کلمه جو
صفحه اصلی

تنزیل


مترادف تنزیل : ربا، ربح، فرع، مرابحه، نزول، فرودآیی، نازل شدن، نازل کردن، فرو فرستادن

برابر پارسی : سود، سود وامی، بهره وامی

فارسی به انگلیسی

discount


revelation, sending down, discount, interest, [rare.] revelation

discount, interest, [rare.] revelation


فارسی به عربی

اهتمام

مترادف و متضاد

نازل کردن، فرو فرستادن


۱. ربا، ربح، فرع، مرابحه، نزول
۲. فرودآیی،
۳. نازل شدن،
۴. نازل کردن، فرو فرستادن


decrease (اسم)
کاهش، تنزیل

reduction (اسم)
کاهش، اختصار، تبدیل، تقلیل، تنزیل، احیا، ساده سازی، احاله

interest (اسم)
سهم، سود، مصلحت، علاقه، دلبستگی، فرع، تنزیل، بهره

اسم


ربا، ربح، فرع، مرابحه، نزول


فرودآیی


نازل شدن


فرهنگ فارسی

۱- ( مصدر ) فرود آمدن. ۲ - فرو فرستادن نازل کردن . ۳ - مرتب ساختن . ۴ - ( اسم ) قر آن نبی . ۵ - ( اسم ) سود و ربحی که بپول وام داده تعلق گیرد . جمع : تنزیلات .
به معنی قر آن مجید کتاب خداب تعالی که پیغامبر خاتم آورد ٠

فرهنگ معین

(تَ ) [ ع . ] ۱ - (مص م . ) فرود آوردن . ۲ - مرتب ساختن . ۳ - (اِ. ) قرآن . ۴ - سودی که به پول وام داده تعلق گیرد، پولی که از مبلغ برات یا سفته پیش از سررسید کسر می کنند.

لغت نامه دهخدا

تنزیل. [ ت َ ] ( ع مص ) فروفرستادن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( زوزنی ) ( ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( غیاث اللغات ) ( ناظم الاطباء )( از اقرب الموارد ) : و قرآناً فرقناه لتقرأه ُ علی الناس علی مکث و نزلناه تنزیلاً. ( قرآن 17 / 106 ). و یوم تشقّق السماءُ بالغمام و نزل الملائکةُ تنزیلاً. ( قرآن 25 / 25 ). || فرودآوردن. || ترتیب دادن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || به ترتیب فروفرستادن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || وحی کردن خدا کلام خود را بر نبی. ( از اقرب الموارد ). ظهور قرآن بر قلب نبی ( ص ) به حسب احتیاج بواسطه جبرئیل. ( از تعریفات جرجانی ) :
پس از تحصیل دین از هفت مردان
پس از تنزیل وحی از هفت قرا.
خاقانی.
|| مطلق وحی : و پیغمبران اصحاب تنزیل باشند. ( جهانگشای جوینی ). || ( اِ ) در تداول امروز، ربا و فرعی که بر اصل پول تعلق می گیرد. ( ناظم الاطباء ). سود. نفع. فرع. ربح که از نقدی بوام داده ستانند. نزول. منفعت پول. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ).

تنزیل. [ ت َ ] ( اِخ ) قرآن مجید. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ). کتاب خدای تعالی که پیغامبرخاتم آورد. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ) :
چه گفت آن خداوند تنزیل و وحی
خداوند امر وخداوند نهی.
فردوسی.
شور است چو دریا بمثل ظاهر تنزیل
تأویل چو لؤلوست برِ مردم دانا.
ناصرخسرو.
معنی طلب از ظاهر تنزیل چو مردم
خرسند مشو همچو خر از قول به آوا.
ناصرخسرو.
جز به علمی نرهد مردم ازین بند عظیم
کآن نهفته ست به تنزیل درون زیر حجاب.
ناصرخسرو.
پیدا چو تن تو است تنزیل
تأویل در او چو جان مستَّر.
ناصرخسرو.
بگفت ای صنادید شرع رسول
به ابلاغ تنزیل و فقه و اصول.
( بوستان ).
نبینی که حق تعالی در محکم تنزیل از نعیم بهشت خبر میدهد که اولئک لهم رزق معلوم. ( گلستان ).
زمانی بحث علم و درس تنزیل
که باشد نفس انسان را کمالی.
سعدی.

تنزیل . [ ت َ ] (اِخ ) قرآن مجید. (غیاث اللغات ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). کتاب خدای تعالی که پیغامبرخاتم آورد. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) :
چه گفت آن خداوند تنزیل و وحی
خداوند امر وخداوند نهی .

فردوسی .


شور است چو دریا بمثل ظاهر تنزیل
تأویل چو لؤلوست برِ مردم دانا.

ناصرخسرو.


معنی طلب از ظاهر تنزیل چو مردم
خرسند مشو همچو خر از قول به آوا.

ناصرخسرو.


جز به علمی نرهد مردم ازین بند عظیم
کآن نهفته ست به تنزیل درون زیر حجاب .

ناصرخسرو.


پیدا چو تن تو است تنزیل
تأویل در او چو جان مستَّر.

ناصرخسرو.


بگفت ای صنادید شرع رسول
به ابلاغ تنزیل و فقه و اصول .

(بوستان ).


نبینی که حق تعالی در محکم تنزیل از نعیم بهشت خبر میدهد که اولئک لهم رزق معلوم . (گلستان ).
زمانی بحث علم و درس تنزیل
که باشد نفس انسان را کمالی .

سعدی .



تنزیل . [ ت َ ] (ع مص ) فروفرستادن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ) (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (غیاث اللغات ) (ناظم الاطباء)(از اقرب الموارد) : و قرآناً فرقناه لتقرأه ُ علی الناس علی مکث و نزلناه تنزیلاً. (قرآن 17 / 106). و یوم تشقّق السماءُ بالغمام و نزل الملائکةُ تنزیلاً. (قرآن 25 / 25). || فرودآوردن . || ترتیب دادن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || به ترتیب فروفرستادن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || وحی کردن خدا کلام خود را بر نبی . (از اقرب الموارد). ظهور قرآن بر قلب نبی (ص ) به حسب احتیاج بواسطه ٔ جبرئیل . (از تعریفات جرجانی ) :
پس از تحصیل دین از هفت مردان
پس از تنزیل وحی از هفت قرا.

خاقانی .


|| مطلق وحی : و پیغمبران اصحاب تنزیل باشند. (جهانگشای جوینی ). || (اِ) در تداول امروز، ربا و فرعی که بر اصل پول تعلق می گیرد. (ناظم الاطباء). سود. نفع. فرع . ربح که از نقدی بوام داده ستانند. نزول . منفعت پول . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا).

فرهنگ عمید

۱. سود، بهره.
۲. [مجاز] = قرآن
۳. (اسم مصدر ) پرداخت وجه برات یا سفته قبل از سررسید آن و کسر مبلغی از آن به عنوان سود.
۴. (اسم مصدر ) فروفرستادن.
۵. (اسم مصدر ) پایین آوردن.
۶. (اسم مصدر ) [قدیمی] وحی.

دانشنامه عمومی

تنزیل، که عموما نرخ تنزیل گفته می شود(به فرانسوی: actualisation) روشی است برای تخمین ارزش حال یا ارزش فعلی جریان وجوه نقدی، که در زمان بندی مشخصی در آینده قابل دریافت می باشند. مبنای تئوری و منطق این روش، براساس این حقیقت می باشد که "یک دلار امروز، بیشتر از یک دلار فردا ارزش دارد"، که این حقیقت به دلایل مختلف، از جمله وجود تورم و هزینه نگهداری پول و غیره، بدیهی بنظر می رسد. در حقیقت تنزیل روشی است، برای بروز نمودن ارزش پولی که در آینده قابل دریافت است.
توسعه وب
خدمات مشتری
معماری سازمانی
خدمات
خدمات وب
تنزیل را می توان جزو اصلی ترین ارکان علوم مالی یا تامین مالی دانست، که با استفاده از آن می توان تمامی دارایی های موجود، از جمله اوراق قرضه را ارزیابی نمود. در این روش ارزیابی، ارزش حال یا فعلی دارایی با استفاده از داده هایی مانند نرخ بازده، مبلغ اقساط دریافتی یا پرداختی (خالص جریان وجوه نقد در هر مقطع زمانی)، زمان دریافت یا پرداخت جریان وجوه و قیمت اسمی آن محاسبه می شود.

دانشنامه آزاد فارسی

تَنْزیل
واژه ای قرآنی به معنای فرودآوردنیا به ترتیب فروفرستادن. این واژه شش بار در قرآن کریم (یس: ۵؛ شعراء: ۱۹۲؛ فصّلت: ۴۲؛ واقعه: ۸۰؛ حاقّه: ۴۳) در اشاره به قرآن و یا برای توصیف آن به کار رفته و موارد دیگری نیز در اشاره به فرشتگان یا باران و مانند آن به کار رفته است. مهم ترین بحث دربارۀ این واژه و واژۀ هم ریشۀ آن «انزال» میان مفسران و عالمان علوم قرآنی، فرق میان این دو واژه است. برخی از مفسران با توجه به این دو واژه برای قرآن به دو نزول، یکی تدریجی در طی بیست وسه سال (تنزیل) و دیگر نزول یکباره در شب قدر (انزال) قائل شده اند. اما این دیدگاه از جانب برخی دیگر از مفسران مورد تردید قرار گرفته و به نظر آنان انزال و تنزیل هردو به دو معنای نزول دفعی و تدریجی به کار می رود و تفاوتی در معنا ندارند. چنانکه در قرآن نیز گاهی تنزیل به معنای نزول دفعی و انزال در معنای نزول تدریجی به کار رفته است. در قرون نخستین اسلامی این واژه در برابر تأویل به کار می رفته است، چنانکه در حدیثی از پیامبر اکرم(ص) آمده است که در میان شما کسی است که برای تأویل می جنگد و آن علی بن ابی طالب است چنانکه من برای تنزیل جنگیدم و همین مفهوم را عمار یاسر در جنگ صفین در رجز خویش اقتباس کرد. در احادیث شأن نزول هم برخی آیات که در شأن اهل بیت پیامبر نازل شده، تنزیل و آیاتی که بعدها بر آن ها تطبیق داده اند تأویل آن آیات دانسته اند.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] تنزیل کلمه ای قرآنی است و به وحی و قرآن تنزیل گفته شده است.
تنزیل، واژه ای قرآنی است. تنزیل در لغت به معنای فرو فرستادن، فرود آوردن، ترتیب دادن و به ترتیب فرو فرستادن است. و همچنین به معنای مطلق وحی و قرآن مجید به کار می رود.(وانه لتنزیل رب العالمین) «و آن (قرآن) فرو فرستاده پروردگار جهانیان است». این اسم در آیات ۲ و ۴۲ سوره فصلت، ۸۰ سوره واقعه و ۴۳ سوره الحاقه نیز آمده است.
وجه تسمیه
قرآن به این سبب «تنزیل» نامیده شده که آیات آن از طریق وحی به تدریج بر رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلّم نازل شده است؛ چون کلمه «تنزیل» غالبا از نزول تدریجی قرآن حکایت می کند و کلمه «انزال» در بیشتر موارد، نشانه نزول دفعی قرآن است. بعضی گفته اند: «تنزیل» از ماده «نزول» به معنای فرود آمدن است و هیئت تفعیل، بر کثرت دلالت دارد. کثرت نزول قرآن یا به لحاظ تعدد آیات و یا به لحاظ کثرت مراتب نزول است که این وجه با موارد استعمال سازگارتر است. ولی باید توجه داشت که تکثیر هر چیزی بر حسب خودش، و تکثیر در ماده تنزیل نیز مستلزم تدریجی بودن نزول است.
← تنزیل در قرآن
بسیاری از مفسران و قرآن پژوهان عقیده دارند که انزال به معنای نزول دفعی قرآن است و تنزیل به معنای نزول تدریجی آن بنابراین دو گونه نزول برای قرآن قائل شده اند: نزول یکباره در شب قدر، و نزول تدریجی در طول دوره رسالت اما بر اساس برخی آیات و دیدگاههای برخی واژه شناسان و ادیبان و نیز آرای برخی مفسران و قرآن پژوهان هر یک از مفاهیم انزال و تنزیل به دو معنای نزول دفعی و تدریجی به کار می روند و، از نظر معنا، با یکدیگر تفاوتی ندارند. بنا بر نظر صالحی نجف آبادی ، انزال و تنزیل هر دو به معنای مطلق «نازل کردن » هستند و نزول دفعی یا تدریجی جزو مفهوم هیچکدام نیست. در بیشتر تفاسیر و کتابهای حدیثی واژه تنزیل به معنای «قرآن و کلام الله » با بسامد بسیاری به کار می رود، گاهی نیز در مفهوم خصوصیات زمان و مناسبات تاریخی عصر نزول آیات کاربرد دارد؛ ازینرو، مفسران تحت عنوان تنزیل به نقل و بررسی شأن نزول آیات می پردازند.
تنزیل در سده های اولیه
...
[ویکی الکتاب] معنی تَنزِیلُ: نازل کردن تدریجی-فرو فرستادن تدریجی(فرق میان انزال و تنزیل این است که انزال به معنای نازل کردن دفعی و یک پارچه است ، و تنزیل به معنای نازل کردن تدریجی است )
ریشه کلمه:
نزل (۲۹۳ بار)

«تنزیل» معمولاً در مواردی گفته می شود که چیزی تدریجاً نازل شود. بعضی نیز معتقدند: «تنزیل» فقط نزول تدریجی است.

پیشنهاد کاربران

اندک اندک فرو آوردن

نازل کردن

نازل کرد

فروفرستادن، نازل کردن


کلمات دیگر: