کلمه جو
صفحه اصلی

قطر


مترادف قطر : پهنا، ستبرا، ضخامت، کلفتی، خطه، سرزمین، ناحیه، کرانه

برابر پارسی : کلفتی، ستبر، کرانه، کران، ترامون

فارسی به انگلیسی

diagonal, qatar, diameter, thickness

diameter, thickness, diagonal


Qatar


فارسی به عربی

قطر

عربی به فارسی

مورب , اريب , دوگوشه , قاطع دو زاويه , قطر , قطر دايره , ضخامت , کلفتي


تقطيرشدن , عرق گرفتن از , چکاندن


مترادف و متضاد

diagonal (اسم)
قطر، دوگوشه، قاطع دو زاویه

پهنا، ستبرا، ضخامت، کلفتی


خطه، سرزمین، ناحیه


کرانه


۱. پهنا، ستبرا، ضخامت، کلفتی
۲. خطه، سرزمین، ناحیه
۳. کرانه


فرهنگ فارسی

شبه جزیره ایست در خلیج فارس که از مغرب بعربستان سعودی محدود است ۲٠٠٠ کیلومتر مربع مساحت و ۱٠٠/٠٠٠ تن سکنه دارد و آن شیخ نشینی است که زمانی تحت الحمایه انگلستان بود . در این سرزمین واحه هایی است که در آنها خرمای خوب بعمل می آید و در سواحل دریا هم ماهی صید میشود در سال ۱۹۴۹ م . در منطقه دخان باستخراج معادن نفت پرداختند . پایتخت آن [ دوحه ] است.
اقلیم، ناحیه، جانب، کرانه، به معنی کلفتی چیزی، قطردائره: خط مستقیمی که ازمرکزدائره بگذرد
( اسم ) ۱ - ناحیه خطه سرزمین : و هر یک را با امینی متدین از قبل دیوان اعلی نامزد قطری از اقطار ممالک نمود ۲ - اقلیم ۳ - کرانه جمع : اقطار ۴ - الف - هر خطی مستقیم که از مرکز دایره بگذرد و محیط دایره را در دو نقطه قطع نماید و دایره را به دو قسمت متساوی تقسیم کند . ب - هر سطحی مستوی که از مرکز کره بگذرد و کره را به دو قسمت متساوی تقسیم کند .

فرهنگ معین

(قِ ) [ ع . ] (اِ. ) مس ، مس گداخته .
(قُ ) [ ع . ] (اِ. ) ۱ - ناحیه ، اقلیم . ۲ - خطی که از مرکز دایره بگذرد و دو برابر شعاع است . ۳ - ضخامت هر چیز. ج . اقطار.
( ~ . ) [ ع . ] ۱ - (اِ. ) باران ، آن چه بچکد، واحد: قطره . ۲ - (مص ل . ) چکیدن . ۳ - (مص م . ) چکاندن . ج . قطار.

(قِ) [ ع . ] (اِ.) مس ، مس گداخته .


(قُ) [ ع . ] (اِ.) 1 - ناحیه ، اقلیم . 2 - خطی که از مرکز دایره بگذرد و دو برابر شعاع است . 3 - ضخامت هر چیز. ج . اقطار.


( ~ .) [ ع . ] 1 - (اِ.) باران ، آن چه بچکد، واحد: قطره . 2 - (مص ل .) چکیدن . 3 - (مص م .) چکاندن . ج . قطار.


لغت نامه دهخدا

قطر. [ ] (اِخ ) ابن حمادبن واقد. از راویان است . رجوع به سیره ٔ عمربن عبدالعزیز ص 155 شود.


قطر. [ ق َ ] (ع اِ) باران . || آنچه بچکد. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).


قطر. [ ق َ ] ( ع مص ) دوختن جامه را. || قطران مالیدن شتر را. || چکیدن. || چکانیدن. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ). اصمعی گوید: متعدی و لازم هر دو استعمال میشود. و ابوزید گوید: به خودی خود متعدی نشود بلکه به وسیله همزه باب اِفعال گویند: اقطره اﷲ. ( اقرب الموارد ). || گرفتن و بازداشتن. || پس ِ یکدیگر کردن شتران را و یک رشته نمودن. || نیک بر زمین افکندن. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ). || اسهال گرفتن. ( اقرب الموارد ). گویند: قطرت است فلان ؛ مصلت ، ای اسهلت. ( اقرب الموارد ).

قطر. [ ق َ ] ( ع اِ ) باران. || آنچه بچکد. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ).

قطر.[ ق ِ ] ( ع اِ ) مس ، یا مس گداخته ، یا نوعی از مس. || نوعی از چادر و جامه که آن را قطریة خوانند. || مال. گویند: بذرت قطر ابی ؛ یعنی خوردم مال پدر خود را. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ).

قطر. [ ق ُ ] ( ع اِ ) کرانه. ( منتهی الارب ). ناحیه و جانب. ج ، اقطار. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ). || اَگَر ( اَکَر ) که از وی بخور سازند. ( منتهی الارب ). العود الذی یتبخر به. ( اقرب الموارد ). گویند: وجدت ریح القطر. ( اقرب الموارد ). رجوع به قُطُر شود. || اقلیم. ( اقرب الموارد ): قطر شام و نحو آن ؛ اقلیمی است که در آن واقع است. ( اقرب الموارد ).
- قطر دائره ؛ خطی باشد مستقیم که بر مرکز دائره گذر کند و از دو جهت به محیط رسد و به ضرورت این قطر دایره را به دو نیم کند راست ، پس نیمی از دائره شکلی باشد که یک نیمه از محیط و قطر به وی محیط باشند. ( جهان دانش ص 8 ).
- قطر ظل ( اصطلاح ریاضی ) ؛ از خطوط مثلثاتی و برابر است با عکس کسینوس یا
جیب تمام یا نسبت OM بر روی OP و مقدار آن برابر است با طول OT درصورتی که زاویه کوچکتر از 90 درجه باشد یعنی برابر خطی است که مبداء آن نقطه O و منتهای آن محل برخورد این خط با محور ظل میباشد.
در تاریخ ریاضیات آمده است که در اواخر قرن دهم م. ابوالوفاءاز روی سایه میله افقی به تعریف ظل نائل شده و قطر ظل که معمولاً به کپرنیک نسبت داده شده است و هم چنین دستور بسط: ( جیب مجموع و یا تفاضل دو زاویه ) نیز از اوست. ابوالوفای بوزجانی مذکور ( 940-998 م. ) از بزرگترین ریاضیون و منجمین قدیم است و بسیاری از علمای این فن در مصنفات خود او را به بزرگی یاد نموده به اقوالش استناد کرده اند، چنانکه گفتیم ابوالوفا واضع ظل و قطر ظل و قطر ظل تمام و کاشف شکل ظلی است.

قطر. [ ] (اِخ ) ابن ارطاة. از تابعیان است . (تاریخ گزیده چ لندن ج 1 ص 251).


قطر. [ ق َ ] (اِخ ) موضعی است در جوانب البطائح بین بصره و واسط. (معجم البلدان ).


قطر. [ ق َ ] (ع مص ) دوختن جامه را. || قطران مالیدن شتر را. || چکیدن . || چکانیدن . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). اصمعی گوید: متعدی و لازم هر دو استعمال میشود. و ابوزید گوید: به خودی خود متعدی نشود بلکه به وسیله ٔ همزه ٔ باب اِفعال گویند: اقطره اﷲ. (اقرب الموارد). || گرفتن و بازداشتن . || پس ِ یکدیگر کردن شتران را و یک رشته نمودن . || نیک بر زمین افکندن . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). || اسهال گرفتن . (اقرب الموارد). گویند: قطرت است فلان ؛ مصلت ، ای اسهلت . (اقرب الموارد).


قطر. [ ق َ طَ ] (ع مص ) سنجیده گرفتن یک جله یا یک تنگبار را، و باقی به این حساب ناسنجیده به گزاف گرفتن . (منتهی الارب ). قَطَب . (اقرب الموارد). آنکه یک لنگه از خرما یا کالا یا حبوبات را بسنجد و مابقی آن را ناسنجیده و به تخمین اکتفا کنند. ازابن سیرین روایت شده که قطر مکروه است . ابومعاذ گوید: قطر خود خریدوفروش است ، و ابوعبید گوید: قطر نوعی از بُرْد است . (معجم البلدان ). رجوع به قَطَب شود.


قطر.[ ق ُ طُ ] (ع اِ) عود که از آن بخور سازند. (اقرب الموارد). رجوع به قُطْر شود. || ج ِ قِطار.(منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به قِطار شود.


قطر. [ ق َ طَ ] (اِخ ) شهری است میان قطیف و عمان ، و جامه ٔ قطریه بدان منسوب است . شیخ نشین عربی است در کنار خلیج فارس در ساحل شرقی جزیره ٔ عربی که دریا از همه جهت بدان احاطه دارد. و از طرف مغرب به کشور سعودی محدود است و مساحت آن هشت هزارمیل مربع و جمعیت آن به سال 1954 م . سی هزار تن بوده است . در این سرزمین واحه هائی است که درخت خرما در آنها خوب به عمل می آید و در کناره های دریا صید ماهی می شود. در سال 1949 م . در منطقه ٔ دخان به استخراج معادن نفت دست زدند. پایتخت این سرزمین دوحه است . (الموسوعة العربیة). قطر یک شیخ نشین خودمختار عربی است که شبه جزیره ٔ قطر را در خلیج فارس در بر میگیرد. مساحت آن بالغ بر هشتهزار میل مربع و جمعیت آن نزدیک به 40000 نفر است . منابع نفتی این سرزمین نیز در دست بهره برداری است . (کتاب سال 1341 هَ . ش . کیهان ص 301).


قطر. [ ق ُ ] (ع اِ) کرانه . (منتهی الارب ). ناحیه و جانب . ج ، اقطار. (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). || اَگَر (اَکَر) که از وی بخور سازند. (منتهی الارب ). العود الذی یتبخر به . (اقرب الموارد). گویند: وجدت ریح القطر. (اقرب الموارد). رجوع به قُطُر شود. || اقلیم . (اقرب الموارد): قطر شام و نحو آن ؛ اقلیمی است که در آن واقع است . (اقرب الموارد).
- قطر دائره ؛ خطی باشد مستقیم که بر مرکز دائره گذر کند و از دو جهت به محیط رسد و به ضرورت این قطر دایره را به دو نیم کند راست ، پس نیمی از دائره شکلی باشد که یک نیمه از محیط و قطر به وی محیط باشند. (جهان دانش ص 8).
- قطر ظل (اصطلاح ریاضی ) ؛ از خطوط مثلثاتی و برابر است با عکس کسینوس یا
جیب تمام یا نسبت OM بر روی OP و مقدار آن برابر است با طول OT درصورتی که زاویه ٔ کوچکتر از 90 درجه باشد یعنی برابر خطی است که مبداء آن نقطه ٔ O و منتهای آن محل برخورد این خط با محور ظل میباشد.
در تاریخ ریاضیات آمده است که در اواخر قرن دهم م . ابوالوفاءاز روی سایه ٔ میله ٔ افقی به تعریف ظل نائل شده و قطر ظل که معمولاً به کپرنیک نسبت داده شده است و هم چنین دستور بسط: (جیب مجموع و یا تفاضل دو زاویه ) نیز از اوست . ابوالوفای بوزجانی مذکور (940-998 م .) از بزرگترین ریاضیون و منجمین قدیم است و بسیاری از علمای این فن در مصنفات خود او را به بزرگی یاد نموده به اقوالش استناد کرده اند، چنانکه گفتیم ابوالوفا واضع ظل و قطر ظل و قطر ظل تمام و کاشف شکل ظلی است .
تبصره : درصورتی که زاویه بزرگتر از 90 درجه باشد، مقدار قطر ظل به صورت OT درمی آید.
قطر ظل یک قوس تابعی است متناوب که به دوره ٔ تناوب آن از روی جدول ذیل می توان پی برد.
بنابراین تابع قطر ظل به ازاء مقادیر
منفصل است ، یعنی مقدار معین و محدودی نمیتوان به قطر ظل نسبت داد.


قطر.[ ق ِ ] (ع اِ) مس ، یا مس گداخته ، یا نوعی از مس . || نوعی از چادر و جامه که آن را قطریة خوانند. || مال . گویند: بذرت قطر ابی ؛ یعنی خوردم مال پدر خود را. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).


فرهنگ عمید

۱. باران.
۲. آنچه بچکد.


۱. مس.
۲. مس گداخته.
۳. نوعی مس.
۴. نوعی برد یمانی.


۱. خطی که دو رٲس غیر مجاور یک چندضلعی را به هم وصل می‌کند.
۲. خطی که از وسط دایره می‌گذرد و آن را به دو نیم تقسیم می‌کند.
۳. کلفتی؛ ضخامت.
۴. جانب؛ کرانه.
۵. اقلیم؛ ناحیه.


۱. خطی که دو رٲس غیر مجاور یک چندضلعی را به هم وصل می کند.
۲. خطی که از وسط دایره می گذرد و آن را به دو نیم تقسیم می کند.
۳. کلفتی، ضخامت.
۴. جانب، کرانه.
۵. اقلیم، ناحیه.
۱. باران.
۲. آنچه بچکد.
۱. مس.
۲. مس گداخته.
۳. نوعی مس.
۴. نوعی برد یمانی.

دانشنامه عمومی

مختصات: ۲۵°۱۸′ شمالی ۵۱°۳۱′ شرقی / ۲۵٫۳۰۰°شمالی ۵۱٫۵۱۷°شرقی / 25.300; 51.517
۲۵٪ هندی
۱۷/۳٪ نپالی
۱۲/۱٪ قطری
۱۰/۷٪ بنگلادشی
۱۰٪ فیلیپینی
۵/۶٪ سریلانکایی
۴/۸٪ پاکستانی
۱/۳٪ ایرانی
۱۳/۲٪ دیگر
قَطَر با نام رسمی دولت قطر کشوری در جنوب غربی قاره آسیا در منطقه خاورمیانه و در شرق شبه جزیره عربستان، و در بخش جنوبی خلیج فارس واقع شده است. پایتخت آن، دوحه است. قطر مرز مشترک زمینی با عربستان سعودی، و مرز آبی با کشورهای ایران، کویت، عراق، عربستان، بحرین و امارات متحده عربی دارد.
قطر به صورت امارتی مطلقه و ارثی از میانه سده ۱۹ میلادی توسط خاندان آل ثانی فرمانروایی می شود. قبل از کشف نفت خام، قطر عمدتاً به خاطر شکار مروارید و تجارت دریایی شناخته می شد. این کشور تا سال ۱۹۷۱ تحت الحمایه بریتانیا بود. پس از استقلال در سال ۱۹۷۱ به سبب درآمدهای سرشار نفتی و گاز طبیعی، این کشور تبدیل به یکی از ثروتمندترین کشورهای منطقه شد. تمام موقعیت های حساس حکومتی در قطر توسط خاندان آل ثانی یا افراد نزدیک آنان اداره می شود. این کشور از سال ۱۹۹۲ روابط نظامی گسترده با ایالات متحده دارد.
قطر دارای ذخایر گسترده گاز طبیعی است. مجله فوربز قطر را ثروتمندترین کشور جهان معرفی کرده است. قطر بالاترین شاخص توسعه انسانی بین کشورهای جهان عرب را داراست. این کشور بالاترین درآمد سرانه را در جهان دارد.

دانشنامه آزاد فارسی

قَطَر
قَطَر
قَطَر
قَطَر
موقعیت. امیرنشین قطر در کرانۀ جنوبی خلیج فارس، در شبه جزیرۀ قطر، و در آسیای غربی جای دارد. به جز از سمتِ جنوب که با امارات متحدۀ عربی و عربستان سعودی هم مرز است، پیرامون آن را آب فراگرفته است. این کشور ۱۱,۴۳۷ کیلومتر مربع مساحت دارد و پایتخت آن شهر دوحه است.سیمای طبیعی. شبه جزیرۀ قطر، که کشوری با همین نام را شامل شده است، با درازای ۲۵۵ کیلومتر و پهنای متوسط ۷۰ کیلومتر، شنزاری هموار است با تپه ماهورهایی در غرب که ارتفاع آن ها از ۱۰۰ متر تجاوز نمی کند. جزیره های کوچکی در آب های ساحلی آن وجود دارد، که جزیرۀ هالول مهم ترین آن هاست و مخازن نفت و پایانه های صدور نفت قطر در همین جزیره قرار دارد. قطر به هشت استان تقسیم می شود و شهرهای مهم آن عبارت اند از دوحه، مدینةالشمال، قویریه، جمالیه، خور، ام سلال محمد، روضةالرشید، ریان، و وکْره. اقلیم آن گرم و شرجی است و فقط در زمستان بارندگی دارد. تابستان های این کشور بسیار گرم و مرطوب است و زمستان های آن شب های آرام و نسبتاً مطبوعی دارد. روییدنی های قطر منحصر به گیاهانی است که در مقابل خشکی و گرما و کم آبی مقاوم اند و کشتزارهای آن به باریکه هایی از ساحل دریا محدود می شود. موجوداتی از گونۀ خزندگان و حشرات و جانوران خاص بیابان های گرم و خشک، مانند موش صحرایی، مار، بزمجه و امثال آن، حیات وحش این کشور را تشکیل می دهند.
اقتصاد. منبع اصلی درآمد قطر را گاز طبیعی، نفت، و فرآورده های آن تشکیل می دهند؛ صنایع آن کاملاً به این ماده وابسته است و پالایش نفت و گاز، پتروشیمی، و کودهای شیمیایی از فرآورده های صنعتی این کشور است. به کارگیری فن آوری نوین، لوله کشی و انتقال آب شیرین از زیر دریا و تبدیل آب دریا به آب شیرین، و احداث شبکه های آبرسانی که در خدمت کشاورزی به کار گرفته شده و تا حد بسیاری میوه و سبزیجات مورد نیاز داخلی را تأمین می کند. سرمایه گذاری در صنعت شیلات، این رشته را نیز متحول کرده است و آیندۀ امیدبخشی را نوید می دهد. با وجود تلاش های فراوانی که در زمینه های گوناگون اقتصادی به عمل آمده است، هنوز بسیاری از نیازمندی های داخلی این کشور، از قبیل مواد غذایی، دارو، پوشاک، کفش، ماشین آلات، و مواد خام از خارج وارد می شود. شبکۀ راه های زمینی قطر کیفیت مطلوبی دارد و فرودگاه بین المللی دوحه و خطوط دریایی، ارتباط این سرزمین با دیگر نواحی جهان را برقرار می کند و خطوط هوایی آن نیز از بهترین خطوط هوایی جهان است.
حکومت و سیاست. نظام حاکم بر کشور قطر، امارت یا سلطنت مطلقه است. پارلمان یا مجلس قانون گذاری ندارد و شورای مشورتی قطر، که برطبق قانون اساسی ۱۹۷۰ از ۳۵ عضو انتصابی تشکیل می شود، تاکنون مسکوت مانده است و در صورت لزوم شورای وزیران مسئولیت شورای مزبور را عهده دار خواهد بود.
مردم و تاریخ. جمعیت قطر ۱,۶۹۶,۵۶۳ نفر است (۲۰۱۰) و تراکم نسبی آن به۱۴۸.۳ نفر در کیلومتر مربع می رسد. رشد سالانۀ جمعیت این کشور۵.۳ درصد است. ۴۰ درصد از جمعیت عرب، و ۳۶ درصد هندی و پاکستانی اند. حدود ۹۵ درصد از مردم آنان مسلمان و ۹۲ درصدشان شهرنشین اند. زبان رسمی آنان عربی است. میانگین امید به زندگی در قطر حدود ۷۰ سال است و حدود ۸۰ درصد از بزرگسالان آن باسوادند. قطر به سبب قرار داشتن در مسیر راه هند به بین النهرین از روزگار قدیم مورد توجه بوده است. اسلام در قرن ۷م به این سرزمین راه یافت. این کشور درحالی که از استقلال داخلی برخوردار بود، طی چند قرن تا جنگ جهانی اول، در تصرف امپراتوری عثمانی قرار داشت. ترک های عثمانی در ۱۹۱۵ از قطر بیرون رفتند، و انگلیسی ها در ۱۹۱۶ جانشین آنان شدند و آن جا را نیز مانند بحرین، تحت الحمایۀ خود قرار دادند. کشف نفت در این کشور در ۱۹۳۰ موجب افزایش اهمیت سیاسی و اقتصادی آن شد و از ۱۹۴۹ از لحاظ اجتماعی و اقتصادی روبه تحول نهاد. این کشور در ۳ سپتامبر ۱۹۷۱ به استقلال رسید و نظام سلطنت را برای ادارۀ کشور انتخاب کرد.

قطر (موسیقی). قُطر (موسیقی)(bore)
در موسیقی، قطر داخلی لولۀ یک ساز بادی برنجی یا چوبی. اندازۀ این قطر، تأثیر تعیین کننده ای در ویژگی طنین صدای ساز دارد.

نقل قول ها

قَطَر با نام رسمی دولت قطر، کشوری مستقل در جنوب غرب آسیا که دربرگیرندهٔ شبه جزیرهٔ قطر در ساحل شمال شرقی شبه جزیرهٔ عربستان است.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] امیرنشین قطر شبه جزیره ای یکی از شیخ نشین های حاشیه جنوبی خلیج فارس و از کشورهای اسلامی می باشد.
امیرنشین قطر شبه جزیره ای است که از سمت جنوب به خاک اصلی شبه جزیره عربستان متصل بوده و از سمت شمال در داخل خلیج فارس پیش روی کرده است. مساحت این کشور معادل کیلومتر مربع و جمعیت آن حدود نهصد هزار نفر است. پایتخت آن شهر دوحه و واحد پول ریال قطری است.قطر به سبب جمعیت و وسعت کم از عمق استراتژیک برخوردار نیست اما به دلایلی چون برخورداری از ذخایر قابل توجه گاز، قرار گرفتن در قلب منطه خلیج فارس و امکان دسترسی آسان به دو طرف خلیج فارس، همسایگی با عربستان و نزدیکی با ایران و به دلیل قرار گرفتن در مرکز خلیج فارس که این کشور را به مکان مناسبی جهت استقرار نیروهای نظامی خارجی و نیروهای نظامی مشترک شورای همکاری خلیج فارس تبدیل کرده است، از اهمیت استراتژیک برخوردار است.
رژیم سیاسی
در حال حاضر خاندان «آل ثانی» بر این کشور حکمرانی می کنند و پیش از آنان خاندان «آل خلیفه» حکمرانان قطر بودند. قطر در سال به قلمرو امپراتوری عثمانی ضمیمه شد اما در سال میلادی که خاندان آل ثانی در این سرزمین روی کار آمدند، انگلیسی ها بر این سرزمین تسلط یافتند. خاندان آل ثانی در سال قراردادی را با انگلیسی ها امضاء کردند که این سرزمین را کاملا در سلطه انگلیسی ها قرار داد. با تصمیم انگلستان در سال مبنی بر خارج کردن نیروهای خود از خلیج فارس و شرق کانال سوئز، قطر خواستار اتحاد با بحرین و امارات عربی متحده شد. اما این مذاکرات به جایی نرسید و سرانجام قطر در سال اعلام استقلال کرد.رژیم سیاسی این کشور سنتی و موروثی است و امیر با تصمیم و اجماع بزرگان خاندان سلطنتی انتخاب می شود. امیر، رئیس کشور و حکومت است و بر تمامی قوا ریاست و نظارت دارد. از سوی دیگر، شورای مشورتی (مجلس) بر هیات وزیران نظارت می کند و هیات وزیران در برابر امیر مسئول و پاسخگو است. امیر بر ساختار قضایی کشور نیز نظارت کامل دارد. انتخاب نخست وزیر، عزل و نصب تمامی عضو شورای مشورتی و اعضای هیات وزیران، عزل و نصب فرماندهان عالی نظامی و مقامات عالی قضایی، صدور فرمان ها و امضاء تمام معاهدات نیز به عهده امیر است. بدین ترتیب به نظر می رسد ساختار حکومتی قطر بر پایه ی اختلاط قوا استوار باشد.تا پیش از روی کار آمدن امیر فعلی در سال، در قطر انتخابات عمومی وجود نداشت و تشکیل احزاب سیاسی و اتحادیه های کارگری نیز ممنوع بود. بدین ترتیب در کنار اختلاط قوا می توان از نوعی دیکتاتوری قبیلگی و سنتی نیز نام برد. اگر چه با روی کار آمدن امیر فعلی «شیخ حمد بن خلیفه آل ثانی» فارغ التحصیل دانشکده نظامی انگلستان که با کودتای آرام، پدرش را بر کنار کرده و خود به قدرت رسیده است، برخی اقدامات محدود برای ایجاد اصلاحات ساختاری در قطر انجام گرفته است. به عنوان مثال می توان از تدوین قانون اساسی جدید نام برد که در آن برگزاری انتخابات شورای مرکزی شهرداری ها، دادن حق رای به زنان، ایجاد شورای مشورتی (مجلس) انتصابی توسط امیر و کاهش سانسور در رسانه ها تاکید شده است.
سیاست و روابط خارجی
قطر همانند سایر شیخ نشین های خلیج فارس که پس از استقلال تحت سلطه انگلستان بودند، پس از استقلال نیز روابط خود را کماکان حفظ کرد. روابط نزدیکی با قدرت های بزرگ به ویژه آمریکا دارد. خصوصا پس از حمله عراق به کویت قطر به آمریکا بسیار نزدیک شد تا جایی که با امضاء موافقت نامه ی همکاری دفاعی میان دو کشور، آمریکا امکان دسترسی به پایگاه های نظامی قطر را پیدا کرد. در این توافق نامه هم چنین موضوع استقرار نیروهای نظامی آمریکا و اجرای مانورهای مشترک نظامی مطرح شده است. سرانجام پس از حمله آمریکا به عراق در سال و درخواست عربستان از آمریکا برای خارج کردن نیروها و پایگاه های نظامی اش از خاک این کشور، قطر به مرکز اصلی فرماندهی و استقرار نیروهای نظامی آمریکا در منطقه تبدیل شد.قطر با عربستان دارای اختلافات مرزی شدید هستند و قطر همواره نگران رفتارهای خصمانه عربستان نسبت به تمامیت ارضی خویش است. در جدیدترین مورد، عربستان در سال منطقه وسیعی را در جنوب شرقی قطر به تصرف خود در آورده است و بدین ترتیب ضمن دست یابی به سواحل خلیج فارس در شرق قطر، موفق شده است ارتباط زمینی قطر را با امارات عربی متحده قطع و این کشور را در محاصره خود آورد.
روابط سیاسی ایران و قطر
...

[ویکی شیعه] قطر کشوری عربی در ساحل غربی خلیج فارس که اسلام، دین رسمی آن است و بیش از ۹۵ درصد مردم آن مسلمان اند. شیعیان قریب ۲۰ درصد جمعیت قطر را تشکیل می دهند. شیعیان کوشیده اند همیشه فعال باشند و حضورشان را به ویژه در عرصه اقتصادی نشان دهند. شیعیان کشور قطر عمدتا بحارنه هستند که اغلب از کشور بحرین و منطقه احساء عربستان سعودی وارد قطر شده اند. سایر شیعیان این کشور ایرانی هستند.
کشور قطر با وسعتی قریب ۴۳۷ کیلومتر مربع، طولی برابر ۱۶۰ کیلومتر و عرضی بین ۵۵ تا ۹۰ کیلومتر، یکی از کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس است که به دلیل موقعیت جغرافیایی، اهمیت ژئوپلیتیکی خاصی دارد. بخشی از ساحل غربی و مرز جنوبی این کشور به سواحل عربستان سعودی و بحرین متصل بوده و شرق آن نیز در کنار ساحل و مرز امارات متحده عربی و عمان قرار گرفته است.
موقعیت جغرافیایی این کشور و قرار گرفتن آن در قلب منطقه خلیج فارس و همسایگی با کشورهای مهم منطقه و از سوی دیگر، کشف نفت و برخورداری از منابع عظیم گاز، به لحاظ سیاسی و اقتصادی، برای قطر موقعیت ویژۀ استراتژیکی آفریده است. گرچه کمی وسعت و جمعیت تا حدی از عمق استراتژیک آن کاسته است، ولی در هر حال، اهمیت منابع طبیعی، به ویژه منابع سرشار گاز طبیعی، این نقصان را تا حدی جبران می کند، به گونه ای که قطر پس از روسیه و ایران، بزرگ ترین ذخایر گاز طبیعی جهان رادر اختیار دارد.

[ویکی اهل البیت] شبه جزیره قطر در ساحل جنوب خلیج فارس قرار گرفته و از جنوب با عربستان و ابوظبی هم مرز است. نزدیکترین همسایه دریائی قطر، بحرین است. قطر 11437 کیلومترمربع وسعت دارد. سرزمین همواری است که تنها نقطه ارتفاعی آن با 1050 متر از سطح دریا، جبل الخلیل نام دارد.
آب و هوای قطر گرم و مرطوب و ریزش باران آن اندک و منحصر به فصل زمستان است. از بادهای آن می توان باد مرطوب شمال و باد گرمی را نام برد که از جنوب به سوی آن وزیده و ریگهای عربستان را با خود می آورد. قطر مدتها تحت تصرف ایران بود در اواسط نیمه دوم قرن نوزدهم به اشغال دولت عثمانی درآمد. در سال 1916م پیمانی بین قطر و بریتانیا منعقد شد که به موجب مفاد آن این کشور تحت الحمایه انگلستان گردید.
گرچه قانون اساسی قطر در سال 1970م به تصویب رسید ولی در اول سپتامبر 1970 (1350) مستقل شد. در قرن هیجدهم میلادی گروهی از قبیله بنی عتوب که در ناحیه احساء عربستان ساکن بودند به سوی قطر آمدند که خاندان آل ثانی که اکنون حکومت قطر را در دست دارند از احفاد این قبیله اند.
قطر با کشورهای عربی و غربی روابط خوبی دارد و با مصر، سوریه، اردن، سودان و عربستان روابط خود را گشترش داده است. در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، قطر به عراق کمکهای زیادی نمود.
قطر 470000 نفر سکنه دارد که 90% آنان در کانونهای شهری هستند. به دلیل مهاجرت های زیاد، رشد جمعیت 8% است. تراکم نسبی 1/41 نفر در کیلومترمربع می باشد. 85% سکنه قطر در دوحه یعنی پایتخت و بقیه غالباً در کانونهای نفت خیز ساکنند. بزرگترین اقلیت آن، ایرانیان هستند که به 45000 نفر بالغ می گردند. 56% مردم قطر از نژاد عرب و بقیه پاکستانی، ایرانی و هندی هستند زبان و خط رسمی عربی است ولی زبان اردو و فارسی رواج دارد. 98% مردم قطر مسلمان می باشند.
نفت در قطر در سال 1930م کشف شد ولی صدور آن بدلیل وقوع جنگ جهانی تا 1949 به تعویق افتاد . ذخیره نفت قطر 4 میلیارد بشکه و تولید روزانه آن نیم میلیون بشکه می باشد. درآمد حاصله از نفت و گاز بیش از 90% تولید ناخالص داخلی این کشور را تشکیل می دهد. اخیرا ذخائر جدید نفت در سواحل قطر شناسایی شده است.
قطر ضمن تاسیس صنایع کوچک مثل صنایع غذایی ساختمانی، چرم سازی مبلمان و پلاستیک سازی به احداث صنایع پتروشیمی و فولاد اقدام نموده است. بخشی از درآمد قطر صرف رفاه اجتماعی مسکن ، تصفیه و تامین آب و برق می شود مقداری هم در ممالک غربی سرمایه گذاری کرده است. صادرات دوباره کالاهای وارداتی از منابع درآمد قطر می باشد. کشاورزی آن رونقی ندارد و صید میگو و مروارید در قطر انجام می شود. واحد پول آن ریال قطر و برابر 100 درهم است.

[ویکی الکتاب] معنی قِطْرِ: مس و یا روی مذاب (افراغ قطر در عبارت "أُفْرِغْ عَلَیْهِ قِطْراً "به معنای ریختن آن به سوراخ و فاصلهها و شکافها است)
معنی قَتَرٌ: دود و یا غبار سیاه رنگ - سیاهی و تاریکی
تکرار در قرآن: ۵(بار)
(بضم قاف) کنار و طرف. جمع آن اقطار است . اگر توانستید از اطراف آسمانها نفوذ کنید، نفوذ کنید ایضاً آیه 14 ،احزاب مفرد آن در قرآن نیامده است .
(به کسر قاف) مس مذاب در قاموس و مفردات و اقرب آمده: . چون آن را گداخت گفت مس گداخته بیاورید تا بر آن بریزیم طبرسی از ابوعبیده آهن مذاب نقل کرده و گوید علت تسمیه قلع مذاب و آهن مذاب به قطر تقاطر آنهاست به هنگام مذاب شدن و آن را در آیه، آهن یا روی یا مس مذاب گفته است.

جدول کلمات

دوحه

پیشنهاد کاربران

در ریاضی: نیمساز ( گردی )

در ریاضی برای چند ضلعی ها : بُرش کُنجانه، کنجانه، کنج برش
قطر دایره: نیمساز گردی


کلمات دیگر: