رکن الدین حسن بن محمد خورشاه واپسین فرمانروای اسماعیلی در ایران است. رکن الدین خورشاه در سال ۶۵۳ (قمری) با قتل پدرش علاءالدین محمد به فرمانروایی در الموت رسید.
با مرگ جلال الدین منگوبرتی آخرین فرمانروای خوارزمشاهیان که خود با الموت وارد جنگ و منازعات سیاسی نیز شده بود، نزاریان ایران به طور مستقیم با مغولان مواجه شدند. تلاش های امام علاءالدین محمد به همراه خلیفهٔ عباسی برای ایجاد یک اتحاد با پادشاهان فرانسه و انگلیس در مقابل مغولان بی اثر ماند؛ تمام کوشش نزاریان برای برقراری یک پیمان مسالمت آمیز با مغولان نیز نتیجه ای در برنداشت.
در هر صورت وقتی که خان بزرگ منگوقاآن، تصمیم گرفت که استیلای مغولان بر غرب آسیا را تکمیل کند اولویت را به ویرانی حکومت نزاری در ایران داد و این مأموریت رابه برادرش هولاکو واگذار نمود.
یک سال بعد از فرمانروایی خورشاه، در پی یورش مغولان در سلخ شوال یا اول ذیقعدهٔ ۶۵۴ قمری (آذر ۶۳۵ خورشیدی) به توصیهٔ خواجه نصیر طوسی تسلیم هلاکو خان مغول شد و از میمون دژ پایین آمد. او سپس عاشق یکی از دختران مغول شد و با اجازهٔ هلاکو با او ازدواج کرد؛ و سپس از هلاکو خواست تا به او اجازه دهد به قراقرم و نزد منکوقاآن مغول برود؛ و با عده ای همراه به سوی مغولستان رهسپار شد اما چون منکوقاآن علاقه ای به دیدار او نداشت دستور داد او و همراهانش را در نزدیکی جیحون بکشند و چنین نیز شد (در سال ۶۵۵ (قمری)).
با مرگ جلال الدین منگوبرتی آخرین فرمانروای خوارزمشاهیان که خود با الموت وارد جنگ و منازعات سیاسی نیز شده بود، نزاریان ایران به طور مستقیم با مغولان مواجه شدند. تلاش های امام علاءالدین محمد به همراه خلیفهٔ عباسی برای ایجاد یک اتحاد با پادشاهان فرانسه و انگلیس در مقابل مغولان بی اثر ماند؛ تمام کوشش نزاریان برای برقراری یک پیمان مسالمت آمیز با مغولان نیز نتیجه ای در برنداشت.
در هر صورت وقتی که خان بزرگ منگوقاآن، تصمیم گرفت که استیلای مغولان بر غرب آسیا را تکمیل کند اولویت را به ویرانی حکومت نزاری در ایران داد و این مأموریت رابه برادرش هولاکو واگذار نمود.
یک سال بعد از فرمانروایی خورشاه، در پی یورش مغولان در سلخ شوال یا اول ذیقعدهٔ ۶۵۴ قمری (آذر ۶۳۵ خورشیدی) به توصیهٔ خواجه نصیر طوسی تسلیم هلاکو خان مغول شد و از میمون دژ پایین آمد. او سپس عاشق یکی از دختران مغول شد و با اجازهٔ هلاکو با او ازدواج کرد؛ و سپس از هلاکو خواست تا به او اجازه دهد به قراقرم و نزد منکوقاآن مغول برود؛ و با عده ای همراه به سوی مغولستان رهسپار شد اما چون منکوقاآن علاقه ای به دیدار او نداشت دستور داد او و همراهانش را در نزدیکی جیحون بکشند و چنین نیز شد (در سال ۶۵۵ (قمری)).
wiki: رکن الدین خورشاه