کلمه جو
صفحه اصلی

تجسم اعمال

دانشنامه آزاد فارسی

تجسّم اَعمال
(در لغت به معنای صورت جسمانی یافتن کردارها) در اصطلاح پاره ای از فیلسوفان مسلمان، مانند صدرالمتألهین شیرازی، به این معنی که کردارهای نیک و بد انسان، پس از مرگ و نیز در روز رستاخیز، پیکری نیک و زیبا (مانند پیکر جوانی آراسته)، یا پیکری بد و زشت (مانند پیکر سیاهی بویناک، یا هیئت خوک و میمون) می یابد و آدمی را شادمان یا اندوهگین می کند و بدین سان انسان پاداش یا کیفر می یابد. مستند دینی ـ کلامی این نظریه، آیات و روایاتی است که برطبق آن ها «انسان بر اساس نیّت خود محشور می شود». ملاصدرا برای تبیین نظریۀ معاد جسمانی به طرح نظریۀ تجسم اعمال پرداخت. وی معتقد است در این جهان روح، معلول و به مثابۀ سایۀ بدن است (← نَفْس) و در آن جهان، علت و منشأ و آفرینندۀ بدن اُخروی نیز خواهد بود. بدین ترتیب که صفات نیک و بد آدمی، ملکۀ نفسانی وی می گردد و نفسِ دارای صفات نیک و بد، بدان سبب که توان خلاقیت دارد، در روز رستاخیز پیکری در خور صاحب خود خلق می کند. نیز← معاد

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] تجسم اعمال، بدین معناست که کردارهای نیک و بد آدمی پس از مرگ وی، در عالم برزخ و نیز در رستاخیز مجسم می گردند.
تجسم اعمال، یا تجسد اعمال به معنی مجسم شدن کارها، یا پیکر پذیرفتن کردارهاست و در اصطلاح بدین معناست که کردارهای نیک و بد آدمی پس از مرگ وی، در عالم برزخ و نیز در رستاخیز مجسم می گردند و با پیکری زیبا و هیئتی دل پذیر، یا با پیکری زشت و شکلی بیم آمیز و نفرت انگیز پدیدار می شوند و او را شادمان می گردانند، یا اندوهگین می سازند و بدین سان به وی مزد و کیفر می دهند.
سابقه بحث
تجسم یا تجسد اعمال، که از آن به تجسم اعتقاد و تجسم احوال نیز تعبیر می شود، اصطلاحی است که می توان آن را اصطلاحی مشترک در دین و کلام، عرفان و حکمت متعالیه صدرالدین شیرازی و پیروان وی به شمار آورد. چنین می نماید که ترکیب تجسم اعمال، به عنوان یک لفظ، یا یک اصطلاح، ساخته دوران های متأخر است و ظاهراً پیشینه شکل گیری آن را باید در پاره ای از متون اواخر سده ۹ و اوایل سده ۱۰ق به این سو بازجُست. این ترکیب، در سده های ۱۱ و ۱۲ق، اصطلاحی جاافتاده و تثبیت شده به شمار نمی آمده، و در فرهنگ نامه ها و دائرة المعارف های علوم و اصطلاحات اسلامی مثل کشاف اصطلاحات الفنون تهانوی (سده ۱۲ق)، کلیات العلوم ابوالبقاء کفوی (سده ۱۱ق)، مجمع البحرین طریحی (د ۱۰۵۸ق) و دستورالعلماء قاضی عبدالنبی احمدنگری (سده ۱۲ق) نیامده است.در برابر تازگی لفظ، مفهوم و معنای این اصطلاح، پیشینه ای دیرین دارد و نه تنها به سده های نخستین اسلامی بازمی گردد که می توان آن را در اندیشه های ایرانیان پیش از اسلام و در یونان نیز بازجُست. به طور کلی باید گفت که تجسم اعمال از باورهای بسیاری از مردم بوده و در طول تاریخ حکایات بسیاری در این باره نقل شده و از دیرباز تاکنون موضوع آثار تمثیلی و ادبی هنری بوده است.
کاربرد اصطلاح
صاحب کتاب مفاتیح الاعجاز، بی آنکه ترکیب تجسم اعمال را به کار ببرد، می گوید: «هیچ استبعادی در این که اخلاق و اعمال در نشئه اخروی، بر وفق آن عالم، مصور و مجسم شوند، نیست». در نقد النصوص، در بحث عالم مثال نیز از «تشخص اخلاق و اعمال» سخن به میان آمده است. این گونه کاربُردها از شکل گرفتن و هویت یافتن ترکیب تجسم اعمال، به عنوان یک اصطلاح دینی، کلامی، عرفانی و فلسفی خبر می دهد؛ اصطلاحی که چندی بعد، در عصر صفویه، از سوی متفکران این دوره، به ویژه از سوی شیخ بهایی، و سپس در آثار صدرالدین شیرازی، آشکارا به کار رفت. در آثار غزالی، مثلاً در الاربعین فی اصول الدین و ابن عربی، برای نمونه در الفتوحات المکیه سخنانی در تأیید این نظریه دیده می شود.صدرالدین در مفاتیح الغیب از تعبیر «تجسیم الاخلاق و تکوین النیات» و در دیگر آثارش از اصطلاح «تجسم اعمال» و گاه، در پی آن از ترکیبِ «تصور نیات» بهره می جوید. ملاصدرا این نظر را به فیثاغورس نسبت داده و از او سخنانی در این باره نقل کرده است. پس از صدرالدین شیرازی این اصطلاح، در یک سلسله آثار دینی و تاریخی کاربردی روزافزون یافت و در عصر قاجاریه به اوج رسید.
دیدگاه منفی
...


کلمات دیگر: