[ویکی فقه] اصرار ورزیدن بر کاری همراه با عناد را لجاجت گویند.
لجاجت در لغت، به معنای
پافشاری در انجام کاری که، مخالف
میل طرف مقابل باشد،
لجاجت در اصطلاح
و در اصطلاح، به اصرار ورزیدن در کاری همراه با عناد که، از انجام آن
نهی شده، گفته میشود.
تفاوت لجاجت با جهالت
جهالت، ناشی از عوامل عارضی از جمله "طغیان هوای نفس" بوده؛ و لذا، ممکن است با از بین رفتن این عوامل به سبب پیدا شدن مانع در برابر آنها، یا در اثر حائل شدن زمان طولانی بین تصمیم و انجام
گناه و...، فرد متوجه زشتی اعمال سابق خود شده و از آن افکار و اعمال پشیمان گردد؛ در صورتی که، لجاجت از روی عناد و
تکبر بوده و از بد ذاتی، ناشی می گردد؛ لذا، با فروکش کردن هوسها از بین نرفته، و هیچگاه به شخص
لجوج ندامت فوری دست نمیدهد؛ بلکه، ما دامی که شخص زنده است این حالت
زشت نیز زنده خواهد ماند؛ مگر آنکه،
خدا بخواهد او را
هدایت کند.
←
ثمره تفاوت این دو صفت
...
wikifeqh:
اصطلاح به اصرار ورزیدن در کاری همراه با عناد که از انجام آن نهی شده، گفته می شود.
جهالت، ناشی از عوامل عارضی از جمله "طغیان هوای نفس" بوده؛ ولذا ممکن است با از بین رفتن این عوامل به سبب پیدا شدن مانع در برابر آنها یا در اثر حائل شدن زمان طولانی بین تصمیم و انجام گناه و... فرد متوجه زشتی اعمال سابق خود شده و از آن افکار و اعمال پشیمان گردد؛ در صورتی که لجاجت از روی عناد و تکبر بوده و از
بد ذاتی ناشی می گردد؛ لذا با فروکش کردن هوس ها از بین نرفته و هیچگاه به شخص لجوج ندامت فوری دست نمی دهد؛ بلکه ما دامی که شخص زنده است این حالت زشت نیز زنده خواهد ماند؛ مگر آن که خدا بخواهد او را هدایت کند.
ثمره ی تفاوت این دو
صفت در
عقوبت اعمالی است که از روی لجاجت یا
جهالت انجام می گیرد؛ چون، گناهانی که از روی جهالت باشد به شرط
توبه بخشیده می شود؛ در حالی که گناهانی که از روی لجاجت رشد یافته اند، قابل بخشش نیستند؛ چنانچه
خداوند در
قرآن می فرماید: «إِنَّمَا التَّوْبَةُ عَلَی اللَّهِ لِلَّذِینَ یَعْمَلُونَ السُّوءَ بِجَهالَةٍ ثُمَّ یَتُوبُونَ مِنْ قَرِیب ...»
پذیرش توبه از سوی خدا، تنها برای کسانی است که کار بدی را از روی جهالت انجام می دهند سپس زود توبه می کنند...
پذیرش توبه در صورتی است که این عمل زشت ناشی از جهالت باشد نه از روی لجاجت.
یکی از پلیدترین صفاتی که در قرآن از آن به صراحت یا به صورت مفهومی یاد شده و مورد
سرزنش قرار گرفته، لجاجت و اصرار ورزیدن بر سخنان و عقاید باطل است که منجر به تکذیب انبیاء، آیات الهی و حتی به
قتل انبیای الهی می گردد. این صفت ناشی از عوامل خاصی بوده و آثار مخرب گوناگونی دارد؛ که به ذکر مهمترین آنها می پردازیم:
یکی از عواملی که برای لجاجت متصور است،
تقلید بی چون و چرا از عقاید دیگران است؛ چرا که گاهی با استناد به آن حکم
عقل را سرکوب کرده و جلوی واضح ترین
برهان ها و
معجزات ایستادگی می کنند، قرآن کریم به
نکوهش این گونه تقلید از سوی افراد پرداخته و آن را رد می کند: «وَ إِذا قیلَ لَهُمْ تَعالَوْا إِلی ما أَنْزَلَ اللَّهُ وَ إِلَی الرَّسُولِ قالُوا حَسْبُنا ما وَجَدْنا عَلَیْهِ آباءَنا أَوَ لَوْ کانَ آباؤُهُمْ لایَعْلَمُونَ شَیْئاً وَ لایَهْتَدُونَ»
و هنگامی که به آنها گفته شود: به سوی آنچه خدا نازل کرده و به سوی
پیامبر بیایید! می گویند: "آنچه از
پدران خود یافته ایم، ما را بس است!" آیا اگر پدران آنها چیزی نمی دانستند و هدایت نیافته بودند (باز از آنها
پیروی می کنند)؟!
بر اساس این آیه، هنگامی که کفار به سوی کتاب خدا و
رسول او دعوت می شدند، به
دلیل تقلید بی قید و شرط از آداب نیاکان خود، در مقابل این دعوت ایستادگی کرده و از پذیرش آن خودداری می کردند.
[ویکی فقه] لجاجت (اخلاق قرآنی). اصرار ورزیدن بر کاری همراه با عناد را لجاجت گویند.
لجاجت در لغت، به معنای پافشاری در انجام کاری که، مخالف میل طرف مقابل باشد،
التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج ۱۰، ص۱۶۷.
و در اصطلاح، به اصرار ورزیدن در کاری همراه با عناد که، از انجام آن نهی شده، گفته میشود.
مفردات فی غریب القرآن، ص۷۳۶.
جهالت، ناشی از عوامل عارضی از جمله "طغیان هوای نفس" بوده؛ و لذا، ممکن است با از بین رفتن این عوامل به سبب پیدا شدن مانع در برابر آنها، یا در اثر حائل شدن زمان طولانی بین تصمیم و انجام گناه و...، فرد متوجه زشتی اعمال سابق خود شده و از آن افکار و اعمال پشیمان گردد؛ در صورتی که، لجاجت از روی عناد و تکبر بوده و از بد ذاتی، ناشی می گردد؛ لذا، با فروکش کردن هوسها از بین نرفته، و هیچگاه به شخص لجوج ندامت فوری دست نمی دهد؛ بلکه، ما دامی که شخص زنده است این حالت زشت نیز زنده خواهد ماند؛ مگر آنکه، خدا بخواهد او را هدایت کند.
ترجمه المیزان، ج ۴، ص۳۷۹.
...