یا غزوه خندق
غزوه احزاب
فرهنگ فارسی
دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] غزوه أحزاب. احزاب یکی از سه جنگ بزرگ مشرکان ( بدر ، اُحُد ، خندق) بر ضدّ مسلمانان بود.
به سبب حضور شماری از قبایل مهم و معتبر منطقه در این نبرد، «احزاب» نام گرفت و از آن رو که پیامبر (صلی الله علیه وآله) و مسلمانان برای مبارزه با آنان در مناطق حساس مدینه خندق کندند، به «خندق» نیز شهرت یافت. خندق واژه ای فارسی است که به زبان عربی وارد شده است. برخی آن را معرّب «کَنْده» و به معنای کانال پیرامون دیوار شهر می دانند. در متون دینی و تاریخی از این جنگ به هر دو نام یاد شده است؛ هرچند، در مواردی، اولی بر دومی رجحان یافته است.
به سبب حضور شماری از قبایل مهم و معتبر منطقه در این نبرد، «احزاب» نام گرفت و از آن رو که پیامبر (صلی الله علیه وآله) و مسلمانان برای مبارزه با آنان در مناطق حساس مدینه خندق کندند، به «خندق» نیز شهرت یافت. خندق واژه ای فارسی است که به زبان عربی وارد شده است. برخی آن را معرّب «کَنْده» و به معنای کانال پیرامون دیوار شهر می دانند. در متون دینی و تاریخی از این جنگ به هر دو نام یاد شده است؛ هرچند، در مواردی، اولی بر دومی رجحان یافته است.
wikifeqh: بدر ، اُحُد ، خندق) بر ضدّ مسلمانان بود.
به سبب حضور شماری از قبایل مهم و معتبر منطقه در این نبرد، «احزاب» نام گرفت و از آن رو که پیامبر (صلی الله علیه وآله) و مسلمانان برای مبارزه با آنان در مناطق حساس مدینه خندق کندند، به «خندق» نیز شهرت یافت. خندق واژه ای فارسی است که به زبان عربی وارد شده است. برخی آن را معرّب «کَنْده» و به معنای کانال پیرامون دیوار شهر می دانند. در متون دینی و تاریخی از این جنگ به هر دو نام یاد شده است؛ هرچند، در مواردی، اولی بر دومی رجحان یافته است.
اهمیت غزوه احزاب
این پیکار نزد مسلمانان چنان اهمیت داشت که سال وقوع آن را «عام الاحزاب» نامیدند و بعدها سوره ای از قرآن نیز بدان نامیده (سوره ۳۳) و شماری از آیات قرآن از جمله آیات ۹ ۲۷ همین سوره و نیز آیات ۲۱۴ بقره ، ۲۶- ۲۷ آل عمران و ۶۲ -۶۴ نور درباره آن نازل گردید. اهمیت این نبرد بدان جهت است که دشمن با آن که همه توان خود را به کار بسته بود، شکست خورد و برای همیشه توانایی خویش را در مواجهه با مسلمانان از دست داد؛ چنان که پیامبر (صلی الله علیه وآله) پس از شکست دشمن فرمود:«الان نغزوهم و لایغزوننا = از این پس ما به آنان حمله می بریم نه آنان به ما».
تاریخ وقوع نبرد
در سال، ماه و روز نبرد احزاب اختلاف است؛ برخی آن را در شوال سال چهارم هجری، یک سال پس از غزوه اُحُد دانسته اند. این قول را به موسی بن عقبه و دیگران منسوب می دانند. بخاری در تأیید این رأی از ابن عمر نقل کرده است که من در نبرد احد چون ۱۴ ساله بودم اجازه شرکت نیافتم؛ اما در خندق که ۱۵ ساله شدم از طرف پیامبر (صلی الله علیه وآله) اجازه یافتم. ابن حبیب نیز خندق را یک سال پس از احد می داند. وی پنج شنبه دهم شوال را آغاز جنگ و شنبه اول ذی قعده را پایان آن ذکر می کند. برخی پژوهش گران معاصر این رأی را ترجیح داده اند. دیگر مورخان، زمان نبرد را دو سال پس از احد و در سال پنجم هجرت می دانند؛ چنان که ابن سلاّم با نقل سخنی از ابن عمر که من در احد سیزده ساله بودم که پیامبر حضور مرا نپذیرفت؛ ولی در خندق، در ۱۵ سالگی شرکت جستم، بر این قول صحه می گذارد؛ هر چند برخی، آن را در ماه شوال و برخی دیگر در شنبه هشتم ذی قعده ذکر می کنند. بیهقی نیز این واقعه را در سال پنجم هجری و یعقوبی زمان آن را ۵۵ ماه پس از هجرت گزارش کرده است. با توجه به قراین و منابع، این دیدگاه که مشهورتر است، صحیح تر به نظر می رسد؛ چنان که ابن کثیر آن را ترجیح داده است.
طراحان اصلی نبرد
...
به سبب حضور شماری از قبایل مهم و معتبر منطقه در این نبرد، «احزاب» نام گرفت و از آن رو که پیامبر (صلی الله علیه وآله) و مسلمانان برای مبارزه با آنان در مناطق حساس مدینه خندق کندند، به «خندق» نیز شهرت یافت. خندق واژه ای فارسی است که به زبان عربی وارد شده است. برخی آن را معرّب «کَنْده» و به معنای کانال پیرامون دیوار شهر می دانند. در متون دینی و تاریخی از این جنگ به هر دو نام یاد شده است؛ هرچند، در مواردی، اولی بر دومی رجحان یافته است.
اهمیت غزوه احزاب
این پیکار نزد مسلمانان چنان اهمیت داشت که سال وقوع آن را «عام الاحزاب» نامیدند و بعدها سوره ای از قرآن نیز بدان نامیده (سوره ۳۳) و شماری از آیات قرآن از جمله آیات ۹ ۲۷ همین سوره و نیز آیات ۲۱۴ بقره ، ۲۶- ۲۷ آل عمران و ۶۲ -۶۴ نور درباره آن نازل گردید. اهمیت این نبرد بدان جهت است که دشمن با آن که همه توان خود را به کار بسته بود، شکست خورد و برای همیشه توانایی خویش را در مواجهه با مسلمانان از دست داد؛ چنان که پیامبر (صلی الله علیه وآله) پس از شکست دشمن فرمود:«الان نغزوهم و لایغزوننا = از این پس ما به آنان حمله می بریم نه آنان به ما».
تاریخ وقوع نبرد
در سال، ماه و روز نبرد احزاب اختلاف است؛ برخی آن را در شوال سال چهارم هجری، یک سال پس از غزوه اُحُد دانسته اند. این قول را به موسی بن عقبه و دیگران منسوب می دانند. بخاری در تأیید این رأی از ابن عمر نقل کرده است که من در نبرد احد چون ۱۴ ساله بودم اجازه شرکت نیافتم؛ اما در خندق که ۱۵ ساله شدم از طرف پیامبر (صلی الله علیه وآله) اجازه یافتم. ابن حبیب نیز خندق را یک سال پس از احد می داند. وی پنج شنبه دهم شوال را آغاز جنگ و شنبه اول ذی قعده را پایان آن ذکر می کند. برخی پژوهش گران معاصر این رأی را ترجیح داده اند. دیگر مورخان، زمان نبرد را دو سال پس از احد و در سال پنجم هجرت می دانند؛ چنان که ابن سلاّم با نقل سخنی از ابن عمر که من در احد سیزده ساله بودم که پیامبر حضور مرا نپذیرفت؛ ولی در خندق، در ۱۵ سالگی شرکت جستم، بر این قول صحه می گذارد؛ هر چند برخی، آن را در ماه شوال و برخی دیگر در شنبه هشتم ذی قعده ذکر می کنند. بیهقی نیز این واقعه را در سال پنجم هجری و یعقوبی زمان آن را ۵۵ ماه پس از هجرت گزارش کرده است. با توجه به قراین و منابع، این دیدگاه که مشهورتر است، صحیح تر به نظر می رسد؛ چنان که ابن کثیر آن را ترجیح داده است.
طراحان اصلی نبرد
...
wikifeqh: قریش و بعضی از قبایل دیگر عرب به تهریک یهودیان تصمیم به نابودی کامل اسلام گرفتند و با ده هزار نفر راهی مدینه شدند.اما مسلمانان با کندن خندق و دفاع جانانه از مدینه مانع رسیدن احزاب به اهداف خود شدند. بخش های عمده ای از سوره احزاب در مورد این غزوه می باشد.
قریش در قرار خویش در بدر حاضر نشد اما برای جبران آن، و نیز برای یکسره کردن کار اسلام، تلاش جدی خود را آغاز کرد. افزایش شمار مشرکان در احزاب، در قیاس با احد به بیش از سه برابر، نشان از جدیت آنها در این جنگ بود؛ به علاوه این تنها قریش نبود که خواستار از بین رفتن اسلام بود بلکه قبایل دیگری نیز در این مدت دریافته بودند؛ که اسلام به صورت یک تهدید جدی برای آنان در آمده است.
هدف احزاب نابودی محمّد(ص) و همراهان او بود،امام علی (ع) که هدف احزاب را از تحمیل جنگ خندق چنین بیان فرمود: ان قریشا و العرب تجمّعت و عقدت بینها عقدا و میثاقا لا ترجع من وجهها حتی تقتل رسول اللّه و تقتلنا معه معاشر بنی عبد المطلب.
قریش و عرب گرد هم آمدند و با هم عهد و میثاق بستند که از این راه بازنگردند تا رسول خدا (ص) و ما فرزندان عبد المطلب را که همراه او بودیم، بکشند.
یهودیان هم به دلیل رخدادهای مربوط به بنی قینقاع و بنی النضیر و نیز کشته شدن برخی از سرانشان همچون کعب بن اشرف، کینه شدیدی از اسلام به دل داشتند. بنابر این همگی احزاب یکپارچه مصمم شدند تا طی یک بسیج عمومی بر مدینه، شهری که تمامی جمعیت آن از مرد و زن، کوچک و بزرگ در حدود ده هزار نفر بود یورش برند و اسلام را از میان بردارند. به احتمال قوی هیچ گاه جزیرة العرب، در آن روزگار، در جنگهای بین القبایلی خود، شاهد بسیج شدن این تعداد نبوده است.
اهداف یهودیان برای راه اندازی جنگ احزاب:
بنابراین اهداف آنان عقیدتی، اخلاقی و انسانی نبود، بلکه انسانیت و اخلاق و حتی مبانی و اصول ارزشی عقیدتی خود را هم زیر پا گذاشتند و از آن گذر کردند.
قریش در قرار خویش در بدر حاضر نشد اما برای جبران آن، و نیز برای یکسره کردن کار اسلام، تلاش جدی خود را آغاز کرد. افزایش شمار مشرکان در احزاب، در قیاس با احد به بیش از سه برابر، نشان از جدیت آنها در این جنگ بود؛ به علاوه این تنها قریش نبود که خواستار از بین رفتن اسلام بود بلکه قبایل دیگری نیز در این مدت دریافته بودند؛ که اسلام به صورت یک تهدید جدی برای آنان در آمده است.
هدف احزاب نابودی محمّد(ص) و همراهان او بود،امام علی (ع) که هدف احزاب را از تحمیل جنگ خندق چنین بیان فرمود: ان قریشا و العرب تجمّعت و عقدت بینها عقدا و میثاقا لا ترجع من وجهها حتی تقتل رسول اللّه و تقتلنا معه معاشر بنی عبد المطلب.
قریش و عرب گرد هم آمدند و با هم عهد و میثاق بستند که از این راه بازنگردند تا رسول خدا (ص) و ما فرزندان عبد المطلب را که همراه او بودیم، بکشند.
یهودیان هم به دلیل رخدادهای مربوط به بنی قینقاع و بنی النضیر و نیز کشته شدن برخی از سرانشان همچون کعب بن اشرف، کینه شدیدی از اسلام به دل داشتند. بنابر این همگی احزاب یکپارچه مصمم شدند تا طی یک بسیج عمومی بر مدینه، شهری که تمامی جمعیت آن از مرد و زن، کوچک و بزرگ در حدود ده هزار نفر بود یورش برند و اسلام را از میان بردارند. به احتمال قوی هیچ گاه جزیرة العرب، در آن روزگار، در جنگهای بین القبایلی خود، شاهد بسیج شدن این تعداد نبوده است.
اهداف یهودیان برای راه اندازی جنگ احزاب:
بنابراین اهداف آنان عقیدتی، اخلاقی و انسانی نبود، بلکه انسانیت و اخلاق و حتی مبانی و اصول ارزشی عقیدتی خود را هم زیر پا گذاشتند و از آن گذر کردند.
wikiahlb: حفر کردند، به آن خندق می گویند. اهمیت غزوه احزاب بدین سبب بود که دشمنان مسلمانان همه توان خود را برای نابودی آنان جمع کرده بودند و پس از آن دیگر نتوانستند به مسلمانان حمله کنند. به جهت اهمیت این نبرد، در آیاتی از قرآن از آن سخن به میان آمده و سوره ای به نام سوره احزاب نام گذاری شده است.
جنگ احزاب با همکاری قبایل یهودی مدینه همچون بنی نضیر و قبیله قریش به رهبری ابوسفیان و دیگر قبایل همچون بنی سلیم پایه ریزی شد. شمار سپاه احزاب را ده هزار نفر تخمین زده اند. پیامبر(ص) درباره نحوه رویارویی با این سپاه بزرگ با مسلمانان مشورت کرد و سرانجام تصمیم گرفت به پیشنهاد سلمان فارسی با کندن خندقی بزرگ مسیر هجوم آنان به مدینه را سد کند.
احزاب پانزده یا بیست روز مدینه را محاصره کردند؛ اما نتوانستند از خندق عبور کنند. تنها پنج تن ازجمله عَمرو بن عَبدَود از باریکه ای در طول خندق گذشتند. از میان مسلمانان تنها امام علی(ع) حاضر شد با او مبارزه کند. علی در نبردی تن به تن عمرو عبدود را از پا درآورد. با کشته شدن وی همراهان او فرار کردند. پیامبر این کار امام علی(ع) در نبرد خندق را را برتر از اعمال همه امت خود تا روز قیامت دانست.
طولانی شدن محاصره، سردشدن هوا و کمبود غذا برای سپاهیان و چارپایان سبب شد سرانجام احزاب دست از محاصره بردارند. در جنگ احزاب هشت تن از مسلمانان و شش تن از سپاه احزاب کشته شدند. این جنگ ابهت قریش را در هم شکست. پس از آن قریش هرگز توان حمله به مدینه را به دست نیاورد و در سال بعد مجبور شد با بستن پیمان حدیبیه با مسلمانان، آنان را به رسمیت بشناسد.
احزاب جمع حِزب به معنای گروه است و به نبردی گفته می شود که در آن قریش و هم پیمانانش از عرب و یهود به مدینه یورش بردند. در این نبرد، پیامبر(ص) و مسلمانان برای رویارویی با مهاجمان، در بخشی از مدینه به حفر خَندق پرداختند. از این روی، آن نبرد را خندق نیز نامیده اند.
احزاب جمع حِزب به معنای گروه است و به نبردی گفته می شود که در آن قریش و هم پیمانانش از عرب و یهود به مدینه یورش بردند. در این نبرد، پیامبر(ص) و مسلمانان برای رویارویی با مهاجمان، در بخشی از مدینه به حفر خَندق پرداختند. از این روی، آن نبرد را خندق نیز نامیده اند.
wikihaj: غزوه_احزاب
کلمات دیگر: