سید ابوالقاسم حسینی دهکردی اصفهانی (۱۲۳۴ خورشیدی دهکرد - ۱۳۱۵ اصفهان) از فقها و رجال حدیث و روحانیون برجسته ایران محسوب می شوند.
اولاً: قبالجات و احکام شرعیه از شنبه به بعد روی کاغذ ایرانی بدون آهار نوشته شود. اگر بر کاغذهای دیگر نویسند، مهر ننموده و اعتراف نمی نویسیم. قباله و حکمی هم که روی کاغذ دیگر نوشته بیاورند و تاریخ آن بعد از این قرارداد باشد، امضا نمی نماییم. حرام نیست کاغذ غیر ایرانی و کسی را مانع نمی شویم؛ ماها به این روش متعهدیم.
ثانیاً: کفن اموات، اگر غیر از کرباس و پارچه اردستانی یا پارچه های دیگر ایرانی باشد، متعهد شده ایم بر آن میت، ماها نماز نخوانیم. دیگری را برای اقامه صلوة بر آن میت بخواهند ماها را معاف دارند.
ثالثاً: ملبوس مردانه جدید، که از این تاریخ به بعد دوخته و پوشیده می شود، قرار دادیم مهما امکن، هر چه بدلی در ایران یافت می شود، لباس خودمان را از آن منسوخ نماییم و منسوخ غیر ایرانی را نپوشیم و احتیاط نمی کنیم و حرام نمی دانیم لباس های غیر ایرانی را، اما ماها ملتزم شده ایم حتی المقدور بعد از این تاریخ ملبوس خود را از منسوج ایرانی بنماییم. تابعین ماها نیز کذلک و متخلف توقع احترام از ماها نداشته باشد. آنچه از سابق پوشیده و داریم و دوخته، ممنوع نیست استعمال آن.
رابعاً: مهمانی ها بعد ذلک ولو اعیانی باشد، چه عامه، چه خاصه، باید مختصر باشد یک پلو و یک خورش و یک افشره. اگر زاید بر این کسی تکلف دهد، ماها را به محضر خود وعده نگیرد. خودمان نیز به همین روش مهمانی می نماییم. هر چه کمتر و مختصرتر از این تکلف کردند، موجب مزید امتنان ماها خواهد بود.
خامساً: وافوری و اهل وافور را احترام نمی کنیم و به منزل او نمی رویم زیرا که آیات باهره: «إِنَّ الْمُبَذِّرِینَ کَانُوا إِخْوَانَ الشَّیَاطِینِ» «وَلا تُسْرِفُوا اِنَّهُ لا یُحِبُّ الْمُسْرِفِینَ» «وَلا تُلْقُوا بِأَیْدِیکُمْ إِلَی التَّهْلُکَه» و حدیث «لاضرر و لاضرار» ضرر مالی و جانی و عمری و نسلی و دینی و عرضی و شغلی آن محسوس و مسری است و خانواده ها و ممالک را به باد داده. بعد از این هر که را فهمیدیم وافوری، به نظر توهین و خفت می نگریم.
سید ابوالقاسم نجفی دهکردی در رجب ۱۲۷۲ (۱۲۳۴ خورشیدی) در شهرکرد قدیم (دهکرد) دیده به جهان گشود. وی دومین فرزند سید محمدباقر بن سید ابراهیم معروف به ملا ابراهیم دهکردی است. پدرش در بین مردم شهرکرد به فردی با تقواو با خدا مشهور بود. اجداد وی به سجاد منتسب هستند.سید ابوالقاسم دوران نوجوانی و جوانی از آخوند ملا محمدحسن اصفهانی مشهور به «کوهی»، دایی خود (که پرورش یافته مکتب حکیم سبزواری بود) استفاده کرد.
وی در مکتب خانه و مدرسه امامیه دهکرد تحصیل خود را آغاز کرد و سپس برای ادامه تحصیل به اصفهان عزیمت کرد و در حوزه علمیه صدر بازار آن شهر، از استادان پرآوازه آن عصر نظیر آیات و حجج اسلام آقا میرزا ابوالمعالی کلباسی، آقا میرزا محمدحسین نجفی، آخوند ملا محمد باقر فشارکی، آخوند ملاحسین نوری، حاج اسماعیل درکوشکی و حاج شیخ محمدباقر نجفی اصفهانی و ملا اسماعیل حکیم و دیگران تحصیل نموده و بهره های وافر برد. در آن زمان هنوز حوزه علمیه قم رونق نگرفته بود.
وی در حوزه های علمیه سامرا و نجف به مدت حدود هفت سال طول به افزایش اندوخته های علمی و ارتقا به مقامات فقهی و اصولی پرداخت.
اولاً: قبالجات و احکام شرعیه از شنبه به بعد روی کاغذ ایرانی بدون آهار نوشته شود. اگر بر کاغذهای دیگر نویسند، مهر ننموده و اعتراف نمی نویسیم. قباله و حکمی هم که روی کاغذ دیگر نوشته بیاورند و تاریخ آن بعد از این قرارداد باشد، امضا نمی نماییم. حرام نیست کاغذ غیر ایرانی و کسی را مانع نمی شویم؛ ماها به این روش متعهدیم.
ثانیاً: کفن اموات، اگر غیر از کرباس و پارچه اردستانی یا پارچه های دیگر ایرانی باشد، متعهد شده ایم بر آن میت، ماها نماز نخوانیم. دیگری را برای اقامه صلوة بر آن میت بخواهند ماها را معاف دارند.
ثالثاً: ملبوس مردانه جدید، که از این تاریخ به بعد دوخته و پوشیده می شود، قرار دادیم مهما امکن، هر چه بدلی در ایران یافت می شود، لباس خودمان را از آن منسوخ نماییم و منسوخ غیر ایرانی را نپوشیم و احتیاط نمی کنیم و حرام نمی دانیم لباس های غیر ایرانی را، اما ماها ملتزم شده ایم حتی المقدور بعد از این تاریخ ملبوس خود را از منسوج ایرانی بنماییم. تابعین ماها نیز کذلک و متخلف توقع احترام از ماها نداشته باشد. آنچه از سابق پوشیده و داریم و دوخته، ممنوع نیست استعمال آن.
رابعاً: مهمانی ها بعد ذلک ولو اعیانی باشد، چه عامه، چه خاصه، باید مختصر باشد یک پلو و یک خورش و یک افشره. اگر زاید بر این کسی تکلف دهد، ماها را به محضر خود وعده نگیرد. خودمان نیز به همین روش مهمانی می نماییم. هر چه کمتر و مختصرتر از این تکلف کردند، موجب مزید امتنان ماها خواهد بود.
خامساً: وافوری و اهل وافور را احترام نمی کنیم و به منزل او نمی رویم زیرا که آیات باهره: «إِنَّ الْمُبَذِّرِینَ کَانُوا إِخْوَانَ الشَّیَاطِینِ» «وَلا تُسْرِفُوا اِنَّهُ لا یُحِبُّ الْمُسْرِفِینَ» «وَلا تُلْقُوا بِأَیْدِیکُمْ إِلَی التَّهْلُکَه» و حدیث «لاضرر و لاضرار» ضرر مالی و جانی و عمری و نسلی و دینی و عرضی و شغلی آن محسوس و مسری است و خانواده ها و ممالک را به باد داده. بعد از این هر که را فهمیدیم وافوری، به نظر توهین و خفت می نگریم.
سید ابوالقاسم نجفی دهکردی در رجب ۱۲۷۲ (۱۲۳۴ خورشیدی) در شهرکرد قدیم (دهکرد) دیده به جهان گشود. وی دومین فرزند سید محمدباقر بن سید ابراهیم معروف به ملا ابراهیم دهکردی است. پدرش در بین مردم شهرکرد به فردی با تقواو با خدا مشهور بود. اجداد وی به سجاد منتسب هستند.سید ابوالقاسم دوران نوجوانی و جوانی از آخوند ملا محمدحسن اصفهانی مشهور به «کوهی»، دایی خود (که پرورش یافته مکتب حکیم سبزواری بود) استفاده کرد.
وی در مکتب خانه و مدرسه امامیه دهکرد تحصیل خود را آغاز کرد و سپس برای ادامه تحصیل به اصفهان عزیمت کرد و در حوزه علمیه صدر بازار آن شهر، از استادان پرآوازه آن عصر نظیر آیات و حجج اسلام آقا میرزا ابوالمعالی کلباسی، آقا میرزا محمدحسین نجفی، آخوند ملا محمد باقر فشارکی، آخوند ملاحسین نوری، حاج اسماعیل درکوشکی و حاج شیخ محمدباقر نجفی اصفهانی و ملا اسماعیل حکیم و دیگران تحصیل نموده و بهره های وافر برد. در آن زمان هنوز حوزه علمیه قم رونق نگرفته بود.
وی در حوزه های علمیه سامرا و نجف به مدت حدود هفت سال طول به افزایش اندوخته های علمی و ارتقا به مقامات فقهی و اصولی پرداخت.
wiki: سید ابوالقاسم دهکردی