جریر بن عبداللَّه بن جابر بجلی از اصحاب محمد و علی بن ابیطالب است که به «ابوعمرو» و نیز «ابوعبداللَّه» کنیه داشت. وی در ماه رمضان سال دهم هجری به حضور محمد بن عبدالله آمد و اسلام را پذیرفت و با او بیعت کرد. جریر مردی زیبا چهره و سفیدرو بود و محمد دربارهٔ او گفته است: «کأنّ علی وجهه مَسحةَ ملک؛ گویی فرشته بر چهره اش دست کشیده است.»وی که از جانب عثمان بر همدان حاکم بود در ابتدای خلافت علی بن ابیطالب اطاعت و فرمان برداری خود را اعلام کرد و در مقر فرمانداریش همدان مردم را به اطاعت و بیعت از علی فرا خواند، و پس از جنگ جمل، علی او را عزل کرد و به کوفه فراخواند و نامه علی را برای معاویه به شام برد، اما عاقبت از علی و نیز از معاویه کناره گرفت و در جزیره و نواحی آن مقیم شد تا آن که در شرات به سال ۵۴ هجری به روزگار حکومت ضحاک بن قیس بر کوفه درگذشت. محققان و علماء شیعه او را متهم می دانند زیرا که علی را ترک کرد و از او حمایت ننمود. در برخی کتب جریر را از دوستداران عثمان و هوادار بنی امیه معرفی می کند و مسجد او در کوفه از جمله مساجد ملعونه است. نام او را در ردیف مبغوضین علی بن ابیطالب نام بردند و گفته شده در آخر عمر دیوانه شده بود.
جریر بن عبدالله بجلی که از صحابه محمد بن عبدالله به شمار می رود، کنیه وی ابوعمرو بود و در یمن به دنیا آمد. دربارهٔ نسب او در کتاب زندگی محمد بن عبدالله به نقل از ابن اسحاق آمده است:
دو قبیله خثعم و بجیلة نسبشان بأنمار می رسد، و جریر بن عبدالله بجلی که بزرگ قبیله بجیله است، این معنی را در شعر خویش بیان کرده و این جریر همان کسی است که درباره اش گفته اند:
لولا جریر هلکت بجیلة نعم الفتی و بئست القبیلة
جریر بن عبدالله بجلی که از صحابه محمد بن عبدالله به شمار می رود، کنیه وی ابوعمرو بود و در یمن به دنیا آمد. دربارهٔ نسب او در کتاب زندگی محمد بن عبدالله به نقل از ابن اسحاق آمده است:
دو قبیله خثعم و بجیلة نسبشان بأنمار می رسد، و جریر بن عبدالله بجلی که بزرگ قبیله بجیله است، این معنی را در شعر خویش بیان کرده و این جریر همان کسی است که درباره اش گفته اند:
لولا جریر هلکت بجیلة نعم الفتی و بئست القبیلة
wiki: جریر بن عبدالله بجلی