[ویکی فقه] قوم سبأ. یکی از اقوام ی که در انواع نعمات الهی غوطه ور بودندولی به جای سپاس راه کفر ان و اعراض عمل از خدا در پیش گرفتند،قوم سبأ بودند.
"سَبأَ" در لغت عرب به معنی خریدن و در اصطلاح نام مردی است که قبائل یمن همه از نسل او هستند و او "سَبَأ بن یشحب" است. گفته شده ده قبیله از قبائل عرب از ده فرزند او پدیده گشته اند، بنابراین تمام فرزندان و قوم سبأ به نام جدّ شان نامیده شده اند و بعد از این نامش به سرزمین آنها نیز منتقل شده است.
"سَبأَ" در لغت عرب به معنی خریدن و در اصطلاح نام مردی است که قبائل یمن همه از نسل او هستند و او "سَبَأ بن یشحب" است. گفته شده ده قبیله از قبائل عرب از ده فرزند او پدیده گشته اند، بنابراین تمام فرزندان و قوم سبأ به نام جدّ شان نامیده شده اند و بعد از این نامش به سرزمین آنها نیز منتقل شده است.
wikifeqh: عربستان است، سرزمین قوم سبا در قسمت شرقی صنعاء (پایتخت یمن) قرار دارد و نام شهر پایتخت قوم سبأ "مأرب" بوده است. و این محدوده در زمانهای گذشته با تغییر دولتها، متغیر بوده؛ شاهان تبابعه و اصحاب اخدود از جمله این دولتها بودند. مردم باهوش این سرزمین در نقاط حساس، سد های زیادی ساخته بودند که از همه مهمتر "سد مأرب" بود و مجاری مختلف در آن ایجاد کرده بودند که در اثر آن باغهای زیبا و کشتزارهای پر برکت در دو طرف مسیر رودخانه ایجاد شده بود. سبائیان یا قوم سبأ و دو قوم دیگر (معینیان وحمیریان) در تاریخ عربستان نقش مهمی داشته اند، آنان نخستین قوم عربستان جنوبی بودند که به آستانه تمدن گام نهادند.
قوم سبأ در قرآن
این کلمه تنها دو بار در قرآن آمده ( یکی در سورۀ سبأ که به سرزمین و نعمات و ناسپاسی و... قوم می پردازد و دیگری در سورۀ نمل که داستان حضرت سلیمان(ع) و هدهد و ملکه سبأ است):« لَقَدْ کاَنَ لِسَبَإٍ فیِ مَسْکَنِهِمْ ءَایَةٌ جَنَّتَانِ عَن یَمِینٍ وَ شِمَالٍ کلُواْ مِن رِّزْقِ رَبِّکُمْ وَ اشْکُرُواْ لَهُ بَلْدَةٌ طَیِّبَةٌ وَ رَبٌّ غَفُور » « برای قوم سبأ در محل سکونتشان نشانهای (از قدرت الهی) بود، دو باغ (بزرگ و گسترده) از راست و چپ ( رودخانۀ عظیم و میوههای فراوان به آنها گفتیم ) بخورید و شکر او را به جا آورید شهری است پاک و پاکیزه و پروردگاری آمرزنده و مهربان.»این باغهای به هم پیوسته که در دو طرف نهر به وجود آورده بودند، به قدری پر برکت بود که در تواریخ آمده اگر کسی سبدی بر روی سر می گذاشت و در فصل میوه از زیر درختان عبور می کرد آن قدر میوه در آن می ریخت که بعد از مدت کوتاهی سبد پر می شد! نشانه بزرگی که در این آیات به آن اشاره شده است تبدیل شدن سیلها به عنوان عامل ویرانی، به مهمترین عامل عمران و آبادانی است. وفور نعمت آمیخته با امنیت محیطی بسیار مرفه برای زندگی پاک، آماده ساخته بود، محیطی مهیا برای اطاعت پروردگار، و تکامل در جنبه های معنوی، اما آنها قدر این همه نعمت را ندانستند، خدا را به دست فراموشی سپردند و به کفران نعمت مشغول شدند، به فخر فروشی پرداختند و به اختلافات طبقاتی دامن زدند. «فَقَالُواْ رَبَّنَا بَاعِدْ بَین أَسْفَارِنَا وَ ظَلَمُواْ أَنفُسَهُمْذفَجَعَلْنَاهُمْ أَحَادِیثَ وَ مَزَّقْنَاهُمْ کلُ مُمَزَّقٍ إِنَّ فیِ ذَالِکَ لَآیَاتٍ لِّکل صَبَّارٍ شَکُور » . « ولی گفتند: پروردگارا میان سفرهای ما دور بیفکن (تا بینوایان نتوانند دوش به دوش اغنیاء سفر کنند و به این طریق) آنها به خویشتن ستم کردند و ما آنان را داستانهایی برای عبرت دیگران قرار دادیم و جمعیتشان را متلاشی ساختیم.»این درخواست احمقانه نشانه تنگ نظری اغنیاء نسبت به فقراء بود آنها نمیخواستند افراد کم درآمد مانند ثروتمندان با آسایش و بدون زاد و توشه سفر کنند.«إِنَّ فیِ ذَالِکَ لَآیَاتٍ لِّکل صَبَّارٍ شَکُور» یعنی در این داستانها که از قوم سبا نقل کردیم، اندرزها و آیت ها است، برای هر کسی که در راه خدا صبر بسیار داشته باشد، و شکرش در برابر نعمتهای بی شمار خدا نیز زیاد باشد، و از شنیدن و خواندن این آیات استدلال کند بر اینکه بر انسان واجب است که پروردگار خود را از در شکر، عبادت کند، و نیز بر اینکه در ماورای این زندگی، روز بعثی هست، که در آن روز زنده می شود و به خاطر اعمالش مجازات می شود.
سرانجام قوم ناسپاس سبأ
...
قوم سبأ در قرآن
این کلمه تنها دو بار در قرآن آمده ( یکی در سورۀ سبأ که به سرزمین و نعمات و ناسپاسی و... قوم می پردازد و دیگری در سورۀ نمل که داستان حضرت سلیمان(ع) و هدهد و ملکه سبأ است):« لَقَدْ کاَنَ لِسَبَإٍ فیِ مَسْکَنِهِمْ ءَایَةٌ جَنَّتَانِ عَن یَمِینٍ وَ شِمَالٍ کلُواْ مِن رِّزْقِ رَبِّکُمْ وَ اشْکُرُواْ لَهُ بَلْدَةٌ طَیِّبَةٌ وَ رَبٌّ غَفُور » « برای قوم سبأ در محل سکونتشان نشانهای (از قدرت الهی) بود، دو باغ (بزرگ و گسترده) از راست و چپ ( رودخانۀ عظیم و میوههای فراوان به آنها گفتیم ) بخورید و شکر او را به جا آورید شهری است پاک و پاکیزه و پروردگاری آمرزنده و مهربان.»این باغهای به هم پیوسته که در دو طرف نهر به وجود آورده بودند، به قدری پر برکت بود که در تواریخ آمده اگر کسی سبدی بر روی سر می گذاشت و در فصل میوه از زیر درختان عبور می کرد آن قدر میوه در آن می ریخت که بعد از مدت کوتاهی سبد پر می شد! نشانه بزرگی که در این آیات به آن اشاره شده است تبدیل شدن سیلها به عنوان عامل ویرانی، به مهمترین عامل عمران و آبادانی است. وفور نعمت آمیخته با امنیت محیطی بسیار مرفه برای زندگی پاک، آماده ساخته بود، محیطی مهیا برای اطاعت پروردگار، و تکامل در جنبه های معنوی، اما آنها قدر این همه نعمت را ندانستند، خدا را به دست فراموشی سپردند و به کفران نعمت مشغول شدند، به فخر فروشی پرداختند و به اختلافات طبقاتی دامن زدند. «فَقَالُواْ رَبَّنَا بَاعِدْ بَین أَسْفَارِنَا وَ ظَلَمُواْ أَنفُسَهُمْذفَجَعَلْنَاهُمْ أَحَادِیثَ وَ مَزَّقْنَاهُمْ کلُ مُمَزَّقٍ إِنَّ فیِ ذَالِکَ لَآیَاتٍ لِّکل صَبَّارٍ شَکُور » . « ولی گفتند: پروردگارا میان سفرهای ما دور بیفکن (تا بینوایان نتوانند دوش به دوش اغنیاء سفر کنند و به این طریق) آنها به خویشتن ستم کردند و ما آنان را داستانهایی برای عبرت دیگران قرار دادیم و جمعیتشان را متلاشی ساختیم.»این درخواست احمقانه نشانه تنگ نظری اغنیاء نسبت به فقراء بود آنها نمیخواستند افراد کم درآمد مانند ثروتمندان با آسایش و بدون زاد و توشه سفر کنند.«إِنَّ فیِ ذَالِکَ لَآیَاتٍ لِّکل صَبَّارٍ شَکُور» یعنی در این داستانها که از قوم سبا نقل کردیم، اندرزها و آیت ها است، برای هر کسی که در راه خدا صبر بسیار داشته باشد، و شکرش در برابر نعمتهای بی شمار خدا نیز زیاد باشد، و از شنیدن و خواندن این آیات استدلال کند بر اینکه بر انسان واجب است که پروردگار خود را از در شکر، عبادت کند، و نیز بر اینکه در ماورای این زندگی، روز بعثی هست، که در آن روز زنده می شود و به خاطر اعمالش مجازات می شود.
سرانجام قوم ناسپاس سبأ
...
wikifeqh: سوره سبأ که به سرزمین و نعمات و ناسپاسی و... قوم می پردازد و دیگری در سوره نمل که داستان حضرت سلیمان و هدهد و ملکه سبأ است): «لَقَدْ کاَنَ لِسَبَإٍ فیِ مَسْکَنِهِمْ ءَایَةٌ جَنَّتَانِ عَن یَمِینٍ وَ شِمَالٍ کلُُواْ مِن رِّزْقِ رَبِّکُمْ وَاشْکُرُواْ لَهُ بَلْدَةٌ طَیِّبَةٌ وَ رَبٌّ غَفُور»؛ برای قوم سبأ در محل سکونتشان نشانه ای (از قدرت الهی) بود، دو باغ (بزرگ و گسترده) از راست و چپ (رودخانه عظیم و میوه های فراوان به آنها گفتیم) بخورید و شکر او را به جا آورید، شهری است پاک و پاکیزه و پروردگاری آمرزنده و مهربان.
این باغهای به هم پیوسته که در دو طرف نهر به وجود آورده بودند، به قدری پربرکت بود که در تواریخ آمده اگر کسی سبدی بر روی سر می گذاشت و در فصل میوه از زیر درختان عبور می کرد آن قدر میوه در آن می ریخت که بعد از مدت کوتاهی سبد پر می شد! نشانه بزرگی که در این آیات به آن اشاره شده است تبدیل شدن سیل ها به عنوان عامل ویرانی به مهمترین عامل عمران و آبادانی است.
وفور نعمت آمیخته با امنیت محیطی بسیار مرفه برای زندگی پاک، آماده ساخته بود. محیطی مهیا برای اطاعت پروردگار و تکامل در جنبه های معنوی، اما آنها قدر این همه نعمت را ندانستند، خدا را بدست فراموشی سپردند و به کفران نعمت مشغول شدند، به فخرفروشی پرداختند و به اختلافات طبقاتی دامن زدند.
این باغهای به هم پیوسته که در دو طرف نهر به وجود آورده بودند، به قدری پربرکت بود که در تواریخ آمده اگر کسی سبدی بر روی سر می گذاشت و در فصل میوه از زیر درختان عبور می کرد آن قدر میوه در آن می ریخت که بعد از مدت کوتاهی سبد پر می شد! نشانه بزرگی که در این آیات به آن اشاره شده است تبدیل شدن سیل ها به عنوان عامل ویرانی به مهمترین عامل عمران و آبادانی است.
وفور نعمت آمیخته با امنیت محیطی بسیار مرفه برای زندگی پاک، آماده ساخته بود. محیطی مهیا برای اطاعت پروردگار و تکامل در جنبه های معنوی، اما آنها قدر این همه نعمت را ندانستند، خدا را بدست فراموشی سپردند و به کفران نعمت مشغول شدند، به فخرفروشی پرداختند و به اختلافات طبقاتی دامن زدند.
wikiahlb: قوم_سبأ