کلمه جو
صفحه اصلی

تعبد

فارسی به انگلیسی

devoutedness, obedience

فرهنگ فارسی

بندگی کردن، به عبادت پرداختن، پرستش کردن
۱ -( مصدر ) عبادت کردن بندگی ورزیدن پرستش کردن . ۲ - چیزی را بی چون و چرا پذیرفتن . ۳ -( اسم ) بندگی پرستش . جمع : تعبدات .

فرهنگ معین

(تَ عَ بُّ ) [ ع . ] (مص ل . ) ۱ - عبادت کردن . ۲ - بندگی کردن .

لغت نامه دهخدا

تعبد. [ ت َ ع َب ْ ب ُ ] ( ع مص ) عبادت کردن. ( تاج المصادر بیهقی ). بندگی کردن. ( دهار ). پرستش کردن خدای را. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). بندگی کردن و عبادت کردن. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ). پرستیدن و یگانه شدن در عبادت. ( از اقرب الموارد ) : آنجا شوند با نبید و رود و سرود و پای کوفتن و آنجا حاجتها خواهند از خدای و آن را چون تعبدی دارند. ( حدودالعالم ). تعبد و تعفف در دفع شر، جوشنی عظیم است. ( کلیله و دمنه ). جوابش نگفتم و سر از زانوی تعبد برنگرفتم. ( گلستان ).
منشور در نواحی و مشهور در جهان
آوازه تعبد و خوف و رجای تو.
سعدی.
|| تکلف در عبادت. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || به طاعت خواندن کسی را. ( از اقرب الموارد ). || به بندگی گرفتن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( زوزنی ). بنده خود ساختن کسی را. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). به بندگی گرفتن و خوار کردن. ( آنندراج ). || سرکشی کردن شتر. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). بازایستادن و سرکشی کردن شتر. ( از اقرب الموارد ). || راندن شتر را چندانکه عاجز و مانده گردد. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).

فرهنگ عمید

بندگی کردن، به عبادت پرداختن، پرستش کردن.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] تَعَبُّد، اصطلاحی در فرهنگ اسلامی که ناظر به بندگی خالصانه و اطاعت بی شائبۀ انسان نسبت به خداوند است.
واژۀ تعبد از ریشۀ «ع ب د» در همۀ اشتقاقاتش، به نوعی معنای بندگی و فرمان برداری و فروتنی را دربر دارد. عموم مشتقات این ماده جز شماری از قبیل عبادت و صیغه های ثلاثی مجرد آن، برای بندگی انسان در برابر خدا یا انسانی دیگر به طور یکسان به کار می روند. مصدر تعبد و افعال آن به دو صورت لازم و متعدی به معنای بندگی کردن برای کسی و بنده ساختن کسی کاربرد دارند.
استعمال واژۀ عبد
استعمال واژۀ « عبد » با تفاوتهای اندک در زبانهای مختلف سامی به معانی ای نزدیک به معنای عربی آن و رواج ترکیبهای «عبدالله»، «عبد شمس» و...در مقام نام گذاری افراد از یک سو، و فرهنگ رسوخ یافتۀ برده داری در نظام اخلاقی ـ اجتماعی عرب پیش از اسلام از سوی دیگر زمینۀ بسیار مناسبی برای وام گیری این مفهوم در حوزۀ تبیین نسبت انسان و خدا در این دین نوظهور فراهم آورده است.البته رابطۀ حقوقی خشک و بی روح میان ارباب و برده در نظام جاهلی به نوعی رابطۀ صمیمانه و مهرآمیز در نظام دینی ـ اخلاقی اسلام تغییر ماهیت داده، و در عین حال مفهوم اقتدار کامل و مطلق به معنای نفی هرگونه مالکیت و هویت مستقل برای بنده نسبت به ارباب خود در حوزۀ عبودیت انسان در برابر خدا همچنان محفوظ مانده است.
مفهوم تعبد عنصری مهم و بنیادین
رویکرد قوی توحیدی در دین اسلام از مفهوم تعبد عنصری مهم و بنیادین ساخته که در متون مقدس دینی به روشنی قابل پی گیری و بازتاب فراگیر آن در حوزه های مختلف اندیشۀ اسلامی قابل ردیابی است.
واژۀ تعبد و مشتقات آن در قرآن و حدیث
...

پیشنهاد کاربران

عبادت کرد



کلمات دیگر: