است. از این دلایل گاه به عنوان (مفاسد) و زمانی (مخاطر) نام برده شده است، اما وجه مشترک همه آنها غیر فقهی و غیر کلامی بودن است. البته برخی از آنها را با تقریر دقیق تری می توان به حوزه اخلاق ارجاع داد. از این رو، گاه یک اشکال و نقد از طرف کسی به عنوان مفسده اخلاقی بیان می شود و گاه همان اشکال از سوی دیگری به عنوان دشواری اجتماعی یا روانشناختی قلمداد می گردد. مهم ترین دلایلی که از این منظر بر ضد شبیه سازی انسانی اقامه می شود، عبارت اند از:یک. پایان یافتن نقش مردان در جامعه؛دو. به هم خوردن توازن جنسیتی؛سه. افزایش بی حساب جمعیت؛چهار. رواج بردگی انسانی؛پنج. بی هویتی اشخاص شبیه سازی شده؛شش. نابودی فردیت و تمایز؛هفت. ایجاد سوپرمن ها و از بین بردن افراد ضعیف؛هشت. ایجاد افرادی هیتلر مانند؛نه. افزایش عمر و در نتیجه بیکاری و شورش؛ده. دشواری های خاص شخص شبیه سازی شده.
← پایان یافتن نقش مردان در جامعه
برخی از کسانی که به مخالفت با شبیه سازی انسانی برخاسته اند، برای دفاع از موضع خود به دلایل علمی استناد کرده اند. از این منظر، شبیه سازی انسانی نه تنها از نظر دینی حرام است، از نظر علمی نیز می تواند خطراتی جدی در پی داشته باشد. آنان در کنار دلایل دیگر، چند دلیل مستند به یافته های دانش ژنتیک را مؤید دیدگاه خود مبنی بر حرمت شبیه سازی انسانی شمرده اند. محور عمده و نقطه ثقل این دلایل، بهره گیری از یافته های زیست شناسی و دانش ژنتیک است. از این رو، گاه در این مورد به مقدمات علمی پرداخته و برای اثبات نظر خود از این دانش نوپا استفاده کرده و گاه به سخنان کسانی چون ویلموت استناد کرده اند. مهم ترین دلایل علمی بر ضد شبیه سازی انسانی عبارت اند از:یک. پیری زودرس در شبیه سازی انسانی؛دو. ناایمنی شبیه سازی انسانی؛سه. کاهش تنوع بیولوژیک و افزایش بیماری ژنتیکی بر اثر شبیه سازی انسانی.
← پیری زودرس در شبیه سازی انسانی
...


کلمات دیگر: