کلمه جو
صفحه اصلی

جزیه


مترادف جزیه : باج، باژ، خراج، گزیت، مالیات

برابر پارسی : باژ، گزیت، گزیه

فارسی به انگلیسی

tribute, poll - tax anciently paid in lieu of conversion to islam, [rare.] tribute

poll - tax anciently paid in lieu of conversion to Islam, [rare.] tribute


tribute


فارسی به عربی

فدیة ، إتاوةٌ

مترادف و متضاد

ransom (اسم)
خون بها، فدیه، فدا، جزیه

باج، باژ، خراج، گزیت، مالیات


فرهنگ فارسی

( اسم مالی ( جنس یانقد ) که اهل کتاب هر سال بدولت اسلامی پرازند گزیت .

فرهنگ معین

(جِ یِ ) [ معر. ] (اِ. ) خراجی که اهل کتاب سالانه به دولت اسلامی می پرداختند.

لغت نامه دهخدا

جزیة. [ ج ِزْ ی َ ] (معرب ، اِ) خراج زمین . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (از متن اللغة) (از ناظم الاطباء). || آنچه از ذمی گیرند. (منتهی الارب ) (از متن اللغة) (از اقرب الموارد). این لفظ مأخوذ از گَزیت و گِزْیَت فارسی است . (ناظم الاطباء). آنچه بر کفار ذمی در سال مقرر دارند. معرب گزیه . (آنندراج ). جزیت . گِزْیَت . (محمودبن عمر ربنجنی ). سرگزیت . (ترجمان القرآن عادل بن علی ). آنچه بر کافری ذمی در بلاد اسلام از خراج مقرر آید. گزید. سرگزید. سرانه . مجرک . (یادداشت مؤلف ). باج سرشمار. ج ، جَزاء، جِزی ̍، جُزی ̍.(منتهی الارب ). ج ، جِزاء. (متن اللغة) (ناظم الاطباء). در اصطلاح فقهی مالی است که بر ذمی وضع شود و آنرا خراج و مالیات سرانه نیز گویند. این چنین در جامعالرموز آمده است . (از کشاف اصطلاحات الفنون ). مالی که کفار به التزام به شرایط ذمه به مسلمانان میدهند. کفار کتابی با تعهد به شرایط ذمه از مورد تعرض بودن مصون هستند و پرداخت جزیه یکی از عناصر آن بشمار میرود و در حقیقت یک قسم مالیاتی است که هرساله از ایشان اخذمیشود. جزیه ممکن است بصورت مالیات سرانه و یا مالیات ارضی و یا به هر دو عنوان دریافت شود و مقدار آن بر وفق مقتضای اوضاع از طرف حاکم معین میگردد : و مردم ولایت نعمتی بسیار بدادند و جزیه به خود گرفتند. (فارسنامه ٔ ابن البلخی ص 115). بیست هزار بارهزار درم به ارش عصیان و فدیه ٔ عدوان و جزیه ٔ طغیان بر گردن ایشان نهاد. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 262).
جرجی زیدان آرد:جزیه و خراج همانندند، بدان جهت که هر دو از غیرمسلمان و سالی یک بار در وقت معین اخذ میشود و جزء اموال فیئی محسوبند، ولی جزیه با درآمدن به دین اسلام از میان میرود لکن خراج هیچگاه ساقط نمیشود.
تاریخچه ٔ جزیه : جزیه در میان ملل متمدن قدیم وجود داشته و از مستحدثات اسلام نیست ، از جمله یونانیان آتن حدود قرن پنجم ق .م . از مردم سواحل آسیای صغرابمنظور حمایتی که از آنها در مقابل تهاجم فنیقی ها میکردند، از آنان جزیه میگرفتند (فنیقی ها در آن عصر از توابع ایران بودند). و رومی ها نیز از مردم مغلوب شده جزیه به مبلغی بمراتب بیشتر از آنچه مسلمانان بعدها گرفتند میگرفتند و هنگامی که روم گال (فرانسه ) را فتح کرد از هر تن مبلغی 9 تا 15 لیره مالیات سرانه گرفت . این مالیات برای تمام طبقات یکسان بود ولیکن ازمردم همه ٔ کشورهای مغلوب به این میزان مالیات نمی گرفتند. ایرانیان نیز از رعایا جزیه می گرفتند. و دوست دانشمند من [جرجی زیدان ] شبلی نعمانی بر این عقیده بود که جزیه معرب گزیت فارسی است و گفته ٔ ابن اثیر درآنجا که از مالیاتهای زمان کسری سخن میگوید مؤید قول شبلی نعمانی است ، زیرا میگوید: «جزیه دادن بر همه ٔ مردم بجز اشراف و صاحبان بیوتات و نظامیان و مرزبانان و منشیان و کارمندان دیوانی ، لازم بود و مقدار آن بتناسب شأن و موقعیت افراد، 12 یا 8 یا 6 یا 4 درهم بود». و بنابراین عربها لفظ و معنی را هر دو از ایرانیان گرفته اند و لفظ آنرا در تعریب «جزیة» کردند وترتیب آنرا بصورتی دیگر درآوردند و این مالیات را از مسلمانان برداشتند همچنانکه کسری از اشراف و نظامیان و مرزبانان و غیره برداشته بود.
مقدار جزیه در اسلام : در زمان حضرت رسول (ص ) بتناسب حال و مقام بتراضی میان مسلمانان و دشمنان تعیین میشد،چنانکه در مورد نصارای نجران مقدار جزیه 20000 حله در ماه صفر و 10000 حله در ماه رجب و قیمت هر حله یک اوقیه نقره که هر اوقیه مساوی چهل درهم بود، تعیین شد. و با مردم ازرح بمقدار صد دینار تراضی شد که در ماه رجب هر سال پرداخت شود و با دیگر اقوام غیرمسلمان نیز بهمین طریق عمل شد و تا آخر خلافت ابوبکر جزیه بهمین صورت تعیین میشد و مقدار آن نامعین بود. و چون عمر به خلافت رسید و فتوحات مسلمین فزونی یافت وی به عمال خود نوشت از هر کس موی زنخش دمیده باشد، بر دارندگان نقره هر مرد 40 درم و بر دارندگان طلا هر مرد 4 دینار جزیه تعیین شود، و علاوه بر آن هر تن از مردم شام و جزیره در ماه دو مد گندم و سه قسط زیتون برای سپاهیان بدهند و پس از آن تعدیلی روی داد و از ثروتمندان 48 درم در سال هر ماه 4 درم و از متوسط 24 درم هر ماه دو درم و از طبقات پائین در سال 12 درم هر ماه یک درم گرفته شد. و زنان و کودکان و مردمانی که علیل و مصدوم بودند و رهبانان تارک دنیا از پرداخت جزیه معاف بودند. و در همین حال ممکن بود در بلاد دیگر بطریق دیگر طبق شرایط خاص جزیه گرفته شود. و بسیار اتفاق می افتاد که جزیه از روی درآمد تعیین می شد، بدین طریق که هر مبلغی از درآمد که زائد بر مخارج بود بعنوان جزیه گرفته میشد، چنانکه در زمان عبدالملک با مردم جزیره (عراق ) بهمین ترتیب عمل شد. ولی بهر حال جزیة تا زمانی مقرر بود که جزیه دهنده اسلام نیاورده باشد و چون مسلمان میشد جزیه از او برداشته میشد و این نوع مالیات از نامسلمانان عربی که بت پرست یا مرتد بودند پذیرفته نمیشد، آنان مخیر بودند که اسلام بپذیرند یا بجنگند. ولی نصاری و یهود و مجوس و بت پرستان غیرعرب میان سه امر مخیر بودند: اسلام آوردن ، جنگ یا جزیه و مقصود مسلمانان از این عمل اتحاد اعراب بود. و همانطور که گفتیم جزیه تنها بر مردان بالغ و تندرست وضع میشد و این میرساند مالیات در مقابل جنگ و کشته شدن از آنها گرفته میشده است و آنکه توانائی جنگی نداشته از آن معاف بود. و مالیاتی شبیه به جزیه را نصارای ممالک عثمانی می پرداختند که به الجزیة العسکریة معروف بود. (از تاریخ تمدن جرجی زیدان ج 1 صص 169 - 171).
- ارض الجزیة ؛ زمین که به آن جزیه تعلق گیرد.
- جزیه گرفتن ؛ گرفتن مالیات ذمی یا خراج زمین . کنایه از باج گرفتن .
- جزیه گزار ؛ ذمیان جزیه ده .آنکه مالیات سرانه از او گرفته میشود. جزیه ٔسرانه بده : و جزیه ٔ سرها از کسانی که جزیه گذار بودندی از طبقات رعایا بر سه نوع ستدندی . (از فارسنامه ٔابن البلخی ص 93).


فرهنگ عمید

مالیات سرانه که در قدیم دولت های اسلامی از مردم غیر مسلمان که اهل کتاب بودند و در ممالک اسلامی زندگی می کردند (= اهل ذمه ) می گرفتند، گزیت.

دانشنامه عمومی

مضاربه • مزارعهقرض الحسنه • جعالهسَلَف خری • مساقاتهِبه • جزیهزکات • خمسصدقه • وقفبیت المالصکوک • رِبابانکداری اسلامی
مبانی فقهی اقتصاد اسلامی، داراب نبی زاده، انتشارات نور علم ۱۳۸۵.
جزیه معرب گزیت پارسی به معنی مالیات و خراج است و در اسلام خراجی است که از اهل کتاب گرفته می شود تا در قلمرو اسلامی جان و مالشان حفظ شود.
جزیه عربی شده گزیت (گزید) فارسی است، که در پهلوی به معنای مالیات سرانه به کار می رفته است. گزیت یا سرگزیت، مالیات نقدی بود که ساسانیان، پیش از اسلام از یهود و نصاری می گرفتند. اصل واژه عبری یا آرامی بوده است و از گزیتا به معنی جدایی گرفته شده است.
آیه جزیه در قرآن به مسلمانان می گوید که اهل کتاب در قلمرو اسلامی باید جزیه بپردازند. جهاد و دفاع از دولت اسلامی بر مسلمانان واجب است و بر غیرمسلمانان که در حمایت دولت اسلامی زندگی می کنند به جای آن جزیه واجب شده است.کودکان، زنان، پیرمردان و نابینایان از پرداخت جزیه معاف اند. مقدار جزیه بستگی به صلاح دید حاکم اسلامی و رعایت حال پرداخت کنندگان دارد. دولت می تواند اهل ذمه را از دید درآمد و ثروت طبقه بندی کند و بر اساس توان پرداخت آنان سالانه مبلغی را مقرر کند. کم و زیادکردن این مقدار نیز بستگی به دیدگاه دولت اسلامی دارد. در صدر اسلام مقدار جزیه از یک تا سه دینار در سال متغیر بود. اقلیت های مذهبی به خاطر پرداخت جزیه از پرداخت خمس و زکات هم معاف هستند.

دانشنامه آزاد فارسی

جِزْیه
(اصل آن گزیت که واژه ای آرامی است) در اصطلاح به مالی گفته می شود که از مردان بالغ آزاد و مستطیع از اهل کتاب و کسانی که ملحق به آنان هستند، مانند صابئان، برحسب قرارداد ذمه گرفته می شد و این به جای زکات بود که فقط مسلمانان موظّف به پرداخت آن بودند. این کار در دیگر ملل پیش از اسلام نیز رایج بوده، اما در اسلام نخستین بار در سال ۹ یا ۱۰ق وضع شده است. آیۀ مربوط به جزیه، آیۀ ۲۹ سورۀ توبه، در سال ۹ق نازل شده است. گویا جزیه و خراج مترادف هم بودند، اما برخی عقیده دارند که جزیه بر افراد و خراج بر اراضی وضع می شده است. جزیه مبلغ ثابتینداشته و به تناسب وضعیت جزیه دهندگان تغییر می کرده است؛ مثلاً زنان، کودکان، بردگان، پیران، معلولان و فقیران از پرداخت جزیه معاف بودند. جزیه (گزیت) پیش از اسلام در دوران ساسانی نیز از طبقات مختلف اخذ می شد. این قرارداد فقط با اهل کتاب بود و دیگر کفار، به نظر مشهور فقیهان، از این امتیاز محروم بودند.

فرهنگ فارسی ساره

باژ، گزیه، گزیت


دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] مالیاتی که از اهل ذمه گرفته می شود جزیه نام دارد.
جزیه را در لغت از مادّه جَزْی عربی به معنای کفایت کردن یا پاداش دادن دانسته اند. برخی نیز آن را معرّب گِزیت فارسی به معنای مالیات و خراج و گاه مأخوذ از ریشه ای آرامی یا سریانی دانسته اند.
معنای اصطلاحی جزیه
به مالیاتی اطلاق می شود که دولت اسلامی از اهل کتاب در قبال اقامت آنان در بلاد اسلامی و مصونیت از تعرض دیگران به آنان، بر اساس قرارداد ذمه، دریافت می کند.
کاربرد جزیه در فقه
از این عنوان در باب جهاد سخن رفته است.
حکم جزیه
...

پیشنهاد کاربران

این واژه از اساس پارسى و پهلوى ست و تازیان ( اربان ) از واژه گزیتک/گزیدگ Gazitak - Gazidag ( پهلوى: مالیات ، عوارض، غرامت ) برداشته و معرب ساخته اند. گزیت Gazit در پارسى درى نیز گفته مى شود. همتایان آن در پارسى اینهاست: تاوان Tawan ، تُجِش Tojesh ( پهلوى: تُجیشْنْ
: جبران ، کفاره ، تلافى - در پهلوى تُجیدن Tojidan : کفاره - تاوان دادن ، جبران - تلافى کردن ) ، گُرُکان Gorokan ( پهلوى: گْروکان : عوض ، جبران ، وثیقه )

در گویش های پیشین ، قبل از پیدایش اسلام ، به نوعی خراج و مالیات های قدیم گفته میشد


کلمات دیگر: