[ویکی فقه] انتقال، نفوذ و گسترش را سرایت گویند. از آن در بابهای عتق، یمین، حدود،
قصاص و
دیات سخن گفته اند.
بنابر قول مشهور، از اسباب آزادی برده، سرایت است؛ بدین معنا که هرگاه
مولا بخشی از برده خود را
آزاد کند، آزادی به همه برده سرایت کرده و وی آزاد می گردد. چنان که اگر مولایی که
مالک نیمی از برده است،
سهم خود را آزاد کند، با داشتن توانایی مالی- پس از تعیین قیمت برده- باید بهای سهم شریکش را بپردازد تا برده آزاد گردد و در صورت نداشتن توانایی مالی، باید خود برده با کار و تلاش، بهای سهم او را بپردازد و به کلّی آزاد شود و در صورت عدم امکان، یا خودداری از آن و نیز عدم امکان پرداخت بهای سهم مولا از بیت المال، سرایت منتفی است و آزادی تنها به نسبت سهم مولایی که به آزادی برده اقدام کرده است، واقع می شود.
سرایت در قسم
کسی که با سوگند خوردن،
گوشت یا
شیر حیوانی را بر خود
حرام کرده، آیا این
حکم به بچه های آن حیوان نیز سرایت می کند؟ مسئله اختلافی است.
سرایت در جنایت
مراد این است که
جنایت بر عضوی- به
آسیب رساندن یا بریدن- موجب
آسیب دیدن یا قطع عضوی دیگر، و یا منجر به
مرگ آسیب دیده گردد.سرایت در جنایتی که هنگام وقوع آن
ضمان آور بوده، موجب ضمان است. از این رو، در موارد ثبوت قصاص، مانند جنایت عمدی، بنابر قول مشهور، سرایت جنایت نیز قصاص آور است. بنابر این، اگر
جانی انگشت دست مسلمانی را قطع کند و پیامدهای آن به
کف دست آسیب دیده سرایت نموده، موجب از کار افتادن و قطع آن شود در صورت مطالبه آسیب دیده انگشتان جانی، همراه کف دستش قطع می شود و چنانچه موجب مرگ آسیب دیده گردد، در صورت مطالبه
ولی دم جانی
اعدام می گردد. در موارد ثبوت دیه، مانند جنایت غیر عمد، در سرایت جنایت نیز دیه
ثابت خواهد بود.
← سرایت جنایت در زمان وقوع
...