[ویکی فقه] قرعه، حاصل
مصدر از ریشۀ قَرَعَ و به معنای نصیب است.
در اصطلاح فقهی به معنای انجام کاری جهت تعیین
مطلوب و
معلوم شدن
امر شرعی مشتبهی می باشد و این کار را قرعه می گویند، چون موجب تشخیص نصیب شخصی که در قرعه پیروز شده است می باشد.
از شرائط قرعه
این
عمل در تمامی اموری که
مجهول هستند و ما
طریقی به شناخت
واقعیت آن نداریم، جاری می شود البته فقط در مواردی که مختص به شبهات موضوعیه است جاری می شود چون بنای عقلاء مختص به این دسته از مشکوکات است و در شبهات حکیمه جاری نمی شود. این قاعده یکی از قواعدی است که در
اکثر ابواب فقه جریان دارد و مورد عمل فقهاست و هر کجا که
موضوعات مشتبه هستند، این قاعده پیاده می شود.ظاهراٌ قرعه،
کیفیت و طریق خاصی ندارد و به روشهای مختلفی قابل اجراست و
اختلاف روایات در نحوه انجام قرعه، حاکی از این است که قرعه کشی، کیفیت مخصوصی ندارد. در میان فقها، اختلافی در
مشروعیت اصل قرعه وجود ندارد و فقط در موارد
جواز آن اختلاف وجود دارد. عده ای، در مطلق مواردی که دلیل قطعی یا
ظنی معتبر بر یکی از طرفین وجود ندارد، اجرای این قاعده را
مشروع می دانند و در مقابل عده ای، فقط در مواردی که نص بر جواز آن داریم آنرا مشروع دانسته اند. ==مستندات قاعده قرعه=====مستندات قرآنی=======قصه
حضرت یونس و انداختن ایشان به دریا====«فَساهم فَکان مِن المُدحضین» «...قرعه کشی نمودند(تا معلوم شود چه کسی باید در دریا انداخته شود) و او
مغلوب شد». ====قصه تخاصم عده ای با
حضرت یحیی ع بر سر تکفل حضرت مریم====«...زمانی که قلم های خود را (جهت قرعه کشی) انداختند تا معلوم شود چه کسی
متکفل جضرت مریم «سلام الله علیها» شود. جواب به اشکالات دلایل قرآنیممکن است گفته شود: این آیات، صرفاٌ درصدد
حکایت قضیه ای در
زمان قبل از
اسلام است. و حکایت اعم از مشروعیت است. در جواب می توان گفت:اولاٌ: روایاتی داریم که به واسطه این آیه، بر جواز قرعه استناد نموده اند.ثانیاٌ: این آیات، نشان می دهند که حضرت یحیی و حضرت یونس «علیهما السلام» قرعه کشی را قبول داشته و آنرا مشروع می دانستند و اگر مشروعیت آن در ادیان سابق معلوم شود، با استصحاب احکام شرایع سابق، مشروعیت آن در دین ما هم ثابت می شود.
← اخبار
۱. ↑ المعجم الوسیط، ص۷۲۸
...