wikifeqh: مرجعیت عامه یافت.
داده اند. وی با نوآوری ،
را وارد مرحله جدیدی کرد. کتاب های
مهم ترین آثار او هستند. این کتاب ها از کتاب های درسی حوزه های علمیه شیعی است. آثار وی، همچون آثار محقق حلی،
و شهید اول، همواره مورد توجه بوده است و محققان بسیاری بر آنها شرح یا حاشیه نوشته اند.
شد.
wikishia:
حق او را شایسته دریـافـت لقب خاتم الفقها و المجتهدین نموده است. وی با دو اثر جاودان خود، «المکاسب» و «رسائل» نام خود را در گستره معارف اصیل اسلام جاودانه کرده است،
مـرتضی بن محمد امین شوشتری دزفولی معروف به شیخ انصاری در هیجدهمین روز ماه
ذی الحجه به سال 1214 روز غدیر، روز اکمال دین و اتمام نعمت در شهر قهرمان پرور دزفول از سلاله پاک یکی از اخلاف جابر بن عبدالله انصاری صحابی نامدار پیامبر عالی قدر اسلام صلی الله علیه و آله پا به عرصه وجود نهاد و به مناسبت تولد در روز ولادت
امام علی علیه السلام، نام مرتضی انصاری برای او انتخاب گردید.
پدرش شیخ محمدامین از مبلغین و مروجین شریعت مقدسه اسلام و مادرش دختر یکی از علمای محل و بانویی پرهیزکار و با تقوی در عصر خود، هر دو از اخیار و نیکان و صالحان عصر بوده اند.
او در چنین خانواده ای چشم به
جهان گشود و رشد و بالندگی آغاز نمود و از همان دوران کودکی به فراگرفتن
قرآن و معارف اسلامی پرداخت و بزودی آثار نبوغ و ذکاوت در او مشاهده گردید پس از خواندن قرآن و
ادبیات عرب به خواندن فقه و اصول پرداخت و در این دو رشته، آن چنان استعداد و شایستگی نشان داد که حیرت همگان را برانگیخت و در عنفوان جوانی به درجه عالیه
اجتهاد نائل آمد.
او در سال 1232 هـ.ق در سن هیجده سالگی همراه پدرش به قصد
زیارت عتبات عالیات به
عراق مسافرت کرد و در کربلا به توصیه عموی مکرمش شیخ حسن انصاری به خدمت سید مجاهد که از علمای نامدار کربلا بود، رسید و بر او مهمان شد.
تصادفاً در همان ملاقات نخست، مباحثه ای بین او و علامه سید مجاهد پیرامون وجوب یا حرمت
نماز جمعه در دوران غیبت درگرفت که طی آن سید مجاهد با توجه به طرز بیان و شیوه استدلال شیخ، به استعداد و نبوغ او پی برد و آینده ای بسیار درخشانی برای او پیش بینی کرد و بر اساس پیشنهاد او در کربلا اقامت گزید و این اقامت چهار سال به طول انجامید.
او از محضر اساتید بزرگ آن عصر، همچون خود ایشان و شریف العلماء مازندرانی کسب فیض نمود و بعد به موطن اصلی خود بازگشت. پس از اقامت کوتاه در موطن، مجدداً رهسپار نجف اشرف گردید و با حضور در درس
فقیه متبحر زمان، مرحوم «شیخ موسی کاشف الغطاء» به تکمیل معلومات خود پرداخت و پس از مدتی توقف در نجف باز به دزفول مراجعت نمود و آن هنگامی بود که شیخ مرتضی به مرتبه ای از
علم و تبحر رسیده بود که در برخی از معارف اسلامی از اساتید خود نیز پیشی داشت.
در سال 1240 هـ.ق، شیخ تصمیم گرفت که به زیارت هشتمین اختر فروزان ولایت، حضرت
امام رضا علیه السلام به
مشهد برود و در ضمن از حوزه علمیه آن شهر نیز بازدید به عمل آورد. مادر شیخ که دیگر فراق فرزند برایش میسر نبود به این مسافرت رضایت نمی داد. اصرار مادر به جایی رسید که سرانجام شیخ به قرآن متوسل شده و مساله را به استخاره واگذاشت و هنگامی که قرآن را باز نمود، این
آیه شریفه در برابر دیدگانش پدیدار شد: «لاتخافی ولاتحزنی انا رادوه الیک و جاعلوه من المرسلین».