کلمه جو
صفحه اصلی

ابن منظور

لغت نامه دهخدا

ابن منظور. [ اِ ن ُ م َ ] ( اِخ ) جمال الدین ابوالفضل محمدبن مکرم بن علی الانصاری الخزرجی الافریقی المصری. مولد او630 هَ. ق. و از ابن المقیر و غیر او حدیث شنوده و روایت کرده است و بسیاری از مطولات نحوو جز آن را اختصار کرده مانند اغانی و عقد و ذخیره و مفردات ابن بیطار. و گویند اختصارات او نزدیک پانصد مجلد است. و بتمام عمر در خدمت دیوان انشاء بوده است و سبکی و ذهبی از او روایت دارند. ذهبی گوید در احادیث عوالی ابن منظور متفرد است و او عارف بنحو و لغت و تاریخ و کتابت بود و تاریخ دمشق را در ربع قطر آن مختصر کرده است. و او مذهب تشیع داشت خالی از تعصب و رفض و معروفترین کتاب او لسان العرب در لغت است و در آن کتاب میان تهذیب و محکم و صحاح و حواشی آن و جمهره و نهایه جمع کرده است و این کتاب در شش مجلد سطبراست و وی به سال 711 بماه شعبان درگذشت. ( از روضات ). و صاحب کشف الظنون مرگ او را در سال 716 گفته است.

دانشنامه عمومی

اِبن منظور جمال الدین ابوالفضل محمدبن مکرم بن علی الانصاری الخزرجی الافریقی المصری (زاده ۶۳۰ (قمری)) با نحو و علم لغت و تاریخ و کتابت آشنا بود و تاریخ دمشق را در یک چهارم قطر کتب آن مختصر کرده است. گویند اختصارات او نزدیک به ۵۰۰ مجلد است.
کتاب های ابن متظور

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] جمال الدین ابوالفضل، جلال الدین ابوالعز، محمد بن مکرم بن علی بن احمد بن ابی القاسم بن حقبة بن منظور رویفعی انصاری خزرجی آفریقایی مصری، در محرم سال ۶۳۰ هجری به دنیا آمد. ذهبی زادگاه وی را مصر نوشته است، اما از منابع قدیم درباره مولد و سالهای نخستین زندگی او آگاهی دقیقی به دست نمی آید. وی لغوی ادیب و قاضی مصری و مؤلف لسان العرب است. بیشتر مآخذ کهن او را «ابن مکرم» خوانده اند. کنیه مشهور وی برگرفته از نام هفتمین جدش منظور بن معافی است.
ابن منظور نسب خود را با ۱۸ واسطه به رویفع بن ثابت انصاری (درگذشت ۵۶ هجری)، صحابی پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله، که در سال ۴۶ هجری امارت طرابلس غرب را عهده دار شد، رسانیده است «شدیاق» نسبت آفریقایی را که منابع کهن به وی داده اند، دلیل بر تونسی بودن او می داند.برخی نیز به استناد اینکه «رویفع» جد اعلای او، تا پایان عمر امیر طرابلس بوده و خاندان ابن منظور، معروف به آل مکرم، تا سده های اخیر در آن ناحیه شهرت داشته اند، زادگاه وی را طرابلس پنداشته اند و بعید دانسته اند که او پیش از تصدی قضای طرابلس در مصر و یا قاهره به سر برده باشد.اما نظر به گزارش «صفدی» و «ابن شاکر» و با توجه به آنچه در پژوهش «ابوالقاسم محمد کرو» درباره مهاجرت جد او، نجیب الدین علی، از تونس به مصر آمده، دلیلی قاطع بر ترجیع قول ذهبی که مصر را زادگاه او دانسته است، وجود دارد.
شخصیت علمی و اجتماعی
محمد بن مکرم، مشهور به ابن منظور، دانشمندی بزرگ و لغوی و ادیبی مشهور است. وی در قاهره کاتب دیوان انشا بود و پس از آن منصب قضا را در طرابلس غرب به عهده گرفت. وی بیشتر عمر خود را در دیوان انشا گذرانده است. ابن منظور عمری طولانی داشت و دارای شخصیتی بزرگ بود. افراد فراوانی از او روایت شنیده اند.او کتاب های ادبی بزرگی را خلاصه کرده است مانند: الاغانی، العقد، الذخیرة، نشوار المحاضرة و مفردات ابن بیطار.وی کتاب های تاریخی بزرگی را نیز خلاصه کرده است. او هرگز از کار خسته نمی شد. صفدی می گوید: من کتابی در ادبیات نمی شناسم که او خلاصه نکرده باشد.فرزندش قطب الدین می گوید: وی بعد از وفات، پانصد جلد کتاب به خط خودش بر جای نهاده است. بسیاری هم از وی حدیث شنیده اند که از آن جمله ذهبی و تقی الدین سبکی را می توان نام برد. وی از قریحه شعری نیز بهره داشت. قطعاتی چند از سروده های او را به نقل صفدی در دست داریم.
مذهب
مقریزی، ابن منظور را از فقهای برجسته شافعی شمرده است، در حالی که دیگران از جمله: صفدی، ابن شاکر، فوات و سیوطی وی را شیعی دور از تعصب دانسته اند.آقا بزرگ تهرانی در کتاب ارزشمند خود «الذریعة الی تصانیف الشیعة» می گوید:امام لغت، جمال الدین، محمد بن مکرم، مشهور به ابن منظور، شیعه است همانگونه که خود در واژه «وصی» به آن تصریح دارد و سیوطی و محمد بن شاکر نیز به آن شهادت داده اند.ابن منظور در لغت نامه لسان العرب در واژه «وصی» می گوید:به حضرت علی علیه السّلام وصی می گویند. زیرا نسب و سبب و عقیده او متصل به آقای ما حضرت رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلّم می باشد و من می گویم این صفات آن حضرت است در نزد سلف صالح ما رضی الله عنهم. اما دیگران می گویند در آن حضرت دعابه بود.ابن منظور در واژه «دعب» در توضیح معنای دعابه می گوید:این سخن، سخن عمر است که گفت در آن حضرت دعابه است یعنی مزاح می کند.ابن منظور در واژه «ولی» به سخن حضرت رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلّم اشاره دارد که فرمود: «من کنت مولاه فهذا علی مولاه»، یعنی هر کس من مولای او هستم علی هم مولای اوست.وی ظاهرا شیعه بودن خود را پنهان می داشته، چرا که خود در دیوان انشا و پست قضاوت بوده و نمی توانسته شیعه بودن خود را آشکار سازد.همچنانکه خود در کتاب اخبار ابی نواس همین مطلب را به ابو نواس نسبت داده است. او می گوید: از میان سخنان ابو نواس که به دست ما رسیده است بر می آید که وی به اهل بیت میل داشته، اما این میل مخفیانه بوده و جرات اظهار آن را نداشته است. نقل شده که روزی به ابو نواس گفتند چرا در مدح علی بن موسی الرضا علیه السّلام چیزی نمی گویی. او پاسخ داد که مثل من چگونه در مدح مثل آن حضرت سخن بگوید و بعد اشعاری سرود که این بیت از جمله آنهاست:... انا لا استطیع مدح امام کان جبریل خادما لابیه...یعنی من نمی توانم مدح امامی را بگویم که حضرت جبرئیل خدمت گذار پدر بزرگوارش (حضرت علی علیه السلام) بوده است.
اساتید
...


کلمات دیگر: