کلمه جو
صفحه اصلی

غنا


مترادف غنا : بی نیازی، توانگری، ثروت، دولتمندی، پرباری

متضاد غنا : فقر

برابر پارسی : توانگری، پرمایگی

فارسی به انگلیسی

ghana, riches, wealth, verdant, singing, song, music, fortune, opulence, plenty, richness, wealthiness, freedom from want

freedom from want, riches


fortune, Ghana, opulence, plenty, riches, richness, wealth, wealthiness


فارسی به عربی

اغناء

مترادف و متضاد

affluence (اسم)
غنا، فراوانی، وفور، فزونی

wealth (اسم)
غنا، وفور، سامان، دارایی، خواست، سرمایه، مال، زیادی، ثروت، توانگری، تمول، سرکیفی

exuberance (اسم)
غنا، فراوانی، وفور، فزونی، سرک، کثرت، بسیاری، فرط فیض

richness (اسم)
غنا، تمول

enrichment (اسم)
غنا، غنی سازی، پرمایگی

music (اسم)
غنا، ساز، اهنگ، خنیا، موسیقی، موزیک، رامشگری

singing (اسم)
غنا، سرود، سرایش، خوانندگی، خنیا

song (اسم)
غنا، اواز، سرود، تصنیف، شعر، ترانه، سرود روحانی، نغمه، خنیا

opulence (اسم)
غنا، وفور، توانگری، دولتمندی

abloom (صفت)
پر شکوفه، شکوفان، غنا

bloomy (صفت)
پر شکوفه، غنا، پرگل، رشد کننده

blooming (صفت)
غنا، خرم، سبز، گل دار، شکوفه دهنده

بی‌نیازی، توانگری، ثروت، دولتمندی ≠ فقر


پرباری


۱. بینیازی، توانگری، ثروت، دولتمندی
۲. پرباری ≠ فقر


فرهنگ فارسی

کشوری که سابقا بنام ساحل طلا ( انگ . فر. معروف بود . یکی از کشورهای افریقای غربی واقع در شمال خلیج گینه و حکومت آن جمهوریست . مساحت غنا ۲۴٠٠٠٠ کیلومتر مربع میباشد . و جمعیت آن ۱٠۹۷٠٠٠٠ تن است . پایتخت غنا شهر [ اکرا ] است و آن بندریست در ساحل اقیانوس اطلس و ۷۳۸/٠٠٠ تن جمعیت دارد . سراسر زمینهای این کشور برای زراعت قهوه مناسب است . جنوب شرقی کشور تقریبا خشک و بیحاصل میباشد و ناحیه جنوب غربی در ساحل اقیانوس پوشیده از جنگل است . ناحیه شمالی از [ ساوانها ] پوشیده شده . معادن طلا و الماس آن مهم است و منگنز و قلعی نیز دارد . این کشور از ۱۸۷۱ م . ببعد مستعمره انگلیس گردید و در ۱۹۵۷ م . مستقل و آزاد شد و در سال ۱۹۶٠ م . اولین انتخابات رئیس جمهوری بعمل آمد و دکتر قوام نکرومه بریاست جمهور انتخاب شد . غنا هشتاد و یکمین عضو سازمان ملل متحد و عضو کشورهای مشترک المنافع انگلستان است و دارای یک مجلس میباشد . انتخابات مجلس شوری مخفی و یک درجه است .
( اسم ) توانگری بی نیازی دولتمندی.

فرهنگ معین

(غَ ) [ ع . غناء ] (اِمص . ) توانگری .
(غِ ) [ ع . غناء ] ۱ - (اِمص . ) آوازخوانی . ۲ - (اِ. ) آواز خوش و طرب انگیز، سرود، نغمه .

(غَ) [ ع . غناء ] (اِمص .) توانگری .


(غِ) [ ع . غناء ] 1 - (اِمص .) آوازخوانی . 2 - (اِ.) آواز خوش و طرب انگیز، سرود، نغمه .


لغت نامه دهخدا

غنا. [ غ ِ ] (ع اِمص ) توانگری . (بحر الجواهر). توانگری و بی نیازی و دولتمندی . (غیاث اللغات ). مأخوذ از غِنی ̍ عربی است که بمعنی کفایت کردن و توانگری و فراخی زندگی است . هستی . دارایی . مقابل فقر و نیستی . رجوع به غِنی ̍ شود : غنا فاضلتر که فقر، که غنا صفت باری تعالی است و فقر بر وی روا نه . (ابوسعید مهنه ). درویشان به غنا رسیدند. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی چ 1272 ص 4).
تو ای توانگر حسن از غنای درویشان
خبر نداری اگر خسته اند و گر ریشند.

سعدی (طیبات ).


برگذری و ننگری بازنگر که بگذرد
فقر من و غنای تو جور تو و احتمال من .

سعدی (بدایع).


|| (اِ) سرود. نغمه . دستگاه . (بحر الجواهر). مأخوذ از غِناء عربی است . آوازخوانی . موسیقی . رجوع به غَناء و غِناء شود :
نخوردی بی غنا یک جرعه باده
نه بی مطرب شدی طبعش گشاده .

نظامی .


چهارم روز مجلس تازه کردند
غناها را بلندآوازه کردند.

نظامی .


خواست تا سازد از غنا، سازی
در چنان گنبدی خوش آوازی .

نظامی .



غنا. [ غ ِ ] ( ع اِمص ) توانگری. ( بحر الجواهر ). توانگری و بی نیازی و دولتمندی. ( غیاث اللغات ). مأخوذ از غِنی ̍ عربی است که بمعنی کفایت کردن و توانگری و فراخی زندگی است. هستی. دارایی. مقابل فقر و نیستی. رجوع به غِنی ̍ شود : غنا فاضلتر که فقر، که غنا صفت باری تعالی است و فقر بر وی روا نه. ( ابوسعید مهنه ). درویشان به غنا رسیدند. ( ترجمه تاریخ یمینی چ 1272 ص 4 ).
تو ای توانگر حسن از غنای درویشان
خبر نداری اگر خسته اند و گر ریشند.
سعدی ( طیبات ).
برگذری و ننگری بازنگر که بگذرد
فقر من و غنای تو جور تو و احتمال من.
سعدی ( بدایع ).
|| ( اِ ) سرود. نغمه. دستگاه. ( بحر الجواهر ). مأخوذ از غِناء عربی است. آوازخوانی. موسیقی. رجوع به غَناء و غِناء شود :
نخوردی بی غنا یک جرعه باده
نه بی مطرب شدی طبعش گشاده.
نظامی.
چهارم روز مجلس تازه کردند
غناها را بلندآوازه کردند.
نظامی.
خواست تا سازد از غنا، سازی
در چنان گنبدی خوش آوازی.
نظامی.

غنا. [ غ َ ] ( اِخ ) غانا. سابقاً به نام ساحل طلا معروف بود. از کشورهای مشترک المنافع و جمهوری است. در مغرب آفریکا در کنارخلیج گینه قرار دارد. مساحت آن 323925 گز مربع است و سکنه آن 4118500 تن هستند. پایتخت آن آکرا و محصول مهم آن کاکائو است. در «اطلاعات سالانه » 1340 هَ. ق. بخش سوم ص 65 چنین آمده : غنا که به نام ساحل طلا مشهور است از شمال غربی به دلتای علیا، از جنوب غربی به ساحل عاج ، از مشرق به توگو و از جنوب به اقیانوس اطلس محدود است. این کشور از چهار بخش کلنی ، اشانتی ، منطقه شمالی و کناره توگولند تشکیل شده و به شش استان منقسم است. جمعیت غنا در سال 1954 م. 4676000 تن بود، از این عده 4111300 تن آفریکایی ( سیاه پوست ) و 6457 تن غیر آفریکایی ، و از عده اخیر غیرآفریکایی 4102 تن انگلیسی و 1213 تن لبنانی و 157 تن اهل سوریه و 197 تن هندی هستند. از سال 1954 م. به این طرف قریب به یک میلیون تن بر سکنه این کشور افزوده شده است.پایتخت غنا شهر اکرا است که 200000 تن سکنه دارد.
تاریخچه غنا: تاریخ سکونت اقوام کنونی مناطق ساحل طلا بطور قطع معلوم نشده است ، مسلم آن است که اقوام مزبور بطور اجتماع در ناحیه بسیاروسیعی میان سودان و صحرای آفریکا و مناطقی که پیش از این یاد شده میزیسته اند، و روزگاری امپراطوری پهناوری به نام گانا داشته اند. ساکنان کنونی هنوز هم آن عصر و زمان را بیاد دارند و به یادبود همان سابقه تاریخی نام امروز کشور خود را غنا گفته اند. مردم غنا در حدود سال 1214 م. مورد حمله مسلمانان قرار میگیرند و قراء و قصبات آنان به دست عربها غارت میشود؛ مردم ناگزیر پراکنده میشوند و به جنوب کوچ میکنند و شاید 800 تا 1000 میل راه می پیمایند تا از تطاول عربهادر امان بمانند و از آن پس تا امروز بتدریج در مناطق کنونی سکنی میگزینند. فرانسویان میگویند در سال 1383 م. بساحل طلا رسیده قلعه المینا را در آن سرزمین بنا کرده اند. این گفته مستند تاریخی ندارد. در سال 1471 م. ساحل طلا از طرف دریانوردان پرتقال کشف گردید و یازده سال بعد، یعنی در سال 1482 قلعه المینا به دست آنان بنا شد. این قلعه 155 سال بعد به دست هلندیان افتاد و پنج سال پس از آن یعنی در 1642 م. پرتقالیان همه متصرفات خود را در ساحل طلا به هلندیان واگذار کردند. در سال 1553 م. انگلیسیان و در 1595 هلندیان با این سرزمین باب داد و ستد را گشودند، سه سال بعد هلندیان مکانی در موری برپا ساختند. در سال 1623 م. دانمارکیان قلعه کریستیانس برک را بنا کردند و 22سال بعد سوئدیان این قلعه را متصرف شدند و تا سال 1657 م. آن را در اختیار داشتند، در سال 1621 انگلیسیان محلی در کرمانتی نزدیک حوض نمک ساختند و در 1652 سوئدیان نیز در کپ کوست قلعه ای بنا کردند. در سال 1752 م. کمپانی آفریکایی «بروش » کمپانی هند شرقی در تحت حمایت دولت انگلیس تشکیل میشود و در این تاریخ جز انگلیسیان که در مرکز کپ کوست و هلندیان که در مرکز قلعه المینا و دانمارکیان در مرکز قلعه کریستیانس برک مستقر بودند، کلیه دول اروپایی دیگر ساحل طلا را رها میکنند. نخستین میسیون انگلیسی در 1817 م. روانه اشانتی میشود و چهار سال بعد دولت انگلیس مناطق اشغالی «کمپانی افریکایی » را تصرف میکند، ولی مردم اشانتی که به جنگجویی و دلیری معروفند در سال 1824 م. قوای انگلیس را مغلوب کردند، اما دو سال بعد انگلیسیان موفق شدند این مردم استقلال طلب را مغلوب سازند از آن به بعد هم انگلیسیان مصروف ایجاد تشکیلات اساسی دولتی و اقتصادی در این مناطق میشود. در سال 1844 م. رؤسای بعض قبایل کتباً اختیارات و سلطه انگلیسیان را به رسمیت شناختند و از این تاریخ است که استیلای قطعی انگلیس در این سرزمین آغاز میگردد. شورای تقنینیه اول مرتبه در سال 1852 م. تشکیل شد. دول دیگر اروپا که تا این تاریخ ساحل طلا را ترک نکرده بودند در مقابل دولت انگلیس نتوانستند مقاومت کنند و چنانکه فهرست وقایع نشان میدهد، از این زمان به بعد آن چند دولت دیگر هم که هنوز قلعه ای از این اراضی در اختیار داشتندبتدریج این نواحی را ترک گفتند. در سال 1950 م. دانمارکیان متصرفات خود را در مقابل ده هزار لیره به انگلیسیان واگذار کردند. هلندیان نیز در 1867 م. برطبق قرارداری متصرفات خود را در مشرق رودخانه سوت با متصرفات انگلیس واقع در مغرب همان رودخانه معاوضه کردند، و پنج سال بعد اجباراً کلیه متصرفات خود را در ساحل طلا در مقابل 3790 لیره به انگلستان واگذار کردند، از این پس باز هم مدتی انگلیسیان با عشایر محلی بخصوص قبایل اشانتی در ستیز بودند تا سرانجام در 1901 م. موفق شدند بکلی آن قسمت را نیز ضمیمه ساحل طلا کنند. در سال 1949 قوام نکرومه حزب مردم را تأسیس میکند و در 1951 م. همین شخص از طرف مجلس مقننه ای که تازه افتتاح شده بود بعنوان پیشوای امور دولتی انتخاب میگردد. نکرومه در سال 1952 م. نخستین رئیس دولت ساحل طلا شناخته شد. در سال 1956 م. نخست وزیر مقدمات استقلال کشور را فراهم کرد و سرانجام در ششم مارس 1957 استقلال کشور رسماً اعلام گردید و در تاریخ اول ژوئیه 1960 م. اولین انتخابات ریاست جمهوری بعمل آمد و قوام نکرومه به ریاست جمهوری انتخاب گردید. غنا هشتادویکمین عضو سازمان ملل متحد و عضو کشورهای مشترک المنافعانگلستان است. این کشور دارای یک مجلس است و انتخابات پارلمان مخفی و یکدرجه ای است. مردم اعم از زن و مرد از 21سالگی از حق رأی برخوردارند. دوره تقنینیه سابقاً 4 سال بود، ولی برطبق قانون اساسی مصوب سپتامبر 1956 م. به پنج سال افزایش یافت و آخرین انتخابات در 17 ژوئیه سال 1956 بعمل آمد. تعداد نمایندگان 104 تن اند و بترتیب بین نواحی مختلف تقسیم میشوند.

غنا. [ غ َ ] (اِخ ) غانا. سابقاً به نام ساحل طلا معروف بود. از کشورهای مشترک المنافع و جمهوری است . در مغرب آفریکا در کنارخلیج گینه قرار دارد. مساحت آن 323925 گز مربع است و سکنه ٔ آن 4118500 تن هستند. پایتخت آن آکرا و محصول مهم آن کاکائو است . در «اطلاعات سالانه » 1340 هَ . ق . بخش سوم ص 65 چنین آمده : غنا که به نام ساحل طلا مشهور است از شمال غربی به دلتای علیا، از جنوب غربی به ساحل عاج ، از مشرق به توگو و از جنوب به اقیانوس اطلس محدود است . این کشور از چهار بخش کلنی ، اشانتی ، منطقه ٔ شمالی و کناره ٔ توگولند تشکیل شده و به شش استان منقسم است . جمعیت غنا در سال 1954 م . 4676000 تن بود، از این عده 4111300 تن آفریکایی (سیاه پوست ) و 6457 تن غیر آفریکایی ، و از عده ٔ اخیر غیرآفریکایی 4102 تن انگلیسی و 1213 تن لبنانی و 157 تن اهل سوریه و 197 تن هندی هستند. از سال 1954 م . به این طرف قریب به یک میلیون تن بر سکنه ٔ این کشور افزوده شده است .پایتخت غنا شهر اکرا است که 200000 تن سکنه دارد.
تاریخچه ٔ غنا: تاریخ سکونت اقوام کنونی مناطق ساحل طلا بطور قطع معلوم نشده است ، مسلم آن است که اقوام مزبور بطور اجتماع در ناحیه ٔ بسیاروسیعی میان سودان و صحرای آفریکا و مناطقی که پیش از این یاد شده میزیسته اند، و روزگاری امپراطوری پهناوری به نام گانا داشته اند. ساکنان کنونی هنوز هم آن عصر و زمان را بیاد دارند و به یادبود همان سابقه ٔ تاریخی نام امروز کشور خود را غنا گفته اند. مردم غنا در حدود سال 1214 م . مورد حمله ٔ مسلمانان قرار میگیرند و قراء و قصبات آنان به دست عربها غارت میشود؛ مردم ناگزیر پراکنده میشوند و به جنوب کوچ میکنند و شاید 800 تا 1000 میل راه می پیمایند تا از تطاول عربهادر امان بمانند و از آن پس تا امروز بتدریج در مناطق کنونی سکنی میگزینند. فرانسویان میگویند در سال 1383 م . بساحل طلا رسیده قلعه ٔ المینا را در آن سرزمین بنا کرده اند. این گفته مستند تاریخی ندارد. در سال 1471 م . ساحل طلا از طرف دریانوردان پرتقال کشف گردید و یازده سال بعد، یعنی در سال 1482 قلعه ٔ المینا به دست آنان بنا شد. این قلعه 155 سال بعد به دست هلندیان افتاد و پنج سال پس از آن یعنی در 1642 م . پرتقالیان همه ٔ متصرفات خود را در ساحل طلا به هلندیان واگذار کردند. در سال 1553 م . انگلیسیان و در 1595 هلندیان با این سرزمین باب داد و ستد را گشودند، سه سال بعد هلندیان مکانی در موری برپا ساختند. در سال 1623 م . دانمارکیان قلعه ٔ کریستیانس برک را بنا کردند و 22سال بعد سوئدیان این قلعه را متصرف شدند و تا سال 1657 م . آن را در اختیار داشتند، در سال 1621 انگلیسیان محلی در کرمانتی نزدیک حوض نمک ساختند و در 1652 سوئدیان نیز در کپ کوست قلعه ای بنا کردند. در سال 1752 م . کمپانی آفریکایی «بروش » کمپانی هند شرقی در تحت حمایت دولت انگلیس تشکیل میشود و در این تاریخ جز انگلیسیان که در مرکز کپ کوست و هلندیان که در مرکز قلعه ٔ المینا و دانمارکیان در مرکز قلعه ٔ کریستیانس برک مستقر بودند، کلیه ٔ دول اروپایی دیگر ساحل طلا را رها میکنند. نخستین میسیون انگلیسی در 1817 م . روانه ٔ اشانتی میشود و چهار سال بعد دولت انگلیس مناطق اشغالی «کمپانی افریکایی » را تصرف میکند، ولی مردم اشانتی که به جنگجویی و دلیری معروفند در سال 1824 م . قوای انگلیس را مغلوب کردند، اما دو سال بعد انگلیسیان موفق شدند این مردم استقلال طلب را مغلوب سازند از آن به بعد هم انگلیسیان مصروف ایجاد تشکیلات اساسی دولتی و اقتصادی در این مناطق میشود. در سال 1844 م . رؤسای بعض قبایل کتباً اختیارات و سلطه ٔ انگلیسیان را به رسمیت شناختند و از این تاریخ است که استیلای قطعی انگلیس در این سرزمین آغاز میگردد. شورای تقنینیه اول مرتبه در سال 1852 م . تشکیل شد. دول دیگر اروپا که تا این تاریخ ساحل طلا را ترک نکرده بودند در مقابل دولت انگلیس نتوانستند مقاومت کنند و چنانکه فهرست وقایع نشان میدهد، از این زمان به بعد آن چند دولت دیگر هم که هنوز قلعه ای از این اراضی در اختیار داشتندبتدریج این نواحی را ترک گفتند. در سال 1950 م . دانمارکیان متصرفات خود را در مقابل ده هزار لیره به انگلیسیان واگذار کردند. هلندیان نیز در 1867 م . برطبق قرارداری متصرفات خود را در مشرق رودخانه ٔ سوت با متصرفات انگلیس واقع در مغرب همان رودخانه معاوضه کردند، و پنج سال بعد اجباراً کلیه ٔ متصرفات خود را در ساحل طلا در مقابل 3790 لیره به انگلستان واگذار کردند، از این پس باز هم مدتی انگلیسیان با عشایر محلی بخصوص قبایل اشانتی در ستیز بودند تا سرانجام در 1901 م . موفق شدند بکلی آن قسمت را نیز ضمیمه ٔ ساحل طلا کنند. در سال 1949 قوام نکرومه حزب مردم را تأسیس میکند و در 1951 م . همین شخص از طرف مجلس مقننه ای که تازه افتتاح شده بود بعنوان پیشوای امور دولتی انتخاب میگردد. نکرومه در سال 1952 م . نخستین رئیس دولت ساحل طلا شناخته شد. در سال 1956 م . نخست وزیر مقدمات استقلال کشور را فراهم کرد و سرانجام در ششم مارس 1957 استقلال کشور رسماً اعلام گردید و در تاریخ اول ژوئیه 1960 م . اولین انتخابات ریاست جمهوری بعمل آمد و قوام نکرومه به ریاست جمهوری انتخاب گردید. غنا هشتادویکمین عضو سازمان ملل متحد و عضو کشورهای مشترک المنافعانگلستان است . این کشور دارای یک مجلس است و انتخابات پارلمان مخفی و یکدرجه ای است . مردم اعم از زن و مرد از 21سالگی از حق رأی برخوردارند. دوره ٔ تقنینیه سابقاً 4 سال بود، ولی برطبق قانون اساسی مصوب سپتامبر 1956 م . به پنج سال افزایش یافت و آخرین انتخابات در 17 ژوئیه سال 1956 بعمل آمد. تعداد نمایندگان 104 تن اند و بترتیب بین نواحی مختلف تقسیم میشوند.
محصولات : ساحل طلا سرزمینی زراعتی است و کاکائو محصول عمده ٔ آن است که یک سوم بازار جهان را تأمین میکند. باید یادآور شویم که از عمر کشت کاکائو در این کشور بیش از هفتاد سال نمیگذرد. بار اول شخصی نجار به نام ته کوراشز در سال 1879 م . تخم کاکائو رااز جزیره ٔ فرناندوپو (واقع در گینه ٔ اسپانیا) به این سرزمین آورد. بعد بتدریج زراعت این دانه ٔ نباتی رونق گرفت و با سرعتی عجیب افزایش یافت ؛ بنحوی که محصول کاکائو از سال 1891 جزء ارقام صادراتی این کشور درآمد. دیگر از منابع صادراتی این کشور، طلا، الماس ، منگنز و بوکسیت است . واحد پول آن لیره ٔ غنایی است که برابر با یک لیره ٔ انگلیسی است . از اواخر سال 1960 کمپانی آفریکایی «گلف اویل کمپانی » در منطقه ٔ مستعمره ٔغربی در تجسس منابع نفت است . غنا دارای یک دانشگاه و 12 دبیرستان و 1300 مدرسه است که در آنها 700000 تن به خواندن درس اشتغال دارند. زبان رسمی غنا انگلیسی است و مهمترین زبانهای محلی ، گانا، فانتی ، تری ، اکان و وایو است . مذهب مردم غنا بیشتر آنیمیسم و اسلام و مسیحیت است . ارتش غنا در حال حاضر مرکب از سه لشکراست ، و سه هنگ توپخانه و مهندسی و مکانیزه نیز دارد. در غنا دو حزب سیاسی مهم به نام حزب مردم و حزب اتحاد است . حزب نخستین اکنون 85 کرسی و حزب دوم 17 کرسی را در مجلس اشغال کرده اند. مجلس غنا دو تن نماینده ٔ مستقل نیز دارد.


فرهنگ عمید

توانگری، بی نیازی، بسیارمال شدن، ثروتمند شدن، توانگر شدن.
صوت طرب انگیز، آواز خوش، سرود.

توانگری؛ بی‌نیازی؛ بسیارمال شدن؛ ثروتمند شدن؛ توانگر شدن.


صوت ‌طرب‌انگیز؛ آواز خوش؛ سرود.


دانشنامه عمومی

(واژۀ پیشنهادی کاربران) پُرداری.


مختصات: ۵°۳۳′ شمالی ۰°۱۵′ غربی / ۵٫۵۵۰°شمالی ۰٫۲۵۰°غربی / 5.550; -0.250
غَنا با نام رسمی جمهوری غنا کشوری در غرب قاره آفریقا است. آکرا پایتخت این کشور است. واحد پول این کشور سِدی غنا نام دارد.
زبان رسمی غنا انگلیسی است و ۶۷ درصد از مردم به آن تکلم می کنند. جمعیت غنا ۲۷ میلیون نفر است و مردم غنا از اقوام چندی تشکیل شده اند. در حدود نیمی از غنایی ها از قوم آکان، حدود ۱۷ درصد از قوم داگبانی، ۱۴ درصد افه و بقیه از چند قوم دیگر هستند. ۹۸ درصد از مردم غنا سیاه پوست هستند. بیشتر مردم غنا مسیحی و حدود ۱۷ درصد نیز مسلمان هستند.
غنا در ششم مارس ۱۹۵۷ از بریتانیا مستقل شد. در آن تاریخ، دو مستعمره بریتانیا یعنی «ساحل طلا» و توگولند که یک سال پیش از آن با هم ادغام شده بودند کشوری به نام غنا را تشکیل دادند. در یکم ژوئیه ۱۹۶۰ نظام جمهوری در غنا رسمیت یافت.

غنا (ابهام زدایی). 'غنا می تواند اشاره ای به یکی از موارد زیر باشد:
غنا، کشوری در غرب قاره آفریقا.
غِنا، به معنی پایکوبی.
غَنا، به معنی دارندگی و ثروتمندی.

دانشنامه آزاد فارسی

غَنا (Ghana)
طاق استقلال، آکرا، طاق استقلال، آکرا، موقعیت. کشور غنا (ساحل طلای پیشین) در افریقای غربی و در کرانۀ شمالی خلیج گینه جای دارد. از شمال غربی و شمال به کشور بورکینا فاسو، از شرق به جمهوری توگو، از جنوب به اقیانوس اطلس (خلیج گینه)، و از غرب به کشور ساحل عاج محدود است. ۲۳۸,۵۳۵ کیلومتر مربع مساحت دارد و پایتخت آن شهر آکرا است.سیمای طبیعی. کشور غنا سرزمین نسبتاً همواری است که رودخانه های ولتای سفید و ولتای سیاه از شمال به جنوبِ آن جریان دارند. رود ولتای سیاه مرز کشور بورکینا فاسو و بخشی از مرز کشور ساحل عاج را تشکیل می دهد و در دریاچۀ سد آکوسومبو به رودخانۀ ولتای سفید می پیوندد. رودخانۀ بزرگ ولتای سفید که از ارتفاعات بورکینا فاسو سرچشمه می گیرد، نواحی مرکزی غنا را درمی نوردد و پس از پیوستن به رودخانۀ ولتای سیاه و عبور از سد آکوسومبو در ساحل جنوب شرقی کشور غنا به خلیج گینه می ریزد. اراضی جنوبی غنا نسبتاً پست و باتلاقی است و از جنگل های انبوهی پوشیده شده که بعضاً جنگل زدایی شده و به کشت کاکائو، قهوه، موز، و نخل اختصاص یافته است. مرزهای شرقی را کوه های کم ارتفاعی فراگرفته است که بلندترین قلّۀ آن با نام آفاجوتو، با ارتفاع ۸۸۵ متر، مرتفع ترین نقطۀ کشور غنا است. نواحی شمالی را علفزارهای پهناوری فراگرفته که در غرب از تراکم آن کاسته می شود و از سویی در تهدید بیابان زایی قرار دارد. اقلیم این کشور گرم و مرطوب است و دمای آن در ماه های بهمن تا فروردین به حداکثر می رسد و نسیم دریا، شدت آن را در جلگه های ساحلی تعدیل می کند. به سبب بارش باران های تابستانی که بین ۲هزار میلی متر در جنوب تا ۱,۲۵۰ میلی متر در شمال متغیر است، این سرزمین پرآب و علف است و رودخانه های این کشور و نیز دریاچۀ عظیم سد آکوسومبو زیستگاه تمساح های غول پیکر، اسب آبی، و گاو دریایی است و تنوع و فراوانی حیات وحش ازجمله شیر، ببر، پلنگ، کفتار، فیل، و بز کوهی از ویژگی های آن به شمار می آید. بیشتر نواحی مسکونی غنا در نواحی جنوبی متمرکز ند و شهرهای مهم آن عبارت اند از آکرا، کیپ کوست، سکوندی ـ تاکورادی، اوبوئاسی، کوماسی، و تاماله.
اقتصاد. حدود ۶۰ درصد از نیروی کار این کشور به کشاورزی اشتغال دارند و قهوه، چوب، الوار، و موز عمده ترین اقلام صادراتی این کشور است. نواحی شمالی غنا نیز به کشت سیب زمینی هندی و غلات و دامداری اختصاص یافته است. با وجود این که برنامه های دولت غنا در جهت ارتقای سطح زیر کشت، افزایش محصولات کشاورزی و تأمین نیازهای داخلی طراحی شده و صید ماهی قسمت مهمی از نیازهای غذایی این کشور را تأمین می کند، اما هنوز بسیاری از مواد غذایی از خارج وارد می شود. طلا، مانند گذشته، مهم ترین کانی صادراتی این کشور است و منگنز، بوکسیت و نفت و گاز طبیعی نیز از دیگر اقلام صادراتی غنا به شمار می آیند. نیروی برقابی۹ حاصل از سد آکوسومبو علاوه بر تأمین نیازهای داخلی، به خارج نیز صادر می شود و صنعت گردشگری از رونق کافی و رو به ترقی برخوردار است.
حکومت و سیاست. مطابق قانون اساسی ۱۹۹۲، نظام حاکم بر کشور غنا جمهوری چندحزبی با یک مجلس قانون گذاری است. رئیس جمهور این کشور را مردم هر چهار سال یک بار انتخاب می کنند و او سرپرستی کشور را برعهده دارد و در رأس امور قرار گرفته است. مجلس ملّی آن ۲۰۰ عضو دارد که برای چهار سال انتخاب می شوند.
مردم و تاریخ. جمعیت غنا ۲۴,۲۳۳,۴۳۱ نفر است (۲۰۱۰) و تراکم نسبی آن به۱۰۱ نفر در کیلومتر مربع می رسد. حدود ۵۰ درصد از جمعیت کشور را قبایل سیاه پوست آکان تشکیل داده اند، و ۳۸ درصد از آنان پیرو باورهای سنتی و قبیله ای اند و ۳۰ درصد از آیین اسلام پیروی می کنند. ۵۶ درصد از مردم آن روستا نشین اند و علاوه بر زبان انگلیسی، که زبان رسمی غنا است، به ۷۵ زبان محلی و بومی نیز گفت وگو می شود. غنا ازجمله کشورهایی است که به شدت در معرض تهدید بیماری ایدز قرار دارد؛ در ۱۹۹۷ تعداد بیماران مبتلا به ایدز ۲۱۰هزار نفر بود و آمارها و نمودارها از رشد سالیانۀ آن حکایت دارند. این سرزمین تا پیش از قرن۱۴ مسکن اقوام گوناگون بود و در این زمان آکان هایِ آشانتی زبان بر سراسر آن تسلط یافتند. پرتغالی ها در ۱۴۷۱م در سواحل غنا پیاده شدند و قلعه هایی در آن جا تأسیس کردند و به سبب یافتن طلا در رسوبات رودخانۀ ولتا، آن را ساحل طلا (گُلدکوست) نامیدند. در قرن ۱۷ بر تعداد قلعه ها و ماندگاه های آنان افزوده شد و با یاری آشانتی ها به تجارت برده پرداختند. انگلیسی ها در قرن ۱۹ کنترل آن نواحی را دست گرفتند و در ۱۹۰۱ با غلبه بر آشانتی ها، ساحل طلا را کاملاً تصرف کردند و نواحی شمالی را نیز تحت الحمایۀ خود قرار دادند. بعد از جنگ جهانی اول و مغلوب شدن آلمان، توگولند۱۰ را نیز، که از مستعمرات آلمان بود، ضمیمۀ ساحل طلا کردند. در نیمۀ اول قرن ۲۰، جنبش های ملی گرایانه و استقلال طلبانۀ مردم غنا آغاز شد و رفته رفته سراسر آن کشور را فرا گرفت و انگلیسی ها را وادار کرد که در ۱۹۵۱ با خودگردانی داخلی غنا موافقت کنند. در نخستین انتخابات عمومی ۱۹۵۲ قوام نکرومه، رهبر استقلال طلبان و بنیاد گذار نهضت پان افریکانیسم، به نخست وزیری رسید. او زمینه های استقلال این کشور را با نام جمهوری غنا در ۱۹۶۰ فراهم کرد و خود ریاست جمهوری کشور را برعهده گرفت.

فرهنگ فارسی ساره

پرمایگ


نقل قول ها

غنا با نام رسمی جمهوری غنا، حکومتی مرکزی با نظام جمهوری و لیبرال دموکراسی در غرب آفریقا در سواحل اقیانوس اطلس و خلیج گینه قرار گرفته است.
• «پرچم: پرچم غنا در زمان استعمار انگلیس، پرچم بریتانیا بود ولی در آن عبارت GC به چشم می خورد که حروف اختصاری ساحل طلا (Gold Coast) بود . در پرچم امروزی غنا که رنگ های آن ابتدا در سال ۱۸۹۴م در پرچم کشور اتیوپی به کار رفته و بعدها از سوی کشورهای دیگر آفریقایی مورد استفاده قرار گرفته، نوار قرمز نشانهٔ استقلال، نوار زرد به معنای ثروت و رنگ سبز نشانهٔ جنگل ها و کشتزارهای این کشور است. در داخل نوار زرد یک ستارهٔ سیاه به چشم می خورد که نشانهٔ ستارهٔ راهنمای آزادی کشورهای آفریقایی محسوب می شود. طرح این پرچم به سال ۱۹۵۷م و استقلال غنا مربوط می شود.» در اثرش چاپ ۱۳۷۰/ ۱۹۹۱م -> رسول خیراندیش

دانشنامه اسلامی

[ویکی شیعه] غَنا کشوری در غرب آفریقا است. در گذشته نام این کشور ساحل طلا بود ولی پس از استقلال در ۶ مارس ۱۹۵۷ نام آن به غنا تغییر یافت. کمتر از نیمی از جمعیت غنا مسلمان هستند. جمعیت شیعیان در این کشور بین ۴۰۰ هزار تا یک میلیون نفر برآورد شده است.
کشور غنا در غرب قاره آفریقا قرار دارد. این کشور از شرق با توگو و از غرب با ساحل عاج همسایه است و از شمال به بورکینافاسو و از جنوب به اقیانوس اطلس منتهی می شود و ۲۳۸،۵۳۵ کیلومتر مربع وسعت دارد. غنا، کشوری نیمه کوهستانی است و آب و هوای آن، گرم و مرطوب و پرباران است و از جمله مهم ترین رودهای آن می توان به ولتا و شاخه های تای سیاه و ولتای سفید اشاره نمود. جنگل ها در آن وسعت زیادی دارند و عمدتاً در نواحی جنوبی واقع شده اند.

جدول کلمات

آکرا

پیشنهاد کاربران

نغمه و آواز، خواندن آواز

غنا به فتح غ : بی نیازی، توانگری، متمول، ممتمکن، مایه دار و ثروتمند، مستغنی.

آواز، آوازخوانی، سرود، نغمه، آواز خوش و طرب انگیز

توانگری، بی نیازی، دولتمندی، ثروت

متضادِ فقر

سرود و موسیقی

حرکات موزون ، رقص

اواز _نغمه

بی نیاز


جامعیت

داشتن توان ، توانگری، داشتن امکانات که باعث تسهیل امور می شود

بی نیازی، بی نیاز بودنـ محتاج کسی نبودن در خفا یا در ملع عام، گاهب ه معنی بی نیازی از مال و ثروت است و گاه به معنی بی نیازی از معنویت و انسانیت و. . و صرفا به معنای ثروتمند ( پولدار نیست )

پاکدامنی

غِنا=نغمه، آواز
توجه کنید غِنا با غَنا در معنی تفاوت دارد و غَنا به معنی بی نیازی است

غِنا:سرود. نغمه آواز خواندن

بی نیازی

توانگری

سرود، نغمه، آواز خوانی، دستگاه موسیقی

غنا به فتحه غ یعنی توانگری و نام کشوری در آفریقا ، غنا به کسره غ یعنی آواز انسان و صدای برخاسته از آلات موسیقی و رقصیدن همراه با آنها و احتمالا بکارگیری ابزاری مانند رقص نور و نور پردازی با ریتم و هر چیزی که آیندگان در اینگونه مجالس بکار گیرند .

آلات وابزار موسیقی. آهنگ، ابزار کار مطربان و رامشگران و خنیاگران. نغمه و آواز، رقص و پایکوبی و، ، ، ، اما غَنا به معنای توانگری و ثروت و جاه و جلال و شکوه است و مستغنی یعنی بی نیازی.

به معنای بی نیازی - هم خانواده ها: مستغنی - غنی با کلمه ی غِنا به معنای نغمه متفاوت است


کلمات دیگر: