کلمه جو
صفحه اصلی

ابوهریره

فرهنگ فارسی

عبد الرحمن بن صخر ازدی ( یادوسی ) از عشیره سلیم بن فهم صحابی ( ف . مدینه ۵۹ ۵۸ ۵۷ ه . ق . ) و او در غزوه خیبر مسلمانی پذیرفت و در آن غزوه حضور یافت و چون گربه بسیار دوست داشت و روزی رسول اکرم ص او را با بچه گربهای در دامن دید بدین کینت افتخار داد . وی بسیار تهیدست بود و به هیچ کسب و شغل نمی پرداخت و دایم ملازمت رسول اکرم ص میکرد و چون حافظه قوی داشت احادیث بسیار از وی روایت شده و بقول بخاری ۸٠٠ تن از صحابه و تابعین از وی نقل حدیث کنند . در خلافت عمر ولایت بحرین داشت و بروزگار عثمان قضائ مکه بدو محول شد و بزمان معاویه چندی حکومت مدینه رسول میراند. یا انبان ابوهریره. مشهور است که ابوهریره انبانی داشت که در آن غالبا نان خشک که تنها غذایش بود می نهاد و هیچگاه آنرا از خود دور نمی کرد .
از عشیره سلیم ابن فهم صحابیست

لغت نامه دهخدا

( ابوهریرة ) ابوهریرة. [اَ هَُ رَ رَ ] ( اِخ ) ابراهیم بن حرب عسکری سمسار.

ابوهریرة. [ اَ هَُ رَ رَ ] ( اِخ ) الدوسی. رجوع به ابوهریرة عبدالرحمن بن صخر ازدی شود.

ابوهریرة. [ اَ هَُرَ رَ ] ( اِخ ) عبدالرحمن بن صخر ازدی یا الدوسی. از عشیره سلیم بن فهم. صحابی است. و او به سال غزوه خیبر مسلمانی پذیرفت و در آن غزوه حضور یافت. نام او بجاهلیت عبدقیس یا عبدشمس یا عبد غنم یا عبداﷲبن عامربن عبدشمس یا عبد نهم بن عتبةبن عامربن حرب و یا عمیربن عامربن عبدذی الشری بن طریف بن کنانه و یا عبداﷲبن عامربن عبدالنشر بود و او چون گربه زیاده دوست داشتی و روزی رسول اکرم صلوات اﷲ علیه او را با بچه گربه ای در دامن بدید این کنیت بدو داد. و او همیشه بدین کنیت افتخار می کرد و گویند علت اختلاف در نام او شهرت بسیاری است که او بدین کنیت داشت بدانگونه که در مدت عمر نام او متروک و فراموش شد. و باز آرند که او فقیرترین اصحاب رسول بود و بهیچ کسب و شغل نمی پرداخت و دائم ملازمت خدمت رسول صلوات اﷲ علیه میکرد و چون حافظه او نیز بکمال بود این همه احادیث از وی روایت شده است. و بخاری گوید هشتصد تن از صحابه و تابعین از وی نقل حدیث کنند. در خلافت عمر ولایت بحرین داشت و به روزگار عثمان قضاء مکه مکرمه بدو محول شد و بزمان معاویه چندی حکومت مدینه رسول میراند و صاحب روضةالأحباب گوید: ابوهریره به أمر عمر به سال بیستم هجرت بغزوه روم شد و بروایتی اول کس است از مسلمانان که بغزای روم رفته است و میرخواند در حبیب السیر آرد که بروز قتل عثمان که خانه عثمان و همسایگان او را غارت کردند خانه ابوهریره نیز که قرب جوار عثمان داشت به یغما رفت. وفات او بمدینه به سال 57 یا 59 هَ. ق. به هفتاد و هشت سالگی بود. و صاحب مجمل التواریخ والقصص وفات او را در سنه ثمان و خمسین ( 58 ) آورده درخلافت معاویه و گوید گور او بشام است. و محدثین شیعه بر روایات او اعتماد نکنند چه او در غزوه خیبر درک صحبت رسول ( ص ) کرد و بیش از چهار سال مصاحبت رسول نداشت و از مقربان و نزدیکان نیز نبود معهذا نزدیک پانصد و سه هزار حدیث روایت کرده است لکن اهل سنت و جماعت بمفاد حدیث اصحابی کالنجوم بایهم اقتدیتم اهتدیتم زبان از طعن او کشیده دارند لکن منقولات ذیل نشان میدهد که این مرد در حیات خویش نیز متهم بوده است چنانکه نوبتی او حدیثی روایت کرد و مروان گفت ما را رهاکن گوئی اگر تو و ابوسعید خدری احادیث رسول بیاد نمی سپردند اخبار آن حضرت انقطاع می یافت تو در فتح خیبرایمان آوردی و بسیار کس از تو پیشتر مسلمانی گرفته اند و بیشتر بصحبت رسول فائز بوده اند. و در الکنی دولابی آمده است : حدثنا المقبری عن ابی هریرة قال انی کنت لاسئل الرجل من اصحاب رسول اﷲ ( ص ) عن الاَّیات من القرآن انا اعلم بها منه. ما اسأله الاّ لیطعمنی شیئاً و کنت اذا سئلت جعفربن ابی طالب لم یجبنی حتی یذهب بی الی منزله فیقول یا اسماء اطعمینا فاذا اطعمتنا اجابنی و باز از ابی رزین روایت آرند که : سمعت اباهریرة یقول فی هذا المسجد: یزعمون انی اکذب علی رسول اﷲ ( ص ) واﷲ ما ابالی علی ظهر خمار مسحت او علی خفی. در تاج العروس آمده : قیل لأبی هریرة أنت سمعت هذا من رسول اﷲ صلی اﷲ علیه و سلم فقال و ما کان طهوی . و هم دولابی آرد: قال ابوالزعیزعة کاتب مروان ، بعث مروان الی ابی هریرة بمائة دینار فلماکان بعد ارسل الیه فقال انه لیس الیک بعثت و انما غلطت فقال ما بقی عندی منها شی و اذا خرج عطای فاقتصره.

ابوهریرة. [ اَ هَُ رَ رَ ] (اِخ ) الدوسی . رجوع به ابوهریرة عبدالرحمن بن صخر ازدی شود.


ابوهریرة. [ اَ هَُ رَ رَ ] (اِخ ) عویف بن درهم بن بکربن وائل . محدث است . او از زیدبن وهب و از او مروان بن معاویة الفزاری روایت کند.


ابوهریرة. [ اَ هَُ رَ رَ ] (اِخ ) محمدبن ایوب واسطی . محدث است .


ابوهریرة. [ اَ هَُ رَ رَ ] (اِخ ) مسکین بن دینار التیمی . محدث است .


ابوهریرة. [اَ هَُ رَ رَ ] (اِخ ) ابراهیم بن حرب عسکری سمسار.


ابوهریرة. [ اَ هَُرَ رَ ] (اِخ ) عبدالرحمن بن صخر ازدی یا الدوسی . از عشیره ٔ سلیم بن فهم . صحابی است . و او به سال غزوه ٔ خیبر مسلمانی پذیرفت و در آن غزوه حضور یافت . نام او بجاهلیت عبدقیس یا عبدشمس یا عبد غنم یا عبداﷲبن عامربن عبدشمس یا عبد نهم بن عتبةبن عامربن حرب و یا عمیربن عامربن عبدذی الشری بن طریف بن کنانه و یا عبداﷲبن عامربن عبدالنشر بود و او چون گربه زیاده دوست داشتی و روزی رسول اکرم صلوات اﷲ علیه او را با بچه گربه ای در دامن بدید این کنیت بدو داد. و او همیشه بدین کنیت افتخار می کرد و گویند علت اختلاف در نام او شهرت بسیاری است که او بدین کنیت داشت بدانگونه که در مدت عمر نام او متروک و فراموش شد. و باز آرند که او فقیرترین اصحاب رسول بود و بهیچ کسب و شغل نمی پرداخت و دائم ملازمت خدمت رسول صلوات اﷲ علیه میکرد و چون حافظه ٔ او نیز بکمال بود این همه احادیث از وی روایت شده است . و بخاری گوید هشتصد تن از صحابه و تابعین از وی نقل حدیث کنند. در خلافت عمر ولایت بحرین داشت و به روزگار عثمان قضاء مکه ٔ مکرمه بدو محول شد و بزمان معاویه چندی حکومت مدینه ٔ رسول میراند و صاحب روضةالأحباب گوید: ابوهریره به أمر عمر به سال بیستم هجرت بغزوه ٔ روم شد و بروایتی اول کس است از مسلمانان که بغزای روم رفته است و میرخواند در حبیب السیر آرد که بروز قتل عثمان که خانه ٔ عثمان و همسایگان او را غارت کردند خانه ٔ ابوهریره نیز که قرب جوار عثمان داشت به یغما رفت . وفات او بمدینه به سال 57 یا 59 هَ . ق . به هفتاد و هشت سالگی بود. و صاحب مجمل التواریخ والقصص وفات او را در سنه ٔ ثمان و خمسین (58) آورده درخلافت معاویه و گوید گور او بشام است . و محدثین شیعه بر روایات او اعتماد نکنند چه او در غزوه ٔ خیبر درک صحبت رسول (ص ) کرد و بیش از چهار سال مصاحبت رسول نداشت و از مقربان و نزدیکان نیز نبود معهذا نزدیک پانصد و سه هزار حدیث روایت کرده است لکن اهل سنت و جماعت بمفاد حدیث اصحابی کالنجوم بایهم اقتدیتم اهتدیتم زبان از طعن او کشیده دارند لکن منقولات ذیل نشان میدهد که این مرد در حیات خویش نیز متهم بوده است چنانکه نوبتی او حدیثی روایت کرد و مروان گفت ما را رهاکن گوئی اگر تو و ابوسعید خدری احادیث رسول بیاد نمی سپردند اخبار آن حضرت انقطاع می یافت تو در فتح خیبرایمان آوردی و بسیار کس از تو پیشتر مسلمانی گرفته اند و بیشتر بصحبت رسول فائز بوده اند. و در الکنی دولابی آمده است : حدثنا المقبری عن ابی هریرة قال انی کنت لاسئل الرجل من اصحاب رسول اﷲ (ص ) عن الاَّیات من القرآن انا اعلم بها منه . ما اسأله الاّ لیطعمنی شیئاً و کنت اذا سئلت جعفربن ابی طالب لم یجبنی حتی یذهب بی الی منزله فیقول یا اسماء اطعمینا فاذا اطعمتنا اجابنی و باز از ابی رزین روایت آرند که : سمعت اباهریرة یقول فی هذا المسجد: یزعمون انی اکذب علی رسول اﷲ (ص ) واﷲ ما ابالی علی ظهر خمار مسحت او علی خفی . در تاج العروس آمده : قیل لأبی هریرة أنت سمعت هذا من رسول اﷲ صلی اﷲ علیه و سلم فقال و ما کان طهوی . و هم دولابی آرد: قال ابوالزعیزعة کاتب مروان ، بعث مروان الی ابی هریرة بمائة دینار فلماکان بعد ارسل الیه فقال انه لیس الیک بعثت و انما غلطت فقال ما بقی عندی منها شی ٔ و اذا خرج عطای فاقتصره .


دانشنامه عمومی

ابوهریره (زادروز / ۲۰ سال پیش از هجرت) - وفات / ۵۹ (قمری) ۶۸۱ (میلادی)) از اصحاب محمد بن عبدالله پیامبر اسلام بود.
تال
ابوهریره یمنی از اصحاب محمد بن عبدالله پیامبر اسلام بود. نام کامل وی: (عبدالرحمن به صخر الدوسی بن ثعلبه بن سلیم بن فهم) بوده و نسب او به قبیلهٔ (الأزو اعظم) یکی از مشهورترین قبائل یمن می رسد. نام وی در دوران پیش از اسلام عبد شمس بود که محمد آن را به عبدالرحمن تغییر داد. او پس از فتح خیبر به یثرب آمده و در آن جا اسلام آورد. عمر او را والی بحرین قرار داد. ابوهریره از راویان حدیث است. در صحیح بخاری و صحیح مسلم، احادیثی که او از محمد، پیامبر اسلام نقل کرده است، ذکر شده اند. در سال ۵۸ هجری ابوهریره، بر جنازهٔ عایشه همسر پیامبر نماز گزارد. وی در سال ۵۹ (قمری)، در سن هفتاد وهشت سالگی درگذشت.
او عبدالرحمان بن صخر از فرزندان ثعلبه بن سلیم بن فهم بن غنم ابن دوس یمانی است، که از قبیله دوس بن عدنان بن عبدالله بن زهران بن کعب بن حارث بن کعب بن عبدالله بن مالک بن نصر سنوءه ابن ازد است، ازد از بزرگترین و معروف ترین قبیله های عرب است، که به ازد بن غوث بن نبت بن مالک بن کهلان از عرب های قحطانی منسوب است.

دانشنامه آزاد فارسی

ابوهُرَیْره ( ـ مدینه ۵۹/۵۷ق)
از صحابۀ پیامبر (ص). دربارۀ نام او اختلاف بسیار است، اما کُنیۀ او از گربه گرفته شده است. در ۷ق بعد از غزوۀ خیبر به مدینه آمد و مسلمان شد. پس از اقامت کوتاهی، حدود یک سال و نیم، در مدینه به بحرین رفت و در دوران خلافت ابوبکر و عمر از کارگزاران ایشان در همان دیار بود. عمر او را به سبب مال اندوزی عتاب کرد و از نقل حدیث برحذر داشت. ابوهریره در زمان عثمان به هواداری او پرداخت و پس از قتل عثمان با معاویه همدستی کرد. روایات بسیار ابوهریره همواره مورد تردید بوده و برخی عالمان شیعه و سنّی او را به دروغگویی و جعل حدیث متهم کرده اند.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] عبدالله یا عبدالرحمان بن عامر دَوسی (یا صخر) به عنوان صحابی مشهور پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) نزد اهل سنت معروف بوده و راوی بیشترین حدیث از پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) در کتاب اهل سنت می باشد.
عمیر بن عامر بن ذی الشری
ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، ج۲، ص۵۷۸.
وی به کنیه ابوهریره شهرت داشت. بر پایه گزارش خودش، از آن جا که در جوانی گربه ای را نگاه می داشت،
ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۴، ص۲۴۵.
ابوهریره پیش از اسلام با یتیمی و فقر و چوپانی نزد خانواده اش زندگی می کرد.
ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۴، ص۲۴۳.
...


کلمات دیگر: