کلمه جو
صفحه اصلی

ابن ابی رندقه

فرهنگ فارسی

فقیه و محدث

لغت نامه دهخدا

ابن ابی رندقه. [ اِ ن ُ اَ رِ دَ ق َ ] ( اِخ )ابوبکر محمدبن ولیدبن محمدبن خلف طرطوشی . فقیه و محدث ( 451 -520 یا 525 هَ.ق. ). پس از مسافرت به مشرق ( بغداد و بصره و دمشق و بیت المقدس ) و تکمیل دروس خود، در اسکندریه اقامت گزید و بتدریس اشتغال ورزید. ابن تومرت رئیس موحدین و قاضی عیاض و ابوبکربن عربی از شاگردان او بوده اند. ازاوست : کتاب سراج الملوک. کتاب اختصار تفسیر ثعلبی.

دانشنامه آزاد فارسی

رجوع شود به:طرطوشی، محمد (طرطوشه ۴۵۱ـ اسکندریه ۵۲۰ق)

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] ابن ابی رندقه ، ابوبکر محمد بن ولید بن محمد خلف بن سلیمان فهری طُرطُوشی (۴۵۱-۵۱۰ق /۱۰۵۹-۱۱۲۶م )، فقیه مالکی مذهب ، محدث ، ادیب اندلسی از مردم طُرطُوشه (آبادی مرزی مسلمان نشین در شمال اندلس ) است.
شهرت وی در بیش تر مآخذ به صورت ابن ابی رندقه آمده است ، اما صورتهای دیگر: ابن ابی وندقه،
خلف ابن بشکوال ، الصله، ج۲، ص۵۷۵، قاهره ، ۱۹۶۶م .
ابن ابی رندقه در طُرطوشه زاده شد و در همان جا به فراگیری فرائض و حساب پرداخت . وی اگرچه در دوران پرآشوب ملوک الطوایفی پرورش یافت ، اما هنوز روزگار رونق و رفاه فرمانروایی بنی هود به سر نیامده بود. ابن ابی رندقه در شهر سرقسطه (ساراگوسا۱) ملازم قاضی ابوالولید باجی شد و مسائل خلاف را از وی آموخت و اجازه روایت گرفت . آنگاه در شهر اشبیلیه (سویلیا۲) نزد ابن حزم قُرطبی ادبیات خواند.
خلف ابن بشکوال ، الصله، ج۱، ص۵۷۵، قاهره ، ۱۹۶۶م .
در این دوره نام ابن ابی رندقه ، همچون یکی از امامان فقه مالکی ، چنان پرآوازه شد که یوسف بن تاشفین امیر مرابطون ، گذشته از فقیهان مغرب و اندلس از وی و ابوحامد غزالی فتوا گرفت که ملوک الطوایف را به بهانه خروج از دین از فرمانروایی برکنار سازد و سرزمینهای آنان را بگشاید.
ابن خلدون ، العبر، ج ۶(۲)، ص۳۸۴.
...


کلمات دیگر: