کلمه جو
صفحه اصلی

طاهر بن حسین

دانشنامه عمومی

طاهر بن حسین (۱۵۹ - ۲۰۷ قمری) از سرداران معروف ایرانی مامون (خلیفه عباسی) بود که توانست در جنگ با امین (برادر مامون) در بغداد در سال ۱۹۶ هـ ق او را شکست دهد و در استقرار و انتقال خلافت به مامون سهم بسزائی داشت. وی بنیانگذار سلسله طاهریان، نخستین دودمان ایرانی پس از اسلام، بود. او از جانب مأمون بر مشرق اسلامی، تمامی سرزمین های خلافت عباسی در شرق بغداد، امارت یافت.

نقل قول ها

طاهر بن الحسین الخزاعی المصعبی(مرگ ۲۰۱ خورشیدی) نامور به طاهر ذوالیمینین، طاهر فوشنجی، ابن بیت النار، طاهر یکم، سردار ایرانی مامون (در سده دوم و سوم هجری) بود. وی بنیانگذار دودمان طاهریان در خراسان به پایتختی نیشابور بود.
• «ای کاش می شد سرزمین محل سکونت یار خویش را اردوگاه لشکر خود کنم و شبی در آن جا به یادش بیارامم و با دیدن رخش،اندوه عالم را از دل تنگ خویش بزادیم.» -> از کتاب تاریخ خاندان طاهری، نوشته سعید نفیسی
• «در مرگ هم مردی باید.» -> به هنگام مرگ
• «دست راست من در خراسان در بیعت با مأمون است.» -> خطاب به علی بن موسی
• «تقوای خدای بی همتا را پیشه کن و همواره او را ناظر بر کار خویش بدان و خوف او را از دل بیرون مکن.»• «شب و روز نگهبان رعیتت باش. از امکانی که خدا به تو داده است، برای زندگی اخرویت بهره بگیر.»• «همواره به یاد معاد و فرجام اخروی باش و بدان که در برابر الله خواهی ایستاد و باید که به او پاسخ دهی. چنان کن که الله همواره پشت بان تو باشد و روز قیامت تو را از کیفر و شکنجه در امان دارد.»• «بدان که الله تعالٰی به تو نیکی کرده و تو را مکلف ساخته که با بندگانش به نیکی و دادگری رفتار کنی و احکام او را در میان آنها به اجرا درآوری. او بر تو مقرر کرده که در امور رعیت که به تو سپرده است نیک رفتار و مهرورز باشی، جان و مال و ناموس رعیت و مرزهای کشور را به شایستگی پاسدار باشی، جاده ها را امن داری و وسائل امنیت و آرامش وآسایش بندگانش را فراهم آوری. بدان که الله تعالٰی درباره این امور از تو بازخواست خواهد کرد و برای هر کاری که از تو سرزده باشد با کیفر یا پاداش او مواجه خواهی شد. فکر و خرد و دیده و دلت را بر این کار بگمار و مبادا که امور دنیایی از این راه بیرونت ببرد. بکوش که نخستین چیزی که به آن پابندی ورزی و کردارت را با آن بسنجی التزام به احکامی باشد که الله عَزَّوَجَلّ مقرر کرده است.»• «بر ادای نمازهای پنج گانه استوار باش و مردم را به آن پابند کن تا به جماعت بگزارند؛ نمازها را در وقتش برگزار کن، همه آداب نماز را مراعات کن، وضو را به بهترین نحو بگیر، ذکر الله را بسیار بر زبان بران، قرآن را به نوای خوش بخوان، رکوع و سجود و تشهد را به تمام و کمال انجام بده، با نیت صاف به نماز ایست، و جماعتی که با تو و فرمان بر تو هستند را بر این شیوه تشویق کن و بدان که الله تعالٰی گفته نماز از زشتکاری و انجام کارهای ناپسند بازمی دارد.»• «به سنت های رسول الله پابند باش و مردم را وادار تا به آنها پابندی ورزند. گام های نیکان پیشینه (سلف صالح) که پس از پیامبر آمده اند را دنبال کن. هرگاه امر مهمی برایت پیش آمد با تقوای الله و بهتری طلبی و پابندی به احکامی که او فرستاده است، از الله استعانت بجوی. به آنچه از امر و نهی و حلال و حرام در قرآن آمده است، پابند باش، به اخبار و آثاری که از رسول الله رسیده است، توجه داشته باش و به انجام احکام الله عَزَّوَجَلّ که بر تو مقرر شده است، کوشا باش. در آنچه که دوست می داری یا دوست نمی داری، هیچ گاه از عدالت ورزی خسته مشو، چه درباره نزدیکان باشد و چه درباره دوران.»• «فقه و اهل فقه و دین و حاملان دین را ارجمند بدار، کتاب الله و کسانی که بر اساس کتاب الله عمل می کنند را ارجمند بدار، زیرا زیباترین چیزی که انسان را زیور می دهد، فقه دین و کوشش در طلب فقه و شناخت اموری است که انسان را به الله نزدیک می کند.»• «فقه و علم دین است که به سوی خیر رهبر می شود و امر به خیر و نهی از معاصی و خطاها می کند. شناخت الله و شناخت عظمت و جلال او است که بنده را در روزِ قیامت به درجات والا می رساند و در دنیا باعث کسب احترام می شود. از این راه است که تو احترام مردم را کسب می کنی و هیبت از قدرت خویش را در دل ها می نشانی و مردم به تو اعتماد می یابند و دل هاشان به تو آرام می گیرد.»• «بدان که انصاف و میانه روی در امور دنیا عزت می آورد و از معاصی باز می دارد و به تو در راه اصلاح امور یاری می رساند و کارگزاران و رعایایت را به راه اصلاح در می آورد. انصاف و میانه روی بورز تا امورت به کام شود و توانت افزون گردد و رعایایت از خاص و عام اصلاح شوند. همواره در همه امورت الله را در نظر داشته باش، که اگر چنین کنی رعیتت به فرمان بری از تو پابندی خواهند ورزید.»• «هیچ کدام از کارگزارانت را بر اساس بدگمانی و پیش از آنکه یقین یابی که خطایی مرتکب شده است برکنار مکن و بدان که بدگمانی و وارد آوردن تهمت به بی گناهان از گناهان و خطاهای بزرگ است.»• «همواره نسبت به کارگزارانت خوش بین باش و بدگمانی را از خودت دور کن؛ که اگر چنین کنی آنها یاورانت خواهند بود. مبادا که شیطان تو را وسوسه کند که بر کارگزاران بی گناه خویش بدگمان شوی، که اگر چنین کنی هم قدرت خویش را کاسته خواهی کرد و هم لذت زندگی را از خودت و دیگران دور خواهی کرد.»• «خوشبینی مایه نیرومندی و آرامش است و سبب می شود که محبت تو در دل ها ریشه بدواند و امور کشور به دلخواه تو به درستی پیش رود. ولی البته نباید که خوش بینی به کارگزاران مانع کندوکاو در امور ملک و ملت و نظارت بر کارکردهای مسئولان امور باشد. چنان باش که نظارت مستقیم بر کارهای اولیای امور و اطلاع از اوضاع و احوال رعایا و کوشش در برآوردن خواسته های رعایا و اصلاح امور آنها اولین و آخرین هم و غم تو باشد، که دین به این راه بر پا داشته می شود و سنت به این راه زنده می ماند.»• «در همه این امور نیتت را صافی کن، همواره خویشتن را بر جاده صواب بدار.»• «فراموش مکن که هر چه در کشور اتفاق افتد، مسئولش در برابر الله تعالٰی تویی.»• «الله تعالٰی دین را نگهبان و مایه عزت قرار داده است و هر که از آن پیروی کند و به آن پابند باشد را بلند می کند.»• «با کسانی که زیر اداره تو هستند، به دین داری و راه هدایت رفتار کن.»• «مسئولان امور را همواره بر دین داری و دادگری بدار؛ حدود الله را نسبت به کسانی که مرتکب جرم و جنایت می شوند، به درستی اجرا کن و همواره بکوش که کیفرها با بزه ها تناسب داشته باشد و از دست تو به کسی ستم نشود.»• «از دست نهادن اجرای احکام الله سبب می شود که خوش بینی مردم از تو کاسته شود.»• «بر سنت های شناخته شده برو و از بدعت ها و موارد شک دوری کن تا دینت سالم و شخصیتت پابرجا بماند.»• «یا ذاالیمنین وعین واحده نقصان عین ویمین زائدة.» -> شاعر ناشناس
• «آیا می خواهید مانند طاهر و هرثمه باشید ولى مذهب و عقیده ات بر خلاف آنچه اکنون انجام می دهید باشد؟» -> علی بن موسی الرضا خطاب به احمد بن عمر و حسین بن ثویربن ابى فاخته
• Tahirid Rulers: Muhammad of Khorasan, Abdullah Ibn Tahir Al-Khurasani, Tahir Ibn Husayn, Tahir Ii of Khorasan, Talha of Khorasan•

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] طاهر بن حسین، طاهربن حسین، کنیه اش ابوالطّیّب، معروف به ذوالیمینین، فرمانده سپاه مأمون و مؤسس سلسلۀ طاهریان در مشرق ایران می باشد.
ظاهراً نیای بزرگ او زریق (یا رزیق ) بن اسعد (بر طبق برخی روایات، ماهان)، از دهقانان ایرانی در خراسان، بود که نوادگان وی مدعی بودند نسب او به رستم و از این طریق به منوچهر، پادشاه پیشدادی، می رسد. آنان پس از اسلام ، به اعراب پیوستند و از موالی (وابستگان) طلحة الطلحات خزاعی و از این طریق به بنی خزاعه منسوب شدند. زریق نخست در خدمت دولت اموی بود، اما فرزندان وی، با شروع فعالیت داعیان عباسی در خراسان ، به نهضت جدید پیوستند. عباسیان نیز ظاهراً، به پاس این همکاری، مصعب بن زریق را به حکومت پوشنگ و هرات گماردند. از داده های جسته گریخته مورخان معلوم است که حسین، فرزند مصعب بن زریق، نیز از سال ۱۶۰ تا ۱۹۲ به صورت متوالی یا متناوب، حکومت پوشنگ را داشته است.
تولد
طاهر در ۱۵۹ در پوشنگ به دنیا آمد. از آغاز زندگی وی اطلاع دقیقی در دست نیست. از این رو، روایت ابن قفطی مبنی بر راهزنی کردن طاهردر جوانی ، احتمالاً درست نیست. همچنین، طاهر در درحادثه ای نامعلوم، چشم راست خود را از دست داد.
حکمرانی و لشکرکشی
او پس از بازگشت به خراسان ، به عیسی بن ماهان ، حکمران خراسان پیوست و در نبردهای او با حمزه آزرک نقش فعالی داشت. به روایت یعقوبی و ابن اثیر، طاهر پیش از سال ۱۹۱ به حکومت پوشنگ منصوب شد. او در ۱۹۲ همراه با لشکریان خلیفه، برای سرکوب رافع بن لیث، به سمرقند رفت. در ۱۹۵ که امین، علی بن عیسی بن ماهان را با لشکری، برای سرکوب مأمون، به سوی خراسان گسیل داشت، مأمون بنا بر پیشگویی ابودبان منجم و صلاحدید فضل بن سهل ، طاهر را برای مقابله با علی بن عیسی بن ماهان به ری فرستاد. طاهر با درایت نظامی خاص، پس از قتل علی بن عیسی و غلبه بر سپاه او در ری، به سوی غرب رفت و پس از سرکوب دیگر سپاهیانِ امین، به خوزستان رفت و پس از غلبه بر آنجا، به بغداد تاخت و همراه با هرثمه بن اعین ، بغداد را از دو سو در محاصره گرفت و امین را دستگیرکرد و به قتل رساند و سپس به عنوان حکمران بغداد و تمامی عراق و حجاز ، برای مأمون از مردم بیعت گرفت. به رغم حسن نظر مأمون به طاهر و اعطای لقب ذوالیمینین به وی، مناسبات فضل بن سهل با طاهر رو به تیرگی گذاشت و ظاهراً به همین سبب، به بهانۀ سرکوبی نصر بن شبث عقیلی، که در شمال عراق و شام قیام کرده بود، به حکومت جزیره (بین النهرین شمالی) و شام مأمور شد و حکومت بغداد را به حسن بن سهل، برادر فضل، سپرد و در اوایل ۱۹۹ به رقه رفت و تا اوایل ۲۰۴ در آنجا ماند.
همکاری با مامون
...


کلمات دیگر: