است. معنای تجسم اعمال این است که اعمال نیک دنیایی انسان در رستاخیز تغییر شکل داده، به صورت نعمتهای بهشتی درخواهد آمد، چنانکه اعمال بد به صورت
نمودار خواهند شد.
و جزای آن به دست می دهد اهمیت بسیاری در مباحث مربوط به معاد پیدا کرده و دانشمندان علم کلام و فلسفه و تفسیر همواره به آن توجه داشته اند.
ریشه های اعتقاد به تجسم اعمال در آیات قرآن و احادیث یافت می شود؛ اما برخی دانشمندان آیات مذکور را به گونه دیگری تفسیر کرده اند.این آموزه معتقدان و مخالفان بسیاری دارد و عالمان دینی در باره آن متفق القول نیستند.
wikishia:
عقل شمرده و به انکار آن برخاستهاند. هر چند خود عنوان تجسم اعمال در آیات و احادیث دیده نشده ولی بی گمان خاستگاه آن آیات کریمه قرآن و احادیث شریفه صادره از اهل بیت عصمت علیهم السلام است.
در قرآن و روایات در مورد اعمال انسان، اعم از اعمال ظاهری و باطنی و نقش آن در جزای اخروی، مطالبی آمده که دانشمندان از آن به تجسم اعمال/ یا تجسد اعمال/ و یا تمثل اعمال/ و نظایر آن/ تعبیر کردهاند. این مسئله از این نظر حائز اهمیت است که میتواند به شبههای که پیرامون کیفر برخی از اعمال وارد است، پاسخ قانع کنندهای ارائه دهد.
تجسم اعمال به معنای به شکل، جسم و پیکر در آمدن موجودات غیرمادی مانند عقاید، اخلاق و اوصاف، افعال و آثار انسان است/ "قرآن و روایات دلالت دارند بر این که هر عملی که انسان در این جهان انجام می دهد دو صورت و دو ظهور و دو هویت دارد و با یکی از آنها در این
دنیا تمثّل می کند و با دیگری در
آخرت مثلاً نماز در این دنیا عبارت است از یکسری از ذکرها و حرکات که هویت دنیوی نماز را تشکیل می دهند ولی همین نماز در آخرت ظهور دیگری دارد و همچنین است اعمال ناشایست."/ زیرا اقتضای این عالم آن است که عمل به این صورت جلوه کند و اقتضای عالم آخرت آن است که عمل به شکل اصلی و واقعی خود ظاهر شود. علامه طباطبایی در تفسیر
آیه 19 سوره احقاف می فرمایند: ولکلّ درجات ممّا عملوا ولیوفیّهم اعمالهم و هم لایظلمون. صدر آیه از نوعی نسبت خاص حکایت می کند و عبارت میانی از اتحاد بین عمل و جزای آن و ذیل آیه از جزای عادلانه که در واقع سبب نسبت و اتحاد مذکور است. آیات بسیار دیگری وجود دارند که دلالت می کنند بر این که اعمال
خیر و شرّ انسان به عینه به وی برگردانده می شوند/
نسبت به مسئله تجسم اعمال میان بزرگان اختلاف است. گروهی این نظریه را پذیرفته و گروهی آن را رد کرده اند. در میان قائلان به این مسأله، سه نظر عمده وجود دارد:
اما "گروهی دیگر از مفسران و متکلمان اسلامی تجسم اعمال را غیرممکن دانسته و همه آیات و روایات دالّ بر آن را به گونه ای تأویل کرده اند. عمده دلیل آنان بر این مدعا این است که اعمال انسان از مقوله اعراض می باشد. بنابراین از نظر ایشان نظریه تجسم اعمال مواجه با یک اشکال است و آن اشکال این که: وجود عرض قائم به خود نیست و چون اعمال و افعال انسان از مقوله اعراض بوده و وابسته به انسان هستند، در نتیجه پس از تحقق یافتن نابود می شوند و دیگر چیزی نیست تا اعاده گردد، در حالی که بنابر نظریه تجسم اعمال، خود اعمال بدون تکیه بر
جوهر تحقق می یابند و این امری غیرممکن است.
علامه مجلسی پس از نقل نظریه
شیخ بهایی درباره تجسم اعمال می گوید: محال دانستن انقلاب عرض به جوهر در این دنیا و ممکن دانستن آن در سرای دیگر نوعی سفسطه است؛ زیرا دو نشئه دنیا و آخرت با هم تفاوتی ندارند مگر این که مرگ و احیاء دوباره، میان آن دو فاصله ایجاد کرده است و این تفاوت نمیتواند وجه اختلاف احکام یاد شده باشد/
جواب آن است که این اشکال به سه دلیل بر نظریه تجسم اعمال وارد نیست؛ اول آن که به مقتضای براهین عقلی آنچه تحقق یافت و لباس هستی بر تن کرد، دیگر به هیچ وجه معدوم نمیگردد و در آن مرحله و در ظرف خود که تحقق یافته است همیشه باقی خواهد ماند و عارض شدن عدم بر آن از قبیل اجتماع وجود و عدم است که محال بودن آن بدیهی است/ دلیل دوم آن که قرآن می فرماید: همه چیز در امام مبین ثابت و باقی است و اعمال انسان هم از این حکم کلی مستثنی نخواهد بود. چنان که می فرماید: از علم پروردگار تو حتی هم وزن ذره ای از آنچه در زمین و آسمان است پنهان نیست و نه چیزی کوچکتر از آن و نه برگتر از آن نیست مگر آن که در کتاب مبین ثبت و محفوظ است/ و بالاخره آخرین جواب آن که هر چند ما به معاد جسمانی معتقدیم لکن معنی این سخن آن نیست که همه قوانین مربوط به نظام دنیوی در
حیات اخروی نیز جریان خواهد داشت (کلام علامه مجلسی) زیرا نظام این عالم نظام مادی و نظام عالم آخرت، نظام معنوی و روحانی تام است و بین این دو سنخیتی نیست تا بخواهیم بگوییم قوانین در هر دو عالم یکی است/
wikiahlb: قرآن کریم و روایات ائمه معصومین علیه السّلام استنباط می شود تجسم اعمال است.
یکی از مسائلی که از قرآن کریم و روایات ائمه معصومین علیه السّلام استنباط می شود تجسم اعمال است.یعنی: در آن روز علاوه بر این که انسان باقی و جاوید می ماند؛ اعمال و
کردار انسان نیز در برابر او حاضر می گردد و از بین نمی رود و انسان تمام اعمال خوب و بد خود را به صورت مصوّر و مجسّم مشاهده می نماید.
اقوال مختلف درباره تجسم اعمال
عمل یک امر عرضی و حرکت است که در آن روز به
ذات و جوهر تبدیل می گردد. لذا، این سؤال پیش می آید که چگونه ممکن است یک امر عرضی تبدیل به ماده و جسم و جوهر گردد؟
← منکرین تجسم اعمال
از جمله سئوال هایی که در این رابطه مطرح است این است که فلسفه
عقوبت چیست؟ یعنی: چرا خداوند انسان ها را عقوبت می کند؟جوابهدف از عقوبت از سه جهت خارج نیست:
←
تشفی و قصاص
...