کلمه جو
صفحه اصلی

تخطئه


مترادف تخطئه : خطاگیری، نادرست شماری، خطا شمردن، نادرست شمردن

برابر پارسی : هرزوارش

فارسی به انگلیسی

charging with a fault

مترادف و متضاد

proscription (اسم)
ترک، تبعید، محرومیت، محکومیت، تخطئه

۱. خطاگیری، نادرستشماری
۲. خطا شمردن، نادرستشمردن


فرهنگ فارسی

( مصدر ) خطا کار خواندن نادرست شمردن خطا بر کسی گرفتن .

خطابرکسی گرفتن، به خطانسبت دادن، خطاگرفتن کسی
اخظائ سطبر و درشت گردانیدن .

فرهنگ معین

(تَ طِ ئِ ) [ ع . ] (مص م . ) خطاکار خواندن . کسی را به خطا نسبت دادن .

لغت نامه دهخدا

( تخطئة ) تخطئة. [ ت َ طِ ءَ ] ( ع مص ) به خطا منسوب کردن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( زوزنی ) ( اقرب الموارد ) ( المنجد ). خطا گرفتن در کار کسی. ( غیاث اللغات از کنز ). گفتن کسی را که تو خطا کردی. ( منتهی الارب ). تخطی ٔ. ( ناظم الاطباء ). خطا گرفتن در کار کسی و نسبت خطا به کسی دادن. ( ناظم الاطباء ). || بدی از کسی دور کردن. یقال : خُطّی َٔ عنه ُ السوء. ( منتهی الارب ).

تخطئة. [ ت َ طِ ءَ ] (ع مص ) به خطا منسوب کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ) (اقرب الموارد) (المنجد). خطا گرفتن در کار کسی . (غیاث اللغات از کنز). گفتن کسی را که تو خطا کردی . (منتهی الارب ). تخطی ٔ. (ناظم الاطباء). خطا گرفتن در کار کسی و نسبت خطا به کسی دادن . (ناظم الاطباء). || بدی از کسی دور کردن . یقال : خُطّی َٔ عنه ُ السوء. (منتهی الارب ).


( تخطیة ) تخطیة. [ ت َ ی َ ] ( ع مص ) دور کرده شدن بدی از کسی. ( ناظم الاطباء ). رجوع به تخطئة شود.

تخطیة. [ ت َ ی َ ] (ع مص ) دور کرده شدن بدی از کسی . (ناظم الاطباء). رجوع به تخطئة شود.


فرهنگ عمید

خطا بر کسی گرفتن، به خطا نسبت دادن، خطا گرفتن از کار کسی.

دانشنامه عمومی

[ت َ طِ/طَ ءَ / ءِ] (مص، عربی) خطاگرفتن در کار از کسی. نسبت خطا به کسی دادن. بدگویی کردن از کسی. کسی را به بدی منسوب کردن.


خطایی را به کسی نسبت دادن


تخطئه در اصطلاح علم اصول فقه به معنای نسبت دادن نظر خطا به مجتهد است. این نظریه مورد قبول علمای امامیه است.
تخطئه در لغت به معنای اسناد خطا به کسی است. در اصلاح علم اصول فقه به معنای امکان احتمال خطا در رای مجتهد در دسترسی به حکم واقعی است. بر اساس این دیدگاه در علم اصول فقه، شارع مقدس برای همهٔ مکلفین عالم و جاهل، احکامی در عالم واقع وضع کرده است که علم و جهل خللی در ثبوت این احکام ندارد.
یحث از تخطئه در مقابل قول به تصویب مطرح می شود. پیروان امامیه و شیعه قائل به تخظئه هستند و آن را در احکام شرعی روا می دانند ولی پیروان اشعری و اهل سنت طرفدار تصویب هستند. نظریه تخطئه و تصویب تا زمان شیخ طوسی از اهمیت خاصی برخودار بوده است و بیشتر محققان شیعی در کتب اصول فقه بدان می پرداخته اند ولی در از زمان شیخ طوسی یعنی قرن پنجم هجری به بعد، این مطلب کمتر مورد توجه قرار گرفته است. گفته می شود که این اصطلاح ایتدا در میان متکلمان امامیه، معتزلی و اشعری در کتب کلامی مطرح شده است و یعد از آن در بحث اجتهاد مورد توجه اصولیان شیعه قرار گرفته است.
اهل تخطئه قائل به تبعیت حکم واقعی از رای مجتهد نیستند و بر این باور اند که رای مجتهد ممکن است اصابت به امر واقع بکند و نکند. از طرف دیگر فقهای امامیه بر این باورند که با فرض یگانه بودن حکم الهی، در میان اقوال فقهاء تنها یک رای است که به واقع اصابت می کند. در مقابل نظریه تصویب بیان می کند که آرای مجتهدان گوناگون در عین این که با هم اختلاف دارند درست است.

فرهنگ فارسی ساره

هرزوارش


دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] ــ تخطه به معنی این است که برای همه مکلفین چه جاهل و چه عالم احکام واقعی جعل شده باشد. ــ تخطئه یعنی احتمال عدم مطابقت نظر مجتهد با حکم واقعی است.
ــ تخطئه، مقابل تصویب بوده و در لغت ، به معنای نسبت دادن خطا به کسی، و در اصطلاح ، به معنای احتمال خطای مجتهد در دست یابی به حکم واقعی عدم اصابت به حکم واقعی می باشد. ــ اصطلاحا تخطئه عبارت است از دیدگاهی که معتقد است از سوی شارع برای همه مکلفین- اعم از عالم و جاهل- احکام واقعی جعل شده است و علم و جهل افراد نقشی در ثبوت تکلیف یا عدم آن ندارد.
توضیح
علمای امامیه معتقد به تخطئه بوده و بر این باورند که خداوند متعال برای هر واقعه ای یک حکم واقعی دارد که در لوح محفوظ در حق همگان - چه عالم ، چه جاهل ، چه مسلمان و چه کافر - ثابت است و همه ما به همان واقع مکلف ایم و امارات نیز طریق به واقع هستند، اما استنباط مجتهد گاهی مطابق آن حکم واقعی بوده و او «مصیب» است، که در این صورت، حکم واقعی در حق مجتهد و مقلدان وی منجّز می باشد، و گاهی هم رای مجتهد برخلاف واقع بوده و او «مخطیء» می باشد، که در این صورت او و مقلدانش معذورند.شعار علمای شیعه که تخطئه را پذیرفته اند این است: «للمصیب اجران و للمخطیء اجر واحد»؛ یعنی مجتهدی که در اجتهاد خود به حکم واقعی دست می یابد دو پاداش دارد، اما مجتهدی که با وجود به کارگیری تمام سعی خود، به حکم واقعی نمی رسد، فقط یک پاداش دارد.
نکته
علمای شیعی و سنی در عقلیات در غیر احکام شرعی ، موضوعات خارجی و احکام عقلی غیر مربوط به حکم شرعی به اتفاق، به تخطئه اعتقاد دارند؛ یعنی برآن ند که ممکن است حکم مجتهد نسبت به آنها مطابق واقع و یا مخالف آن باشد.
نقش امارات و اصول
...

پیشنهاد کاربران

تخطئه:
هرگاه شخصی در مقام بیان در خصوص امر یا اموری نظری شخصی ابراز داشته یا فعل یا ترک فعلی انجام دهد که مظهر تجلی آن عقیده و
نظر باشد وآنگاه شخص یا اشخاصی بر وی خرده گرفته نظر و عقیده ی او را خطا شمارند و فعل یا ترک فعلش را نادرست بدانند به گونه ای که به زعم آنان نظر یا فعل مرتکب به خطا و اشتباه رفته باشد، حدوث حالت
مذکور را تخطئه گویند. به دیگر سخن آنان وی را تخطئه کرده اند.



کلمات دیگر: