کلمه جو
صفحه اصلی

بلایا


مترادف بلایا : مصایب، بلاها، مصیبت ها، رنج ها، گرفتاری ها

مترادف و متضاد


فرهنگ فارسی

جمع بلیه
( اسم ) جمع بلیه

لغت نامه دهخدا

بلایا. [ ب َ ] ( ع اِ ) ج ِ بَلیَّة. ( دهار ) ( ناظم الاطباء ). بلاها. بلواها: باب ماجری فی باب الخطبة و ظهر من الفساد و البلایالأجلها. ( تاریخ بیهقی ص 685 ). و رجوع به بلیة شود.

فرهنگ عمید

= بلیه

بلیه#NAME?


دانشنامه آزاد فارسی

بِلایا (Belaya)
رود قابل کشتی رانی به طول ۱,۴۳۰ کیلومتر در فدراسیون روسیه. از کوه های اورال سرچشمه می گیرد و عمدتاً در باشقیرستان جریان دارد و نزدیک نابرژنیه چلنی به رود کاما می پیوندد. بندر مهم آن اوفا است.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] هدف از خلقت، کرامت و بخشش و عطا کردن به مخلوقات است؛ این هدف با وجود شرور و بلایا منافاتی ندارد. خدا اولیاء خود را در بلا قرار داده است؛ چون بر اثر برخورد با بلاهاست که انسان رشد نموده و به تکامل اخلاقی خود دست می یابد، و در نتیجه خداوند متعال ثواب و پاداش فراوان اخروی به او می دهد.
همان طور که واژه شناسان گفتند بلا به معنای اختبار و امتحان است: «بَلَوْتُ الرجلَ بَلْواً و بَلاءً و ابْتَلَیْته: اخْتَبَرْته، و بَلاهُ یَبْلُوه بَلْواً اذا جَرَّبَه و اخْتَبَره» بنابراین همیشه امتحان به معنای دچار شدن شخص به مصیبت نیست.
امتحان انسان ها
دنیا محل امتحان است («آن کس که مرگ و حیات را آفرید تا شما را بیازماید که کدام یک از شما بهتر عمل می کنید.») و کسی از انسان ها نیست که امتحان نشود. نهایت این که شدت و ضعف دارد و براساس ظرفیت ها و درجاتی که افراد از جهت کمال دارند، امتحان می شوند؛ مانند کسانی که مراحل دبستان، راهنمایی، دبیرستان، پیش دانشگاهی و دانشگاه را طی می کنند. طبیعی است که هر کسی از امتحان مرحله خودش برخوردار باشد؛ یعنی نه دانشگاهی امتحان دبستانی را داشته باشد و نه دبستانی امتحان دانشگاهی را.یکی از موارد امتحان، ابتلا به مشکلات و مصیبت هاست و این مختصّ به مؤمنان نیست؛ گرچه به دلیل طی مدارج بالای کمال به وسیله آنان شاید امتحاناتشان سخت تر باشد، (وَ قَالَ النَّبِیُّ (صلی الله علیه و آله وسلم): زمانی که خداوند بنده ای را دوست بدارد، او را به سختی ها مبتلا می کند. اگر شکیبایی نمود، او را برمی گزیند، اگر خشنود شد، برای خود معین می نماید.) اما این بدان معنا نیست که دیگران به بلایا و مشکلات مبتلا نمی شوند؛ بلکه چه بسا انسان های گناهکار نیز به بلایایی مبتلا شوند؛ یعنی بسیاری از گناهان است که انجام دهنده آن در همین دنیا به کیفرش می رسد:عَنْ اَبِی جَعْفَرٍ (علیه السلام) قَالَ: «فِی کِتَابِ عَلِیٍّ (علیه السلام) ثَلَاثُ خِصَالٍ لَا یَمُوتُ صَاحِبُهُنَّ اَبَداً حَتَّی یَرَی وَبَالَهُنَّ الْبَغْیُ وَ قَطِیعَةُ الرَّحِمِ وَ الْیَمِینُ الْکَاذِبَة ...»
فلسفه آفرینش جهان
فلسفه آفرینش جهان و انسان نفعی است که به خود مخلوقات می رسد و لطف و کرم خداوند نسبت به تمام موجودات و حتی جمادات سبب و علت آفرینش آنان بوده است و به فرموده امام صادق (علیه السّلام) به جز کرامت خداوند، علت دیگری برای به وجود آمدن جهان نیست.وجود شرور در عالم لازمه طبیعت مادی آن است یکی از خواص عالم ماده، وجود تضاد و تزاحم است، پس راهی برای دفع این شرور وجود ندارد، مگر این که از ایجاد این عالم صرف نظر شود، در این صورت نیز موجودات عالم که غالب بر شرور هستند نیز منع می گردند که این با حکمت خداوند متعال سازگار نیست. در همان شرور نیز قصد اولیه، جنبه خیر آن است نه جنبه شرّبودن آن؛ مثلاً آفتاب که قصد اولیه، پرتو افکنی و نور افشانی اوست خیر است ولی در مقابل همین آفتاب تابان هم اگر شخص سر برهنه ای به مدت طولانی بایستد سردرد می گیرد که این شر است و مثل آتش که قصد اولیه آن، گرمادهی و نجات انسان از سرما است خیر است اما در همین آتش نیز اگر انسان عالم و متقی بیفتد می سوزد که این شر است، از این رو آنچه که قصد اولی است جنبه خیربودن آن است که بر جنبه ثانونی و شرّبودن آن غلبه دارد.
فواید شرور
...

پیشنهاد کاربران

زلازل. [ زَ زِ ] ( ع اِ ) بلاها. سختی ها. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ) . || ج ِ زلزله. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) :
بلرزند از نهیب او نهنگان
بلرزد کوه سنگین از زلازل.
منوچهری.
از شکل بروج و از منازل
افتاده سپهر در زلازل.
نظامی.

woes


کلمات دیگر: