کلمه جو
صفحه اصلی

قران


مترادف قران : ( قرآن ) کتاب الله، فرقان، کلام الله، مصحف

فارسی به انگلیسی

the koran, quran

conjunction, crisis


فارسی به عربی

قرآن

مترادف و متضاد

alcoran (اسم)
قران

quran (اسم)
قران

koran (اسم)
قران، فرقان

sacred thing (اسم)
قران

فرهنگ فارسی

کتاب آسمانی مسلمانان که شامل صدوچهارده سوره است
۱ - ( مصدر ) نزدیک شدن بهم پیوستن ۲ - یکجا شدن دو کوکب از جمله هفت سیاره سوای شمس در برجی بیک درجه یا بیک دقیقه ۳ - ( اسم ) نزدیکی پیوستگی اتصال . یا صاحب قران . یا قران سعدی . نزدیک شدن دو سیاره سعد مانند مشتری و زهره در یک برج . یا قران نحسین . نزدیک گردیدن دو سیاره نحس مانند زحل و مریخ در یک برج . یا گذشتن قران . گذشتن زمان محنت ( بسبب گذشتن قران کوکب ) : ای قبله زمانه از این تنگدل مشو صاحبقرانی از تو قران بگذرد یقین . ( عطایی بهار عجم ) ۴ - ( اسم ) واحد پول ایران در عهد قاجاریه و اوایل پهلوی و آن مسکوکی نقره بود بوزن ۲۴ نخود معادل یک ریال کنونی .
فراهم آوردن و گرد کردن چیزی را بچیزی قدم یا حدوث قر آن : اهل سنت گویند قر آن یا کتاب خدا که کلام خدا است مخلوق نیست و آن همان است که در مصحفهای ما نوشته شده و در دلهای ما نگاهداری گردیده و بزبانهای ما خوانده و گوشهای ما شنیده میشود و زبانها و گوشها حلول نکرده است . کیفیت نازل کردن قر آن : مولف اتقان گوید : در این باره مسائلی است . نخست اینکه خدای تعالی فرماید شهر رمضان الذی انزل فیه القران و باز فرماید : انا انزلناه فی لیله القدر در کیفیت نازل کردن قر آن از لوح محفوظ در سه قول اختلاف کرده اند و قول نخست که مشهورتر و درست تر این است که قر آن در شب قدر یکمرتبه باسمان دنیا فرود آمد و سپس در طول بیست سال یا بیست و سه سال یا بیست و پنج سال نجم نجم نازل گردید . قول صوفیه درباره قر آن : صوفیه گویند : قر آن عبارتست از ذات که در آن همه صفات مضحمل گردند . کاتبان قر آن : پیغمبر را نویسندگان و منشیانی بودند که آنچه نازل میشد مینوشتند و بنام کاتبان وحی معروف شدند . ترتیب قر آن و کیفیت جمع آوری آن : گروه بسیاری بر آنند که جمع آوری آن درباره ترتیب سوره ها امری است اجتهادی و بهر ترتیب بخواهی میتوانی آنرا بخوانی . تحریف یا عدم تحریف قر آن : درباره تحریف و زیاد و کم شدن قر آن برخی بر آنند که ممکن است قر آن از تحریف بر کنار نمانده باشد زیر اختلاف در قرائت آن چه بسا که مایه فزونی یا کاهش در آن گردد . اعجاز قر آن : اما بر معجزه بودن قر آن آیاتی دلالت دارند از جمله : ان کنتم فی ریب مما نزلنا علی عبدنا فاتوا بسوره من مثله و ادعو شهدائکم من دون الله ان کنتم صادقین فان لم تفعلوا و لن تفعلوا فاتقوا النار التی و قودها الناس و الحجاره اعدت للکافرین . و نیز : قل لئن اجتمعت الانس و الجن علی ان یاتوا بمثل هذا القر آن ان لایاتون بمقله و لو کان بعضهم لبعض ظهیرا . این آیات نشانه معجزه بودن قر آن است و باید دید وجه اعجاز قر آن چیست ? نخست رای مفسران را در این زمینه مطالعه کنیم : علامه نیشابوری در تفسیر خود غرائب القر آن و رغائب الفرقان در تفسیر آیه نخستین گوید : در معجزه بودن قر آن از دو طریقه یاد شده است نخست اینکه یا کلام خدا برابر کلام سایر فصیحان است یا زیاده دارد که خارق عادت است . دو شق اول باطل است زیر رسول خدا در مقام تحدی بر آمد و آنانرا که در فصاخت سر آمد عصر خود بودند دعوت کرد که بطور دسته جمعی یا به تنهائی آیه یا سوره را مانند آن بیاورند و آنان که سعی داشتند از هر وسیله برای تکذیب وی استفاده کنند نتوانستند پس قسم سوم متعین و مسلم است طریقه دوم این است که یا سوره مورد تحدی در فصاحت بحد اعجاز رسیده است و در اینصورت مقصود حاصل است و یا بحد اعجاز نرسیده است و در اینصورت امتناع معارضان از آوردن ماند آن سوره با آنکه بسختی در صدد ابطال دعوت وی بودند خود معجزه است . میتوان گفت که اعجاز همچون ملاحت است که درک میشود ولی توصیف پذیر نیست و ملاک آن ذوق سلیم و طبع مستقیم است . نامها و صفات قر آن : نامها و صفات قر آن بدانگونه که ابوالفتوح رازی در اول تفسیر خود آورده بشرح زیر است : قر آن فرقان کتاب ذکر تنزیل حدیث موعظه تذکره حکم ذکری حکمه مومن شافی هدی هادی صراط مستقیم نور رحمه حبل روح قصص حق بیان مجید عزیز تبیان بصائر فصل عصمه مبارک نجوم مجید عزیز کریم عظیم سراج منیر بشیر نذیر عجیب قیم مبین نعمه علی . در نفایس الفنون آمده .
( قر آن ) نام کتاب آسمانی که بر محمد ص بن عبدالله نازل شد و آن کتاب دینی کلیه فرق اسلامی است و شامل ۱۱۴ سوره ( بنا بر مشهور۹۵سوره مکی و۱۹سوره مدنی ) فرقان .

فرهنگ معین

(قِ) (اِ.) واحد پول ایران در عهد قاجاریه و اوایل پهلوی و آن مسکوکی نقره بود به وزن 24 نخود، معادل یک ریال کنونی . ؛یک ~ را دو قران کردن با زحمت بسیار سودی به دست آوردن .


( قرآن ) (قُ ) [ ع . ] (اِ. ) نام کتاب آسمانی مسلمانان که بر محمد (ص ) نازل شد. ،~ خدا که غلط نشده ! عبارت کنایی دال بر بی اهمیت بودن یا خالی از ایراد نبودن آن چه روی داده یا روی می دهد. نظر به اهمیت و بی غلط بودن قرآن .
(قِ ) [ ع . ] (مص ل . ) ۱ - به هم نزدیک شدن ، به هم پیوستن . ۲ - اجتماع دو سیاره در یک بُرج .
(قِ ) (اِ. ) واحد پول ایران در عهد قاجاریه و اوایل پهلوی و آن مسکوکی نقره بود به وزن ۲۴ نخود، معادل یک ریال کنونی . ،یک ~ را دو قران کردن با زحمت بسیار سودی به دست آوردن .

(قِ) [ ع . ] (مص ل .) 1 - به هم نزدیک شدن ، به هم پیوستن . 2 - اجتماع دو سیاره در یک بُرج .


لغت نامه دهخدا

قران . [ ق ِ ] (اِخ ) جائی است در نجد، و گویند کوهی است در جدیله و آن منزلی است برای حاجیان بصره . نصر گوید: گمان میرود که مشدد باشد و در شعر به تخفیف آمده است . (معجم البلدان ).


قران . [ ق ِ ] (اِخ ) ناحیه ای است در سراة از بلاد دَوْس که در آن حادثه ای واقع شده است . (معجم البلدان ).


قران . [ ق ُرْ را ] (اِخ ) جایی است نزدیک مکه به مرالظهران . (منتهی الارب ).میان آن و مکه یک روز فاصله است . (معجم البلدان ).


قران . [ ق ُرْ را ] (اِخ ) قصبه ای است به آذربایجان . (منتهی الارب ) (معجم البلدان ).


قران . [ ق ُرْ را ](اِخ ) نام مردی است . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).


قران . [ق ُرْ را ] (اِخ ) دهی است در یمامه . (منتهی الارب ). || دوده ای است در یمامه . (معجم البلدان ).


قران .[ ق َرْ را ] (ع اِ) شیشه . آبگینه . (ناظم الاطباء).


( قرآن ) قرآن. [ ق ُ ] ( ع مص ) فراهم آوردن و گرد کردن چیزی را به چیزی. گویند: قَرَاءَ الشی قرآناً ( از باب نصر و فتح ). || بچه دادن حامل. گویند: قرأت الحامل قرآناً؛ بچه داد آن حامل. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || قرائت. قَرء. خواندن. ( منتهی الارب ). رجوع به قرء شود.

قرآن. [ ق ُرْ ] ( اِخ ) نام کتاب آسمانی مسلمانان که بر حضرت محمدبن عبداﷲ ( ص ) پیامبر اسلام نازل گردید. و در لفظ قرآن اختلاف است. برخی گوینداسم علم غیرمشتق است و مخصوص است به کلام خدا و همزه جزء حروف اصلی آن نیست ، ابن کثیر چنین خوانده و از شافعی نیز چنین روایت شده است. برخی دیگر گویند این لفظ مشتق است از «قرنت الشی بالشی ٔ» و قرآن نامیده شد زیرا در میان سور و آیات و حروف آن مقارنه وجود دارد. فراء گوید: قرآن مشتق است از قرائن و به هر تقدیر بدون همزه است و نون آن اصلی است. زجاج گوید این قول سهو و خطاست و سخن درست این است که همزه را برای تخفیف حذف کرده اند و حرکت همزه را به حرف ساکن پیش از آن منتقل ساخته اند. و آنها که قرآن را مهموز دانند نیز میان خود اختلاف دارند، برخی را عقیده بر این است که آن مصدر «قرأت » است و کتاب مقروء ( خوانده شده ) را قرآن ( خواندن ) خوانند از جهت تسمیه شی به اسم مصدر آن ، و برخی گویند آن وصف است بر وزن «فعلان » از ماده «قرء» بمعنی جمع. در کتاب اتفاق چنین آمده است.
قدم یا حدوث قرآن. اهل سنت گویند قرآن یا کتاب خدا که کلام خدا است مخلوق نیست و آن همان است که در مصحفهای ما نوشته شده و در دلهای ما نگاهداری گردیده و به زبانهای ما خوانده و به گوشهای ما شنیده میشود در حالی که آن کلام در مصحفها و دلها و زبانها وگوشها حلول نکرده است. زیرا سخن خدا از جنس حروف و اصوات نیست چه حروف و اصوات حادثند و کلام خدا صفات ازلی و قدیم است ، که با سکوت یعنی ترک تکلم با قدرت بر آن منافات دارد، بلکه سخن خدا صفتی است قدیم که به ذات حق پایدار است ، به لفظ می آید و شنیده میشود و با نقوش و اشکالی که برای حروف وضع شده و دلالت بر کلام خدا دارند نوشته میشود چنانکه گویند آتش جوهری است سوزنده که با لفظ از آن یاد میشود و با خامه آن را نویسند ولی این باعث نمیشود که حقیقت آتش صوت یا حرف باشد و تحقیق مطلب این است که هر چیز دارای وجودی است در ذهن ها و دارای وجودی است در نوشته. نوشته بر عبارت دلالت کند و عبارت بر آنچه در ذهن است و آنچه در ذهن است بر آنچه در خارج است پس هنگامی که قرآن را با صفتی از لوازم قدیم وصف کنیم مانند آنکه بگوئیم قرآن آفریده نیست مراد ما حقیقت وجود خارجی آن است و هنگامی که قرآن را با صفتی از صفات لازم مخلوقات وصف کنیم مراد ما از آن ، الفاظ منطوق و مسموع است چنانکه گویی من نیمی از قرآن را خوانده ام ، یا الفاظ خیالی است چنانکه گوئی قرآن را از بر کردم یا مراد اشکال قرآن است چنانکه گویی کسی که وضو و طهارت ندارد حرام است که قرآن را لمس کند حال باید دید که کلام قدیم که صفت خدای تعالی است آیا رواست که شنیده شود. این مذهب اشعری است ولی ابواسحاق اسفرایینی آن را باور نداردو همین مختار شیخ ابومنصور است پس معنی این آیه «حتی یسمع کلام اﷲ« »حتی یسمع ما یدل علیه » است چنانکه گویند: دانش فلان را شنیدم ، پس موسی علیه السلام آوازی راشنید که بر کلام خدا دلالت داشت ولی چون بدون واسطه کتاب و فرشته بود به نام کلیم اختصاص یافت ، و گویند کلیمش خوانند چون برخلاف عادت از همه سو آواز را شنیدولی کسی که شنیدن کلام قدیم را روا دارد گوید موسی به لقب کلیم ملقب گشت از آن جهت که کلام ازلی را بی حرف و صوت شنید چنانکه ذات خدا در آخرت بی کم و کیف دیده میشود.

قران . [ ق ِ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان گاورود بخش حومه ٔ شهرستان سنندج واقع در 38000 گزی جنوب سنندج و 2000 گزی باختر شوسه ٔ سنندج به کرمانشاه . سکنه ٔ آن 40 تن است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).


قران . [ ق ِ ] (ع مص ) مقارنه . یار کردن دو چیز را با هم .(منتهی الارب ). || در نزد منجمان از انواع نظر است ، و آن را مقارنه نیز گویند. (از کشاف اصطلاحات الفنون ). رجوع به نظر و مقارنه شود: قران دو ستاره ؛ مقارنه ٔ آن دو. || (اِمص ) حالت به هم آمدن دو ستاره در برجی . (صراح ). اجتماع دو ستاره است غیر از خورشید و ماه در جزء واحد از اجزاء بروج . (ازالنقود العربیه ص 182). در احکام نجوم چون این کلمه را مطلق گویند مراد اجتماع زحل و مشتری باشد، و چون مقصود اقتران دو کوکب دیگر باشد قید نام کنند. پیوستن دو ستاره به برجی ، و آنکه گویند فلان صاحب قران است یعنی آنکه هنگام ولادت او زحل و مشتری را قران بوده باشد. (کشاف اصطلاحات الفنون از کشف اللغات ). در اصطلاح نجومی ، بودن دو یا چند کوکب است در یک نقطه ٔ آسمان یا در یک جزء از منطقةالبروج ، و آن بر سه قسم است : قوی ، ضعیف ، متوسط. و رجوع به قران بزرگ و قران کوچک وقران میانه در التفهیم ص 208 و 209 شود :
کسی که بر سر او بگذرد هزار قران
نبیند آن ملک راد را همال و قرین .

فرخی .


گر هدف سازد قمر را تیر اختردوز تو
تا قیامت جز قران نَبْوَد زحل را با قمر.

سنایی .


ز هفت اختر چنین آورد بیرون
که در چندین قران از دور گردون ...

نظامی .


بر اهل روزگار از هر قرانی
نیامد بی ستمکاری زمانی .

نظامی .


سعادت برگشاد اقبال را دست
قران مشتری و زهره پیوست .

نظامی .


- حج قران ؛ آن حج که در آن میان حج و عمره جمع کنند: قرن بالحج و العمرة قراناً؛ با هم آورد حج و عمره را. (ناظم الاطباء). یکی از اقسام سه گانه ٔ حج است . حج بر سه قسم است : حج قران ، حج اِفراد، حج تمتع. حج قران و حج اِفراد تکلیف کسانی است که مسافت بین آنها و مکه کمتر از چهل وهشت میل (شانزده فرسخ ) باشد. رجوع به مقدمه ٔ سوم مبحث حج کتاب شرایع و مناسک حج آیت اﷲ فیض چ 2 ص 51 شود.
- صاحب قران ؛ پادشاهی که ظفر و نصرت با وی همراه باشد. (ناظم الاطباء). تیمور لنگ به صفت صاحب مشهور شد و گاهی نیز او را صاحب قران و صاحب الزمان و صاحب العدل گویند. (از النقود العربیه ص 135) :
قران را از این فخر برتر نباشد
که شاهی چو این شاه صاحب قران شد.

مسعودسعد.


صاحب قران تو باشی در گیتی
تا در سپهر حکم قران باشد.

مسعودسعد.


رجوع به صاحب قران شود.
- قران ساختن ؛ به هم آوردن . مقارن کردن :
به تو خرم کنم ایوان شه را
قران سازم به هم خورشید و مه را.
- قران کردن ؛ با یکدیگر نزدیک شدن :
مه و خورشید را دیدند تازان
قران کرده به برج عشقبازان .

نظامی .


|| (اِ) رسنی که بر گردن گاو قلبه بندند. || رسنی که دو ستور را با هم بسته باشند. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). آن رسن که دو شتر را بدان به هم بازبندند. (مهذب الاسماء). || یک جفت تیر برابر هم که از عمل یک کس باشد. (منتهی الارب )(ناظم الاطباء). || ج ِ قرن ، چون بحار ج ِ بحر. (غیاث اللغات ). || واحد پول ایران در عهد قاجاریه و اوایل پهلوی ، و آن مسکوکی از نقره بودبه وزن 24 نخود معادل یک ریال کنونی .

قران . [ ق ُرْرا ] (اِخ ) نام وادیی است میان مکه و مدینه . (از منتهی الارب ). وادیی است نزدیک طائف . (معجم البلدان ).


فرهنگ عمید

( قرآن ) کتاب آسمانی مسلمانان شامل ۶۶۰۰ آیه در قالب ۱۱۴ سوره، تبیان.
۱. (نجوم ) قرار گرفتن دو ستاره در یک برج و یک درجه.
۲. (اسم ) [منسوخ] در دورۀ قاجار و پهلوی، واحد پول ایران معادل ریال. کلمۀ قران در معنی واحد پول ایران از وقتی متداول شد که نام فتحعلی شاه را در سکه ها السلطان صاحب قران ضرب کردند و مردم آن سکه ها را سکۀ صاحب قران نامیدند و بعد به تدریج تبدیل به قران گردید.
۳. [قدیمی] به هم نزدیک شدن، نزدیک شدن دو چیز به یکدیگر.
* قران سعدین: (نجوم ) [قدیمی] نزدیک شدن دو ستارۀ سعد مانند مشتری و زهره در یک برج.
* قران نحسین: (نجوم ) نزدیک شدن دو ستارۀ نحس مانند زحل و مریخ در یک برج.

۱. (نجوم) قرار گرفتن دو ستاره در یک برج و یک درجه.
۲. (اسم) [منسوخ] در دورۀ قاجار و پهلوی، واحد پول ایران معادل ریال. کلمۀ قران در معنی واحد پول ایران از وقتی متداول شد که نام فتحعلی‌شاه را در سکه‌ها السلطان صاحب‌قران ضرب کردند و مردم آن سکه‌ها را سکۀ صاحب‌قران نامیدند و بعد به‌تدریج تبدیل به قران گردید.
۳. [قدیمی] به هم نزدیک شدن؛ نزدیک شدن دو چیز به یکدیگر.
⟨ قران سعدین: (نجوم) [قدیمی] نزدیک شدن دو ستارۀ سعد مانند مشتری و زهره در یک برج.
⟨ قران نحسین: (نجوم) نزدیک شدن دو ستارۀ نحس مانند زحل و مریخ در یک برج.


دانشنامه عمومی

قرآن. قرآن کتاب مقدس دین اسلام است و در باور مسلمانان سخنان خداست که به صورت وحی از سوی او توسط جبرئیل بر پیامبر اسلام، محمد بن عبدالله، نازل گردیده است. مسلمانان، قرآن را بزرگترین معجزهٔ محمد و روشن ترین دلیل بر پیامبری او می دانند. قرآن اصلی ترین منبع وحی در اسلام به شمار می آید و به زبان عربی است. کلمهٔ قرآن در لغت به معنی «قرائت کردن» و «خواندن» است و مسلمانان معمولاً به آن با عناوینی مانند «قرآن کریم» و «قرآن مجید» اشاره می کنند. قرآن به ۳۰ جزء تقسیم شده و ۱۱۴ سوره دارد.
نافع، از مدینه سال ۱۶۹/۷۸۵- ابوعبدالله نافع بن ابی نعیم مدنی، مُکنَّی به «ابی رویم» می باشد. نافع اصلاً از اصفهان بود و در مدینه می زیست و در همان جا (به سال ۱۷۶ یا ۱۶۹) درگذشت، یادآوری کرده اند که وی قرآن را نزد ابومیمنه، «مولی ام سلمه»، همسر رسول خدا قرائت نموده است. راویان وی عبارتند از: ورش و قالون.
ابن کثیر، از مکه سال ۱۱۹/۷۳۷ - (عبدالله بن کثیر مکی) از ایرانیانی بود که کسرای ایران او را با کشتی هایی که به یمن فرستاده بود برای فتح حبشه گسیل داشت. ابن کثیر مردی فصیح و بلیغ… بود؛ و از جمع صحابه عبدالله زبیر و انس بن مالک را درک کرده بود. راویان وی عبارتند از: بُزِی ّ و قٌنبل.
ابو عمرو الاعلی، از دمشق سال ۱۵۳/۷۷۰ - ابوعمرو بن علاء بصری وی اهل ایران بوده است و در میان قرّأ سبعه از لحاظ کثرت استادان و شیوخ قرائت، کسی به پایه او نمی رسد، و قرآن را در مناطق مختلفی مانند مکه و مدینه و بصره و کوفه بر استادان زیادی قرائت کرد. سیدحسن صدر، ابی عمرو را شیعی می داند. راویان قرائت وی عبارتند از: دوری و سوسی (وی ایرانی و اهل شوش بوده است).
ابن عامر، از بصره سال ۱۱۸/۷۳۶ - وی در زمان عمر بن عبدالعزیز و قبل و بعد از آن، امام مسجد دمشق (جامع اموی) و قاضی و پیشوای آن دیار بوده و از معمّرترین قرّأ سبعه به شمار می رود. ابن عامر بنا به قول صحیح به سال ۱۱۸ هجری قمری در نود و نه سالگی از دنیا رفت. راویان قرائت ابن عامر عبارتند از: هشام و ابن ذکوان.
حمزه، از کوفه سال ۱۵۶/۷۷۲ - حمزة بن حبیب زیّات کوفی حمزه اصلاً ایرانی است و زمان صحابه را درک کرده است و شاید برخی از آن ها را دیده باشد. حمزه نیز مانند عاصم شیعی است و قرآن را بر امام صادق خوانده است. شیخ طوسی نیز حمزه را از یاران امام صادق (ع شناسایی کرده است. در وجه ملقب شدن حمزه به «زیّات» می نویسند که وی با آوردن روغن از کوفه به حلوان و آوردن پنیر و گردو از حلوان به کوفه گذران زندگی می کرد.
الکسائی، از کوفه سال ۱۸۹/۸۰۴ - وی از مردم سرزمین ایران بوده است و گویند در میهن خود در «طوس» یا «ری» درگذشت کرد. وی قرائت را چهار بار از حمزه دریافت کرد، به گونه ای که می توان به قرائت او اعتماد نمود. کتاب ها و آثار فراوانی به کسائی منسوب است. راویان وی بر این پایه اند: حفص دوری و ابوالحارث.
ابوبکر عاصم، از کوفه سال ۱۵۸/۷۷۸ - عاصم بن ابی النجود کوفی از مردم کوفه است، عاصم از قرّأ هفتگانه و شیعی است و قرآن را بر ابی عبدالرحمن عبدالله بن حبیب سلمی شیعی - که از یاران علی بود… قرائت کرد. عاصم با یک واسطه گوینده قرائت علی است. به همین جهت گفته اند فصیح ترین قرائات، قرائت عاصم می باشد، زیرا وی قرائت ریشه دار آورده است. خوانساری در کتاب روضات الجنان در شرح احوال عاصم می نویسد: «وی پارساترین و پرهیزگارترین قرّأ، و رأی او درست ترین آرا در قرائت به شمار می رود». قاطبه دانشمندان شیعی، قرائت عاصم را فصیح ترین قرائات دانسته اند. راویان وی بر این پایه اند: حفص و ابوبکر عیاش.
احمد نیریزی که از نسخ نویسان نامی ایرانی است، در نزدیک ۳۰۰ سال پیش قرآنی را کتابت کرد که اختلاف قرائت قراء سبعه در حاشیه آن آورده شده است.
عنوان: کتاب آسمانی دین اسلاملقبها: قرآن کریم، قرآن مجیدنام های مشهور: قرآن، فرقان، کتاب … تعداد جزوها : ۳۰ جزءتعداد سوره ها : ۱۱۴ سورهتعداد آیه ها : ۶۲۳۶ آیه
محتوای قرآن دربارهٔ خدا بر توحید و یگانگی او تأکید دارد. قرآن خدا را به انسان نزدیک تر از رگ گردنش می داند، رابطهٔ انسان با خدا را بی نیاز از واسطه می داند و انسان را به تسلیم دربرابر امر خدا فرمان می دهد. قرآن پدیده های طبیعی را نشانه هایی (آیات) برای خدا می شمارد؛ دین و حقیقت را یکی می داند و تنوع ادیان را حاصل تنوع در مردم می داند. قرآن قوانین و حقوق در جامعهٔ اسلامی را نیز تعریف می کند. قرآن مؤمنان را به جهاد در راه خدا می خواند و آنان را به نیکوکاری، به ویژه دربارهٔ مسکینان و یتیمان فرا می خواند. طبق حدیث ثقلین قرآن به همراه اهل بیت دو گوهری هستند که مسلمانان باید به آن دست بیازند تا گمراه نشوند.
مسلمانان براین باورند که قرآن یک بار به صورت کامل توسط جبرئیل در شب قدر بر محمد نازل گشته و سپس بار دیگر به صورت تدریجی بر او نازل شده است. از نظر تاریخی، دیدگاه غالب آن است که قرآن در زمان عثمان، خلیفهٔ سوم، تحت نظارت جمعی از صحابه به رهبری زید بن ثابت به صورت یک کتاب، موسوم به مصحف عثمان جمع گردید و نسخه هایی از آن به مکه، دمشق، کوفه و بصره ارسال گردید. قرآن فعلی براساس قرائت کوفی حفص از عاصم کوفی در قرن هشتم میلادی چاپ گردیده است.

دانشنامه آزاد فارسی

قرآن. اولین قرآن چاپ شده در غرب، 1537-1538م
اولین قرآن چاپ شده در غرب، 1537-1538م
اولین قرآن چاپ شده در غرب، 1537-1538م
اولین قرآن چاپ شده در غرب، 1537-1538م
اولین قرآن چاپ شده در غرب، 1537-1538م
اولین قرآن چاپ شده در غرب، 1537-1538م
اولین قرآن چاپ شده در غرب، 1537-1538م
اولین قرآن چاپ شده در غرب، 1537-1538م
اولین قرآن چاپ شده در غرب، 1537-1538م
اولین قرآن چاپ شده در غرب، 1537-1538م
اولین قرآن چاپ شده در غرب، 1537-1538م
اولین قرآن چاپ شده در غرب، 1537-1538م
اولین قرآن چاپ شده در غرب، 1537-1538م
اولین قرآن چاپ شده در غرب، 1537-1538م
کتاب آسمانی (مقدس، وحیانی) مسلمانان. همۀ مسلمانان به وحیانی و تحریف ناپذیر بودن قرآن اعتقاد دارند، هرچند در چگونگی وحی و تفسیر آن اختلاف نظر هست. قرآن مجید/کریم کتابی در ۷۷,۸۰۷ واژه و ۶,۲۳۶ آیه و ۱۱۴ سوره است. به اعتقاد مسلمانان اصل قرآن در لوح محفوظ (بروج، ۲۱ـ۲۲) است و به تدریج در طول ۲۳ سال از آغاز بعثت پیامبر اسلام (ص) تا زمانی کوتاه پیش از وفاتش، توسط فرشتۀ وحی که جبرئیل (روح الامین) نام دارد بر قلب (نفس) آن حضرت نازل شده است (شعراء، ۱۹۳) و آن حضرت سخن خدا را به لفظ خود، با تمام وجود و نه تنها از راه گوش، دریافت می کرد و پس از هر بار وحی، به دستور پیامبر (ص)، عده ای از صحابه، که کاتبان وحی نام دارند بلافاصله آیه یا آیات یا سورۀ نازل شده را بر وسایل معمول آن روزگار می نوشتند و اگر یکی از آنان هنگام نزول وحی حاضر نبود، بعداً آن را نسخه برداری می کرد. خطی که برای نگاشتن قرآن به کار می رفته، خط کوفی و نسخ اولیه (مائل) بوده که از سریانی و نَبَطی منشعب می شده است. خط کوفی پیش از بنای کوفه بدون این نام رواج داشته و دارای نقطه و نشان و حرکت یا اِعراب و علامات سجاوندی (وقف و ابتدا) نبوده و این علایم در قرن بعد به آن افزوده شده است. بدین گونه پس از وفات پیامبر (ص) یک نسخۀ اصلی و کامل از قرآن باقی و محفوظ ماند که بعدها به فاصلۀ دو دهه بعد از رحلت حضرت (ص)، مبنای تهیه و تدوین مصحف رسمی جهان اسلام شد. وحی دو بخش مَکّی و مدنی دارد. سوره های مکی دارای لحنی پرشور و شعرگونه اند و اغلب نیز از قصص و احکام فقهی خالی است. این سوره ها بیشتر در جزء آخر (سی ام) قرآن جمع شده اند. مکی و مدنی بیشتر از آن که ناظر به مکان باشد، ناظر به زمان است؛ یعنی آنچه در زمان اقامت حضرت رسول (ص) در مکه نازل شده مکی و آنچه پس از هجرت در مدینه یا بین مکه و مدینه یا پیرامون آن نازل شده مدنی است. متن قرآن مقدس است و لمس کردن کلمات آن بدون داشتن طهارت شرعی جایز نیست. به دستور قرآن، هنگام قرائت قرآن باید با کمال ادب سکوت و استماع کرد (اعراف، ۲۰۴). پیش از خواندن هر سوره یا هر بخش از قرآن هم باید بسم الله الرحمن الرحیم گفت و پیش از گفتن بسم الله، باید استعاذه کرد. این حکم ریشه در امر و دستور قرآنی دارد (نحل، ۹۸). قرآن اسامی و اوصاف متعدد دارد. کلمۀ قرآن به احتمال فراوان از ریشۀ قَرَأَ (قرائت) گرفته شده، اگرچه برخی از اسلام شناسان غربی آن را متّخذ از ریشۀ آرامی دانسته اند. معروف ترین نام دیگر آن «کلام الله» (توبه، ۶) است. قرآن پژوهانی چون برهان الدین زرکشی و جلال الدین سیوطی تا ۵۱ نام یا صفتی که حکم اسم یافته برای قرآن یاد کرده اند. از این میان بعد از کلام الله، «فرقان» (فرقان، ۱)، «ذِکْر» (انبیاء، ۵۰)، «تنزیل» (شعراء، ۱۹۲) و «الکتاب» (بقره، ۲) از «نور»، «نذیر»، «نبأ»، «تبیان» و «تذکره» و جز آن ها مشهورتر است. قرآن دارای ۱۱۴ سوره است؛ نخستین آن ها «فاتحة الکتاب» و آخرین آن ها «ناس» است. قرآن را به هفت سبع (یک هفتم) و ۳۰ جزء و ۶۰ یا ۱۲۰ حزب تقسیم کرده اند. یک تقسیم بندی هم بر وفق رکوعات قرآنی است که کل قرآن را به کمابیش۵۴۰ رکوع تقسیم کرده اند؛ مراد از رکوع تعداد ۴ـ۵ آیه است که یک واحد معانی خوشه ای تشکیل می دهند و اهل سنت قرائت یک رکوع را به جای یک سوره، بعد از حمد در نمازها جایز می دانند؛ اما بسیاری از فقهای شیعه معتقدند که باید پس از فاتحه، یک سورۀ کامل ـ معمولاً از سوره های کوچک پایانی قرآن ـ خوانده شود. قرآن سبک و بیانی بی نظیر و منحصر به فرد دارد که نه با آثار بازمانده از شعر و خطبه ها و سجع پردازی های پیش از نزول شباهت دارد، نه با سایر کلمات و خطبه ها و آثار و مأثورات رسول اکرم (ص). نوعی موسیقی درونی در اغلب آیات و به ویژه سوره های کوتاه مکّی محسوس است و حتی «آیات موزون افتاده» در قرآن بیش از ۱۰۰ فقره است، مانند «ثم انتم هؤلاء تقتلون» (بقره، ۸۵) یا «لَیسَ لِلانسانِ اِلّا ما سَعی» (نجم، ۳۹). همچنین سجع که در علوم قرآنی آن را فاصله می گویند و شبیه قافیه در شعر است در سراسر قرآن کریم به ویژه در پایان بندی آیات بسیار است و نیز اسماءالحسنی به صورت زوج، مانند «غفورٌ رحیم» یا «علیمٌ قدیر» و نظایر آن ها در پایان آیات می آید. عبارات ترجیع گونه مانند «إن الله/الله/انّه/و هو علی کل شیئٍ قدیر» در سراسر قرآن و «فَبِایِّ آلاءِ ربّکما تُکذّبان» (در سورۀ الرحمن)، یا «قد یسّرنا القرءآن لِلذّکرِ فَهَل مِن مُدَّکِر» (در سورۀ قمر) نیز از ظرایف و زیبایی های لفظی قرآن است. این صورت و ساختار و سبک و لحن قرآن بی سابقه است؛ نه شعر است، نه نثر؛ مانند نثرهای پیش از خود یا معاصرش. کمال فصاحت و شیوایی و تقلیدناپذیری قرآن به آن جنبۀ اعجازین و فرا ـ زبانی بخشیده است. قرآن کریم معجزه ای شمرده می شود که خداوند به پیامبر اسلام (ص) ارزانی داشته است و چون برخی مشرکان، به ویژه کافران قریش مدعی بودند که اگر بخواهند می توانند نظیر قرآن را بیاورند (انفال، ۳۱)، خداوند از آنان با صراحت دعوت می کند که حتی یک سوره همانند قرآن بیاورند (بقره، ۲۳) یا اگر آن را افترا و برساختۀ خود پیامبر (ص) می انگارند، ده سوره مانند آن را بیاورند (هود، ۱۳). به این دعوت الهی به نظیره سازی قرآن تَحدّی می گویند که در چند آیه بیان شده و اوج آیات تحدی در آیۀ ۲۳ سوره بقره است. مضامین قرآن بسیار متعدد و متنوع است و مهم ترین آن ها اشاره به رویدادهای تاریخی گذشته و معاصر نزول وحی دارد، مانند اشاره به غزوات و هجرت رسول الله (ص)؛ بیان بخش ـ بخش قصص انبیاء به جز داستان حضرت یوسف (ع) که به صورت یکپارچه در سورۀ یوسف آمده است؛ بیان اندیشۀ توحیدی و تأمل در آفرینش و آفریده های الهی؛ وصف آسایش و آرامش بهشتیان و بیان رنج و عذاب دوزخیان؛ توصیه به مکارم اخلاق و کارهای شایسته مانند انفاق، احترام به پدر و مادر، گرامی داشتن و حرمت نهادن به یتیمان و فقیران، بیان احکامی فقهی همچون وجوب نماز و روزه و جهاد یا حرمت ربا و ریا و زنا یا احکام ارث (← آیات الاحکام)؛ ذکر فریبندگی های دنیا و هشدار به پرهیز از غوطه ور شدن در شهوات و غفلت از یاد خدا؛ بیان شامخ ترین مسائل وجودی مانند سؤال از روح (اسراء، ۸۵)؛ بیان اسماء و صفات الهی. در نحوۀ تدوین و آرایش و ترتیب و توالی سوره ها در قرآن بسیار بحث کرده اند. آنچه مسلم است ترتیب قرآن رسمی جهان اسلام که به نحو متصل الکتابه (پیوسته نویسانه) از مهد کتابت وحی تا امروز در بیش از ۳۰۰میلیون نسخه تکثیر شده (قرآن های خطی را به حدسی معقول می توان به ۲۰۰هزار نسخه تخمین زد)، همان ترتیب توقیفی از جانب پیامبر (ص) است و حتی نام سوره ها هم که اغلب برگرفته از کلمه ای از متن هر سوره است، به همین ترتیب از جانب خود حضرت ختمی مرتبت (ص) تعیین شده است. طبعاً توالی سوره ها بر حسب نزول نیست، بلکه به رهنمود وحیانی از سوی پیامبر (ص) بوده است. می توان به تسامح گفت ترتیب رسمی قرآن یا قرآن رسمی (که همان مصاحف امام عثمانی است) به نوعی بر حسب طول از بلند به کوتاه است. البته در این امر استثنا هم دیده می شود. قرآن مجید کتابی است فرهنگ آفرین و تمدن ساز که علوم شرعی و قرآنی و اصولاً علوم اسلامی پیرامون آن و بر محوریت آن شکل گرفته است. صرف و نحو یا دستور زبان عربی مبتنی بر قرآن و کاربردهای قرآنی کراراً در کتب دستور زبان آمده است. فرهنگ نویسان افزون بر آن که واژه نامه های قرآنی (بیش از ۲۰۰ عنوان) پدید آورده اند، در فرهنگ های عمومی عربی نیز امثله و شواهد قرآنی آمده است. علوم بلاغت پیرامون قرآن و با شواهد قرآنی و برای روشن کردن اعجاز قرآنی رشد و رونق یافته است. اهل فلسفه و حکمت و عرفان اسلامی بارها در آثارشان به آیات و عبارات قرآنی استناد می کنند. متکلمان هر یک از مذاهب اسلامی نیز برای اثبات حقانیت مذهب خود شواهدی از قرآن می آورند. در میان علوم اسلامی فقه اسلامی بیشترین بهره را از قرآن برده است. در قرآن بیش از ۵۰۰ آیۀ فقهی وجود دارد که به آنان آیات الاحکام گویند. علوم و فنون قرآنی، مجموعۀ معارف و مهارت هایی است که برای بهتر شناختن و بهتر بهره بردن از قرآن کریم، بر محور بررسی های گوناگون آن پدید آمده است و ساده ترین آن ها تجوید و درست خوانی و دشوارترین آن ها علم تفسیر و تأویل است.علوم قرآنی. علوم و فنون قرآنی فهرست وار از این قرارند: ۱. تاریخ قرآن، ۲. علم رسم عثمانی، یعنی شناخت رسم الخط قرآن و قواعد یا استثناهای آن؛ ۳. مکی و مدنی؛ ۴. اسباب نزول؛ ۵. ناسخ و منسوخ؛ ۶. محکم و متشابه؛ ۷. اعجاز و تحریف ناپذیری قرآن؛ ۸. تفسیر و تأویل و معرفی مهم ترین تفسیرهای فارسی و عربی و شیعی و سنی و سایر مذاهب اسلامی؛ ۹. قرائت و تجوید و ترتیل؛ ۱۰. اعراب قرآن یا نحو قرآن؛ ۱۱. قصص قرآن؛ ۱۲. علم غریب القرآن یا مفردات القرآن که عمدتاً بررسی و واژگان پژوهی کلمات دشوار قرآن است؛ ۱۳. علم/فن ترجمۀ قرآن.
تاریخ قرآن. شاخه ای از علوم قرآنی، به معنای توصیف سرگذشت جمع و تدوین کردن و به شکل مصحف درآمدن و رسمیت یافتن و به چاپ رسیدن قرآن کریم و مسائلی مانند آن. این اصطلاح پس از انتشار کتاب تاریخ قرآن (۱۸۶۰) تئودور نولدکه ـ خاورشناس و قرآن پژوه آلمانی ـ رسمیّت یافت و کتاب های مختلفی در این زمینه نوشته شد؛ هرچند پیش از آن نیز به شکل پراکنده در جوامع حدیث به آن پرداخته شده بود. قرآن کریم دو بار نازل شده است، یکی نزول دفعی در شب قدر (← قدر،_سوره) و دیگر نزول تدریجی آن در طول ۲۳ سال. به سبب اهمیت کلام خدا در میان مسلمانان و نیز لزوم نگهداری و حفظ پیام الهی، مسلمانان قرآن را در سینه هایشان نگهداری کردند و برای اطمینان بیشتر، بر روی لوحه ، صحیفه ، سنگ و پوست ثبت کردند. در بین صحابۀ پیامبر (ص) هفت نفر شهرتی بیشتر در قرائت و آموزش قرآن یافتند: حضرت علی (ع)، عثمان، ابی بن کعب، زید بن ثابت، ابن مسعود، ابودرداء، ابوموسی اشعری. مهم ترین کاتبان وحی در دوران مکّی عبارت اند از، خلفای راشدین، شرحبیل بن حسنه، عبدالله بن ابی السرح، خالد بن سعید، طلحه، زبیر و سعد بن ابی وقّاص. مهم ترین کاتبان در دوران مدنی عبارت اند از عبدالله بن رواحه، ثابت بن قیس و حذیفة بن یمان. بنا بر شواهد تاریخی در بئر معونه کمابیش ۷۰ نفر از صحابیان حافظ قرآن و در جنگ یمامه نیز ۷۰ نفر از حافظان قرآن شهید شدند. شکی نیست که قرآن در زمان پیامبر (ص) کاملاً مکتوب شده است؛ اما دربارۀ مدون بودن قرآن در زمان پیامبر (ص) اختلاف است. برخی علمای شیعی را عقیده بر این است که قرآن در زمان پیامبر جمع آوری و تدوین شده است و جمع آوری آن را در زمان خلفا رد می کنند امّا بعضی دیگر کار تدوین را در زمان خلفا می دانند. مصحف شدن و به شکل امروزی شدن قرآن نخستین بار در یک هفته با تنظیم جدید و احتمالاً بر حسب نزول سوره ها به همت امیرالمؤمنین علی (ع) انجام شد و این نخستین جمع و تدوین کتاب گونۀ قرآن بود و این احتمال واقع بینانه است که بگوییم آن حضرت (ع) مصحف شخصی خود را تا پایان بیست و سومین سال (آخرین سال) نزول وحی کتابت و در آن یک هفته فقط آن را تنظیم مجدد کرده است. بسیاری بر آن اند که مصحف حضرت علی (ع) دارای حاشیه بوده و توضیحات پیامبر (ص) دربارۀ آیات را هم شامل می شده است و نکات و اشارات را هم توضیح می داده است. وقتی بعدها گروهی از سوی عثمان مأمور جمع کردن و تدوین قرآن شدند، نظر به آن که انتشار این توضیحات بازتاب وسیع اجتماعی می یافت، این حواشی را حذف کردند. قابل توجه است که قرآن در آخرین روزهای حیات پیامبر (ص) کاملاً میان او و جبرئیل عرضه و مقابله شده و کاملاً محفوظ مانده است (حجر، ۹). بعد از پیامبر (ص)، ابوبکر به اصرار عمر به گردآوری قرآن پرداخت و این کار را به زید بن ثابت واگذار کرد. قرآن به لغت قریش نازل شده بود و لازم بود فردی از فصحای قریش به این کار بپردازد. عمر دستور داد هر که حافظ قرآن است (هر مقدار و هر تعداد سوره) و هر کسی که صحیفۀ شخصی دارد که قرآن را بر آن نوشته، بیاورد و گویند هیچ آیه ای را نمی پذیرفت، مگر آن که دو شاهد از حفظ و کتابت بر وجود آن اقامه شود. این امر در مقدمه کُند پیش رفت و قرآن کاملِ موجود در زمان و زیر نظر حضرت رسول (ع) مرتب و نزد حفصه، یکی از همسران پیامبر (ص) و دختر عمر، به امانت ماند؛ تا نوبت به خلافت عمر رسید و در عصر او به سبب آغاز فتوحات و گسترش شگرف اسلام و فتوحات اسلامی، فرصت پرداخت او به این امر مهم حاصل نشد. در خلافت عثمان، به ویژه پس از نبرد یمامه که تعداد زیادی از حافظان و قاریان قرآن شهید شدند و نیز به سبب اشتباهات مسلمان شدگان غیرعرب در قرائت قرآن با خط بی نقطه و نشان و دشوارخوان کوفی و نسخ اولیه (مائل) و ترس ازدست رفتن وحی نامۀ الهی، به دستور او و به سرپرستی زید بن ثابت، گروهی پنج یا شش نفری موظف به تدوین نسخۀ نهایی قرآن کریم شدند که در این کار موفق شدند. همان مصحف اصلی مکتوب در عهد رسول الله (ص)، که نزد حفصه بود، در زمان عثمان معیار و اساس کار یگانه سازی مصاحف شد. در این دوره کاری سترگ انجام شد که از مهم ترین دوره های جمع و تألیف قرآن به شمار می رود. عثمان برای رفع اختلاف قراآت به «یگانه سازی مصاحف» پرداخت. عثمان کوشید که این مصحف، که بعدها به «مصحف امام» مشهور شد، شامل قرائت های هفت گانه باشد. بعد از پایان کار، عثمان دستور داد تا تمام کتیبه ها، نوشته ها و پوست ها را که صحابه آورده بودند، بسوزانند تا اختلاف ها ازبین برود. گویند بخشی از اِعراب گذاری قرآن در زمان زیاد بن سمیّه، والی بصره، و به دست ابوالأسود دوئلی ( ـ ۹۶ق) صورت گرفت که طبق گفتۀ خود او، آن را از علی (ع) فراگرفته بود. درضمن، عثمان دستور داده بود که قرآن به صورت عاری از نقطه نگاشته شود تا رسم الخط آن توانایی پذیرش قراآت هفت گانه را داشته باشد. از این رو قرّاء بزرگ هفت گانه و هشت گانه، ده گانه و حتی چهارده گانه و بیست گانه پیدا شده اند؛ اما آنچه مهم است همان قرائت های هفت گانۀ (قراآت سبع) است. قرآن رسمی جهان اسلام بر مبنای روایت حَفْص از قرائت عاصِم است که به سه یا چهار واسطه به قرائت رسول الله (ص) می رسد. پنج یا شش نسخه از مصحف امام (به معنای سرمشق و مرجع) که همه ارزش واحد داشت، همراه با یک قرآن شناس، اعم از حافظ یا قاری و قرائت شناس ماهر، برای آموزش دادن به نومسلمانان به مراکز اصلی جهان اسلام در آن زمان، یعنی حرمین شریفین (مکه و مدینه)، کوفه و بصره، شام و احتمالاً بحرین گسیل شد. از تاریخ آن جمع و تدوین در سال های اولیۀ خلافت عثمان (۲۳ـ۳۵ق) حدود ۱۴۰۰ سال می گذرد. از روی آن نسخه ها به انواع خط کوفی و نسخ یا نسخی اولیه (مائل)، نیز به خطوط شش گانه، که به همت ابن مُقْله در قرن ۳ق، به نحوی سنجیده شکل یافته بود، هزاران نسخه بازنگاری و بدین سان روایت قرآن متواتر و قطعی الصدور شد. چاپ قرآن هم در اروپا و با نظر مستشرقان و هم در جهان اسلام، به ویژه در دهۀ ۱۳۴۰ق در عهد ملک فؤاد اول در مصر، با نظارت بسیاری از متخصصان، بدون یک کلمه تغییر و با همان رسم الخط عثمانی با دقت و بررسی های علمی عمیق جمعی از متخصصان هر رشته از علوم قرآنی چاپ شده و این را تسامحاً مصحف قاهره نامیده اند. چند دهه بعد عثمان طه، خوشنویس سوری، آن را به بهترین وجهی به خط نسخ بازنگاری کرد که چون در سوریه و توسط الدارالشامیه چاپ شده، می توان تسامحاً آن را «مصحف شام» نام نهاد. این نسخه سپس در اوایل قرن ۱۵ق در عربستان سعودی در مجمَّع الملک فهد، پس از بازنگری های بسیار قرآن شناسان خبره، بدون هیچ تغییری مهم، تصویب یافت و در همان مُجمّع، که از ۱۴۰۳ق تاکنون شهرک چاپ قرآن است، در شمارگان عظیم و در قطع های کوچک و بزرگ بارها چاپ شده است. (امروزه سرجمع تیراژهای متوالی آن به بیش از ۲۰۰ میلیون نسخه رسیده است). این مصحف که نام رسمی آن به مناسبت چاپ در مدینه، «مصحف مدینه» است در همۀ جهان اسلام (از جمله ایران، چون نَسَب قرائت عاصم به امیرالمؤمنین علی (ع) می رسد و از ایشان به حضرت پیامبر(ص))، جز در مغرب اسلامی (بیشتر سه کشور تونس، لیبی و مراکش، و شاید اندلس که در آن مناطق روایت های ورش و قالون از نافع رایج است) رواج عام و تام یافته است. پس از تاریخ قرآن نولدکه، کتاب هایی بسیار با این موضوع نوشته شده که از مهم ترین آن ها عبارت اند از ۱. درآمدی بر تاریخ قرآن، تألیف ریچارد بل، شرق شناس و مترجم اسکاتلندی قرآن. این کتاب با بازنگری شاگرد مؤلف، مونتگُمِری وات، نوشته و به فارسی هم ترجمه شده است؛ ۲. تاریخ القرآن، به عربی، تألیف ابوعبدالله زنجانی، چاپ مصحَّح آن در دمشق در ۱۴۱۰ق منتشر شده است. ترجمۀ فارسی آن نیز در ۱۳۴۱ش در تبریز منتشر شده است ۳. تاریخ القرآن، تألیف عبدالصبور شاهین؛ این کتاب بیشتر پاسخ به نظریه های اسلام ستیزانۀ دانشمندان غربی است (قاهره، ۱۹۹۶). ۴. تاریخ قرآن، به فارسی تألیف محمود رامیار. این کتاب از دیگر کتبی که در این زمینه نوشته شده، مفصل تر است (۱۳۴۶ش).
ترجمۀ قرآن. ترجمۀ قرآن، قدمتی به اندازۀ تاریخ متن قرآن دارد و تا این زمان (۱۳۸۸ش) توسط ۱۱۹۵ مترجم به بیش از ۱۰۸ زبان ترجمه و چاپ شده است. این رقم نسخ خطی را شامل نمی شود.
ترجمه فارسی. معروف است که سلمان فارسی با اجازۀ حضرت رسول (ص)، سورۀ فاتحه را به فارسی ترجمه کرد. او بسم الله الرحمن الرحیم را «به نام یزدان بخشاینده» ترجمه کرد. زبان فارسی در میان زبان های مختلف کشورهای اسلامی، دارای بیشترین و کهن ترین ترجمه های قرآن است. به شهادت اسناد و مدارک تاریخی، اولین ترجمۀ قرآن مجید، به زبان فارسی انجام گرفته است. در فهرستگان نسخه های خطی ترجمه های فارسی قرآن که به اهتمام علی صدرایی خویی تألیف و انتشار یافته، نام ۸۹۵ ترجمۀ فارسی آمده است. تعداد ترجمه های فارسی کامل چاپی قرآن کریم تا این تاریخ (۱۳۸۸ ش) به ۱۰۸ ترجمه می رسد (غیر از نسخه های خطی). از تاریخ ترجمه های موجود و محفوظ ماندۀ فارسی بیش از ۱۰۰۰ سال می گذرد. کهن ترین آن ها با نام «قرآن قدس» به اهتمام علی رواقی در دو جلد به طبع رسیده و دارای تعلیقات و توضیحات روشنگر و مفید است. ترجمۀ مندرج در تفسیر طبری را که در نیمۀ قرن ۴ق انجام گرفته، می توان کهن ترین نسخه و ترجمۀ محفوظ مانده، برشمرد. اصولاً در گذشته ترجمه های مستقل اندک بود، و بیشتر ترجمه های کهن آن هایی است که همراه با تفسیر است، مانند ترجمۀ نوبت اول از تفسیر عرفانی ابوالفضل میبدی (اوایل قرن ۶ق)؛ ترجمۀ مندرج در تفسیر سورآبادی (اواخر قرن ۵ق)؛ ترجمۀ همراه با تفسیر تاج التراجم شهفور اسفراینی (قرن ۵ق)؛ ترجمۀ تفسیر ابوالفتوح رازی؛ ترجمۀ مستقل معروف به «قرآن ری» (کتابت در ۶۵۶ق)؛ ترجمۀ ولی الله دهلوی، در اوایل قرن ۱۳ق؛ ترجمۀ بصیرالملک شیبانی کاشانی در اوان مشروطیت که در مرحلۀ بیرون آمدن از ترجمۀ تحت اللفظی است؛ ترجمۀ عبدالحسین آیتی متخلص به آواره به نام کتاب بُنی در سه جلد (یزد ۱۳۲۴ـ۱۳۲۶ش)؛ ترجمۀ مهدی الهی قمشه ای؛ ترجمۀ ابوالقاسم پاینده در دهۀ ۱۳۳۰ش؛ در دهۀ ۱۳۴۰ش بهترین ترجمه، ترجمۀ زین العابدین رهنما بود. سپس، در دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی چندین ترجمۀ قابل ملاحظه انتشار یافت که برجسته ترین آن ها عبارت است از ترجمه های: علینقی فیض الاسلام، عبدالمحمد آیتی، محمد خواجوی، جلال الدین مجتبوی، ناصر مکارم شیرازی، علی مشکینی، محمد صادقی تهرانی، محمد مهدی فولادوند، بهاءالدین خرمشاهی، مسعود انصاری، علی موسوی گرمارودی، اصغر برزی، ابوالفضل بهرام پور. چندین کتاب نیز در نقد ترجمه ها و یا طرح مباحث نظری و علمی ترجمه، با اسلوب انتقادی منتشر شده است.
ترجمۀ انگلیسی. پس از فارسی، زبان انگلیسی دارای بیشترین ترجمۀ قرآن است که تا ۱۳۸۷ش، ۸۰ ترجمۀ کامل انگلیسیِ چاپ شده، شناخته شده است. نخستین ترجمۀ ناقص انگلیسی در ۱۵۱۵ در لندن، چاپ شد. نخستین ترجمۀ کامل قرآن به انگلیسی به قلم الگزاندر راس اسکاتلندی از روی ترجمۀ فرانسوی آندره دوریه در ۱۶۴۸ منتشر شد. دومین ترجمۀ قرآن به انگلیسی حدود ۹۰ سال بعد از آن به چاپ رسید. این ترجمه که جورج سیل آن را از روی متن عربی انجام داده بود، بیش از ۱۵۰ سال در میان انگلیسی زبان ها بی رقیب بود. از اواخر قرن ۱۹ به بعد، ترجمه های جدید از قرآن به بازار عرضه شد که مهم ترین آن ها عبارت اند از ترجمه های ج. و. رادول، ادوارد هنری پالمر/پامر، مارمادوک پیکتال (انگلیسی مسلمان شده)، ریچارد بل، جان آرتور آربری، تامس بالنتین اروینگ، عبدالله یوسف علی از تبار بُهره های اسماعیلی هند، ن. ج. داود، محمد اسد، ماجد فخری، و میراحمد علی. فضل الله نیک آیین (که ترجمۀ شاعرانه است) و اخیراً سید علی قلی قرائی نیز از ایرانیانی بوده اند که قرآن را به انگلیسی ترجمه کرده اند.
ترجمۀ فرانسه. قرآن مجید تاکنون (۱۳۸۸) ۳۲بار به زبان فرانسه ترجمه و چاپ شده است. نخستین ترجمۀ کامل قرآن فرانسه اثر آندره دوریه است (۱۶۴۷). از دیگر ترجمه های قرآن به فرانسوی می توان از ترجمه های کلود ساواری، بیبر شتاین کازیمیرسکی، ادوارد مونته، احمد تیجانی، رژی بلاشر، محمد حمیدالله، رنه خوام، ژاک برک، آندره شورقی، و ترجمۀ مشترک و ناتمام جواد حدیدی و یحیی علوی (دانشمند فرانسوی مسلمان شدۀ مقیم ایران) و ترجمۀ غلامحسین ابوالقاسمی فخری نام برد. افزون بر ترجمۀ جمعی معروف به ترجمۀ مجموعۀ تولدو (۱۵۴۳) ، بیبلیاندر (۱۵۴۳)، اسقف لودوویکو ماراکیوس (۱۶۹۸) و روبرت کیتونی به ترجمۀ قرآن به لاتین پرداخته اند.
ترجمۀآلمانی. از ترجمه های آلمانی قرآن می توان از ترجمه های سالومان شوایگر، یوزف فون هامر پورکشتال، فریدریش روکرت، ک. بویسن، ل. اولمان، ماکس هنینگ، رودی پارت نام برد.
ترجمۀ اردو. عبدالصمد بن نواب عبدالوهاب خان، شاه مرادالله انصاری، شاه رفیع الدین دهلوی، عبدالله هوگلی و سید علی مجتهد بن سید دلدار علی نیز قرآن را به اردو ترجمه کرده اند. ترجمه های کامل و ناقص اردو بیش از ۵۰۰ است و کتابشناسی ترجمه ها و تفسیرهای قرآن به اردو چاپ و منتشر شده است.
ترجمۀ ایتالیایی. از مترجمان ایتالیایی قرآن می توان به آندره آریوا بنه، لودویکو ماراچّی، ویتوریو کالتزا، بائوزانی، مارتینو مُرِنو، فدریکو پیرُنه و اریفاین اشاره کرد.
ترجمۀ بنگالی. مترجمان بنگالی قرآن عبارت اند از برهمن چاندراسن، ویلیام گولدساک، کران گوپال سینگهه، خان بهادر تسلیم الدین، مولانا عباس علی، خان داکر ابوالفضل عبدالکریم، فضل الرحیم، و مولانا محمد اکرم خان.
ترجمۀ ترکی. تاکنون بیش از ۱۰۰بار قرآن کریم به لهجه های گوناگون زبان ترکی ترجمه و چاپ شده است که از میان آن ها ده نوع به زبان ترکی آذربایجانی اختصاص دارد. قدیمی ترین ترجمۀ ترکی به لهجۀ اوغوز است. این ترجمۀ ناقص به اهتمام یک ایرانی موسوم به محمد پسر حاج محمد دولتشاه شیرازی انجام شده است (۷۳۴ق). چندین ترجمۀ ناقص و کهن دیگر به لهجۀ جغتایی و لهجه های دیگر ترکی وجود دارد. از دیگر مترجمان قرآن به ترکی می توان از اسماعیل فرخ افندی، محمد خیرالدین خان، اسماعیل حقی بدرسوی، جمیل صائب، شیخ محسن نورالبیان فانیان و حسین کاظم (ترجمۀ مشترک)، زکی مفامض، سلیمان توفیق، عمر رضا دوکرل. عثمان بنی اوغلو، آنانیاس زاجا تشکوفسکی، آندره اکولوتوس و گولپینارلی نام برد. نخستین ترجمۀ قرآن به ترکی آذری که در قرن ۹ق انجام شد، ترجمه و تفسیر کشف الحقایق عن نکت الآیات و الدقایق به کوشش میرمحمد کریم موسوی باکویی بوده است، محمدحسن مولی زادۀ شکوری، ضیاءالدین بینادوف و واسیم محمدعلی یئو و احمد کاویان پور و اخیراً رسول اسماعیل زاده دوزال از دیگر مترجمان قرآن به زبان ترکی آذری اند. ترجمۀ اخیر توسط مرکز ترجمۀ قرآن به زبان های خارجی به سه الفبای سریلیک (کریل)، عربی و لاتینی به چاپ رسیده است.
ترجمۀ روسی. مترجمان روسی قرآن عبارت اند از پیور واسیلی ویچ پست نیکو (۱۷۱۶)، میخائیل ایوانوویچ وریوکین، کا. نیکلایف، سابلوکوف، دمتریوس کامتمیر، برچکوفسکی، کِر، ببلوفسکی، کاتکوفسکی، الکساندر کونتسانتی نوویچ، کراتوچکوفسکی، بانو والیریاپوروخوا و محمد نوری عثمانوف. سیلویان اوکتاویان یوسی پسکو (۱۹۱۲) نیز قرآن را به زبان رومانیایی ترجمه کرده است.

قِران
سکه ای نقره ای به وزن یک مثقال و عیار ۰.۹که درپی تأسیس ضرابخانۀ متمرکز، در سلطنت ناصرالدین شاه قاجار، در ۱۲۹۶ق ضرب شد. از آن جا که در آن زمان سرپرستی امور ضرابخانه به محمد ابراهیم خان آبدارباشی، ملقب به امین السلطان، سپرده شده بود، این سکه به «قِران امین السلطانی» معروف شد. نام قِران کوتاه شدۀ صاحبقِران است که پیش از آن روی بعضی از سکه های قدیمی تر ایران، از دورۀ صفویه تا عهد ناصرالدین شاه قاجار، دیده می شد. طبق قانون تعیین واحد و مقیاس پول قانونی، مصوب ۱۳۰۸ش، ریال رسماً جایگزین قِران شد.

قران (اخترشناسی). قِران (اخترشناسی)
رجوع شود به:مقارنه

نقل قول ها

قرآن. قرآن، کتاب مقدّس مسلمانان دارای ۱۱۴ سوره و ۶۱۷۰ آیه است که هر کدام می تواند یک نقل قول باشد.در این نوشتار گزیده ای از آیات مشهور و مهم و دیدگاه ها دربارهٔ قرآن جای دارد.
• «سپاس خداوند را که پروردگار جهانیان است‏ .خدای رحمان مهربان‏.دادار روز جزا . تنها تو را می پرستیم و تنها از تو یاری می خواهیم‏.ما را بر راه راست استوار بدار. راه آنها که بر آنان نعمت دادی نه آنها که بر ایشان غضب کردی و نه گمراهان». -> سوره ۱: الفاتحة
• «ماه رمضان ماهی است که در آن قرآن فرو فرستاده شده است، کتابی که مردم را راهبر و دلایل آشکار هدایت و تشخیص حق از باطل است. پس هر کس از شما این ماه را درک کند باید آن را روزه بدارد و کسی که بیمار یا در سفر است تعدادی از روزهای دیگر خدا برای شما آسانی می خواهد و برای شما دشواری نمی خواهد تا شماره را تکمیل کنید و خدا را به پاس آنکه رهنمونیتان کرده است به بزرگی بستایید و باشد که شکرگزاری کنید (۱۸۵)» -> سوره ۲: البقرة
• «خدایی که معبودی جز او نیست، زنده و برپادارنده است، نه خوابی سبک او را فرو می گیرد و نه خوابی گران، آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است از آن اوست، کیست آن کس که جز به اذن او در پیشگاهش شفاعت کند، آنچه در پیش روی آنان و آنچه در پشت سرشان است می داند و به چیزی از علم او جز به آنچه بخواهد احاطه نمی یابند، کرسی او آسمانها و زمین را در بر گرفته و نگهداری آنها بر او دشوار نیست و اوست والای بزرگ.» -> سوره ۲: البقرة، آیهٔ مشهور به «آیة الکرسی»
• «در دین هیچ اجباری نیست و راه از بیراهه بخوبی آشکار شده است، پس هر کس به طاغوت کفر ورزد و به خدا ایمان آورد به یقین به دستاویزی استوار که آن را گسستن نیست چنگ زده است و خداوند شنوای داناست (۲۵۶).» -> سوره ۲: البقرة
• «گفتاری پسندیده (در برابر نیازمندان‏) و گذشت (از اصرار و تندیِ آنان‏) بهتر از صدقه ای است که آزاری به دنبال آن باشد ...(۲۶۳)» -> سوره ۲: البقرة
• «هنگامی را که فرشتگان گفتند ای مریم خداوند تو را برگزیده و پاک ساخته و تو را بر زنان جهان برتری داده است (۴۲) ای مریم فرمانبر پروردگار خود باش و سجده کن و با رکوع کنندگان رکوع نما (۴۳)... هنگامی که فرشتگان گفتند ای مریم خداوند تو را به کلمه ای از جانب خود که نامش مسیح عیسی بن مریم است مژده می دهد در حالی که در دنیا و آخرت آبرومند و از مقربان است (۴۵) و در گهواره و در میانسالی با مردم سخن می گوید و از شایستگان است (۴۶) گفت پروردگارا چگونه مرا فرزندی خواهد بود با آنکه بشری به من دست نزده است گفت چنین است پروردگار خدا هر چه بخواهد می آفریند چون به کاری فرمان دهد فقط به آن می گوید باش پس می باشد (۴۷) -> سوره ۳: آل عمران
• «مسجدی که از روز نخستین بر پایه تقوا بنا شده سزاوارتر است که در آن ایستی در آن مردانی اند که دوست دارند خود را پاک سازند و خدا کسانی را که خواهان پاکی اند دوست می دارد (۱۰۸). آیا کسی که بنیاد خود را بر پایه تقوا و خشنودی خدا نهاده بهتر است یا کسی که بنای خود را بر لب پرتگاهی مشرف به سقوط پی ریزی کرده و با آن در آتش دوزخ فرو می افتد و خدا گروه بیدادگران را هدایت نمی کند (۱۰۹)» -> سوره ۹: التوبة
• «ما آن را قرآنی عربی نازل کردیم باشد که بیندیشید (۲) ما نیکوترین سرگذشت را با این قرآن که به تو وحی کردیم بر تو حکایت می کنیم...(۳)» -> سوره ۱۲: یوسف
• «آگاه باش که با یاد خدا دل ها آرامش می یابد.(۲۸)» -> سوره ۱۳: الرعد
• «هر کس عملِ صالح کند، در حالی که مؤمن است، خواه مرد باشد یا زن، به او حیات پاکیزه می بخشیم، و پاداش آن ها را به بهترین اعمالی که انجام دادند خواهیم داد. (۹۷)» -> سورهٔ ۱۶:نحل
• «هنگامی که قرآن می خوانی از شرِّ شیطانِ رانده شده، به خدا پناه بر. (۹۸)چرا که او تسلطی بر کسانی که ایمان دارند و بر پروردگارشان توکل می کنند ندارد. (۹۹)تنها تسلط او بر کسانی است که او را به سرپرستی خود برگزیده اند ... (۱۰۰)» -> سورهٔ ۱۶:نحل
• «و انسان خیر را فرا می خواند بد را می خواند و انسان همواره شتابزده است (۱۱)» -> سوره ۱۷: الإسراء
• «نماز را از زوال آفتاب تا نهایت تاریکی شب برپادار و نماز صبح را، زیرا نماز صبح همواره همراه با حضور فرشتگان است (۷۸)» -> سوره ۱۷: الإسراء
• «این قرآن به آیینی که استوارتر است، راه می نمایاند و به مؤمنانی که نیکوکاری می کنند بشارت می دهد که برای آنان پاداش بزرگی هست ﴿۹﴾» -> سوره ۱۷: الإسراء
• «هر کس به راه آمده تنها به سود خود به راه آمده و هر کس بیراهه رفته تنها به زیان خود بیراهه رفته است و هیچ بردارنده ای بار گناه دیگری را بر نمی دارد(۱۵)» -> سوره ۱۷: الإسراء
• «هر کس خواهان زودگذر است به زودی هر که را خواهیم از آن می دهیم آنگاه جهنم را که در آن خوار و رانده داخل خواهد شد برای او مقرر می داریم﴿۱۸﴾ و هر کس خواهان آخرت است و نهایت کوشش را برای آن بکند و مؤمن باشد آنانند که تلاش آنها مورد حق شناسی واقع خواهد شد﴿۱۹﴾هر دو اینان و آنان را از عطای پروردگارت مدد می بخشیم و عطای پروردگارت منع نشده است﴿۲۰﴾» -> سوره ۱۷: الإسراء
• «چیزی را که بدان علم نداری دنبال مکن زیرا گوش و چشم و قلب همه مورد پرسش واقع خواهند شد ﴿۳۶﴾» -> سوره ۱۷: الإسراء
• «و از مردم کسی است که در باره خدا بدون هیچ دانش و بی هیچ رهنمود و کتاب روشنی به مجادله می پردازد (۸)» -> سوره ۲۲: الحج
• «آیا ندانسته ای که هر که در آسمان ها و زمین است برای خدا تسبیح می گویند و پرندگان در حالی که در آسمان پر گشوده اند همه ستایش و نیایش خود را می دانند و خدا به آنچه می کنند داناست (۴۱)» -> سوره ۲۴: النور
• «از زندگی دنیا ظاهری را می شناسند و حال آنکه از آخرت غافلند (۷)». -> سوره ۳۰: الروم
• «هیچ کس نمی داند که فردا چه به دست می آورد، و هیچ کس نمی داند که در کدامین سرزمین می میرد﴿۳۴﴾». -> سوره ۳۱: لقمان
• «بگو من بشری چون شمایم، جز اینکه به من وحی می شود که خدای شما خدایی یگانه است؛ پس مستقیماً به سوی او بشتابید و از او آمرزش بخواهید ... (۶)» -> سوره ۴۱: فصلت
• «بدانید که زندگی دنیا در حقیقت بازی و سرگرمی و آرایش و فخرفروشی شما به یکدیگر و فزون جویی در اموال و فرزندان است چون مَثَلِ بارانی است که کشاورزان را رستنی آن به شگفتی اندازد سپس خشک شود و آن را زرد بینی آنگاه خاشاک شود و در آخرت عذابی سخت است و از جانب خدا آمرزش و خشنودی است و زندگانی دنیا جز کالای فریبنده نیست (۲۰)» -> سوره ۵۷: الحدید
• «و بسا فرشتگانی که در آسمان هایند شفاعتشان به کاری نیاید مگر پس از آنکه خدا به هر که خواهد و خشنود باشد اذن دهد (۲۶) در حقیقت کسانی که آخرت را باور ندارند فرشتگان را در نامگذاری به صورت مؤنث نام می نهند (۲۷) و ایشان را به این معرفتی نیست جز گمان را پیروی نمی کنند و گمان در حقیقت هیچ سودی نمی رساند (۲۸)» -> سوره ۵۳: النجم
• «آیا پاداش نیکی جز نیکی خواهد بود؟ (۶۰)» -> سوره ۵۵: الرحمن
• «هنگامی که آنها را می بینی جسم و قیافه آنان تو را در شگفتی فرو می برد، و اگر سخن بگویند به سخنانشان گوش فرا می دهی، اما گویی چوب های خشکی هستند که بر دیوار تکیه داده شده، هر فریادی از هر جا بلند شود بر ضد خود می پندارند... (۴) » -> سوره ۶۳: المنافقون
• «ای کسانی که ایمان آورده اید، چون برای نماز جمعه ندا در داده شد، به سوی ذکر خدا بشتابید و داد-و-ستد را واگذارید ... (۹)» -> سوره ۶۲: الجمعة
• «سوگند به فرشتگانى که به سختى جان ستانند (۱)و به فرشتگانى که جان را به آرامى گیرند (۲)و به فرشتگانى که شناکنان شناورند (۳پس در پیشى گرفتن سبقت‏ گیرنده ‏اند (۴) و کار را تدبیر مى‏کنند (۵) ... » -> سوره ۷۹: النازعات
• «همانا همراهِ دشوارى، آسانى است‏ (۵)» -> سوره ۹۴: الشرح
• «ما در شب قدر نازل کردیم (۱) و از شب قدر چه آگاهت کرد (۲) شب قدر از هزار ماه ارجمندتر است (۳) در آن فرشتگان با روح به فرمان پروردگارشان براى هر کارى فرود آیند (۴) تا دم صبح صلح و سلام است (۵)» -> سوره ۹۷: القدر
• «سوگند به شب چون پشت گرداند (۱۷)سوگند به صبح چون دمیدن گیرد (۱۸) ». -> سوره ۸۱: التکویر
• «چون یاری خدا و پیروزی فرا رسد (۱) و ببینی که مردم دسته‏-دسته در دین خدا درآیند (۲) پس پروردگارت را نیایشگر باش و از او آمرزش خواه که وی همواره توبه پذیر است (۳)». -> سوره ۱۱۰: النصر
• «بگو اوست خدای یگانه (۱) خدای صمد (۲) نزاده و زاده نشده است (۳) و هیچ کس او را همتا نیست (۴).» -> سوره ۱۱۲: الإخلاص
• «بگو پناه می برم به پروردگار سپیده دم (۱) از شر آنچه آفریده (۲) و از شر تاریکی چون فراگیرد (۳) و از شر دمندگان افسون در گره ها (۴) و از شر حسود آنگاه که حسد ورزد (۵).» -> سوره ۱۱۳: الفلق
• «بگو پناه می برم به پروردگار مردم (۱) پادشاه مردم (۲) معبود مردم (۳)از شرِّ وسوسه گر نهانی (۴) آن کس که در سینه های مردم وسوسه می کند (۵) چه از جن و انس.» -> سوره ۱۱۴: النّاس
• «بدانید که این قرآن پندگویی است که فریب ندهد، و راهنمایی است که گمراه نکند، و حدیث خوانی است که دروغ نگوید، و کسی با قرآن ننشست جز که چون برخاست افزون شد یا از وی کاست: افزونی در رستگاری، و کاهش از کوری و دل بیماری، و بدانید کسی را که با قرآن است نیاز نباشد، و بی قرآن بی نیاز نباشد. پس بهبودی خود را از قرآن بخواهید، و در سختیها از آن طلب یاری نمایید، که قرآن بزرگترین آزار را موجب بهی است و آن کفر و دورویی و بیراهه شدن و گمرهی است. پس، از خدا بخواهید به وسیلت قرآن، و بدان روی آرید به دوستی آن، و به قرآن خیری مخواهید از آفریدگان، که بندگان روی به خدا نکردند با وسیلتی مانند قرآن، و بدانید که قرآن میانجیی پذیرفته است، و گوینده ای گواهی شده. هر که را روز رستاخیز قرآن میانجی شود، بپذیرند، و آن را که سعایت کند، گواهیش به زیان او گیرند .» نهج البلاغه، خطبه ۱۷۶ -> علی بن ابی طالب
• «بر شما باد به کتاب خدا که ریسمان استوار و نور آشکار است، و درمانی است سود دهنده، و تشنگی را فرو نشاننده. چنگ در زننده را نگهدارنده، و در آویزنده را نجات بخشنده. نه کج شود، تا راستش گردانند، و نه به باطل گراید تا آن را برگردانند. کهنه نگردد به روزگار، نه از خواندن و نه از شنیدن بسیار. راست گفت آن که سخن گفت از روی قرآن، و آن که بدان رفتار کرد پیش افتاد از دیگران.» نهج البلاغه، خطبه، ۱۵۶ -> علی بن ابی طالب
• «و زودا، که پس از من بر شما روزگاری آید، که در آن چیزی پنهان تر از حق، و آشکاراتر از باطل نباشد، زمانی که دروغ بستن بر خدا و پیامبر بر هر چیز فزونی گیرد و نزد مردم آن زمان، کالایی زیانمندتر از قرآن نیست، اگر آن را چنانکه باید بخوانند؛ و باز کالایی پرسودتر از قرآن نخواهد بود، اگر معنیش را تحریف کنند. و در شهرها چیزی از معروف ناشناخته تر نباشد، و شناخت ه تر از منکر. حاملان قرآن آن را واگذارند، و حافظانش آن را به فراموشی بسپارند. پس در آن روزگار قرآن و قرآنیان از جمع مردمان دورند، و رانده و مهجور. هر دو با هم در یک راه روانند و میان مردم پناهی ندارند. پس در این زمان قرآن و قرآنیان میان مردمند و نه میان آنان، با مردمند نه با ایشان. چه، گمراهی و رستگاری سازوار نیایند، هرچند با هم در یکجا بپایند. پس آن مردم در جدایی متّفقند، و از جمع گریزان. گویی آنان پیشوای قرآن اند، نه قرآن پیشوای آنان. جز نامی از قرآن نزدشان نماند، و نشناسند جز خطّ و نوشته آن. و از این پیش چه کیفر که بر نیکوکاران نراندند، و سخن راستشان را دروغ بر خدا خواندند، و کار نیک را پاداش بد دادند.» نهج البلاغه، خطبه، ۱۴۷ -> علی بن ابی طالب
• «آیه های قرآن، هر کدام گنجینهٔ علوم اند، هر گاه گنجی باز می شود شایسته است که خوب در آن بنگری. ‏» (به عربی:آیاتُ الْقُرْآنِ خَزائِنُ الْعِلْمِ، کُلَّما فُتِحَتْ خَزانَةٌ، فَیَنْبَغی لَکَ أنْ تَنْظُرَ ما فیها.) مستدرک الوسائل: ج ۴، ص ۲۳۸، ح ۳. -> علی بن حسین زین العابدین
• «قرآن، کتابی است که باید به آن عمل بشود. این کتابِ مقدّس اصلِ نزولش برای عمل است. صرفاً برای خواندن نازل نشده است که انسان همین طور آن را بخواند و به کنار بگذارد. بلکه در اصل، قرآن برای عمل است؛ برای انسان سازی است و انسان باید از راهنمایی ها و هدایت های قرآن، هم در امرِ اعتقادات و هم در امرِ اعمال، استفاده بکند و البته همهٔ افراد هم نمی توانند به یک اندازه از قرآن کریم استفاده بکنند ...» از «روزهٔ راستین، شرحِ دعاهای روزهای ماهِ مبارک رمضان»، شابک:۹۶۴-۴۲۲-۰۶-۹، چاپ ۱۳۷۹، اردکان، ص ۲۶ -> سید روح الله خاتمی
• «قرآن خنثی و بی طرف نیست. متنی چند صدایی است. سنت گرایان، بنیادگرایان/سلفی ها و تجددگرایان صداهای متفاوت و متعارضی از آن بلند کرده و “اسلام ها”ی گوناگون را ساخته اند. همه اسلام ها موجه نبوده و نیستند و هر یک از آنها باید نشان دهد که دارای اعتبار هرمنیوتیکی هستند.» -> اکبر گنجی
• «هیچ زبانی نباید با زبان قرآن و هیچ کتابی نباید با خود قرآن مقایسه شود و به صراحت می گویم که از نظر خود من، قرآن یکی از تاثیرگذارترین کتاب ها بر میلیون ها انسان در سراسر گیتی بوده و بر ادبیات جهان، به ویژه ادبیات عرب و ترک و فارس و ده ها جا و زبان دیگر تاثیر گذاشته و در این هم تردیدی نیست.» -> رضا براهنی
• «قرآن کتاب تکوین و تشریع، جنگ و صلح، تعلیم و تربیت، طبیعت و شریعت، تاریخ و تربیت، قیامت و آخرت و به طور کلی راهنمای عمل در زندگی است.» ۳۱ ژانویه ۲۰۱۷/ ۱۲ بهمن ۱۳۹۵؛ در مصاحبه با وبگاه زیتون -> عبدالعلی بازرگان

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] قرآن. قرآن، در اصل مصدر است و به کتابی که بر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) اختصاص پیدا کرده است گفته می شود. و چنان که برخی علما گفته اند: وجه نامگذاری این کتاب مقدس به قرآن، آن است که این کتاب، جامع فوائد و آثار تمامی کتب آسمانی است بلکه جامع آثار تمامی علوم است.
در معنای قرآن وجوه پنج گانه ای گفته شده است که می توان آن ها را به سه دسته تقسیم نمود:
← جامد
از میان اقوال پنج گانه فوق، قول پنجم از همه قوی تر به نظر می رسد.
← دلیل اول
خداوند دو وظیفه اصلی و مهم برای مسلمانان نسبت به کتاب الهی بیان کرده است. خداوند در آیه ۶۳ سوره بقره می فرماید: «خُذُوا مَا آتَیْنَاکُمْ بِقُوَّهًٍْ؛ آنچه به شما داده شده را با قوت بگیرید.» این گرفتن باید به دو شکل علمی و عملی باشد. یعنی تدبر و فهم دقیق و عمیق و عمل درست و کامل.از امام صادق (علیه السّلام) ذیل همین آیه می پرسند: «اقوهًْ فی الابدان ام قوّهًٌْ فی القلوب؛ آیا به نیروی جسمها یا دلها؟» آن حضرت می فرماید: «فیهما جمیعا؛ به هردو» خداوند در آیه ۲۹ سوره ص می فرماید: «کِتَابٌ اَنزَلْنَاهُ اِلَیْکَ مُبَارَکٌ لِیَدَّبَّرُوا آیَاتِهِ؛ این کتابی مبارک است که به سوی تو فرستاده شده تا در آیات آن تدبر کنید.» و در آیه ۲۴ سوره محمد نیز می فرماید:« اَفَلاَ یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ اَمْ عَلَی قُلُوبٍ اَقْفَالُهَا؛ چرا در قرآن تدبر نمی کنند، آیا بر دلهایشان قفل نهاده شده است؟»
← وظیفه عملی
...

[ویکی شیعه] قرآن. قرآن، کتاب آسمانی دین اسلام. به باور مسلمانان، قرآن کلام خداوند است که به وسیله جبرئیل به پیامبر اسلام، وحی شده است. آنان محتوا و الفاظ آن را نازل شده از سوی خداوند می دانند؛ همچنین معتقدند قرآن معجزه و نشانه پیامبری حضرت محمد(ص) و آخرین کتاب آسمانی است. این کتاب بر معجزه بودن خود تأکید کرده و دلیل اعجازش را آن دانسته است که کسی نمی تواند مانندی برای آن بیاورد.
قرآن، نخستین بار در غار حراء، واقع در کوه ثور به پیامبر اسلام، وحی شد. دیدگاه مشهور این است که آیات آن، هم از طریق فرشته وحی و هم بدون واسطه و به صورت مستقیم، بر پیامبر نازل می شده است. به باور بیشتر مسلمانان، نزول قرآن به صورت تدریجی صورت گرفته است؛ اما برخی بر این باورند که علاوه بر نزول تدریجی آیات، آنچه قرار بوده است در یک سال بر پیامبر(ص) نازل شود، در شب قدر هم یک جا بر او نازل می شده است.
آیات قرآن در زمان پیامبر(ص) به صورت پراکنده بر روی پوست حیوانات، چوب درخت خرما، کاغذ و پارچه نوشته می شد. پس از وفات پیامبر، آیات و سوره های قرآن توسط اصحاب جمع آوری شد؛ اما نسخه های بسیاری تدوین شد که در ترتیب سوره ها و قرائت، با هم متفاوت بودند. به دستور عثمان نسخه واحدی از قرآن تهیه شد و دیگر نسخه های موجود را از بین بردند. شیعیان به پیروی از امامان خود، این نسخه را درست و کامل می دانند.

[ویکی اهل البیت] قرآن. قرآن کتاب آسمانی نازل شده بر پیامبر خاتم حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و معجزه آن جناب است که کسی را یارای هم آوردی با آن نیست.همچنین یکی از دو شیء گرانبها یا سنگین بجا مانده از رسول اکرم صلی الله علیه و آله در کنار اهل بیت علیهم السلام است که تمسک بدان دو موجب محفوظ ماندن از گمراهی است.
قرآن به واسطه جبرئیل (روح القدس) بر پیامبر نازل شده و به زبان عربی است. نزول دفعی و یکباره آن در شب قدر و نزول تدریجی آن در طول 23 سال صورت پذیرفته است. که همواره پس از نزول به وسیله گروهی که خود رسول اکرم صلی الله علیه و آله، ایشان معین کرده بودند - که به نام «کاتبان وحی» معروف شدند - نوشته می شد و در زمان خود آن حضرت به شکل کنونی جمع گردید.
قرآن مجموعه 114 سوره است و مجموع این سوره ها بر حدود 6205 آیه مشتمل است و همه این آیات مجموعاً در حدود 78000 کلمه است.
قرآن بنا به معرفی خود قرآن کتابی است که هیچ شکی در آن نیست. نور است. روشنگر هر چیز است. تصدیق کننده کتاب های آسمانی پیش از خود است و در عین حال مهیمن بر آن هاست. کتاب هدایت و جداکننده حق از باطل است. یعنی مسلط و نگهبان است نسبت به آنها
برخی نامهایی که برای قرآن در خود این کتاب ذکر شده عبارتند از:
فرقان – کتاب – ذکر – تنزیل – موعظه – شفاء – هدی – رحمت – نور – حدیث – تذکره – کلام – حکم – سراج – ذکری – حکمت – نعمت – حبل – قصص - تبیان - بینه - بصائر – فصل – صدق – عدل – صحیفه – ضیاء - بشری – برهان – بلاغ – بیان – نبا - قول فصل – کلام الله
و برخی صفاتی که خود برای خود بیان نموده عبارتند از:
مجید – عزیز – کریم – عظیم – مبین – حکیم – عربی – مبارک – قیم – هادی – حق – بشیر – نذیر – منیر – شافی – منادی – ثقیل – عجب – مصدّق – مهیمن – صراط مستقیم – احسن الحدیث - ذی الذکر - علی - کبر

[ویکی الکتاب] قرآن. معنی فُرْقَانَ: جدا سازنده (در قرآن در مورد جدایی حق از باطل استفاده شده است)
معنی ق: از حروف مقطعه و رموز قرآن
معنی ذَکَرَهُ: آن را یاد کرد (در جمله "فَمَن شَاءَ ذَکَرَهُ "یعنی هر کس خواست میتواند بیاد قرآن و یا معارفی که قرآن تذکر میدهد و یادآوری می کند بیافتد و از آن پند گیرد منظور از یادآوری این است که قرآن آنچه را که در فطرت هر شخصی خدا قرار داده را به او یادآوری می کند...
معنی قَدْ: محققاً - یقیناً - بی تردید (در کتب لغت مصارف دیگری نیز برای "قَدْ "گفته اند که در قرآن کاربرد ندارد)
معنی نَضْرِبُ: می زنیم (عبارت "أَفَنَضْرِبُ عَنکُمُ ﭐلذِّکْرَ صَفْحاً أَن کُنتُمْ قَوْماً مُّسْرِفِینَ"یعنی :"آیا به جرم اینکه شما مردمی اسرافگرید از فرستادن قرآن به سوی شما صرفنظر کنیم"در واقع موضوع نازل کردن قرآن را به صفحه ای تشبیه کرده که با ورق زدن از آن عبور ...
معنی لَقَدْ: حتماً و یقیناً - سوگند می خورم یا می خوریم که محققاً و یقیناً (ترکیب لـَ وقدْ ،در کتب لغت مصارف دیگری نیز برای "قَدْ "گفته اند که در قرآن کاربرد ندارد)
معنی عِمْرَانَ: نام پدر حضرت مریم علیهماالسلام (البته عمران نام پدر حضرت موسی علی نبینا وعلیه السلام هم بوده است ولی در قرآن به این موضوع اشاره ای نشده است )
معنی فِرْعَوْنَ: لقب پادشاه مصر-نام جبار و دیکتاتور نژاد قبط و پادشاه ایشان (منظور از کلمه فرعون در قرآن کریم فقط برای فرعون زمان موسی استفاده شده است)
معنی الم: از حروف مقطعه و رموز قرآن (در روایتی از امام صادق علیه السلام آمده که الم معنایش " انا الله الملک " است . یعنی منم خداوند سلطان )
معنی رُّؤْیَا: رؤیا ( در زبان قرآن و حدیث به صحنههائی اطلاق میشود که یک بیننده آن را میبیند ، و غیر او کسی نمیبیند ، خواه در خواب باشد یا بیداری و از ماده رؤیت به معنای دیدن است )
معنی رُؤْیَاکَ: رؤیای تو ( رؤیا : در زبان قرآن و حدیث به صحنههائی اطلاق میشود که یک بیننده آن را میبیند ، و غیر او کسی نمیبیند ، خواه در خواب باشد یا بیداری و از ماده رؤیت به معنای دیدن است )
معنی رُؤْیَایَ: رؤیای من ( رؤیا : در زبان قرآن و حدیث به صحنههائی اطلاق میشود که یک بیننده آن را میبیند ، و غیر او کسی نمیبیند ، خواه در خواب باشد یا بیداری و از ماده رؤیت به معنای دیدن است )
معنی رَّاسِخُونَ: ثابت قدمان - استواران - پابرجاها (در کافی از امام صادق (علیهالسلام) روایت آورده که فرمود : ماییم راسخین در علم ، و ما تاویل (منظور و مقصود اصلی )قرآن را میدانیم )
معنی زَّبُورِ: کتابی که مشتمل بر حکمتها و مواعظ باشد (در قرآن به کتاب حضرت داوود علی نبینا وعلیه السلام اطلاق شده و زبور مشتمل بر پیشگوییها و حمد و تمجید و دعا بوده است )
معنی حم: از حروف مقطعه و رموز قرآن (در روایتی از امام صادق علیه السلام آمده که " حم " معنایش " حمید مجید "است یعنی ستوده صفات و با مجد وعظمت)
ریشه کلمه:
قرآن (۵۵ بار)
قرء (۸۸ بار)

«قرآن»، به معنای چیزی است که قرائت می شود و «قرآن فجر» روی هم رفته، اشاره به نماز فجر است.

[ویکی فقه] قرآن (علوم قرآنی). قرآن به کتاب آسمانی مسلمانان اطلاق می شود و معجزه جاوید پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله وسلّم می باشد.
قرآن، وحی نامه اعجازآمیز الهی و به زبان عربی است که خود الفاظ توسط فرشته امین وحی، جبرئیل از جانب خدا و از لوح محفوظ بر قلب و زبان پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله وسلّم هم یکباره و هم تفصیلا در مدت ۲۳ سال نازل شد و حضرت آن را بر اصحاب خود خواند و کاتبان وحی آن را با نظارت مستقیم و مستمر حضرت صلی الله علیه و آله وسلّم نوشته و حافظان صحابه آن را حفظ و به تواتر نقل کرده اند. و در عصر پیامبر صلی الله علیه و آله وسلّم مکتوب شد.
محتوای قرآن کریم
قرآن کریم ازنظر حجم، متوسط و دارای ۱۱۴ سوره ، ۷۷۸۰۷ کلمه و سی جزء است.
دیدگاه علما
علما درباره کلمه قرآن، ریشه و معنای آن به اختلاف سخن گفته اند. شافعی آن را نه مشتق و نه مهموز، بلکه علمی می داند که به وضع ارتجالی بر کلام الهی اطلاق می شود. فراء، آن را مشتق از «قرائن» (جمع قرینه)، اشعری و پیروانش آن را مشتق از «قرن الشیء بالشیء» (پیوندزدن و افزودن چیزی بر چیزی) و زجاج، لحیانی و جماعتی آن را از «قرء» به معنای: جمع می دانند، و گفته شده سبب نامیدن قرآن به این نام آن است که انواع علوم، و یا سوره ها را با هم جمع کرده است. بعضی، با استشهاد به آیه: که دو واژه جمع و قرآن را کنار هم آورده، این قول را نپسندیده، بلکه آن را از «قرء» به معنای: اظهر و بین دانسته اند

[ویکی فقه] قرآن (قرآن). قرآن کریم یکی از ابزار های اتمام حجت خداوند بر بندگان می باشد.
۱. اتمام حجت خدا بر انسان ها با نازل کردن قرآن:یـایها الناس قد جآءکم برهـن من ربکم وانزلنآ الیکم نورا مبینا (ای مردم ! یقیناً از سوی پروردگارتان برای شما برهان (و دلیلی چون پیامبر و معجزاتش) آمد ؛ و نور روشنگری به سوی شما نازل کردیم .) و لقد انزلنا الیکم ءایـت مبینـت و مثلا من الذین خلوا من قبلکم وموعظة للمتقین. لقد انزلنا ءایـت مبینـت والله یهدی من یشاء الی صرط مستقیم.

[ویکی فقه] قران (ابهام زدایی). واژه قران ممکن است در معانی ذیل به کار رفته باشد: • قرآن، کتاب آسمانی مسلمانان و معجزه جاویدان پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله وسلم)• حج قران، یکی از اقسام حج در کنار حج تمتع و حج افراد
...

گویش مازنی

ریال – واحد پول


/gheraan/ ریال – واحد پول

پیشنهاد کاربران

امروزه از واژه قِران در ضرب المثل ها استفاده می شود.
مثال این کالا یک قِران هم نمی ارزد.
یعنی کم ارزش یا بی ارزش است.


قرآن سِپَنتا نَسکِ اسلام و نَسکِ آسمانى ، آورنده اش پیامبر کیازند اسلام ، محمد مصطفى است. قرآن نَسکى سرشار از درس ها و نشانه ها ست ، نَسکى سرشار از راستى ، نیکى ، بینش ژرف ، پرهیزگارى و گوهره دین است. قرآن ٣٠ جزء و ١١٤ سوره دارد. کوتاهترین سوره ها کوثر
با ٣ آیه و بلندترین سوره بقره با ٢٨٦ آیه است.

قِران واحد پول.
قِران یکای پول ایران در دوران قاجاریان بود. نام قران کوتاه شده صاحب قران است. هر ۱۰ قران معادل یک تومان بود و هر قران ۲۰ شاهی و هر شاهی ۵۰ دینار ارزش داشت.

در عرف عامه هر ریال امروزی ایران معادل یک قران است.
در گویش مردم میان سال برخی از شهرستان های کرمان، هنوز به ریال می گویند قِران

ب نام الله

قرآن: اسم کتاب الله است ک خوده اسم دربرگیرنده و وصف کننده صفات و افعال مربوط ب کتاب الله است،
مهمترین اشاره ب فعل اقرا میباشد ب معنای بخوان. چرا ک نفس کتاب برای خواندن میباشد. خواندن ب تدبیر و درک می انجامد، و درک ب باور و باور ب هدایت، و هدایت ب عمل، چنان ک عمل در نهایت ب پرهیزکاری میانجامد. پرهیزکاری نفس انسان را مطمئن مینماید و موجب کسب رضای الله. این است مقام بندگی و انسان ب معاد خویش بازمیگردد ( احسن تقویم ) ، جایگاهی ک برای آن خلق شد و سپس ب پایین درجه سقوط کرد ( اسفل سافلین ) .

الله: خدا، اسم است ک خوده اسم دربرگیرنده و وصف کننده خدا است.

عروس حضرت قرآن: کنایه از معارف قرآن و حقایق الهی نهفته در آن
[ عروسِ حضرت قرآن، نقاب آنگه بر اندازد
که دارالملک ایمان را مُجرّد بیند از غوغا]
( تازیانه های سلوک، نقد و تحلیل قصاید سنائی، دکتر شفیعی کدکنی، زمستان ۱۳۸۳، ص ۲۵۱. )

و عطف قلوب العالمین باسرهم علی والبسی قبولا بشکمت

قران بادی : اجتماع دو یا چند سیاره است در برج میزان .
سرو با گل قران بادی کرد : سرو و گل مقابل هم در دو کفه ی ترازو قرار گرفت .
در کنارش کشید و شادی کرد
سرو باگل قران بادی کرد
( هفت پیکر نظامی، تصحیح دکتر ثروتیان، ۱۳۸۷ ، ص 582 )

قرآن :نبی
قرآن :دکتر کزازی واژه ی " نبی" را در نوشته های خود به جای واژه ی " قرآن" بکار برده است.
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 169 )

قُرآن
نام های پارسی که برای قُرآن تاکنون برابر نهاده شده اند :
نُبی ، بزرگ آسمانی نامه ، خُدانامه ، فَرنامه
واژه ی نُبی و نَبی هر دو پارسی و کوتاه شده ی " نِوِشتَن، نِبِشتن " هستند:
نِبیشتَن< نِبیشت< نِبیش< نِبی< نِبی/ نُبی
نُبی = نوشته
نَبی= نویسنده

کلام خدا که خدا به پیغمبرش محمد گفت کلام کرا در قرآن بنویس تا به دست مسلمانان برسد

با سلام کلمه قرآن ورای آنچه در لغت نامه هامسطورگشته هرکس یه چیزی گفته یااستنادنموده است ولی نظربنده متفاوت ازاین گفته ها و معانی است کلمه قرآن یک واژه ترکی است کلمه قران یا ( قوران ) یک واژه ترکی است ( قوران ) در ترکی به معنای ( سازنده ) ویا درست کننده و بنا کننده است ازکلمه ( قورولماق ) به معنای درست کردن، ردیف کردن ، دست چین شده هم معنی میدهد به هرحال این نظر بنده است والله اعلم

خداازدوکلمه تشکیل شده ( خود ) و ( آ ) یا ( خودآی ) به معنی کسیکه خودش آمده ویا خود آینده ( ازآمدن ) در ترکی معادل آن میشه ( اوزی گلن )

واژه " قُر " در زبان عربی به معنای آب می باشد. لذا قرآن یعنی " آب آن " . البته آب در این عبارت دو کلمه ای به معنای آب نوشیدنی نیست بلکه به زبان تمثیل و تشبیه اشاره به بذر و نطفه دارد. اگر " آن " اشاره به الله و یا خداوند باشد، آنگاه قرآن در اصل و ریشه به معنای بذر و نطفه عقلانی خداوند می باشد. همانطوریکه طبق مستندات اناجیل یا " ایوان گلی های " چهار گانه و از زبان مریم عذرا فرزند وی حاصل بذر کاری روح القدس در رحم باکره بوده است. البته عقل و روح دو ماهیت کاملا متفاوت می باشند. ماده - روح - روان یک خمیر مایه واحد و یگانه تثلیثی ( سه جنبه ای ) غیر قابل تفکیک از همدیگر می باشند و کالبد موجودات زنده و غیر زنده از آن ساخته شده و می شود و کالبد ها یا ابدان و یا تن ها سرای نفوس موجودات زنده می باشند و فهم و عقل قوای ادراکی با ابزار حواس و احساسات و عواطف و افکار و خیالت و اوهامات در خدمت مشاهدات نفوس اند. عقل همه افراد انسانی و حتا عقل ضعیف نباتات و حیوانات همگی اجزای عقل کل می باشند و بعضی عقول انسانی دارای استعداد شکوفایی های خارق العاده ای می باشند. بطور مثال صاحب یکی از این عقول میتواند عصای خودرا به یک صخره بکوبد و از آن آب فوران نماید و یکی دیگر از اصحاب چنین عقولی میتواند روی آب راه برود و دیگری انگشت خودرا به سمت ماه بدر یا چهارده نشان بگیرد و در مقابل چشمان سر بینندگان ماه شق شود. لذا صفت خارق العاده همیشه مثبت نمی باشد.

یا حق
کتاب هدایت است

https://www. aparat. com/v/HyV7D

قِران یا قران واحد پول ایران بود ه است. نام قِران کوتاه شده صاحب قِران است. هر ( 10 ) قران معادل یک تومان بود.

طاهر بگ ( شاعر کرد زبان در اقلیم کردستان کنونی ) شمال عراق اینطور می گوید: -
یکی قارون دولت هم عنان یکی محتاج سکه ای یک قِران


از آنجاییکه در زبان آلمانی حرف قاف " ق " یافت نمی شود، قرآن را بصورت Koran می نویسند و آنرا کُران تلفظ می کنند. چیزی که این حقیر در این باره در اینجا خدمت خوانندگان گرامی بیان می دارم احتمالا پرت شده از موضوع، گمراهه رفتن و یا از هوا گرفته شده تلقی گردد، اما شاید برای ما فارسی زبانان جای تامل و اندیشیدن داشته باشد. واژه کُر ریشه در زبان اقوام ماد دارد و به زبان کردی ایرانی به معنای فرزند مذکر یا پسر می باشد. پسوند " آن " در زبان فارسی ضمیر سوم شخص مفرد و نامعین می باشد. اقوام ماقبل باستان سومر نام خدای پدر را " آن " و نام خدای مادر را nana یا ننه ( به زبان پهلوانان امروزی: مادر ) نامیده اند. سر زمین کنعان kanaan کانا یا کانه آن ریشه در نام خدای پدر سومریان دارد و یک واژه ترکیبی به زبان فارسی می باشد. کانا یا کانه به معنای خانه می باشد و " کانِ آن " به معنای معدن ؛ خانه و یا سرزمین " آن " . لذا این احتمال میتواند قریب به یقین باشد که کلمه قرآن در اصل و ریشه به صورت " کُر آن " بوده باشد که توسط سلمان پارسی به پیشگاه پیامبر اسلام بیان گردیده باشد. لذا کُر آن به معنای : پسرِ آن ؛ می باشد. البته در اینجا پسوند آن اشاره به خدای پدر سومریان و کنعانیان ندارد بلکه الله.
یعنی محمد پسر الله . پیامبر اسلام در سوره چهار آیه ای 112 به نام اخلاص در آیه سوم در مقابله با باور پیروان مسیحیت بیان داشته است : از او کسی نزاییده و او زاییده کسی نیست. اگر پیروان صدر اسلام و حتا مخالفان از زبان پیامبر اسلام بطور روشن و مستقیم می شنیدند که محمد خودرا پسر خدا نامیده است، فورا و بدون اندیشیدن زیادی کار و رسالت اورا تقلید و اقتباس مستقیم از رسالت ایسا مسیح می نامیدند. لذا این احتمال قریب به یقین می باشد که پیامبر اسلام با مشورت همه جانبه با سلمان پارسی بجای کُرآن لفظ قرآن را برای اثر کتبی خود انتخاب نموده است که پیروان او به معنای اصلی و ریشه ای آن پی نبرند. بنابر این قرآن به معنی زیر می باشد : ابوالقاسم محمد بن عبدالله فرزند مذکر یا پسر الله است. از آنجاییکه قرآن عنوان کتاب است، محتوای آن از زبان فرزند خدا جاری شده است و نه از زبان خود خداوند. طوریکه اطلاع داریم خداوند با مسیح هیچگونه گفت و شنودی انجام نداده است و مسیح به شاگردان و شنوندگان کلام خود گفته است: چیز هایی که به شما میگویم از خود من نیستند بلکه آن کسی که مرا فرستاده است از طریق زبان من با شما گفتگو میکند.


کلمات دیگر: