مترادف افساد : بداصلی، تباهی، تبهکاری، فساد، مفسده
افساد
مترادف افساد : بداصلی، تباهی، تبهکاری، فساد، مفسده
فارسی به انگلیسی
corrupting, demoralizing, doing mischief
مترادف و متضاد
بداصلی، تباهی، تبهکاری، فساد، مفسده
فرهنگ فارسی
فاسدکردن، تباه کردن، فتنه وفسادبرپاکردن
۱ - ( مصدر ) فاسد کردن تباه کردن بر پا کردن فتنه . ۲ - ( اسم ) تباهی فساد. جمع : افسادات .
تباهیها
۱ - ( مصدر ) فاسد کردن تباه کردن بر پا کردن فتنه . ۲ - ( اسم ) تباهی فساد. جمع : افسادات .
تباهیها
فرهنگ معین
( اِ ) [ ع . ] ۱ - (مص م . ) فساد کردن ، برپا کردن فتنه . ۲ - (اِمص . ) تباهی ، فساد.
لغت نامه دهخدا
افساد. [ اَ ] (ع اِ) تباهیها. (غیاث اللغات ) (از منتخب ) (آنندراج ).
افساد. [ اِ ] (ع مص ) فساد کردن . تباه کردن . (منتخب از غیاث اللغات ) (آنندراج ). تباه کردن . (منتهی الارب ) (ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی ) (ناظم الاطباء). تبه کردن . (تاج المصادر بیهقی ).تباهی کردن ، ضد اصلاح . بد کردن . (یادداشت مؤلف ). || (اِمص ) اغتشاش . تباهی . خرابی . زیان . خسارت . ضرر. (ناظم الاطباء). تبه کاری . (یادداشت مؤلف ).
افساد. [ اِ ] ( ع مص ) فساد کردن. تباه کردن. ( منتخب از غیاث اللغات ) ( آنندراج ). تباه کردن. ( منتهی الارب ) ( ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی ) ( ناظم الاطباء ). تبه کردن. ( تاج المصادر بیهقی ).تباهی کردن ، ضد اصلاح. بد کردن. ( یادداشت مؤلف ). || ( اِمص ) اغتشاش. تباهی. خرابی. زیان. خسارت. ضرر. ( ناظم الاطباء ). تبه کاری. ( یادداشت مؤلف ).
افساد. [ اَ ] ( ع اِ ) تباهیها. ( غیاث اللغات ) ( از منتخب ) ( آنندراج ).
افساد. [ اَ ] ( ع اِ ) تباهیها. ( غیاث اللغات ) ( از منتخب ) ( آنندراج ).
دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] ضدّ اصلاح را افساد می گویند.
افساد یا به مال تعلّق میگیرد یا به عمل. گاهی نیز بر محاربه و سلب امنیّت و آسایش جامعه اطلاق میگردد؛ بدین جهت به محارب، مفسد فی الارض (افساد کننده در زمین) گفته میشود.
افساد در مال
افسادی که به مال دیگری تعلّق میگیرد در بیشتر موارد موجب ضمان است.
انواع افساد در مال
این نوع افساد گاه با آسیب رساندن، یا تلف کردن مال دیگری تحقّق مییابد و گاه با انجام دادن عملی در مال که به سبب آن مالک از تصرّفات مطلوب درمال خود محروم میگردد، مانند حائل قرار دادن میان مالک و مال او، به گونهای که مال از دسترس وی خارج گردد. در پارهای موارد، محرومیّت از ناحیه حکم شارع مقدّس پدید میآید، مانند آنکه فردی انگور دیگری را به شراب تبدیل کند یا با ادرار در آب پاک، آن را نجس نماید و یا حیوان دیگری را که معمولاً از گوشت آن استفاده میشود، مانند گاو و گوسفند وطی کند. نتیجه این محرومیّت، عدم جواز خرید و فروش در صورت نخست، عدم جواز استفاده از آب در امور مشروط به طهارت در مورد دوم و لزوم سر بریدن، سوزاندن و دفن کردن حیوان موطوء در مثال سوم است.
افساد در عمل
...
افساد یا به مال تعلّق میگیرد یا به عمل. گاهی نیز بر محاربه و سلب امنیّت و آسایش جامعه اطلاق میگردد؛ بدین جهت به محارب، مفسد فی الارض (افساد کننده در زمین) گفته میشود.
افساد در مال
افسادی که به مال دیگری تعلّق میگیرد در بیشتر موارد موجب ضمان است.
انواع افساد در مال
این نوع افساد گاه با آسیب رساندن، یا تلف کردن مال دیگری تحقّق مییابد و گاه با انجام دادن عملی در مال که به سبب آن مالک از تصرّفات مطلوب درمال خود محروم میگردد، مانند حائل قرار دادن میان مالک و مال او، به گونهای که مال از دسترس وی خارج گردد. در پارهای موارد، محرومیّت از ناحیه حکم شارع مقدّس پدید میآید، مانند آنکه فردی انگور دیگری را به شراب تبدیل کند یا با ادرار در آب پاک، آن را نجس نماید و یا حیوان دیگری را که معمولاً از گوشت آن استفاده میشود، مانند گاو و گوسفند وطی کند. نتیجه این محرومیّت، عدم جواز خرید و فروش در صورت نخست، عدم جواز استفاده از آب در امور مشروط به طهارت در مورد دوم و لزوم سر بریدن، سوزاندن و دفن کردن حیوان موطوء در مثال سوم است.
افساد در عمل
...
wikifeqh: افساد
کلمات دیگر: