کلمه جو
صفحه اصلی

قاسطین

فرهنگ فارسی

( اسم ) جمع قاسط در حالت نصبی و جری ( در فارسی مراعات این قاعده نکنند )

لغت نامه دهخدا

قاسطین. [ س ِ ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ قاسط در حالت نصبی و جری. رجوع به قاسط شود || ( اِخ ) لقب آن دسته از اهل صفین که در صف معاویه بودند دربرابر ناکثین یعنی اصحاب جمل و مارقین و مراد از ایشان اصحاب نهروان است. امیرالمؤمنین علی ( ع ) فرمایداُمرت بقتال الناکثین و القاسطین و المارقین. و این القابی است که گویند رسول خدا به آنان داده است. دریکی از روایات است که پیغمبر علی را گفت تو پس از من با قاسطین و ناکثین و مارقین جنگ خواهی کرد. ( شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید چ 3 چ بیروت ص 97 و 98 ).

فرهنگ عمید

طرفداران معاویه در مقابل علی بن ابی طالب.

دانشنامه آزاد فارسی

در لغت به معنای ستمکاران و بازگردندگان از حق؛ و در تاریخ اسلام به معاویه و یاران او که در برابر امام علی (ع) راه طغیان در پیش گرفتند و در جنگ صفین به مقابله با او برخاستند، اطلاق می شود هم چنانکه «مارتین» به خوارج و اهل نهروان و «ناکثین» به اهل جمل گفته می شود.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] قسط با کسر حرف اوّل به معنی عدالت است و با فتح حرف اول به معنی ظلم و منحرف شدن از راه حق است. مفرد آن قاسط، و جمع آن قاسطین می آید.
در اصطلاح واژه قاسطین به جبهه معاویه و پیروان او گفته می شود که با حضرت علی (علیه السلام) مخالفت کرده و از امام حقّ منحرف شدند و ظالمانه به جنگ با آن حضرت برخاستند و نبرد صفین را به راه انداختند.
لفظ قاسطین در قرآن
لفظ قاسطین در قرآن به معنی ظلم و انحراف چنین آمده است:«وَامَّا الْقاسِطُونَ فَکانُوا لِجَهَنَّمَ حَطَباً» «لَمّا نَهَضْتُ بِاْلَامْرِ نَکَثَتْ طائِفَةٌ وَ مَرَقَتْ اخْری، وَ قَسَطَ آخَرُونَ» «هنگامی که نهضتی را به منظور اداره امور ملت آغاز کردم، گروهی پیمان خود را شکستند (جنگ جمل را به وجود آوردند) و جمعی از دین خارج شدند (جبهه نهروان) و عدّه ای از حق دور شده و راه ظلم را پیش گرفتند. (جنگ صفین را برافروختند)»

پیشنهاد کاربران



کلمات دیگر: