کلمه جو
صفحه اصلی

عام الحزن

فرهنگ فارسی

سال دهم بعثت که ابو طالب عم حضرت رسول و سی و پنج روز بعد خدیجه کبری و زوجه آن حضرت درگذشتند و پیغمبر از فوت آن دو بسیار محزون شدند و از آن جهت آن سال را عام الحزن نام نهادند .

لغت نامه دهخدا

عام الحزن. [ مُل ْ ح ُ ] ( اِخ ) سال دهم بعثت که ابوطالب عم حضرت رسول و سی و پنج روز بعدخدیجه کبری زوجه آن حضرت درگذشتند و پیغمبر از فوت آن دو بسیار محزون شدند از آن جهت آن سال را عام الحزن نامیدند. ( منتخب التواریخ خراسانی چ 1 ص 30 ).

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] عام الحزن از حوادث حزن انگیز صدر اسلام است، (سال دهم بعثت) در پی وفات ابوطالب و خدیجه (سلام الله علیهم) رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلّم) از این سال با عنوان «عام الحزن» یاد کردند. نام گذاری این سال بدین نام، خود، بیش از هر چیز دیگر، بیانگر خدمات شایسته و فداکاری های بی مانند آن دو بزرگوار در راه دین و حمایت از رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلّم) بود.
سال دهم بعثت سالی سخت و طاقت فرسا برای رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلّم) بود؛ دو ماه و به نقلی هشت ماه و بیست و یک روز پس از خروج از شعب رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلّم) دو تکیه گاه توانمند و دو یار پر نفوذ و راستین و دو اهرم قدرتمند در پیشبرد اهداف الهی را از دست داد؛ این حادثه به قدری بر رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلّم) سخت و ناگوار آمد که ایشان این سال را سال «غم و اندوه» نامیدند. در این سال، پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) عمویش ابوطالب را که از کودکی عهده دار سرپرستی اش بوده و از حامیان و مدافعان بزرگ رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلّم) پس از بعثت بود را از دست داد؛ پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) چون خبر وفات ابوطالب را دریافت کرد به شدت دلتنگ و منقلب گردید و با شتاب خود را به بالینش رسانید سپس دست برپیشانی او می کشید و می فرمود: «عموجان در خردسالی تربیتم کردی، در یتیمی سرپرستی ام نمودی و در بزرگی یاری ام نمودی خدا از سوی من به تو پاداش خیر عطا فرماید.» اندکی قبل یا بعد از مرگ ابوطالب خدیجه (سلام الله علیهم) نیز از دنیا رفت به راستی خدیجه (سلام الله علیهم) برای پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) از نعمت های ارزنده و والامقام آفریدگار بود که مدت بیست و پنج سال مهربانانه و دلسوزانه در کنارش از مشکلات و سختی هایش کاست و به روح و روان رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلّم) آرامش داد و در تلخ ترین اوقات هم چون فرشته ای او را کمک نمود و در راستای تبلیغ دین مبین اسلام و اعتلای کلمه توحید یار و یاور و در مبارزه سخت و پرمشقت علیه دشمنان شریکش بود و از بذل جان و مال هیچ دریغ نورزید. ایشان وزیری صادق برای اسلام و مایه ی تسکین رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلّم) بود. پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) پیوسته از این بانو حتی پس از وفاتش (سلام الله علیهم) به شایستگی یاد کرده در ستایشش می فرمود: «او به من ایمان آورد زمانی که مردم کافر بودند و تصدیقم کرد، زمانی که مردم تکذیبم می کردند و به مالش یاری می رساند زمانی که مردم تحریمم کردند و خدا از او فرزندانی نصیبم کرد که از دیگر زنان، نصیبم نکرد.»
← وفات دو یار بزرگوار پیامبر
خدیجه دختر خویلد بن اسد بن عبدالعزی بن قصَی پانزده سال قبل از عام الفیل متولد شد. او را در جاهلیّت «طاهره» و «سیده قریش» می نامیدند و خانه اش پناهگاه بینوایان بود. او نخست با ابوهاله تمیمی ازدواج کرد و دارای پسری به نام هند شد که در جنگ بدر یا احد حضور داشت و در جنگ جمل در رکاب علی (علیه السّلام) به شهادت رسید. پس از فوت ابوهاله به ازدواج عتیق بن عائذ درآمد که ثمره آن دختری به نام هند بود. خدیجه با ثروتی که از این دو ازوداج به او رسید به تجارت پرداخت و با وجود آن که از لحاظ نسب، شرف و ثروت برترین زن قریش بود و ثروتمند ترین مردان قریش از او خواستگاری کردند، به هیچ یک پاسخ مثبت نداد.آشنایی با روح بزرگ و شخصیت منحصر به فرد پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) طی تجارت آن حضرت برای او، به ازدواج آن دو انجامید. در حالی که پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) ۲۵ سال و خدیجه ۴۰ سال داشت؛ اما با وجود اختلاف سن بسیار، پیوندهای روحی عمیقی میان آنان ایجاد شد به گونه ای که پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) حتی پس از مرگ خدیجه نیز همواره او را یاد می کرد و بزرگواری، ایمان و فداکاری هایش را می ستود و او را یکی از چهار زن بهشتی خواند. سه تن دیگر مریم و آسیه زن فرعون و فاطمه زهرا دختر گرامیش بود، و فرمود: «برترین آنها فاطمه است ». خدیجه (سلام الله علیهم) به فرموده پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) هنگامی به آن حضرت ایمان آورد که مردم در کفر غوطه ور بودند و در حالی پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) را تصدیق کرد، که مردم او را تکذیب می کردند و زمانی دارایی اش را خالصانه بر پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) عرضه کرد که دیگران محرومش ساختند، و خدا از او فرزندانی به پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) عطا کرد. دو پسر به نام های قاسم و عبدالله؛ ملقب به طیب و طاهر که در کودکی در مکه از دنیا رفتند و چهار دختر به نام های زینب، رقیه، ام کلثوم، و فاطمه علیها السلام که همگی دوران نبوت را درک و به مدینه هجرت کردند و در آنجا از دنیا رفتند. گویند روزی خواهر خدیجه پس از وفات وی به خانه پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) آمد و سلام کرد. پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) چنان منقلب گشت که اشک در دیدگانش گردید و فرمود: صدایش طنین آهنگ خدیجه و راه رفتنش چون او بود.
نقش ابوطالب در اسلام
نفوذ ابوطالب در میان مکیّان یکی از مهمترین عوامل نضج و گسترش اسلام در مکه بود و دست قریش در آزار پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) تا هنگام وفات ابوطالب کوتاه بود؛ اما پس از او با گذشت سیزده سال از بعثت و وجود پیروانی صدیق در مکه، شدَت آزار مشرکان بر پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) آن چنان فزونی یافت که کار دعوت به بن بست رسید و آن حضرت را به ناچار خانه نشین کرد.
ایمان ابوطالب
...


کلمات دیگر: