کلمه جو
صفحه اصلی

شرک


مترادف شرک : الحاد، بت پرستی، رجز، کفر

متضاد شرک : توحید

فارسی به انگلیسی

polytheism or dualism, polytheism

polytheism


مترادف و متضاد

الحاد، بت‌پرستی، رجز، کفر ≠ توحید


فرهنگ فارسی

انباز، انبازی، کفر، اعتقادبه تعددخدایان، شریک دانستن برای خدا، بهره، نصیب، اشراک جمع
قول به انبازی برای خدا قایل شدن شریک برای خدا اعتقاد به تعدد خدایان بت پرستی کفر مقابل توحید . یا شرک اصغر . شرک خفی . یا شرک جلی . قایل شدن شریک برای خدا مقال خفی . ریا شرک اصغر مقابل شرک جلی .
جمع شرک یا جمع شراک

فرهنگ معین

(ش ) [ ع . ] (اِمص . ) برای خدا شریک قایل شدن .
(شَ رَ ) [ ع . ] (اِ. ) دام (صید )، ج . شُرُک و اشراک .

(ش ) [ ع . ] (اِمص .) برای خدا شریک قایل شدن .


(شَ رَ) [ ع . ] (اِ.) دام (صید)؛ ج . شُرُک و اشراک .


لغت نامه دهخدا

شرک . [ ش َ / ش ِ ] (اِ) جامه . (ناظم الاطباء). || پارچه ای که در آن دارو بندند. (از انجمن آرا) (از برهان ) (ناظم الاطباء). خرقه ای که دارو در او بندند. (آنندراج ) (شرفنامه ٔ منیری ) (از فرهنگ جهانگیری ). || سیل را نیز گویند. (شرفنامه ٔ منیری ).


شرک . [ ش َ رَ ] (اِ) شرا و حصبه . (ناظم الاطباء). جوششی بود که بسبب خون یا صفرا آمیخته بهم رسد و آن راشرا نیز گویند. (فرهنگ جهانگیری ) (از انجمن آرا) (از برهان ) (از آنندراج ). جوششی بود. (غیاث اللغات ).


شرک . [ ش َ رِ ] (ع مص ) مصدر، به معنی شِرکَة و شِرک . (ناظم الاطباء). رجوع به شرکة شود.


شرک . [ ش ِ ] (اِخ ) آبی است مر بنی اسد را وراء کوه قتان . (منتهی الارب ).


شرک . [ ش ِ ] (ع مص ) مصدر، به معنی شِرکَة. (ناظم الاطباء). رجوع به شرکة شود.


شرک . [ ش ُ رَ ] (اِخ ) کوهی است در حجاز. (منتهی الارب ) (از معجم البلدان ).


شرک . [ ش ُ رَ ] (اِخ ) موضعی است به حجاز. (منتهی الارب ).


شرک . [ ش ُ رُ ] (ع اِ) ج ِ شَرَک . رجوع به شَرَک شود. || ج ِ شِراک . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). رجوع به شراک شود.


شرک. [ ش َ / ش ِ ] ( اِ ) جامه. ( ناظم الاطباء ). || پارچه ای که در آن دارو بندند. ( از انجمن آرا ) ( از برهان ) ( ناظم الاطباء ). خرقه ای که دارو در او بندند. ( آنندراج ) ( شرفنامه منیری ) ( از فرهنگ جهانگیری ). || سیل را نیز گویند. ( شرفنامه منیری ).

شرک. [ ش َ رَ ] ( اِ ) شرا و حصبه. ( ناظم الاطباء ). جوششی بود که بسبب خون یا صفرا آمیخته بهم رسد و آن راشرا نیز گویند. ( فرهنگ جهانگیری ) ( از انجمن آرا ) ( از برهان ) ( از آنندراج ). جوششی بود. ( غیاث اللغات ).

شرک.[ ش ِ ] ( اِ ) آبله و چیچک و جدری. ( ناظم الاطباء ). نوعی از دمیدگی باشد که به بشره کودکان برآید و آن رابه تازی جدری گویند. ( فرهنگ جهانگیری ) ( از برهان ) ( شرفنامه منیری ). || زور. ( منتهی الارب ).

شرک. [ ش ِ ] ( ع اِ ) انباز. ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( مقدمه لغت میر سید شریف جرجانی ص 3 ) ( مهذب الاسماء ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ) :
به باد مرکب کرده بهار شرک خزان
به ابر دولت کرده خزان عصر بهار.
مسعودسعد ( دیوان ص 215 ).
سوی ایوان شرک روی نهی
شب تاری چو کوکب سیار.
مسعودسعد.
|| ریا. || دادن بر کسی زمین را بر نصف یا ثلث. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || ( اِ ) حصه و نصف. ج ، اَشراک. || ( اِمص ) انبازی در نسب. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). || کفر. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). کافر شدن باشد بسبب آنکه انباز بجهت حق تعالی آورند. ( فرهنگ جهانگیری ) ( از برهان ) ( از اقرب الموارد ). انبازی که بت پرستان و مشرکین برای خداوند عالم جل شأنه قرار داده اند. ( ناظم الاطباء ). انباز گفتن خدای را. دو یا چند خدای گفتن. خدای را دو گفتن. ( یادداشت مؤلف ). اعتقاد انباز به خدای بی انباز. دانشمندان گفته اند شرک بر چهار گونه است : 1- شرک در الوهیت. 2- شرک در وجوب وجود. 3- شرک در بندگی. 4- شرک در تدبیر.در جهان هنوز کسی که در هر چهارگونه شرک برای خدا انبازی جسته باشد یافت نشده ، مگر طایفه ثنویه که قائل به دو خدای می باشند یکی دانا و مصدر نیکیها، و دیگری نادان و منشاء بدیها، که اولی را یزدان و دومی را اهریمن نامند. اما آنان که در بندگی و تدبیر خدای به انباز معتقدند فراوانند، مانند: ستاره پرستان. اماگروهی دیگر در شرک غلو کرده منکر صانع بیچون گردند و گویند: این افلاک و کواکب واجب الوجودند. و هستی آنها به ذات خویش باشد و نیستی را بدانها راه نیست... واینان دهریه خالص اند. دیگر از طوایفی که به خدای یکتا قایل نیستند نصاری میباشند که حضرت عیسی ( ع ) را آفریننده مطلق شناسند. و از جمله منکران الوهیت بت پرستانند. در اینکه آیا اهل کتاب هم در شمار اهل شرکند یا نه بین دانشمندان اختلاف است ، گروهی شرک را مخصوص بت پرستان دانند به دلیل آیه شریفه ٔ: ان الذین من اهل الکتاب و المشرکین فی نار جهنم خالدین فیها... ( قرآن 6/98 ). ولی بیشتر دانشمندان شرک را شامل اهل کتاب نیز بکنند، بحکم آیه ٔ: ان اﷲ لایغفر ان یُشرَک به و یغفر ما دون ذلک لمن یشاء. ( قرآن 48/4، 116 ). ( ازکشاف اصطلاحات الفنون ). اعتقاد انباز به خدای بی انباز و آن شرکت در عبادت است ، مانند: ثنویان و نصاری و حرام است و کفر است : «ان اﷲ لایغفر ان یشرک به و یغفرما دون ذلک ». ( قرآن 48/4، 116 ) ( فرهنگ علوم سجادی ):اعوذ باﷲ من شر الشیطان و شرکه ؛ ای ما یوسوس به من الاشراک باﷲ. ( ناظم الاطباء ) :

شرک . [ ش َ رَ ] (ع اِ) دام صیاد. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (آنندراج ). دام . (دهار) (نصاب الصبیان ) : وکیف ترجوا النجاة من شرک لانجی منها کسری ولا دارا. (از مقامات حریری ). خلق را از شرک شرک رهانید. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 2). و اکثر شیعه ٔ شرک در شرک فنا افتادند. (تاریخ جهانگشای جوینی ). || آنچه برای صید مرغان برپا کنند. ج ، اَشراک ، شُرُک . (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). حلقه های دام . (غیاث اللغات ). آن باشد که سر ریسمان حلقه حلقه کرده گره بزنند و سر دیگرش را از میان آن بگذرانند بر نهجی که بمجرد کشیدن ریسمان آن حلقه تنگ شود چنانچه بر سر دامها مثل آن سازند و آن را به تازی بلغثنه خوانند. (فرهنگ جهانگیری ). || ج ِ شَرَکة. (ناظم الاطباء). رجوع به شرکة شود. || شاهراه و راه میانه ٔ روشن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (برهان ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). راههای بزرگ . (از فرهنگ جهانگیری ). راه وسیع و بزرگ . (فرهنگ جهانگیری ) (غیاث اللغات ). || میان و وسط راه . (برهان ) (ناظم الاطباء). میانه ٔ راه بود. (فرهنگ جهانگیری ). آنجای از راه که در اثر عبور ستور و برخورد سم آنان کوبیده و کنده باشد. (از اقرب الموارد).


شرک . [ ش ِ ] (ع اِ) انباز. (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (مقدمه ٔ لغت میر سید شریف جرجانی ص 3) (مهذب الاسماء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد) :
به باد مرکب کرده بهار شرک خزان
به ابر دولت کرده خزان عصر بهار.

مسعودسعد (دیوان ص 215).


سوی ایوان شرک روی نهی
شب تاری چو کوکب سیار.

مسعودسعد.


|| ریا. || دادن بر کسی زمین را بر نصف یا ثلث . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || (اِ) حصه و نصف . ج ، اَشراک . || (اِمص ) انبازی در نسب . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). || کفر. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). کافر شدن باشد بسبب آنکه انباز بجهت حق تعالی آورند. (فرهنگ جهانگیری ) (از برهان ) (از اقرب الموارد). انبازی که بت پرستان و مشرکین برای خداوند عالم جل شأنه قرار داده اند. (ناظم الاطباء). انباز گفتن خدای را. دو یا چند خدای گفتن . خدای را دو گفتن . (یادداشت مؤلف ). اعتقاد انباز به خدای بی انباز. دانشمندان گفته اند شرک بر چهار گونه است : 1- شرک در الوهیت . 2- شرک در وجوب وجود. 3- شرک در بندگی . 4- شرک در تدبیر.در جهان هنوز کسی که در هر چهارگونه ٔ شرک برای خدا انبازی جسته باشد یافت نشده ، مگر طایفه ٔ ثنویه که قائل به دو خدای می باشند یکی دانا و مصدر نیکیها، و دیگری نادان و منشاء بدیها، که اولی را یزدان و دومی را اهریمن نامند. اما آنان که در بندگی و تدبیر خدای به انباز معتقدند فراوانند، مانند: ستاره پرستان . اماگروهی دیگر در شرک غلو کرده منکر صانع بیچون گردند و گویند: این افلاک و کواکب واجب الوجودند. و هستی آنها به ذات خویش باشد و نیستی را بدانها راه نیست ... واینان دهریه ٔ خالص اند. دیگر از طوایفی که به خدای یکتا قایل نیستند نصاری میباشند که حضرت عیسی (ع ) را آفریننده ٔ مطلق شناسند. و از جمله ٔ منکران الوهیت بت پرستانند. در اینکه آیا اهل کتاب هم در شمار اهل شرکند یا نه بین دانشمندان اختلاف است ، گروهی شرک را مخصوص بت پرستان دانند به دلیل آیه ٔ شریفه ٔ: ان الذین من اهل الکتاب و المشرکین فی نار جهنم خالدین فیها... (قرآن 6/98). ولی بیشتر دانشمندان شرک را شامل اهل کتاب نیز بکنند، بحکم آیه ٔ: ان اﷲ لایغفر ان یُشرَک به و یغفر ما دون ذلک لمن یشاء. (قرآن 48/4، 116). (ازکشاف اصطلاحات الفنون ). اعتقاد انباز به خدای بی انباز و آن شرکت در عبادت است ، مانند: ثنویان و نصاری و حرام است و کفر است : «ان اﷲ لایغفر ان یشرک به و یغفرما دون ذلک ». (قرآن 48/4، 116) (فرهنگ علوم سجادی ):اعوذ باﷲ من شر الشیطان و شرکه ؛ ای ما یوسوس به من الاشراک باﷲ. (ناظم الاطباء) :
بزن بیخی که آن را کفر شاخ است
ببر شاخی که آن را شرک بار است .

مسعودسعد.


لا زآن شد اژدهای دوسر تا فروخورد
هر شرک و شک که در ره الا شود عیان .

خاقانی .


دست تو شمس و خطی تو خط استوا است
کاقلیم شرک را به تعزا برافکند.

خاقانی .


خلق را از شرک شرک رهانید [ حضرت محمد (ص ) ]. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 2).
برون پرده گر مویی کنی اثبات شرک افتد
که من در پرده جز نامی ز مرد و زن نمی دانم .

عطار.


اکثر شیعه ٔ شرک در شرک فنا افتادند. (تاریخ جهانگشای جوینی ).
در یکی گفته که جوع و جود تو
شرک باشد از تو با معبود تو.

مولوی .


روی از خدا به هرچه کنی شرک خالص است
توحید محض کز همه رو در خدا کنیم .

سعدی .


درین نوع از شرک پوشیده هست
که زیدم بیازرد و عمرم بخست .

سعدی (بوستان ).


- اهل شرک ؛ ثنویه ؛ یعنی آنان که به دو خدا قائل شده اند. (ناظم الاطباء) :
از دو جانب با اهل شرک جنگ پیوستند. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 355).
- || بت پرستان . (ناظم الاطباء).
- || آن طایفه از نصاری که معتقد به ثالث ثلاثه شده اند. (ناظم الاطباء).
- شرک اصغر ؛ شرک خفی . (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به ترکیب شرک خفی شود.
- شرک جلی ؛ قایل شدن شریک برای خدا. مقابل شرک خفی . (از فرهنگ فارسی معین ).
- شرک خفی ؛ ریا. شرک اصغر. مقابل شرک جلی . (فرهنگ فارسی معین ).

شرک .[ ش ِ ] (اِ) آبله و چیچک و جدری . (ناظم الاطباء). نوعی از دمیدگی باشد که به بشره ٔ کودکان برآید و آن رابه تازی جدری گویند. (فرهنگ جهانگیری ) (از برهان ) (شرفنامه ٔ منیری ). || زور. (منتهی الارب ).


فرهنگ عمید

شریک دانستن برای خدا، اعتقاد به تعدّد خدایان.
آنچه برای صید پرندگان به کار می برند، دام صیاد.

آنچه برای صید پرندگان به کار می‌برند؛ دام صیاد.


شریک دانستن برای خدا؛ اعتقاد به تعدّد خدایان.


دانشنامه عمومی

شرک می تواند به موارد زیر اشاره داشته باشد:
شرک (فیلم)
شرک ۲
شرک ۳
شرک ۴

دانشنامه آزاد فارسی

شِرک
(یا: چندگانه پرستی) درسیر تطورادیان،پرستش خدایان متعددی که ممکن است هم رتبه شمرده شوند یا یکی از آن ها برتر از بقیه دانسته شود. ذهن انسانی در حرکت تکاملی خود از ابهام به تعیین و از کثرت به وحدت می رود و چون مفهوم روح مبهم تر از مفهوم خداست، پرستش ارواح طبعاً بر پرستش خدایان مقدم بود. در این مرحله در هر شیئی روحی می بیند. در مرحلۀ بعد، با آگاهی بیشتر انسان از طبیعت اشیاء، برای هر طبقه و نوع، خدایی تصور می کند، سپس خدایان در ذهن آدمی چهرۀ انسان گونه پیدا می کنند. شرک در ادیان و جوامع گوناگون به عوامل مختلف طبیعی و نژادی و تاریخی بستگی دارد. یونانیان و ژاپنی ها برای خدایان خویش اساطیر مفصل داشتند، در آیین مهری ایران هم به مهر صفات انسانی، اما با قدرت خارق العاده و نیروی فوق بشری نسبت می دادند. بت پرستی نوعی شرک است که بت ها در آن نمادی از خدایان شمرده می شوند. پرستش خدایان متعدد در چین، مصر، بابل، روم و مکزیک نیز معمول بود. در کیش هندو، ضمن آن که خدا در صورت های چندگانه پرستش می شود، اعتقاد به یک خدای بزرگ واحد هم وجود دارد. پرستش خدای واحد در ایران با ظهور زردشت رواج گرفت و در ادیان ابراهیمی یهودی و مسیحی به سمت تکامل رفت و با دین اسلام صورتی کاملاً منجّز و بدون هیچ پیرایه به خود گرفت. شرک در یک تقسیم بندی کلّی به دو نوع نظری (اعتقادی) و عملی تقسیم می شود. نوع نظری آن نیز به شرک ذاتی، صفاتی و افعالی تقسیم می شود. منظور از شرک عملی، شرک در مقام عبادت است. در تقسیم بندی دیگر، شرک به دو گونه تقسیم می شود: خفی و جلی؛ یا پنهان و آشکار. در اسلام نسبت به شرک و راه یافتن آن در اعتقادات یا زندگی عملی مسلمانان حساسیت ویژه ای وجود دارد و با تمهیدات و آموزش های لازم سعی بر دورماندن تعالیم اسلامی از انواع مختلف شرک شده است. این امر نشان دهنده اهمیت خاص توحید و یگانه پرستی ـ در عمل و نظر ـ از نظر اسلام است.

نقل قول ها

شِرک در اسلام، به گناهِ پرستش خدایان متعدد یا بت پرستی اشاره دارد.
• «خدا ایمان را واجب کرد برای پاکی از شرک ورزیدن ...»نهج البلاغه، کلمات قصار، ۲۵۲ -> علی بن ابی طالب
• «بدانید که ستم بر سه گونه است: آن که آمرزیدنی نیست، و آن که واگذاشتنی نیست، و آن که بخشوده است، و بازخواست کردنی نیست. امّا آن که آمرزیدنی نیست، همتا انگاشتن برای خداست که بزرگترین ظلم هاست و خدا در قرآن فرمود: «همانا خدا شرک آوران را نخواهد بخشود .» امّا ستمی که بر بنده ببخشایند، ستم اوست بر خود به برخی کارهای ناخوشایند. امّا آن که واگذاشتنی نیست، ستم کردن بر بندگان است.» نهج البلاغه، خطبه، ۱۷۶ -> علی بن ابی طالب

شرک (فیلم). شرک (به انگلیسی: Shrek) فیلم پویانمایی محصول سال ۲۰۰۱ شرکت آمریکایی دریم ورکس است. این پویانمایی بر اساس شخصیت شرک ساختهٔ ویلیام استیگ ساخته شده است. این فیلم در سال ۲۰۰۱ برنده جایزه اسکار بهترین پویانمایی شد.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] در دین اسلام، شرک در برابر توحید قرار دارد یعنی اعتقاد داشتن به چندین خدا و از گناهان کبیره محسوب می شود که نابخشودنی است.
شرک یعنی شریک قائل شدن برای ذات باری تعالی. کسی که برای خدا شریک قائل شود مشرک است. و چنین شخصی قابل آمرزش نیست. مگر اینکه در دنیا، توبه کند. إِنَّ اللَهَ لا یَغْفِرُ أَنْ یُشْرَکَ بِهِ وَ یَغْفِرُ ما دُونَ ذلِکَ لِمَنْ یَشاءُ؛ هم چنان که توحید، مراتب و درجات دارد شرک نیز به نوبه خود مراتبی دارد که از مقایسه مراتب توحید با مراتب شرک به حکم «تُعْرَفُ الْاشْیاءُ باضْدادِها»، هم توحید را بهتر می توان شناخت و هم شرک را. تاریخ نشان می دهد که در برابر توحیدی که پیامبران الهی از فجر تاریخ به آن دعوت می کرده اند، انواع شرک ها نیز وجود داشته است.
اقسام شرک
۱- قول به دو خدای متمایز که عبارت از اعتقاد به دو خدای جدا از یکدیگر مثل ثنویت. (شرک ذاتی)۲- قول به ترکیب خدا به این معنی که خدا مرکب از چند خدای کوچک تر از خود است.۳- شرک در تدبیر عالم به این معنی که خداوند عالم را آفرید و تدبیر آن را به عقول و نفوسی که خود آفریده است واگذاشت. مثل اعتقاد به ارباب انواع. (شرک ربوبی)۴- شرک در عبادت که عبارتست از جمع بین عبادت خداوند و عبادت غیر خدا. (شرک عبادی)
← شرک ذاتی
جمله آخر این آیه که ناظر به این است که آنگاه که حکومت حق و خلافت الهی برقرار می شود اهل ایمان از قید اطاعت هر جبّاری آزادند، به این صورت بیان شده که تنها مرا عبادت می کنند و شریکی برای من نمی سازند. از این معلوم می شود که از نظر قرآن هر اطاعت امری عبادت است؛ اگر برای خدا باشد اطاعت خداست و اگر برای غیر خدا باشد شرک به خداست. این جمله عجیب است که فرمان برداری های اجباری که از نظر اخلاقی به هیچ وجه عبادت شمرده نمی شود از نظر اجتماعی عبادت شمرده می شود رسول اکرم (صلی الله علیه و آله وسلّم) فرمود: اِذا بَلَغَ بَنُو الْعاصِ ثَلثینَ اِتَّخَذوا مالَ اللهِ دُوَلاً وَ عِبادَ اللهِ خِوَلاً وَ دینَ اللهِ دَخَلاً؛ هرگاه اولاد عاص بن امیه (جدّ مروان حکم و اکثریت خلفای اموی) به سی تن رسد، مال خدا را میان خود دست به دست می کنند، بندگان خدا را بنده خود قرار می دهند و دین خدا را مغشوش می سازند.» اشاره است به ظلم و استبداد امویان. بدیهی است که امویان نه مردم را به پرستش خود می خواندند و نه آنها را مملوک و برده خود ساخته بودند، بلکه استبداد و جبّاریّت خود را بر مردم تحمیل کرده بودند. رسول خدا (صلّی الله علیه وآله) با آینده نگری الهی خود، این وضع را نوعی شرک و رابطه «ربّ و مربوبی» خواند.
ماخذ
...

گویش مازنی

/sharak/ رگ اصلی پشت پاشنه ی پا

رگ اصلی پشت پاشنه ی پا


پیشنهاد کاربران

شِرک
واژه ای آریا - اروپایی ست و هم ریشه با :
انگلیسی : share
مینه ء این دانشواژه در زمینه خداشناسی : آفرینش را در میان خدایان یا ایزدان می بَخشد/ می بَخسَد/ می بَغسَد
( تقسیم می کند ) یا به سخنی دیگر آفرینش کار ایزدان است یا جهان با همکاری خدایان پدید آمده .

شِرک
برابرنهاد های واژه های برگرفته از ریشهء شرک با ساختار زبان پارسی :
شَریک = هَم شِرک ، شِرکا
اِشتراک = شِرکیدن، شِرکَندگی
شِرکَت = شِرکمان ( پسوند - اَت پارسی است )
مُشتَرَک = شِرکیده
مُشتَرِک = شِرکَنده
مُشرِک = شِرکِشگَر ، شِرکگَر ، شِرکیدار ، شِرکو
تَشریک = شِرکانِش
تَشَرُک = شِرکِش
شِراکَت = شِرکاندن



چندخدایی، بت پرستی، شرک ورزیدن

کفر . . . الحاد . . . . . بت پرستی . . . . . . .

معانی آورده شده تقریبا" کامل است . فقط تنها چیزی که به نظر بنده باید اضافه شود اینکه به قول شاعر :
اسلام به ذات خود ندارد عیبی
آنچه عیب است در مسلمانی ماست
. . . . . و در حقیقت مذهب شیعه هم چنین است و من خودم هم یک شیعه هستم ولی تقریبا بسیاری از اعمالی را که شیعیان عام انجام و یا اعتقادات افراطی که نسبت به ائمه ( ع ) دارند به نوعی مشرکانه میدانم و مقصر را هم علما و روحانیون شیعه میدانم که مردم را آگاه نمی کنند و در حقیقت فارق از اهمیت بسیار زیاد شرک و ندیده گرفتن غضب خداوند در مورد آن، سعی میکنند صورت مسئله را پاک کنند . به نظر بنده روحانیت شیعه مسئولیت سنگینی در این مورد دارد و باید مردم را در این زمینه حقا" آگاه کنند. آیا آنها در نهج البلاغه از حضرت علی ( ع ) نخوانده اند که دو دسته در رابطه با ما زیان میکنند . . . . . .
آیا فقط علی اللهی ها جزو افراط گران در دوستی حضرت علی ( ع ) هستند آیا امکان ندارد بعضی از شیعیان عام و کم سواد که برای ایشان صفاتی فراتر از یک انسان قائلند جزو زیانکاران باشند ؟ نگویید نه که بخداوند یکتا اینها بهانه است و باید روز قیامت جوابگوی خداوند یکتا باشید. حضرت محمد ( ص ) فرموده اند : " وای بر آنکه نداند و وای بر آنکه بداند و عمل نکند . " ( نهج الفصاحه )
بنده ضمن ارادت ویژه به علمای واقعی شیعه عاجزانه از این بزرگواران میخواهم با کاستن حساسیت شان نسبت به تهمت مشرک بودن شیعه ، نسبت به آگاه نمودن مردم عادی و حتی بعضی از روحانیون ، بحق نسبت به گناه نابخشودنی شرک اقدام عاجل و موثر بعمل آورند.

با سلام بنده یک پاکدین و پیرو کتاب مقدس آرشا هستم
آنچه از ادیان سامی این است که بسیار کهن و دستکاری شده میباشند، متن کتاب آرشا: ای پاکدینان، آیا نمی بینید که کاهنان ادیان سامی چگونه سخنان دینی را دستکلری و لکه دار میکنند و غیرمستقیما شرک میورزند و برای یکتای مهربان شریک قرار میدهند و در ستایش هایشان میگویند تنها تو را می پرستم و تنها از تو یاری میجویم اما بعد از رهبران و پیامبران یاری میخواهند، از روحشان? یا جسدهای بی جانشان، آیا قدرت پروردگارشان را مورد تمسخر میگیرند? از نظر من شیعه هم از مشرکان محسوب میشود. تمام


کلمات دیگر: