کلمه جو
صفحه اصلی

لار

فارسی به انگلیسی

lar

فرهنگ اسم ها

اسم: لار (دختر، پسر) (فارسی) (تاریخی و کهن) (تلفظ: lar) (فارسی: لار) (انگلیسی: lar)
معنی: از شخصیتهای شاهنامه، نام پسر گرگین میلاد، است

فرهنگ فارسی

برهان الدین محمد حسینی یمنی . وی بسال ۱٠۱۵ شرح قسم الکلام من التهذیب را تالیف کرد.
برهان الدین لار محمد الحسینی الیمنی

لغت نامه دهخدا

لار. ( اِ ) گوشت آویزان زیر گلوی خروس که به عربی غَبب گویند. و از آن بز را که مانند دو گلوله دراز است دگلون [ دکلان ] گویند. ( در تداول مردم خراسان. گناباد ). زملتان.

لار. ( اِخ ) نام محلی هفت فرسخ و نیم میانه شمال و مغرب باشت. ( فارسنامه ناصری ).دهی از دهستان پشتکوه باشت و بابوئی بخش گچساران واقع در 76 هزارگزی شمال خاوری گچساران دارای یکصد تن سکنه. زبان اهالی فارسی لری. راه آن مالرو. محصول غلات و لبنیات. شغل اهالی زراعت و حشم داری و صنایع دستی عبا و گلیم بافی است. ( فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6 ).

لار. ( اِخ ) نام قصبه ای در فارس کنارراه جهرم به بستک میان دوراه نارنجی و خور. دارای پستخانه. مرکز ولایت لارستان فارس از شهرهای قدیم ایران و در اطراف آن خرابه ها و قلعه های قدیمی یافت شود که راجع به هریک از آنها افسانه هائی در میان مردم مشهور است. جمعیت آن پانزده هزار ولی سابقاً بسیار بیش از این بوده است و در حومه آن سی و هفت قریه باشد.
خواجه حافظ هنگامی که به دعوت محمود شاه بهمنی دکنی بسوی هند می رفت بین راه خود به خلیج فارس به قصبه لار رسید، یکی ازدوستان تهی دست خود را آنجا بدید و آنچه از نقدینه باقی داشت به او عطا کرد. ( ترجمه تاریخ ادبیات ایران ج 3 ص 311 ). حمداﷲ مستوفی گوید ولایتی نزدیک کنار دریاو مردم آنجا بیشتر تاجر باشند و سفر بحر و بر کنند و حاصلش غله و پنبه و اندکی خرما باشد و اعتماد کلی به باران دارند و مردم او مسلمان باشند. ( نزهةالقلوب ص 139 ). شهر لار مرکز شهرستان لار و از شهرهای بسیار قدیمی ایران بوده و عده ای از مورخین بنای آن را به گرگین میلاد و عده ای دیگر به بلاش پسر فیروز نسبت می دهند. فاصله آن از شیراز 366 از جهرم 166 از لنگه 306 واز بندرعباس 259 هزار گز و مختصات جغرافیائی بدین شرح است : طول 54 درجه و 17 دقیقه از گرینویچ عرض 27 درجه و 41 دقیقه و ارتفاع از سطح دریا 909 گز است ساختمانها و کوچه های این شهر بطور کلی قدیمی و فقط یک خیابان نو به نام خیابان همت دارد. این شهر دارای یک بازار سرپوشیده و بسیار مرتبی است که از لحاظ سبک بنا و استحکام قابل توجه است و به طوریکه شایع است بازار وکیل شیراز را کریمخان زند از روی این بازار بنا کرده. تعداد کوی های شهر چهارده میباشد آب مشروب آن از چاه و برکه ( برکه آب انبارهائی است که آب باران درآن جمع و نگاهداری میکنند ) میباشد و یک رشته نیز قنات دارد که طعم آن کمی تلخ و به مصرف آبیاری زراعت میرسد. کلیه ادارات دولتی و پادگان نظامی و شعبه بانک ملی در شهر هست و در حدود 150 باب دکان و مغازه ویک باب دبیرستان و چهار دبستان دارد، نفوس شهر مطابق آخرین آمار 11656 نفر است مذهب اهالی شیعه دوازده امامی و زبان فارسی محلی ( دری ) و شغل آنان تجارت و زراعت و کسب میباشد. امراض بومی این شهر عبارت است از: پیوره ؛ تراخم ؛ پیوک [ رشته ] که بیماری اخیر اختصاص به شهر لار و حوالی آن دارد. ( فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7 ).

لار. (اِ) گوشت آویزان زیر گلوی خروس که به عربی غَبب گویند. و از آن بز را که مانند دو گلوله ٔ دراز است دگلون [ دکلان ] گویند. (در تداول مردم خراسان . گناباد). زملتان .


لار. (اِخ ) (آب ...) نام آبی به کشمیر:
بهشت و جوی شیرش آب لار است .


لار. (اِخ ) (دره ٔ...) قسمتی از ناحیه ٔ لواسان و رودبار و لورا و شهرستانک . در ایالت تهران (در شمال شرقی آن ). ارتفاع آن بسیار و هوای آن سرد و از ییلاقات تهران به شمار است . لار که در قسمت شمال شرقی واقع شده بواسطه ٔ ارتفاع بسیار و برف و سرمای شدید دارای آبادی نیست ولی مراتع آن که در کنار شعب رودخانه ٔ لار و چشمه های آن هستند وسیع و در تابستان سبز و خرم و چراگاه طبیعی چادرنشین های اطراف تهران است . در این دره ٔ وسیع که عرض آن در برخی نقاط شش تا هفت هزار گز و طول آن قریب شصت هزار گز است رود لار که دارای چشمه های متعدد مانند سفیدآب و ملک چشمه و چهل چشمه است در آن جاری میباشد و عرض آن در دره ٔ لار زیاده تر از رود هراز است و هیچ درخت در این دره یافت نمیشود و در کوههای آن حیوانات وحشی و شکار فراوان است . ارتفاع سطح این دره از دریا 2900 گز تا 2180 گز میباشد. برخی جاده های کاروانی برای حمل زغال و برنج و چوب از این دره میگذرد و در سر این راهها برخی کاروانسراهای سنگی قدیمی وجود دارد مانند بستک و گل گچ . در اغلب دره های آن رگه های زغال سنگ سطحی بخوبی نمایان است و در بالای خطالرأسهای کوهها برخی آثار خرابه های قدیمی دیده میشود. (جغرافیای سیاسی تألیف آقای کیهان ص 353). مرتع مهم ووسیعی است که در دامنه و جنوب باختر کوه دماوند واقع است . سرچشمه ٔ رودخانه هراز مازندران از دره های متعدد این مرتع است . مسافت مرتع لار تا افجه 18 هزار گز است . مرتع لار از بهترین مراتع ییلاقی محسوب میشود بهمین مناسبت در حدود 500 خانوار از ایلات هداوند، عرب کامرد، شمی ، بوربور، از اوایل خرداد ماه تا آخر شهریور اغنام و احشام خود را به نقاط مختلفه لار می آورند تابستان ایلات مذکور جزئی یونجه و سیب زمینی کشت می کنند - ایلخی ارتش نیز در تابستان به لار برده میشود - هر نقطه ٔ منطقه لار دارای اسم مخصوص و محل سکنای طایفه ای از ایلات مذکور است همینطور محل ایلخی ارتش نیز معلوم است . در سایر مدت سال بواسطه ٔ برودت زیاد سکنه ندارد آثار چند قلعه ٔ خرابه ٔ قدیمی در حدود کمردشت دشتک و قلعه هفت دختران روی کوه دیده میشود. از نظر تقسیمات وزارت کشور لار تابع بخش افجه ، شهرستان تهران است . راه منطقه ٔ لار عموماً مال رو است و در زمستان بواسطه ٔ برف فراوان مسدود می گردد. (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1). در لار دماوند غازان خان که سابقاً به امیر نوروز در قبول اسلام وعده داده بود در چهارم شعبان سال 694 هَ . ق . غسل کرد و جامه ٔ نو پوشید و بر دست شیخ صدرالدین ابراهیم پسر عارف معروف شیخ سعدالدین محمدبن حمویه ٔ جوینی اسلام آورد و به پیروی او قریب صد هزار نفر از مغول اسلام آورده اند و غازان از این تاریخ به نام محمود خوانده شده است . (تاریخ مغول ص 256).


لار. (اِخ ) برهان الدین لار محمدالحسینی الیمنی . مؤلف شرح قسم الکلام من التهذیب که به سال 1015 تألیف کرده است . (معجم المطبوعات ج 2).


لار. (اِخ ) نام دهی جزء بخش خرقان شهرستان ساوه واقع در 24 هزارگزی باختری رازقان . دارای 889 تن سکنه . (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1).


لار. (اِخ ) نام قصبه ای در فارس کنارراه جهرم به بستک میان دوراه نارنجی و خور. دارای پستخانه . مرکز ولایت لارستان فارس از شهرهای قدیم ایران و در اطراف آن خرابه ها و قلعه های قدیمی یافت شود که راجع به هریک از آنها افسانه هائی در میان مردم مشهور است . جمعیت آن پانزده هزار ولی سابقاً بسیار بیش از این بوده است و در حومه ٔ آن سی و هفت قریه باشد.
خواجه حافظ هنگامی که به دعوت محمود شاه بهمنی دکنی بسوی هند می رفت بین راه خود به خلیج فارس به قصبه ٔ لار رسید، یکی ازدوستان تهی دست خود را آنجا بدید و آنچه از نقدینه باقی داشت به او عطا کرد. (ترجمه ٔ تاریخ ادبیات ایران ج 3 ص 311). حمداﷲ مستوفی گوید ولایتی نزدیک کنار دریاو مردم آنجا بیشتر تاجر باشند و سفر بحر و بر کنند و حاصلش غله و پنبه و اندکی خرما باشد و اعتماد کلی به باران دارند و مردم او مسلمان باشند. (نزهةالقلوب ص 139). شهر لار مرکز شهرستان لار و از شهرهای بسیار قدیمی ایران بوده و عده ای از مورخین بنای آن را به گرگین میلاد و عده ای دیگر به بلاش پسر فیروز نسبت می دهند. فاصله ٔ آن از شیراز 366 از جهرم 166 از لنگه 306 واز بندرعباس 259 هزار گز و مختصات جغرافیائی بدین شرح است : طول 54 درجه و 17 دقیقه از گرینویچ عرض 27 درجه و 41 دقیقه و ارتفاع از سطح دریا 909 گز است ساختمانها و کوچه های این شهر بطور کلی قدیمی و فقط یک خیابان نو به نام خیابان همت دارد. این شهر دارای یک بازار سرپوشیده و بسیار مرتبی است که از لحاظ سبک بنا و استحکام قابل توجه است و به طوریکه شایع است بازار وکیل شیراز را کریمخان زند از روی این بازار بنا کرده . تعداد کوی های شهر چهارده میباشد آب مشروب آن از چاه و برکه (برکه آب انبارهائی است که آب باران درآن جمع و نگاهداری میکنند) میباشد و یک رشته نیز قنات دارد که طعم آن کمی تلخ و به مصرف آبیاری زراعت میرسد. کلیه ٔ ادارات دولتی و پادگان نظامی و شعبه ٔ بانک ملی در شهر هست و در حدود 150 باب دکان و مغازه ویک باب دبیرستان و چهار دبستان دارد، نفوس شهر مطابق آخرین آمار 11656 نفر است مذهب اهالی شیعه ٔ دوازده امامی و زبان فارسی محلی (دری ) و شغل آنان تجارت و زراعت و کسب میباشد. امراض بومی این شهر عبارت است از: پیوره ؛ تراخم ؛ پیوک [ رشته ] که بیماری اخیر اختصاص به شهر لار و حوالی آن دارد. (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7).


لار. (اِخ ) (رود...) نام رودی به شمال شرقی تهران که از کوه مرتفعکلون بسته واقع در شمال ناحیه ٔ لواسان و رودبار و لورا و شهرستانک جاری است و دارای چشمه های متعدد مانند سفید آب و ملک چشمه و چهل چشمه است و پس از طی درّه ٔ لار به مازندران میرود. (جغرافیای سیاسی کیهان ).


لار. (اِخ ) (بخش ...) نام بخش مرکزی شهرستان لار و دهستان حومه ٔ بخش مزبور. حدود و مشخصات آن بقرار ذیل است : از شمال بخش جویم و بنارویه ؛ از جنوب بخش بستک ؛ از خاور شهرستان بندرعباس ؛ از باختر شهرستان فیروزآباد. این بخش در قسمت شمالی شهرستان واقع است هوای آن گرم و خشک در تابستان بسیار گرم و در زمستان ملایم میباشد آب آن غیر از دهستان خنج در تمام نقاط از چاه و باران است و زراعت اکثردیمی است . محصولات آنجا عبارت است از غلات خرما و تنباکو و پنبه . شغل اهالی زراعت ، باغبانی ، گله داری و کسب است . زبان اهالی فارسی محلی (دری ) و مذهب آنان تسنن و شیعه ٔ اثنی عشری است . این بخش از شش دهستان بنام حومه ٔ صحرای باغ فداع ، ارد، درز، سایه بان خنج ، تشکیل یافته مجموع قراء و قصبات آن 79 است و در حدود پنجاه هزار تن سکنه دارد. (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7).


لار. (اِخ ) (جزیره ٔ...) یاقوت گوید جزیرة بین سیراف و قیس کبیرة فیها غیر قریة و فیها مغاص علی اللؤلؤ قیل لی و انا بها ان دورها اثناعشر فرسخاً...ینسب الیها ابومحمد ابان بن هذیل بن ابی طاهر، یروی عن ابی حفص عمربن عبدالباقی الماوراء النهری روی عنه ابوالقاسم هبة اﷲبن عبدالوارث الشیرازی . (معجم البلدان ). ابن البلخی گوید جزایری به این کوره ٔ اردشیر خوره میرود، جزیره ٔ لار، جزیره ٔ افزونی ، جزیره ٔ قیس و اصل همه ٔ جزایر جزیره ٔ قیس است ... (فارسنامه ص 141) : تا از دیار پارس جزیره ای بگرفت [ هرثمةبن جعفر البارقی ] نام آن جزیره ٔ لار. (فارسنامه ص 113).


لار. (اِخ ) نام محلی هفت فرسخ و نیم میانه ٔ شمال و مغرب باشت . (فارسنامه ٔ ناصری ).دهی از دهستان پشتکوه باشت و بابوئی بخش گچساران واقع در 76 هزارگزی شمال خاوری گچساران دارای یکصد تن سکنه . زبان اهالی فارسی لری . راه آن مالرو. محصول غلات و لبنیات . شغل اهالی زراعت و حشم داری و صنایع دستی عبا و گلیم بافی است . (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6).


لار. (اِخ )(شهرستان ...) شهرستان لار یکی از شهرستانهای هشتگانه ٔ استان هفتم است و حدود آن از شمال به بخش داراب شهرستان فسا و بخش کوهک شهرستان جهرم و قسمتی از شهرستان فیروزآباد؛ از خاور شهرستان بندرعباس ؛ از جنوب خلیج فارس و از باختر شهرستانهای فیروزآباد و بوشهر.
آب و هوا - هوای شهرستان بطور کلی در تمام نقاط گرم منتهی گرمای سواحل خلیج فارس . مرطوب و گرمای نقاط شمالی که در پناه ارتفاعات متعدد واقع شده اند خشک با تابستانی طولانی و بسیار گرم و سوزان و زمستانی کاملاً ملایم است بطوری که برف ابداً نمیبارد.
آب شهرستان بطور کلی آب چاه و باران (که در برکه و آب انبارها جمع و نگاهداری میشود) میباشد و فقط در بخش جویم و قسمتی از دهستان خنج قنات و چشمه دیده میشود و بهمین مناسبت زراعت آبی در این شهرستان جزئی و اکثر دیمی است . ارتفاعات مهم شهرستان بطور کلی در ناحیه ٔ باختری است که همان امتداد ارتفاعات شهرستان بوشهر و فیروزآباد و سمت آنها از باختر به خاور است . در خاور شهرستان ارتفاع مهم کوه شیب است که راه بندرعباس بوسیله ٔ تنگ دالان ازآن میگذرد و در بقیه ٔ مناطق خاوری تپه های کم ارتفاع که اکثر شنی و بعضاً گچی هستند دیده میشود. ارتفاعات شهرستان از شمال بجنوب اجمالا بشرح زیر است :
1 - کوه البرز که شهرستان جهرم را از این شهرستان جدا میکند و تا گردنه ٔ بزن که راه شوسه ٔ جهرم به لار از گردنه کشیده شده است امتداد دارد و بلندترین نقطه ٔ آن در حدود 210 گز است . 2 - ارتفاعات بالنگستان از دهستان دزگاه شهرستان فیروزآباد امتداد یافته و از جنوب دهستان خنج گذشته و در جنوب لار با نشیب ملایمی ختم میشود و بلندترین نقطه ٔ آن در حدود 1580 گز است . 3 - ارتفاعات گاوبست که از بخش کنگان شهرستان بوشهر امتداد دارد و از شمال دهستان این شهرستان گذشته و در خاور بستک خاتمه پیدا میکند و بلندترین نقطه ٔ آن در حدود 1400 گز است . 4 - ارتفاعات بالا سیاه یا گاوبندی که از شمال دهستان گله دار واقع در شهرستان بوشهر شروع و در شمال قصبه ٔ اشکنان تمام میشود و بلندترین نقطه ٔ آن 1261 گز میباشد. 5 - ارتفاعات هفت چاه یا شاهین کوه که از ناحیه کنگان و گله دار شهرستان بوشهر امتداد یافته و در50 هزارگزی شمال باختر بندر لنگه پایان مییابد و بلندترین نقطه ٔ آن 1600 گز و ماده ٔ ساختمانی کوه سنگهای گچی است . 6 - ارتفاعات شیب کوه که از خاور بندر عسلویه شروع و در نزدیکی بندر مقام با ارتفاعات چیرو که در حقیقت کوههای ساحلی است مربوط شده و در شمال بندر چارک ختم و بلندترین نقطه آن 335 گز میباشد. 7 - ارتفاعات چاه مسلم که تقریباً تنها ارتفاع مهم در جنوب خاور شهرستان است . این کوه از شمال شوره زار مهرکان گذشته و تا بندر مهتابی که آخرین حد شهرستان میباشد در موازات ساحل خلیج فارس ادامه دارد و بلندترین نقطه ٔ آن در حدود 900 گز است .
رودخانه ها - در این شهرستان رودخانه ٔ مهمی که دارای آب دائم باشد وجود ندارد و فقط در موقع بارندگی از بعض خطالقعرها سیلابهائی جریان پیدا میکند و زود تمام میشود، مهمترین آنها رودخانه ٔ شور مهران میباشد که از دهستان فرامرزان شروع و در نزدیکی بندر خمیر به خلیج فارس میریزد و هیچگونه استفاده ٔ زراعتی ندارد و چون آبش خیلی کم است در تمام فصل قابل عبور میباشد. شهرستان لار از پنج بخش مرکزی بستک ، لنگه ، گاوبندی ،جویم و بنارویه تشکیل شده و مجموع قراء و قصبات آن 367 و نفوس شهرستان در حدود 160000 است . زبان و مذهب - زبان اهالی فارسی محلی (در فارس دری میگویند) در سواحل خلیج فارس عربی است . مذهب اهالی تسنن و تشیع است . محصولات عمده ٔ شهرستان عبارت است از: غلات . خرما. تریاک . پنبه . تنباکو و کمی ماهی و اکثر آنها به خارج صادر میگردد. صنایع دستی - در بخش بستک عبابافی و در بخش جویم و دهستان خنج گلیم و قالی بافی معمول است بعلاوه در بندر کنگ و لنگه کرجی های شراعی کوچک و متوسط ساخته میشود. راهها: 1 - راه شوسه ٔ جهرم - لار - لنگه و بندرعباس (به بندرعباس از تنگ دالان نرسیده به لار). 2 - راه شوسه ٔ بستک - دژکان بندرعباس . 3 - راه شوسه ٔ ساحلی سابق که در زمان رضاشاه پهلوی از بوشهر تا لنگه و بندرعباس امتداد یافت ولی چون تعمیر نشده فعلاً چندان مورد استفاده نیست . بعلاوه راه های فرعی متعدد از طرف اهالی دهستانها ایجاد گردیده که در اغلب اوقات سال قابل عبور کامیون میباشد. ایلات و عشایر - ایلات این شهرستان عبارتند از ایلات ترک و عرب که تیره های مشروحه در نقاط زیر سکنی دارند.
1 - از ایلات ترک - تیره ٔ عمله و ایکدر در حوالی خنج و سده . تیره ٔ دولیخانی در درز و سایه بان و کرموستج ، تیره ٔ لر و نفر در صحرای باغ . تیره ٔ دوقبائی در هرمود و میرخوند، تیره ٔ جهرمی و کوهکی در پراک و لطفی ، تیره ٔ قریش در فداع و خلیلی ، تیره ٔ قره زائی در کل و پس بند، تیره ٔ مرگماری در بیدشهر و جویم .
2 - از ایلات عرب و باصری در جویم و هرم و کاریان و بیدشهر. (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7). صاحب آنندراج گوید ولایتی از فارس در میان کرمان و ولایت هرمز و به گرمی هوا معروف واز بلاد آنجاست فرک و طارم و زرند و کراش و بلوک سبعه با بندرعباسی قریب است . حکام آنجا را از احفاد گرگین میلاد میشمردند و تا زمان شاه عباس صفوی به وراثت حکومت داشتند آخرین ایشان ابراهیم خان لاری بود که در سال هزار و دو هجری اﷲ وردیخان حاکم فارس او را گرفت و بخدمت شاه عباس فرستاد و سلسله ٔ ایشان منقرض شد و صاحب تاریخ عالم آرا نوشته که بعد از فتح لارستان تاجی مرصع و مکلل به درّ و یاقوت موسوم به تاج کیخسروی که به گرگین میلاد داده بود بحضور شاه آوردند و مشهوراست که کیخسرو گاه تقسیم ولایت به امرا چنانکه فردوسی گفته است :
سپاهان به گودرز کشواد داد
به گرگین میلاد هم لاد داد.
و بعضی گویند لار را لاد نام بوده و بنام او شهرت کرده . واﷲاعلم . (آنندراج ). مولانا عیشی شیرازی به این دو بیت هجو مردم لار کرده است :
ای محتشمان لار میگک مخورید
با خنجر نقره آب گدمک مخورید
گویید که ماهی آبه چیزی خوب است
چیزی بخورید و بر گه سگ مخورید.
نیز رجوع به لارستان شود.


لار.(اِخ ) نام دهی جزو دهستان طارم بالا از بخش سیردان شهرستان زنجان واقع در سی و نه هزارگزی باختری سیردان . دارای 227 تن سکنه . (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2).


دانشنامه عمومی

بدن ، تن


پیشینهٔ تاریخی لار در لغت نامه دهخدا
لار نام شهری است در جنوب استان فارس. شهر لار مرکز شهرستان لارستان در فاصلهٔ ۳۳۰ کیلومتری جنوب شرقی شهر شیراز و ۱۹۰ کیلومتری شمال غرب بندرعباس قرار دارد. این شهر در حد فاصل شهرستان های گراش، جهرم، خنج، داراب، لامرد و استان هرمزگان واقع شده است. ارتفاع این شهر از سطح دریا ۸۰۶ متر است.
لارستانی ها علاقه وافری به هنر محلی دارند و هرساله تئاترهای محلی در این شهر اجرا می شود که مورد توجه مردم نیز می باشد. این تئاترها به زبان محلی یعنی لاری و با قلم نویسندگان زبردست رقم می خورد.
اردیبهشت سال ۱۳۳۹ بود که زلزلهٔ بزرگی شهر را به ویرانه تبدیل کرد. میزان تخریب شهر به گونه ای بود که مسئولان وقت تصمیم بر ایجاد شهری جدید گرفتند؛ شهر جدید در ۶ کیلومتری جنوب بافت آسیب دیده تأسیس شد. هم اکنون شهر جدید وسعتی در حدود ۶۰۰ هکتار دارد.

لار (آلمان). لار (به آلمانی: Laar) یک شهر در آلمان است که در گرافشافت بنتهایم واقع شده است. لار ۲٬۲۱۴ نفر جمعیت دارد.
فهرست شهرهای آلمان

لار (ابهام زدایی). لار ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:
دشت لار
لار (زرندیه)
لار (زنجان)
لار (گچساران)
دهستان لار دهستانی از توابع بخش لاران شهرستان شهرکرد
لار (شبستر)
سد لار
پارک ملی لار

لار (بیتبورگ پروم). لار (به آلمانی: Lahr) یک شهر در آلمان است که در بیتبورگ-پروم واقع شده است.
فهرست شهرهای آلمان

لار (زرندیه). مختصات: ۳۵°۲۲′۴۷″ شمالی ۴۹°۴۲′۳۵″ شرقی / ۳۵٫۳۷۹۷۲°شمالی ۴۹٫۷۰۹۷۲°شرقی / 35.37972; 49.70972
لار روستایی است از توابع بخش خرقان شهرستان زرندیه در استان مرکزی ایران.
این روستا در دهستان دوزج قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۱۴۹ نفر (۵۱ خانوار) است.

لار (زنجان). مختصات: ۳۶°۴۵′۰۱″شمالی ۴۸°۵۲′۲۵″شرقی / ۳۶٫۷۵۰۲۱°شمالی ۴۸٫۸۷۳۷۱°شرقی / 36.75021; 48.87371
لار (زنجان)، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان زنجان در استان زنجان ایران است.
این روستا در دهستان بناب قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۲۷۴ نفر (۵۷خانوار) بوده است.

لار (شبستر). لار یکی از روستاهای استان آذربایجان شرقی است که در دهستان رودقات بخش صوفیان شهرستان شبستر واقع شده است.

لار (گچساران). لار (گچساران)، روستایی از توابع بخش باشت شهرستان گچساران در استان کهگیلویه و بویراحمد ایران است.
روستای لار در ۳۵ کیلومتری غرب شهر باشت حد فاصل روستاهای تلچگاه و کوهسرک واقع گردیده است. با گذشت از میان روستای لار و طی مسیر به سمت تنگ آبگرمکان و عبور از کنار چشمه زیبا و پر آب آبگرمکان با پشت سر گذاشتن جاده های پرپیچ و خم، چشم نواز و صعود به ارتفاعات به دشتی بسیار وسیع و یکدست می رسیم که دشت لار نامیده می شود. این منطقه به دلیل ارتفاع ۱۴۰۰ متری از سطح دریا از هوای خنک بهره می برد و پوشیده از درختان بلند و کهنسال بلوط است.
این روستا در دهستان کوهمره خامی قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۵۲ نفر (۱۰خانوار) بوده است.

لار (هونسروک). لار (به آلمانی: Lahr) یک شهر در آلمان است که در Kastellaun واقع شده است. لار ۱۹۵ نفر جمعیت دارد.
فهرست شهرهای آلمان

گویش مازنی

/laar/ آزاد – بی بند

آزاد – بی بند


گویش بختیاری

بدن، تن lâr-om ekelâša>:بدنم مى‏خارد> .


واژه نامه بختیاریکا

لاش؛ بدن

پیشنهاد کاربران

بخش لاران - دهستان لار محل سکونت ایل لر بختیاری

در زبان لری بختیاری به معنی
تن. جسم
Lar

منطقه لاران و لار در چهار مال بختیاری
. منطقه لار تهران.
شهر لار و لارستان
جزیره لارک
استان لرستان
محل سکونت قوم لر *لار. لور*

شجرنامه تیره بزرگ آشتیانی وندطایفه خلیلی بیگیوند پلنگ ایل منجزی بهداروند
*بختیاروند*
شاخه تیره های اولاد تاج الدین امیر قنبر
تاج الدین امیر قنبر عالی پسر رستم خان آقاسی بختیاروند *کلی وردی خان *پسر شاه منصور خان آتش بیگی بختیاروند ایلخان *شامصیر. مصیر*پسر خلیل خان ایل بیگی بختیاروند ایلخان


رستم خان آقاسی فاتح گرجستان بود
و لقب گرجی به او دادن
پدر امام قلی خان حاکم فارس و بنیادگذار
طایفه رستم مصیری

محله قنبر علی بیگ لارستان

تاج الدین امیر قنبر حاکم لار بود
پدر یوسف خان. عالی ویسی. شمس الدین. . . .

تیره های زیر از نسل قنبروند خلیلی
تاجمیری. میرگپی. شمس الدینی. رستمی پلنگ. قنبروند. عالی مهمد. طایفه تش مرداسی. طایفه تاج الدین عبدالهی.
تیره صالح حاجی اسفندیار. آدینه وند. آل احمدی. . . .

تمام ایلخان های ایل لر بختیاری شامل ( ( *چهارلنگ. هفت لنگ. کهگیلویه. بویراحمد. ممسنی. شبانکار. لیراوی. *
در دوره صفوی. افشار. زند. ) )
از ایل منجزی بهداروند بودند

بدن

دهستان لار بخش لاران بختیاری
لار::لر
لاران::لران

کی لهراسب کیانی جد قوم لر آریایی
کی لاراسب ( لراسب )

در کوردی یعنی:کج
سروین لار:روسری کج بسته شده

لار ( Lar ) :در زبان ترکی پسوند جمع هست
مثلا:سولار یعنی آبها آیلار یعنی ماهها، ماهان

نام دره ای در رشته کوه البرز، که دارای رودخانه های فراوان و سد است.

لارستان
اولین خواستگاه حکومت اسلامی


کلمات دیگر: