کلمه جو
صفحه اصلی

محمدتقی بهلول

دانشنامه عمومی

شیخ محمدتقی بهلول (۱۲۷۹ - ۱۳۸۴) مشهور به شیخ بهلول یا علامه بهلول از عارفان و فقهای به نام ایران بود که نامش با واقعهٔ مسجد گوهرشاد پیوند خورده است. وی با آیت الله حاج شیخ علی مؤمنی میامئی رفاقت دیرینه داشته است، و مرید اخلاقی و عرفانی علامه مهدی دشیری بود و دستورهای سلوکی و اخلاقی و عرفانی خویش را از او می گرفت.
واقعه مسجد گوهرشاد مشهد (۱۳۱۴)
گناباد
بهلول گنابادی، در روستای بیلند شهر گناباد به سال ۱۲۷۹ متولد شد. در کودکی به مکتب پدرش رفت و هشت ساله بود که حافظ کل قرآن شد. سپس به تحصیل علوم قدیمه پرداخت و دوره هایی چون شرح لمعه، مطول تفتازانی و حاشیه را نزد پدر گذراند. در همین دوران در مجالس روضه خوانی شرکت می کرد و به گفته خودش، در کودکی برای زنان منبر می رفت.
در ۲۷ سالگی برای تکمیل دروس حوزوی به مشهد رفت و از محضر آیت الله سید حسین طباطبایی قمی درس گرفت.
نخستین برخورد سیاسی او برهم زدن مراسمی بود که در اول محرم به مناسبت حضور همسر رضاشاه و امان الله خان پادشاه افغانستان در باغ ملی سبزوار بر پا بود. به این ترتیب تحت تعقیب عوامل حکومت پهلوی قرار گرفت و پیاده رهسپار قم شد و سپس به کربلا رفت.

نقل قول ها

محمدتقی بهلول گنابادی (۱۲ سپتامبر ۱۹۰۲، بیلند، گناباد - ۲۹ ژوئیه ۲۰۰۵، تهران) فقیه شیعه، حافظ، واعظ، کنشگر دینی-سیاسی به ویژه در قیام ۱۹۳۵ مسجد گوهرشاد، گویندهٔ رادیو و شاعر ایرانی بود.
• «در هر حال یک روز در صحن مشغول دعا و ذکر بودیم که مأموران حمله کردند و کشتار عجیبی راه افتاد. آن روزها من غیر از نواب احتشام رضوی، پدرزن شهید نواب صفوی کسی را در آن جمع نمی شناختم. این که گفته اند من به واسطه آشنایی با اسدی، نایب التولیه آستان قدس رضوی توانستم فرار کنم دروغ محض است. در واقع وسیله فرار مرا زنی شجاع که من و چند نفر دیگر را پناه داد فراهم کرد و پیاده از دهات مشهد به افغانستان رفتم و در آنجا دستگیر شدم و مدت ۳۰ سال در زندان های مختلف افغانستان بودم. پس ازآن به مصر، عراق و پاکستان رفت و بعد به ایران بازگشتم.»

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] شیخ محمد تقی بهلول متولد ۱۲۷۹ هجری است و در سال ۱۳۸۴ هجری شمسی وفات یافت.
«حاج محمد طاهر خزائی» جد شیخ بهلول که در عربستان زندگی می کرد، در صدد تحقیق راجع به مذهب تشیع برآمد و پس از تحقیق بسیار به حقانیت شیعه دوازده امامی پی برد و این مذهب را برگزید و چون اهالی منطقه اهل سنت بودند، راهی ایران شد. ورود وی به ایران با آغاز سلطنت آقامحمدخان مصادف بود. او در ایران اقامت نمود و صاحب فرزندان و نوادگان بسیار شد. پدر شیخ بهلول، «شیخ نظام الدین» نام داشت که فرزند زین الدین بن ملاصادق بن محمد طاهر خزائی بود. او مجتهد شهر گناباد و سرآمد اهل زمان به شمار می رفت. دروس حوزوی را در گناباد شروع کرد و در همان جا با دختر مرحوم «حاج محمد باقر» نوه عمویش که از نوادگان شیخ محمد طاهر خزائی بود، ازدواج کرد. شیخ نظام بعد از تحصیل در گناباد، چون راه کربلا بسته بود، به مشهد و مدتی بعد به سبزوار رفت و در درس خارج مرحوم «حاج ابراهیم سبزواری» درس حکمت و فلسفه حکیم حاج ملاهادی سبزواری حاضر شد. عموی شیخ بهلول، حکیم متاله «آیت الله حاج شیخ محمد حکیم خراسانی» نیز از علمای بزرگ به شمار می رفت. «وی عالمی فاضل، حکیمی متاله، فیلسوفی ماهر، از اجله حکما و مدرسین اصفهان ، صاحب ملکات فاضله در اخلاق و آداب و حسن معاشرت ممتاز و محضرش مجمع ارباب فضل و کمال و خود از شاگردان آخوند ملامحمد کاشی و جهانگیر خان قشقایی بود و در مدرسه صدر تنها زندگی می کرد. جمع زیادی از فضلا و طلاب در خدمتش تلمذ می نمودند. او در تربت متولد شد و از سال ۱۳۱۶ هجری قمری در اصفهان ساکن گشت.» حکیم خراسانی در سال ۱۳۵۵هـ ق درگذشت و در تکیه ملک نزدیک «آخوند کاشی» به خاک سپرده شد.
ولادت بهلول
هشتم جمادی الثانی سال ۱۳۲۰ هجری قمری (۱۲۷۹ هجری شمسی) بود و شیخ نظام الدین در مسجد روستای بیلند گناباد مشغول نماز جماعت بود که ناگهان شخصی نفس زنان خود را به مسجد رساند و فریاد کشید: آقا همسرتان درد زایمان گرفته است. فوری به منزل بیایید. شیخ نظام نماز را به پایان برد و عازم منزل شد. ساعتی بعد صدای گریه نوزاد در خانه پیچید، طفل که هفت ماهه متولد شده بود، چهارده ساعت بیهوش بود و زمانی که به هوش آمد، شیخ به سجده افتاد و طفل را محمدتقی نام نهاد.
تحصیلات
بهلول در شش سالگی به مکتب رفت. قرآن را نزد خاله پدر آموخت و در هشت سالگی حافظ کل قرآن شد. درس های حوزه از ادبیات تا قوانین را نزد پدر آموخت و جهت ادامه تحصیل راهی سبزوار شد و از آنجا به قم مهاجرت کرد. دروس سطح ( رسائل و مکاسب ) را نزد آیت الله آخوند ملاعلی معصومی همدانی فراگرفت. مدتی بعد ابتدا برای زیارت و سپس برای تکمیل تحصیلات راهی نجف اشرف شد و در درس خارج آیت الله آقا سید ابوالحسن اصفهانی حاضر شد.
آغاز مبارزه
...


کلمات دیگر: