مترادف تثلیث : سه گانی الوهیت ، اعتقادبه سه اقنوم اب، ابن، روح القدس، سه بخش کردن، سه بر کردن، سه گوش کردن
تثلیث
مترادف تثلیث : سه گانی الوهیت ، اعتقادبه سه اقنوم اب، ابن، روح القدس، سه بخش کردن، سه بر کردن، سه گوش کردن
فارسی به انگلیسی
مترادف و متضاد
سهگانی(الوهیت)، اعتقادبه سه اقنوم (اب، ابن، روحالقدس)
سهبخش کردن
سهبر کردن، سهگوش کردن
۱. سهگانی(الوهیت)، اعتقادبه سه اقنوم (اب، ابن، روحالقدس)
۲. سهبخش کردن
۳. سهبر کردن، سهگوش کردن
فرهنگ فارسی
( مصدر ) ۱- سه بخش کردن بسه تقسیم کردن . ۲- سه گفتن سه خواندن قایل بسه گانگی ( در الوهیت )شدن . ۳- سه گوش کردن سه سو کردن . ۴- سیکی پختن . جمع : تثلیثات .
سه گوش کردن .
شکل ظاهری ماه یا هر جِرم آسمانی دیگر در حالتی که سهچهارم قرص آن روشن دیده شود
فرهنگ معین
لغت نامه دهخدا
تثلیث . [ ت َ ] (اِخ ) نام جایی . (منتهی الارب ). موضعی است به حجاز نزدیک مکه . (از معجم البلدان ). || یوم تثلیث ؛ از ایام عرب است که در آن جنگی بین بنی سلیم و مراد بود. (از معجم البلدان ).
- اصحاب تثلیث ؛ ترسایان . مسیحیان . قائلین به اقانیم .
- اهل تثلیث ؛ نصاری ،که قائل به سه مبداء و اقنوم پدر و پسر و روح القدس هستند. (فرهنگ نظام ). سه گفتن . (شرح قاموس ). || سه خلف اشتر ببستن . (تاج المصادر بیهقی ). ثلث بناقته اذا صر منها ثلاثة اخلاف ِ. (منتهی الارب ) (از قطر المحیط) (از ناظم الاطباء). || تثلیث بُسر؛ رسیدن و پختن سوم حصه ٔ خرما. (از قطر المحیط) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || تثلیث فرس ؛ بعد مصلی آمدن اسب . (از قطر المحیط) (منتهی الارب ). بعد مصلی آمدن اسب رهان . (ناظم الاطباء). || به سه حرکت آمدن حرفی چون قاف در قدوه [ ق ُ / ق َ / ق ِ ]. || (اصطلاح نجوم ) واقع شدن ستاره ای است بچهارم برج که ثلث فلک است از ستاره ٔ دیگر و آن نظر سعد است . (منتهی الارب ). واقع شدن ستاره ای بچهارم برج که ثلث فلک است از ستاره ٔ دیگر. (ناظم الاطباء). در علم احکام نجوم واقع شدن دو ستاره بطوریکه چهار برج میان آنها فاصله باشد و آن را نظر تثلیثی گویند و سعد شمارند. (فرهنگ نظام ). بودن قمر با سعدی بمفاصله ٔ پنج برج یا نه برج چنانچه قمر در حمل باشد و مشتری در اسد یا آنکه مشتری در قوس باشد در این صورت از حمل تا اسد پنج خانه است و از حمل تا قوس نه خانه و این نظر تمام دوستی باشد و این ستاره سعد ناظر و خادم باشد قمر را و این را تثلیث از آن گویند که میان قمر و سعد بحساب درجات سوم حصه فلک باشد و آن چهار برج بود به این طور که سه برج سالم و بقدر یک برج از جمع کردن درجات برج قمر و برج سعد حاصل آنکه میان قمر و سعد مفاصله ٔ یکصد و بیست درجه ٔ حائل باشد و اگر مفاصله ٔ سه برج یا یازده برج باشد و این را نظر تسدیس گویند و این نیم دوستی باشد و اگر بمفاصله ٔ چهار برج یا ده برج باشد این تربیع است نظر نیم دشمنی دارد و اگر مفاصله یک برج یا هفت برج باشد این را مقابله گویند این نظر تمام دشمنی است و اگر دو کوکب در یک برج باشد آن را قران گویند بنظر تربیع در جمیع کار بد گیرند مگر بتربیع ماه با مشتری بر ابنای مسجد و کندن چاه و جوی بهتر و تربیع ماه با عطارد برای تعلیم خوب بود. (از شرح قران السعدین و مؤید و مدار و دیگر رسائل ) (غیاث اللغات ) (آنندراج ) :
پس در آن مجمر که در تربیع منقل کرده اند
اولین تثلیث مشک و عود و بان افشانده اند.
خاقانی .
به تثلیث بروج و ماه و انجم
به تربیع و به تسدیس ثلاثا.
خاقانی .
و علامات درج و دقایق و ثوانی و... تثلیث و تربیع و تسدیس بنوشت . (سندبادنامه ص 64).
ز تربیع و تثلیث گوهر فشان
مربع نشین و مثلث نشان .
نظامی .
ز ثورش زهره وز خرچنگ برجیس
سعادت داده از تثلیث و تسدیس .
نظامی .
چون به تثلیث مشتری و زحل
شاه انجم ز حوت شد به حمل .
نظامی .
و رجوع به کشاف اصطلاحات الفنون و التفهیم بیرونی چ جلال همائی ص 346 و 347 و کلمه ٔ نظر شود.
- اصحاب تثلیث ؛ ترسایان. مسیحیان. قائلین به اقانیم.
- اهل تثلیث ؛ نصاری ،که قائل به سه مبداء و اقنوم پدر و پسر و روح القدس هستند. ( فرهنگ نظام ). سه گفتن. ( شرح قاموس ). || سه خلف اشتر ببستن. ( تاج المصادر بیهقی ). ثلث بناقته اذا صر منها ثلاثة اخلاف ِ. ( منتهی الارب ) ( از قطر المحیط ) ( از ناظم الاطباء ). || تثلیث بُسر؛ رسیدن و پختن سوم حصه خرما. ( از قطر المحیط ) ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || تثلیث فرس ؛ بعد مصلی آمدن اسب. ( از قطر المحیط ) ( منتهی الارب ). بعد مصلی آمدن اسب رهان. ( ناظم الاطباء ). || به سه حرکت آمدن حرفی چون قاف در قدوه [ ق ُ / ق َ / ق ِ ]. || ( اصطلاح نجوم ) واقع شدن ستاره ای است بچهارم برج که ثلث فلک است از ستاره دیگر و آن نظر سعد است. ( منتهی الارب ). واقع شدن ستاره ای بچهارم برج که ثلث فلک است از ستاره دیگر. ( ناظم الاطباء ). در علم احکام نجوم واقع شدن دو ستاره بطوریکه چهار برج میان آنها فاصله باشد و آن را نظر تثلیثی گویند و سعد شمارند. ( فرهنگ نظام ). بودن قمر با سعدی بمفاصله پنج برج یا نه برج چنانچه قمر در حمل باشد و مشتری در اسد یا آنکه مشتری در قوس باشد در این صورت از حمل تا اسد پنج خانه است و از حمل تا قوس نه خانه و این نظر تمام دوستی باشد و این ستاره سعد ناظر و خادم باشد قمر را و این را تثلیث از آن گویند که میان قمر و سعد بحساب درجات سوم حصه فلک باشد و آن چهار برج بود به این طور که سه برج سالم و بقدر یک برج از جمع کردن درجات برج قمر و برج سعد حاصل آنکه میان قمر و سعد مفاصله یکصد و بیست درجه حائل باشد و اگر مفاصله سه برج یا یازده برج باشد و این را نظر تسدیس گویند و این نیم دوستی باشد و اگر بمفاصله چهار برج یا ده برج باشد این تربیع است نظر نیم دشمنی دارد و اگر مفاصله یک برج یا هفت برج باشد این را مقابله گویند این نظر تمام دشمنی است و اگر دو کوکب در یک برج باشد آن را قران گویند بنظر تربیع در جمیع کار بد گیرند مگر بتربیع ماه با مشتری بر ابنای مسجد و کندن چاه و جوی بهتر و تربیع ماه با عطارد برای تعلیم خوب بود. ( از شرح قران السعدین و مؤید و مدار و دیگر رسائل ) ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ) :
فرهنگ عمید
۲. در مسیحیت، قائل بودن به وجود سه اقنوم (پدر، پسر، و روح القُدُس ).
۳. (نجوم ) قرار گرفتن یک سوم دورۀ فلک، یعنی چهار برج فاصله میان دو ستاره. &delta، تثلیث بعضی از سیارات را سعد دانسته اند، مانندِ تثلیث ماه و مشتری.
۴. [قدیمی] سه گوشه کردن.
۵. (صفت ) [قدیمی] سه تایی.
۱. (ریاضی) سه بخش کردن؛ سه قسمت کردن.
۲. در مسیحیت، قائل بودن به وجود سه اقنوم (پدر، پسر، و روحالقُدُس).
۳. (نجوم) قرار گرفتن یکسوم دورۀ فلک، یعنی چهار برج فاصله میان دو ستاره. Δ تثلیث بعضی از سیارات را سعد دانستهاند، مانندِ تثلیث ماه و مشتری.
۴. [قدیمی] سهگوشه کردن.
۵. (صفت) [قدیمی] سهتایی.
دانشنامه عمومی
تَثلیث یا سه گانه باوری: یکی از اعتقادات بنیادین مسیحیت است که بر اساس آن خدای یگانه در سه شخص خدای پدر، خدای پسر (که در عیسی مسیح تجسم پیدا کرد) و خدای روح القدس می باشند. این سه ذات یکسانی داشته ولی از هم متمایز می باشند.
«تثلیثْ واحد است. ما قائل به سه خدا نیستیم، بلکه به یک خدای واحد در سه شخص، یعنی «تثلیثِ هم ذات» . شخص های الهی در الوهیتِ یکتا شریک نیستند، بلکه هر یک از آنها، خدای کامل است: «پدر همانی است که پسر است، و پسر همانی است که پدر است، و پدر و پسر همانی هستند که روح القدس است، یعنی در طبیعت خود، یک خدای واحد.» هر یک از این سه شخص همین واقعیت است، یعنی ذات، جوهر، یا ماهیت الهی.»
دین اسلام تثلیث را به روشنی رد می کند. آیه ۱۷۱ سوره نساء:
یَا أَهْلَ الْکِتَابِ لَا تَغْلُوا فِی دِینِکُمْ وَلَا تَقُولُوا عَلَی اللَّهِ إِلَّا الْحَقَّ ۚ إِنَّمَا الْمَسِیحُ عِیسَی ابْنُ مَرْیَمَ رَسُولُ اللَّهِ وَکَلِمَتُهُ أَلْقَاهَا إِلَیٰ مَرْیَمَ وَرُوحٌ مِّنْهُ ۖ فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ ۖ وَلَا تَقُولُوا ثَلَاثَةٌ ۚ انتَهُوا خَیْرًا لَّکُمْ ۚ إِنَّمَا اللَّهُ إِلَٰهٌ وَاحِدٌ ۖ سُبْحَانَهُ أَن یَکُونَ لَهُ وَلَدٌ ۘ لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ ۗ وَکَفَیٰ بِاللَّهِ وَکِیلًا.
ترجمه: ای اهل کتاب، در دین خود اندازه نگه دارید، و درباره خدا جز به راستی سخن نگویید؛ در حق مسیح عیسی بن مریم جز این نشاید گفت که او رسول خداست و کلمه الهی است که به مریم فرستاده و روحی از عالم الوهیت است؛ پس به خدا و همه فرستادگانش ایمان آورید و به تثلیث قائل نشوید (پدر و پسر و روح القدس را خدا نخوانید)، از این گفتار شرک باز ایستید که برای شما بهتر است، جز خدای یکتا خدایی نیست و منزّه و برتر از آن است که او را فرزندی باشد، هر چه در آسمان و زمین است همه ملک او است و خدا تنها به نگهبانی (همه موجودات) کافی است.
دانشنامه آزاد فارسی
در مسیحیت، اتحاد اقانیم یا اشخاص سه گانۀ اب و ابن و روح القدس در وجود خدایی واحد. مفهوم دقیق آن همیشه مناقشه برانگیز و علت اصلی شقاق کلیساهای کاتولیک رومی و ارتُدوکس شرقی بوده است. «یکشنبۀ تثلیث» یکشنبۀ بعد از عید پنجاهه است. اصل تثلیث در کتاب مقدس نیست و نخستین شوراهای کلیسا آن را پرورانده و در اعتقاد نامه های مسیحی گنجانیده اند. معنی آن محل اختلافات در میان علمای مسیحی بوده است. گروهی می کوشند آن را با تشبیه ظهور ذات الهی در سه صورت آب (یخ، آب و بخار) توضیح دهند. به همین سان وجوه یا انرژی های سه گانه همه بخشی از خدایی واحدند و با یکدیگر هماهنگی دارند. تثلیث را در اعتقاد مسیحیان بدین گونه می توان توصیف کرد: خدای پدر، خدای بر فراز ماست، آفریدگار و فرمانفرماست و از حدود درک ما بیرون است؛ خدای پسر، خدای همراه با ماست، عیسای منجی یا نجات بخش است که گناهان را می شوید؛ خدای روح القدس، خدای درون ماست، قدرت الهی است که مردم در زندگی خود تجربه می کنند و نیروی جاری خدا در سرتاسر عالم است که اغلب به شکل کبوتری تصویرش می کنند. روح القدس به انسان الهام می بخشد، زندگی تازه ای به او ارزانی می کند، و در روزگار سختی بدو نیرو می دهد. درک مسیحی از رابطۀ بین خدا و مسیح و روح القدس در قالب اصل تثلیث در اعتقاد نامۀ رسولانو اعتقادنامۀ نیقیه آمده است. مسیحیان معتقدند که خدا سه شخص (اقنوم) در یک وجود است و برای توصیف کامل ماهیت خدا به هر سه اشاره می کنند. با این همه، به زغم مسیحیان تثلیث اصلی توحیدی است و عقیده نه به سه بلکه تنها به یک خداست. خدای مسیحیان سه جنبۀ خدایی دارد، چنان که مثلث سه ضلع دارد، اما شکلی واحد است. اصل تثلیث مسائل فراوانی برای مسیحیان پدید آورده است. مؤمنان مسیحی با شرکت در دعای موسوم به «فیض» عقاید خود را ابراز می کنند. ممکن است سرودهایی هم با عباراتی که اشاره به تثلیث و اقانیم ثلاثه دارد بخوانند. مسئلۀ تثلیث قاطعانه در قرآن انکار شده است، گو این که واژۀ تثلیث در قرآن به کار نرفته و ضمناً بدان اشارت رفته است. (مائده: ۱۷، ۷۲)، قرآن، مسیحیان را از اعتقاد به سه گانگی خداوند برحذر می دارد (نساء: ۱۷۱؛ مائده: ۷۳). پسر خدا بودن عیسی مسیح نیز در قرآن به وضوح انکار شده است (توبه: ۳۰ـ۳۱؛ مائده: ۷۵؛ مریم: ۳۰؛ انبیاء: ۲۶). متکلمان مسلمان، از قرن ۳ق بدین سو، در رد آموزۀ تثلیث کوشیده اند. احتجاجات کلامی در رد آموزۀ تثلیث، هم از جانب اشعریانی چون ابوبکر باقلانی و هم از جانب معتزلیانی چون قاضی عبدالجبار، اغلب سمت و سویی جدلی داشته است.
تَثْلیث مقدس (مهمان نوازی آبراهام)
نام دیواره نگاره ای که مازاتچو حدود ۱۴۲۸م در صومعۀ سانتا ماریا نووِلّا، فلورانس، خلق کرد. در این اثر برای اولین بار از فنون ژرفانماییِ مَجازی استفاده شده است ـ فنونی که برونلّسکی ابداع کرد. دیوارنگارۀ مازاتچو در شرایط اولیه اش تأثیری شگرف از سه بعدنمایی را در بیننده پدید می آوَرَد، لیکن گذر زمان و آلودگی هوا، ارزش های رنگی و رنگسایه ایِ این اثر را تحلیل برده است.
فرهنگستان زبان و ادب
دانشنامه اسلامی
تثلیث به معنی بخش کردن، سه دانستن، سه بار انجام دادن است.
اقسام تثلیث و حکم آنها
تثلیث گاه به معنای سه بخش کردن چیزی است، مانند تثلیث قربانی و تثلیث اشیاء برحسب احکام و از آن جمله است تثلیث مصطلح در مسیحیت که به معنای سه دانستن خداوند یکتا است و گاه به سه بار انجام دادن عملی اطلاق می گردد مانند تثلیث مضمضه و ذکر رکوع و سجود. این عنوان در فقه در بابهای طهارت، صلات و حج به کار رفته است. در اصول فقه، مبحث اصول عملی نیز از تثلیث اشیاء بحث شده است.
← قسم اول
• تثلیث در مسیحیت • تثلیث در کلام• تثلیث در قرآن• اخبار تثلیث
...
← در مسیحیت
۱. ↑ مفردات، ص۸۱.
فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «تثلیث ».
...
در عهد عتیق و عهد جدید
در این بخش به بررسی تثلیث در عهد عتیق و عهد جدید پرداخته می شود:
← تثلیث در عهد عتیق
با گذار از دورۀ نویسندگان عهد جدید، نوبت به پدران رسولی و سپس پدران مدافع کلیسا می رسد. در این دوره مسیحیان در مواجهه با اندیشه های گوناگون و شبهاتِ مطرح شده، به تدریج کوشیدند تا اصول اعتقادی خویش را تبیین کنند و با فرا رفتن از اظهارات اعتقادی صرف، در پی آن برآمدند که با کاربردِ استدلال و بیان منطقی، و نیز به کار گرفتن اصطلاحات و مفاهیم فلسفۀ یونانی، به ابهامات و اتهامات پاسخ دهند. از این روست که در نخستین سده های مسیحی، در پاسخ به این پرسش بنیادی که «چگونه ممکن است خداوند در یک زمان هم یگانه، و هم سه گانه باشد؟»، اندیشمندان مسیحی به تدریج با فرا رفتن از تثلیث بیرونی و تجلی یافته، یعنی تثلیث تجربه، به تثلیث درونی یا ذاتی پرداختند و پس از توجه به جنبه های مختلف تثلیث تقدیری، اندک اندک بر جنبه های وجودشناسانۀ آن تأمل کردند. اما در ابتدای این دوره، یعنی در زمان پدران رسولی، باور به تثلیث بیش از هر چیز در بیان رسمی تثلیثی، یعنی اشاره به پدر، پسر و روح القدس در کنار یکدیگر در نامه ها و رساله ها اظهار می شد؛ هر چند که در آثار این پدران، روح القدس هنوز جایگاه چندان روشنی نیافته بود. برای نمونه، در آخرین دهۀ سدۀ ۱م کلمنت رومی در نامه ای به کلیسای کورنیث به وجود خدای پدر، پسر و روح القدس شهادت می دهد و آن ها را در کنار یکدیگر نام می برد (۴۶:۲)، ایگناتیوس انطاکی (۳۵- ح ۱۱۰م) نیز در نامه های خود به کلیساهای شهرهای مختلف بارها به پدر و مسیح و ویژگی الاهی او اشاره می کند («... به افسسیان»، مقدمه، نیز ۷:۲ ۱:۱ ,، «به سمیرنه ایها»، ۱:۱) و در عبارت مشهوری پدر، پسر و روح القدس را دست اندرکاران بخشایش و نجات می شمرد («به افسسیان»، ۹:۱).
← بررسی چند دیدگاه
...
در زمان ظهور پیامبر اکرم ، یعقوبیان و نسطوریان و قبطیان مخالف با فرهنگ یونانی، که بعضاً بددین و بدعتگذار هم محسوب می شدند، در شام و مصر حضور داشتند. مسیحیت موجود در مکه احتمالاً به عقاید نسطوریان نزدیک تر بود.
ویلیام مونتگمری وات، برخورد آرای مسلمانان و مسیحیان: تفاهمات و سوءتفاهمات، ج۱، ص۱۶، ترجمه محمدحسین آریا، تهران ۱۳۷۳ش.
پس از ظهور اسلام و به دنبال فتح شام، مسلمانان مستقیماً با اندیشه الاهیاتی مسیحی و نمایندگان برجسته مسیحیت روبرو شدند و به دنبال آن با صورت بندی شورایی تثلیث آشنا گردیدند. بنا بر این صورت بندی، پدر و پسر و روح برابر و هریک از آن ها خدای اند.این سه، «شخص» یا «اُقنوم» اند و جوهر یا ذات ، میان آن ها مشترک است. مناظره یوحنای دمشقی (متوفی ح۱۳۷) پیش از سال ۱۳۷ و اشاراتی در تفسیر مُقاتل بن سلیمان (متوفی ۱۵۰) که سه بار از عقاید نسطوریان و یعقوبیان و مَلْکانیان (پیروان کلیسای بیزانس مسیحی) یاد کرده
پل نویا، تفسیر قرآنی و زبان عرفانی، ج۱، ص۳۷، ترجمه اسماعیل سعادت، تهران ۱۳۷۳ش.
تلقی دقیق مسلمانان از تثلیث، در ردّیه های به جا مانده از اوایل قرن سوم نیز منعکس است.در این قرن، اناجیل و تورات را ظاهراً مسیحیان مناطقِ اسلامی به عربی ترجمه کردند.بعلاوه، نگرش عالمان مسلمان قرن سوم به تثلیث را در مباحث فِرَق گوناگون کلامی در باب واقعیت داشتن صفات یا نفی آن می توان شناخت.
معارضه جویی ها علیه مسیحیت و تثلیث
...
پیشنهاد کاربران
تلفظ یک حرف با سه حرکت
روح مقدس▪ مادر ؛ دختر ؛ روح مقدسه▪ هستی ؛ نیستی ؛ شدن▪
تثلیث مسیحیت فقط جنس مذکر را مجسم نموده و جنس موئنث و خنثی را از لوح حقیقت پاک نموده است.
هگل فیلسوف آلمانی در اثر معروف خود به نام علم منطق، مثلث هستی ؛ نیستی و شدن را که هرسه در زبان آلمانی دارای جنسیت خنثی می باشد بر تثلیث مسیحیت که اجزای تشکیل دهنده آن هرسه دارای جنسیت مذکر می باشند، مقدم دانسته ، بدون اینکه بطور آشکار به کلمه تثلیث اشاره کرده باشد. بینش فلسفی هگل این است که خداوند اول کودک بوده است و از لحاظ جنسی خنثی و جنسیت های مذکر و موئنث را پس از بلوغ جنسی کسب نموده است. به بیانی دیگر : خداوند نه تنها مجموع بیکران هستی و نیستی و شدن است بلکه فرزند آنان. به یاد دارم که دوران کودکی از والدین و بزرگتر ها سوال میکردیم که آیا خداوند پدر و مادر ندارد یا اینکه آیا خداوند یتیم و یسیر است ؟ در پاسخ می گفتند که خداوند خودش، پدر و مادر و فرزند خودش می باشد. این پاسخ برای ما کودکان حیرت زا و شگفت انگیز بود. امروز میتوانم حدس بزنم که پاسخ بزرگتران خیلی شبیه به فلسفه هگل می باشد، در صورتی که آنها نه با نام و نه با منطق هگل کوچکترین آشنائی نداشته اند. مسیحیان از یک طرف انسان را تصویر خداوند میدانند، اما از طرف دیگر فقط به جنبه پدری اورا باور دارند. مگر انسان در قالب مرد و زن و کودک نمی باشد. اگر انسان در حقیقت تصویر خداوند باشد، آنگاه خود او ضرورتا باید دارای سه جنبه مردانه و زنانه و کودکانه باشد. بهر حال طوریکه میدانیم باور باور است و پذیرای هیچگونه استدلال عقلی و منطقی نمی باشد و این حقیر هم به باور ها و اعتقادات دیگران احترام کامل ظاهری و باطنی دارم و قصدم در بیان این عبارات ضعیف نمودن پایه های معارف دینی نیست. اعیان ثابته و صِوَر ترسیم شده عرفانی در ذات خداوند هرسه جنسیت را در بر میگیرد و نه فقط نرینگی. غیر از این هر فرد انسانی در ذات خداوند دارای شش تصویر دیگر هم می باشد که با نظم خاصی در انتظار به ظهور رسیدن نشسته اند و طبیعت فعلی با ترکیب مادی و روحی قادر نیست که شرائط و مقتضیات ظهور این امکانات بالقوه را فراهم و محیا نماید. این طبیعت شش بار دیگر از نو آفریده خواهد شد و آن شش امکان بالقوه هرکدام پس از دیگری به فعلیت در خواهند آمد. وقوع این حقیقت دیر و زود دارو اما سوخت و سوز هم دارد. این طبیعت بر اثر انقباض مجدد کیهان خواهد سوخت و در مرکز جهان به آتش متراکم و داغ و سوزان تبدیل خواهد شد. طوریکه نه تنها یک شتر بلکه همه شتران عالم از درون یک سوراخ سوزن به سهولت عبور خواهند کرد. یک روز عیسی بزرگوار به همراه شاگردانش مهمان یکی از توانمندان بود و پس از صرف غذا، میزبان جهت امتهان مسیح که آیا در طی این میزبانی در حالت رو در بایستی قرار گرفته باشد و چیزی در مورد میزبان بدون در نظر گرفتن حقیقت بیان خواهد داشت یا نه ، پرسید که آیا ثروتمندان هم به درگاه آسمانی راه خواهند یافت ؟ در پاسخ چنین عبارتی به سمعش رسید : اگر روزی شاهد بودید که یک شتر توانست از سوراخ یک سوزن عبور کند، آنگاه یک فرد ثروت مند هم می تواند به آسمان راه یابد.
این تمثیل در عصر آن بزرگوار برای شنودگان این حقیقت را تداعی میکرد که عبور یک شتر از سوراخ یک درزی ( سوزن ) مطلقا محال خواهد بود و لذا تکلیف توانمندان و صاحبان ثروت و جاه و جلال و مقام روشن.
اما امروز علم در بخش کیهان شناسی به ما می آموزد که نه تنها شتران و سوزن ها بلکه همه چیز و همه کس در گذشته ای نه چندان دور ( حدود ۱۴ میلیارد سال شمسی یا قمری ناقابل در مقایسه با بیکرانی ) جملگی در یک آشیانه بسیار ریز ( به مراتب کوچکتر از هسته اتم هیدروژن ) و بسیار داغ سکنی داشتیم . لذا نه تنها فقیران و ناتوانان و ضعیفان بلکه همه گی در درگاه بوده، هستیم و خواهیم بود و در حکمت حق تعالی هیچگونه تبعیضی وجود نداشته و نخواهد داشت. مطمعنا در عالم بعدی همه شتران دوباره به ظهور خواهند رسید و همه سوزن و درزی ها هم توسط انسان ساخته خواهند شد و آنهم با کیفیت مرغوب تری. و مسیح بزرگوار هم رسالت خودرا دوباره از نو آغاز خواهد نمود. البته میزبان، و مهمانان همگی از جنبه دوم وجود خود پا به عرصه وجود خواهند گذاشت. تثلیث مسیحیت هم شکل ظاهری خود را تغییر خواهد داد وبه صورت زیر در خواهد آمد :
مادر ؛ دختر ؛ روح مقدسه
باری تعالی از اینکه این حقیر یک سَرَک کوتاه به پشت پرده اسرار انداخت و بعضی از راز های تاکنون نهفته در ذات مقدس را فاش نمود، بر خطا و گناه وی قلم عفو بکش که در روز موعود دست و پایش مثل بید با رویئت جمال نازنین ات به لرزه نیفتد.