[ویکی فقه] احکام استغفار (قرآن). استغفار ( طلب آمرزش)، از ریشه غفران در اصل به معنای پوشیدن چیزی می آید که انسان را از آلودگی نگه دارد؛ بنابراین، استغفار ، درخواست مصونیت از عذاب با گفتار و رفتار است.
حرمت استغفار برای مشرکان ، حتی اگر خویشاوند باشند، در صورت یاس از هدایت آنان و علم به دوزخی بودنشان است:ما کان للنبی والذین ءامنوا ان یستغفروا للمشرکین و لو کانوا اولی قربی من بعد ما تبین لهم انهم اصحـب الجحیم. «بر پیامبر و کسانی که ایمان آورده اند سزاوار نیست که برای مشرکان پس از آنکه برایشان آشکار گردید که آنان اهل دوزخند طلب آمرزش کنند هر چند خویشاوند (آنان) باشند»
← دیدگاه تفسیر نمونه
لزوم استغفار انسان ها از گذشته خویش پس از ایمان به خدا و هدایت شدن در سوره کهف بیان شده است:وما منع الناس ان یؤمنوا اذ جآءهم الهدی ویستغفروا ربهم الا ان تاتیهم سنة الاولین او یاتیهم العذاب قبلا. «و چیزی مانع مردم نشد از اینکه وقتی هدایت به سویشان آمد ایمان بیاورند و از پروردگارشان آمرزش بخواهند جز اینکه (مستحق شوند) تا سنت (خدا در مورد عذاب ) پیشینیان در باره آنان (نیز) به کار رود یا عذاب رویارویشان بیاید»
استغفار از شرک و بت پرستی
لزوم استغفار مشرکان به درگاه خدا از شرک و بت پرستی در سوره هود آمده است:والی عاد اخاهم هودا قال یـقوم اعبدوا الله ما لکم من الـه غیره... • و یـقوم استغفروا ربکم ثم توبوا الیه... «و به سوی (قوم) عاد برادرشان هود را (فرستادیم هود) گفت ای قوم من خدا را بپرستید جز او هیچ معبودی برای شما نیست شما فقط دروغ پردازید؛ . . ؛ و ای قوم من از پروردگارتان آمرزش بخواهید سپس به درگاه او توبه کنید (تا) از آسمان بر شما بارش فراوان فرستد و نیرویی بر نیروی شما بیفزاید و تبهکارانه روی بر مگردانید» قالوا یـشعیب اصلوتک تامرک ان نترک ما یعبد ءابآؤنآ... • قال یـقوم ارءیتم ان کنت علی بینة من ربی و رزقنی منه رزقا حسنا... • واستغفروا ربکم ثم توبوا الیه ان ربی رحیم ودود. «گفتند ای شعیب آیا نماز تو به تو دستور می دهد که آنچه را پدران ما می پرستیده اند رها کنیم یا در اموال خود به میل خود تصرف نکنیم راستی که تو بردبار فرزانه ای؛ گفت ای قوم من بیندیشید اگر از جانب پروردگارم دلیل روشنی داشته باشم و او از سوی خود روزی نیکویی به من داده باشد (آیا باز هم از پرستش او دست بردارم) من نمی خواهم در آنچه شما را از آن باز می دارم با شما مخالفت کنم (و خود مرتکب آن شوم) من قصدی جز اصلاح (جامعه) تا آنجا که بتوانم ندارم و توفیق من جز به (یاری) خدا نیست بر او توکل کرده ام و به سوی او بازمی گردم؛ و از پروردگار خود آمرزش بخواهید سپس به درگاه او توبه کنید که پروردگار من مهربان و دوستدار (بندگان) است»
← دیدگاه المیزان
...
حرمت استغفار برای مشرکان ، حتی اگر خویشاوند باشند، در صورت یاس از هدایت آنان و علم به دوزخی بودنشان است:ما کان للنبی والذین ءامنوا ان یستغفروا للمشرکین و لو کانوا اولی قربی من بعد ما تبین لهم انهم اصحـب الجحیم. «بر پیامبر و کسانی که ایمان آورده اند سزاوار نیست که برای مشرکان پس از آنکه برایشان آشکار گردید که آنان اهل دوزخند طلب آمرزش کنند هر چند خویشاوند (آنان) باشند»
← دیدگاه تفسیر نمونه
لزوم استغفار انسان ها از گذشته خویش پس از ایمان به خدا و هدایت شدن در سوره کهف بیان شده است:وما منع الناس ان یؤمنوا اذ جآءهم الهدی ویستغفروا ربهم الا ان تاتیهم سنة الاولین او یاتیهم العذاب قبلا. «و چیزی مانع مردم نشد از اینکه وقتی هدایت به سویشان آمد ایمان بیاورند و از پروردگارشان آمرزش بخواهند جز اینکه (مستحق شوند) تا سنت (خدا در مورد عذاب ) پیشینیان در باره آنان (نیز) به کار رود یا عذاب رویارویشان بیاید»
استغفار از شرک و بت پرستی
لزوم استغفار مشرکان به درگاه خدا از شرک و بت پرستی در سوره هود آمده است:والی عاد اخاهم هودا قال یـقوم اعبدوا الله ما لکم من الـه غیره... • و یـقوم استغفروا ربکم ثم توبوا الیه... «و به سوی (قوم) عاد برادرشان هود را (فرستادیم هود) گفت ای قوم من خدا را بپرستید جز او هیچ معبودی برای شما نیست شما فقط دروغ پردازید؛ . . ؛ و ای قوم من از پروردگارتان آمرزش بخواهید سپس به درگاه او توبه کنید (تا) از آسمان بر شما بارش فراوان فرستد و نیرویی بر نیروی شما بیفزاید و تبهکارانه روی بر مگردانید» قالوا یـشعیب اصلوتک تامرک ان نترک ما یعبد ءابآؤنآ... • قال یـقوم ارءیتم ان کنت علی بینة من ربی و رزقنی منه رزقا حسنا... • واستغفروا ربکم ثم توبوا الیه ان ربی رحیم ودود. «گفتند ای شعیب آیا نماز تو به تو دستور می دهد که آنچه را پدران ما می پرستیده اند رها کنیم یا در اموال خود به میل خود تصرف نکنیم راستی که تو بردبار فرزانه ای؛ گفت ای قوم من بیندیشید اگر از جانب پروردگارم دلیل روشنی داشته باشم و او از سوی خود روزی نیکویی به من داده باشد (آیا باز هم از پرستش او دست بردارم) من نمی خواهم در آنچه شما را از آن باز می دارم با شما مخالفت کنم (و خود مرتکب آن شوم) من قصدی جز اصلاح (جامعه) تا آنجا که بتوانم ندارم و توفیق من جز به (یاری) خدا نیست بر او توکل کرده ام و به سوی او بازمی گردم؛ و از پروردگار خود آمرزش بخواهید سپس به درگاه او توبه کنید که پروردگار من مهربان و دوستدار (بندگان) است»
← دیدگاه المیزان
...
wikifeqh: احکام_استغفار_(قرآن)