[ویکی فقه] انسان سه ساحت وجودی دارد. هویت طبیعی و حیوانی، هویت عقلانی و انسانی و هویت الهی و عرفانی. انسان ابتدا یک موجود طبیعی است و حیوانیت بالفعل دارد و باید برای رسیدن به کمال خودسازی کند؛ یعنی از نفسانیت به سوی احیای عقل و انسانیت و سپس تقویت بعد عرفانی و هویت الهی خویش مهاجرت نماید. بنابراین خودسازی باعث می شود که انسان از حیوانیت خارج، و با علم و تفکر عقل خود را کامل و در یک مرحله بالاتر پس از تکمیل کمال انسانی و عقلانی به وادی عشق و عرفان قدم بگذارد و به کمال نهایی خود که هویت الهی است، برسد.
«خودسازی» به معنای شناخت معارف، ایجاد ملکات و انجام افعالی است که کمالِ شناخته شده برای «خود» را پدید می آورند.درک ما از خودسازی، وابستگی کامل به شناخت ما از ماهیتِ «خود» و کمال مطلوب آن دارد؛ پس خودشناسی مقدمه اجتناب ناپذیر خودسازی است. «خود» آن چنان که با کمک درون بینی شناخته شد، موجودی است با مجموعه ای از توانایی ها و گرایش ها که کمال آن قرب خداوند است. این کمال از طریق اصلاح روابط مختلف انسان به دست می آید. بنابراین، خودسازی مجموعه اعمالی است که برای اصلاح روابط خود انجام می دهیم تا به قرب خداوند نایل شویم. دسته ای از این اعمال، کسب شناخت های ضروری برای تقرب به خداوند است و دسته ای دیگر، عمل به وظایف اخلاقی و تکالیف شرعی است. در این قسمت، مراحل و روش های عام خودسازی را مطرح خواهیم کرد.
اهمیت خودسازی
اهمیت خودسازی امری واضح است، زیرا غایت خودسازی، نجات از هلاکت و توفیق به قرب خداوند است. هر انسان خردمندی که به خداوند و جهان آخرت، اعتقاد دارد و رستگاری انسان را به درستی عقاید و نیکی اعمال و ملکات او می داند، حکم می کند که تلاش برای رستگاری، یگانه کاری است که شایسته است همه زندگی وقف آن شود. نجات از عذاب آخرت، جز با خودسازی و تسلط بر خویشتن امکان پذیر نیست. امام صادق (علیه السّلام) می فرمایند: «من ملک نفسه اذا رغب و اذا رهب و اذا اشتهی و اذا غضب حرّم الله جسده علی النار؛ کسی که چون نفسش روی می آورد و چون می گریزد و چون شهوت می یابد و چون خشم می گیرد مالک آن است، (و بر آن تسلط دارد) خداوند بدن او را بر آتش، حرام می کند.»چیرگی بر نفس کار آسانی نیست. باید با نفس چون دشمن مجاهده کرد: «و اجعَلْ نَفْسَکَ عَدُوّاً تُجاهِدُه؛ نفست را چون دشمنی شمار که با آن جنگ می کنی.»
← مبارزه با سرسخت ترین دشمنان
خودسازی به عنوان یک فریضه عقلی در همه ادوار زندگی واجب است و در هیچ لحظه ای از عمر نباید آن را ترک گفت؛ زیرا وعید پروردگار وحشتناک و وعده های نعیم او بسیار بزرگ است. سهولت خودسازی، در همه دوران های زندگی به یک اندازه نیست. کسی که دوران جوانی را سپری کرده و در میانسالی به گناهِ غفلت خو کرده، به دشواری می تواند کام خود را از لذات حرام محروم سازد. دشوارتر اینکه، خروج او از غفلت کار آسانی نیست و چون غافل است درد خود را نمی داند تا به درمان آن روی آورد. حتی اگر غفلت او را رها کند، توان او در ساختن حال و آینده اندک شده و نمی تواند به راحتی با گذشته خود وداع نماید.
← گواهی بر سختی خودسازی
...
«خودسازی» به معنای شناخت معارف، ایجاد ملکات و انجام افعالی است که کمالِ شناخته شده برای «خود» را پدید می آورند.درک ما از خودسازی، وابستگی کامل به شناخت ما از ماهیتِ «خود» و کمال مطلوب آن دارد؛ پس خودشناسی مقدمه اجتناب ناپذیر خودسازی است. «خود» آن چنان که با کمک درون بینی شناخته شد، موجودی است با مجموعه ای از توانایی ها و گرایش ها که کمال آن قرب خداوند است. این کمال از طریق اصلاح روابط مختلف انسان به دست می آید. بنابراین، خودسازی مجموعه اعمالی است که برای اصلاح روابط خود انجام می دهیم تا به قرب خداوند نایل شویم. دسته ای از این اعمال، کسب شناخت های ضروری برای تقرب به خداوند است و دسته ای دیگر، عمل به وظایف اخلاقی و تکالیف شرعی است. در این قسمت، مراحل و روش های عام خودسازی را مطرح خواهیم کرد.
اهمیت خودسازی
اهمیت خودسازی امری واضح است، زیرا غایت خودسازی، نجات از هلاکت و توفیق به قرب خداوند است. هر انسان خردمندی که به خداوند و جهان آخرت، اعتقاد دارد و رستگاری انسان را به درستی عقاید و نیکی اعمال و ملکات او می داند، حکم می کند که تلاش برای رستگاری، یگانه کاری است که شایسته است همه زندگی وقف آن شود. نجات از عذاب آخرت، جز با خودسازی و تسلط بر خویشتن امکان پذیر نیست. امام صادق (علیه السّلام) می فرمایند: «من ملک نفسه اذا رغب و اذا رهب و اذا اشتهی و اذا غضب حرّم الله جسده علی النار؛ کسی که چون نفسش روی می آورد و چون می گریزد و چون شهوت می یابد و چون خشم می گیرد مالک آن است، (و بر آن تسلط دارد) خداوند بدن او را بر آتش، حرام می کند.»چیرگی بر نفس کار آسانی نیست. باید با نفس چون دشمن مجاهده کرد: «و اجعَلْ نَفْسَکَ عَدُوّاً تُجاهِدُه؛ نفست را چون دشمنی شمار که با آن جنگ می کنی.»
← مبارزه با سرسخت ترین دشمنان
خودسازی به عنوان یک فریضه عقلی در همه ادوار زندگی واجب است و در هیچ لحظه ای از عمر نباید آن را ترک گفت؛ زیرا وعید پروردگار وحشتناک و وعده های نعیم او بسیار بزرگ است. سهولت خودسازی، در همه دوران های زندگی به یک اندازه نیست. کسی که دوران جوانی را سپری کرده و در میانسالی به گناهِ غفلت خو کرده، به دشواری می تواند کام خود را از لذات حرام محروم سازد. دشوارتر اینکه، خروج او از غفلت کار آسانی نیست و چون غافل است درد خود را نمی داند تا به درمان آن روی آورد. حتی اگر غفلت او را رها کند، توان او در ساختن حال و آینده اندک شده و نمی تواند به راحتی با گذشته خود وداع نماید.
← گواهی بر سختی خودسازی
...
wikifeqh: خودسازی_در_قرآن