حج تمتع. [ ح َج ْ ج ِ ت َ م َت ْ ت ُ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) رجوع به تمتع و حج شود.
حج تمتع
لغت نامه دهخدا
دانشنامه عمومی
حج تمتع، حج واجب یکی از مهم ترین فروع دین اسلام است. مسلمانان با داشتن شرایطی مکلفند در دهه اول ماه ذی الحجه به مسجد الحرام در شهر مکه در عربستان رفته و مجموعه ای از اعمال نیایشی را به جا آورند.
شرط اول: نیت. یعنی از زمانی که می خواهد به احرام عمره تمتع محرم شود، قصد انجام حج تمتع را داشته باشد. در غیر این صورت حج او صحیح نیست.
شرط دوم: مجموع عمرهو حج، در ماه های حج واقع شود.
شرط سوم: حج و عمره، هر دو در یک سال واقع شوند.
شرط چهارم: مجموع عمره و حج برای یک شخص و توسط یک شخص باشد؛ بنابراین اگر فردی دو نفر را اجیر کند که یکی از آن دو از طرف میّت حج تمتع بجا آورد و دیگری عمره تمتع، مجزا نیست.
حج تمتع بر کسی واجب می شود که استطاعت داشته باشد یعنی از لحاظ مالی، تمکن ثبت نام و رفتن و انجام مناسک حج را داشته باشد و در برگشت هم در تهیه مخارج عیال خود به زحمت نیفتد و از نظر جسمی بتواند اعمال حج را به جا آورد؛ و استطاعت جسمی داشته باشد. اگر بر شخصی حج واجب شود و آن را به جا نیاورد، حتی اگر سال یا سالهای بعد فقیر شده و استطاعت خود را از دست بدهد، همچنان وجوب حج بر او پایدار خواهد بود.
حج واجب مرکب از دو عمل است: یکی عمره تمتع و دیگری حج آن.
عمره تمتع مقدم بر حج است و هر یک از آن دو دارای اعمال مخصوصی است که به آن اشاره می شود.
شرط اول: نیت. یعنی از زمانی که می خواهد به احرام عمره تمتع محرم شود، قصد انجام حج تمتع را داشته باشد. در غیر این صورت حج او صحیح نیست.
شرط دوم: مجموع عمرهو حج، در ماه های حج واقع شود.
شرط سوم: حج و عمره، هر دو در یک سال واقع شوند.
شرط چهارم: مجموع عمره و حج برای یک شخص و توسط یک شخص باشد؛ بنابراین اگر فردی دو نفر را اجیر کند که یکی از آن دو از طرف میّت حج تمتع بجا آورد و دیگری عمره تمتع، مجزا نیست.
حج تمتع بر کسی واجب می شود که استطاعت داشته باشد یعنی از لحاظ مالی، تمکن ثبت نام و رفتن و انجام مناسک حج را داشته باشد و در برگشت هم در تهیه مخارج عیال خود به زحمت نیفتد و از نظر جسمی بتواند اعمال حج را به جا آورد؛ و استطاعت جسمی داشته باشد. اگر بر شخصی حج واجب شود و آن را به جا نیاورد، حتی اگر سال یا سالهای بعد فقیر شده و استطاعت خود را از دست بدهد، همچنان وجوب حج بر او پایدار خواهد بود.
حج واجب مرکب از دو عمل است: یکی عمره تمتع و دیگری حج آن.
عمره تمتع مقدم بر حج است و هر یک از آن دو دارای اعمال مخصوصی است که به آن اشاره می شود.
wiki: حج تمتع
دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] حج تَمَتُّع یا همان حج آفاقی از اقسام حج است.
حج بر سه قسم است: حج افراد، حج قران و حج تمتّع. علّت نامگذاری این قسم به حج تمتّع، حلال شدن محرّمات احرام و انتفاع از آنها در فاصله زمانی بین عمره تمتع و حج است و این در حالی است که عمره تمتّع مرتبط با حج تمتّع و جزء آن است؛ به گونه ای که آن دو از نظر شرع یک عمل محسوب می شوند و در نتیجه، انتفاع از محرّمات احرام در فاصله زمانی بین آن دو، به منزله انتفاع از آنها در حج است. از این عنوان در باب حج سخن گفته اند.
ویژگی فاصله
حج تمتّع وظیفه آفاقی است، یعنی کسی که محلّ سکونت او تا مکه بیش از دوازده یا ۴۸ میل ـ بنابر اختلاف اقوال در مسئله ـ فاصله دارد .
کیفیت
حج تمتّع از دو بخش تشکیل شده است: عمره تمتع و حج تمتع.عمره تمتّع دارای پنج عمل است:احرام بستن از میقات در ماههای حج (شوال، ذیقعده و ذیحجه)، هفت دور طواف کعبه، دو رکعت نماز طواف پشت مقام ابراهیم علیه السّلام، هفت بار سعی بین صفا و مروه و تقصیر. با تقصیر، محرم از احرام خارج و همه محرّمات احرام بر او حلال می گردد.حج تمتع دارای سیزده عمل است:۱. احرام بستن از مکه در زمانی که می داند پس از آن، وقوف به عرفات را درک خواهد کرد؛ هرچند افضل احرام بستن در روز ترویه (هشتم ذیحجه) است.۲. وقوف به عرفات از زوال تا غروب آفتاب روز عرفه (نهم ذیحجّه).۳. بیتوته در مشعر الحرام در شب عید قربان و وقوف به آن از طلوع فجر تا طلوع آفتاب.۴. زدن هفت سنگ ریزه به جمره عقبه در روز عید قربان.۵ . قربانی در منی در روز دهم و ـ بنابر قول برخی ـ خوردن از گوشت آن.۶. تراشیدن سر (حلق) یا تقصیر در منی در روز عید.۷. طواف زیارت.۸ . دو رکعت نماز طواف زیارت پشت مقام حضرت ابراهیم علیه السّلام.۹. سعی بین صفا و مروه.۱۰. طواف نساء.۱۱. دو رکعت نماز طواف نساء پشت مقام حضرت ابراهیم علیه السّلام.۱۲. بیتوته (ماندن) در منی در ایام تشریق (شبهای یازدهم و دوازدهم و برای بعضی شب سیزدهم ذیحجّه).۱۳. رمی جمرات سه گانه در روزهای یازدهم و دوازدهم و نیز روز سیزدهم برای کسانی که شب را در منی مانده اند.حاجی می تواند اعمال حج را به ترتیب یاد شده انجام دهد یا آنکه پس از حلق یا تقصیر در منی بماند و بعد از انجام دادن اعمال آن (بیتوته و رمی جمرات سه گانه) پس از زوال روز دوازدهم به مکه بازگردد و اعمال مکه (طواف، نماز طواف، سعی، طواف نساء و نماز آن) را به جا آورد؛ چنان که برای او جایز است شب سیزدهم نیز در منی بماند و روز سیزدهم پس از رمی جمرات سه گانه به مکه باز گردد؛ هرچند قبل از زوال باشد.
احکام
...
حج بر سه قسم است: حج افراد، حج قران و حج تمتّع. علّت نامگذاری این قسم به حج تمتّع، حلال شدن محرّمات احرام و انتفاع از آنها در فاصله زمانی بین عمره تمتع و حج است و این در حالی است که عمره تمتّع مرتبط با حج تمتّع و جزء آن است؛ به گونه ای که آن دو از نظر شرع یک عمل محسوب می شوند و در نتیجه، انتفاع از محرّمات احرام در فاصله زمانی بین آن دو، به منزله انتفاع از آنها در حج است. از این عنوان در باب حج سخن گفته اند.
ویژگی فاصله
حج تمتّع وظیفه آفاقی است، یعنی کسی که محلّ سکونت او تا مکه بیش از دوازده یا ۴۸ میل ـ بنابر اختلاف اقوال در مسئله ـ فاصله دارد .
کیفیت
حج تمتّع از دو بخش تشکیل شده است: عمره تمتع و حج تمتع.عمره تمتّع دارای پنج عمل است:احرام بستن از میقات در ماههای حج (شوال، ذیقعده و ذیحجه)، هفت دور طواف کعبه، دو رکعت نماز طواف پشت مقام ابراهیم علیه السّلام، هفت بار سعی بین صفا و مروه و تقصیر. با تقصیر، محرم از احرام خارج و همه محرّمات احرام بر او حلال می گردد.حج تمتع دارای سیزده عمل است:۱. احرام بستن از مکه در زمانی که می داند پس از آن، وقوف به عرفات را درک خواهد کرد؛ هرچند افضل احرام بستن در روز ترویه (هشتم ذیحجه) است.۲. وقوف به عرفات از زوال تا غروب آفتاب روز عرفه (نهم ذیحجّه).۳. بیتوته در مشعر الحرام در شب عید قربان و وقوف به آن از طلوع فجر تا طلوع آفتاب.۴. زدن هفت سنگ ریزه به جمره عقبه در روز عید قربان.۵ . قربانی در منی در روز دهم و ـ بنابر قول برخی ـ خوردن از گوشت آن.۶. تراشیدن سر (حلق) یا تقصیر در منی در روز عید.۷. طواف زیارت.۸ . دو رکعت نماز طواف زیارت پشت مقام حضرت ابراهیم علیه السّلام.۹. سعی بین صفا و مروه.۱۰. طواف نساء.۱۱. دو رکعت نماز طواف نساء پشت مقام حضرت ابراهیم علیه السّلام.۱۲. بیتوته (ماندن) در منی در ایام تشریق (شبهای یازدهم و دوازدهم و برای بعضی شب سیزدهم ذیحجّه).۱۳. رمی جمرات سه گانه در روزهای یازدهم و دوازدهم و نیز روز سیزدهم برای کسانی که شب را در منی مانده اند.حاجی می تواند اعمال حج را به ترتیب یاد شده انجام دهد یا آنکه پس از حلق یا تقصیر در منی بماند و بعد از انجام دادن اعمال آن (بیتوته و رمی جمرات سه گانه) پس از زوال روز دوازدهم به مکه بازگردد و اعمال مکه (طواف، نماز طواف، سعی، طواف نساء و نماز آن) را به جا آورد؛ چنان که برای او جایز است شب سیزدهم نیز در منی بماند و روز سیزدهم پس از رمی جمرات سه گانه به مکه باز گردد؛ هرچند قبل از زوال باشد.
احکام
...
wikifeqh: واجب است که فاصلۀ محلّ سکونتش تا مکه بیش از ۱۶ فرسخ یا ۴۸ میل است. حج تمتع از دو بخش تشکیل می شود: عمره تمتع و حج تمتع.
حج بر سه قسم است: حج اِفراد، حج قِران و حج تمتّع.
علّت نامگذاری حج تمتّع، حلال شدن محرّمات احرام و بهره بردن از آنها در فاصله زمانی بین عمره تمتّع و حج است و این در حالی است که عمره تمتّع مرتبط با حج تمتّع و جزء آن است؛ به گونه ای که آن دو از نظر شرع یک عمل محسوب می شوند و در نتیجه، انتفاع از محرّمات احرام در فاصله زمانی بین آن دو، به منزله انتفاع از آنها در حج است. از این عنوان در باب حج سخن گفته اند.
حج بر سه قسم است: حج اِفراد، حج قِران و حج تمتّع.
علّت نامگذاری حج تمتّع، حلال شدن محرّمات احرام و بهره بردن از آنها در فاصله زمانی بین عمره تمتّع و حج است و این در حالی است که عمره تمتّع مرتبط با حج تمتّع و جزء آن است؛ به گونه ای که آن دو از نظر شرع یک عمل محسوب می شوند و در نتیجه، انتفاع از محرّمات احرام در فاصله زمانی بین آن دو، به منزله انتفاع از آنها در حج است. از این عنوان در باب حج سخن گفته اند.
wikishia: اتمام برسانید!...(البته) این برای کسی است که خانواده او، نزد مسجدالحرام نباشد اهل مکه و اطراف آن نباشد. ... .(در روایتی از امام رضا علیه السّلام نقل شده است: مراد از «اتموا الحج والعمرة»، غیر حج قران و افراد است. )
تقدم اعمال عمره بر حج
تقدم اعمال عمره بر حج، در حج تمتع: «... فمن تمتع بالعمرة الی الحج...» ...هر کس با ختم عمره، حج را آغاز کند، آنچه از قربانی برای او میسر است ( ذبح کند)!... . در حج تمتع، نخست عمره را بجا می آورند، سپس از احرام بیرون می آیند، بعدا مراسم حج را در ایام مخصوصش انجام می دهند، ولی در حج قران و افراد، اول مراسم حج بجا آورده می شود، و بعد از پایان آن مراسم عمره، با این تفاوت که در حج قران، قربانی همراه می آورند و در حج افراد این قربانی نیست، ولی به عقیده اهل سنت حج قران آن است که حج و عمره را در یک احرام با هم قصد می کند).
معنای تمام و کمال
تمام هر چیز عبارت است از آن جزئی که وقتی با سایر اجزا ضمیمه می شود آن چیز همان چیز می شود، و آثاری که دارد و یا آن آثار را از آن چیز انتظار داریم نیز مترتب می گردد، و تمام کردن آن چیز این است که، بعد از آنکه همه اجزای آن را جمع کردیم آن جزء آخری را هم بیاوریم تا آثار برآن چیز مترتب شود، این معنای کلمه تمام و اتمام است. و اما کمال هر چیزی آن حال و یا وصفی و یا امری است که وقتی موجودی آن را داشته باشد، دارای اثری علاوه می شود غیر آن اثری که بعد از تمامیت دارا باشد، مثلا منضم شدن اجزای بدن انسانی به یکدیگر عبارت است از تمامیت انسان، و اما عالم و یا شجاع و یا عفیف بودنش عبارت است از کمال انسان، از انسان تمام عیار و بی کمال آثاری بروز می کند، و از انسانی تمام و کامل آثاری دیگر ظهور می نماید.و چه بسا می شود که کلمه تمام در جای وصف کمال است عمال می شود، و آن را استعاره از این می گیرند، به این ادعا که آن وصف زاید از بس مورد اعتنا و اهمیت است جزء ذات به حساب می آید و مثلا می خواهند بگویند انسانی که عالم نیست اصلا انسان تمام نیست تا به این تعبیر اهمیت علم را برسانند و مراد از اتمام حج و عمره همان معنای اول یعنی معنای حقیقی کلمه است، نه استعاره آن.
معنای حج
...
تقدم اعمال عمره بر حج
تقدم اعمال عمره بر حج، در حج تمتع: «... فمن تمتع بالعمرة الی الحج...» ...هر کس با ختم عمره، حج را آغاز کند، آنچه از قربانی برای او میسر است ( ذبح کند)!... . در حج تمتع، نخست عمره را بجا می آورند، سپس از احرام بیرون می آیند، بعدا مراسم حج را در ایام مخصوصش انجام می دهند، ولی در حج قران و افراد، اول مراسم حج بجا آورده می شود، و بعد از پایان آن مراسم عمره، با این تفاوت که در حج قران، قربانی همراه می آورند و در حج افراد این قربانی نیست، ولی به عقیده اهل سنت حج قران آن است که حج و عمره را در یک احرام با هم قصد می کند).
معنای تمام و کمال
تمام هر چیز عبارت است از آن جزئی که وقتی با سایر اجزا ضمیمه می شود آن چیز همان چیز می شود، و آثاری که دارد و یا آن آثار را از آن چیز انتظار داریم نیز مترتب می گردد، و تمام کردن آن چیز این است که، بعد از آنکه همه اجزای آن را جمع کردیم آن جزء آخری را هم بیاوریم تا آثار برآن چیز مترتب شود، این معنای کلمه تمام و اتمام است. و اما کمال هر چیزی آن حال و یا وصفی و یا امری است که وقتی موجودی آن را داشته باشد، دارای اثری علاوه می شود غیر آن اثری که بعد از تمامیت دارا باشد، مثلا منضم شدن اجزای بدن انسانی به یکدیگر عبارت است از تمامیت انسان، و اما عالم و یا شجاع و یا عفیف بودنش عبارت است از کمال انسان، از انسان تمام عیار و بی کمال آثاری بروز می کند، و از انسانی تمام و کامل آثاری دیگر ظهور می نماید.و چه بسا می شود که کلمه تمام در جای وصف کمال است عمال می شود، و آن را استعاره از این می گیرند، به این ادعا که آن وصف زاید از بس مورد اعتنا و اهمیت است جزء ذات به حساب می آید و مثلا می خواهند بگویند انسانی که عالم نیست اصلا انسان تمام نیست تا به این تعبیر اهمیت علم را برسانند و مراد از اتمام حج و عمره همان معنای اول یعنی معنای حقیقی کلمه است، نه استعاره آن.
معنای حج
...
wikifeqh: حج_تمتع_(قرآن)
کلمات دیگر: