[ویکی فقه] خدای سبحان کمال محض و کمال آفرین است؛ هر چه از او ظهور کند کامل است. عالم و آدم از او ظهور کرده و هر دو از مظاهر کمال حقند، هم کمال نفسی دارند و هم از کمال نسبی برخوردارند، همه ذرات عالم هستی به سوی کمال در حرکتند و مسیر امر الهی را طی می کنند، انسان نیز تافته ای جدا بافته از جهان خلقت نیست، از این رو سعی می کند با رسیدن به کمال مطلوب خود را با سایر مخلوقات وفق دهد و با مجموعه جهان آفرینش هماهنگ سازد، راه هماهنگ شدن با نظام پیوسته جهان، در سیر به سوی کمال مطلوب، کسب فضایل اخلاقی است. اخلاق این توانایی را دارد که انسان متخلق را در این مسیر با این مجموعه هماهنگ کند، انسان نیز به طور طبیعی پذیرای چنین هماهنگی است و در مسیر کمال مطلق در حرکت است.
خدای سبحان کمال محض و کمال آفرین است؛ هر چه از او ظهور کند کامل است. عالم و آدم از او ظهور کرده و هر دو از مظاهر کمال حقند، هم کمال نفسی دارند و هم از کمال نسبی برخوردارند: «ما تری فی خلق الرحمن من تفاوت فارجع البصر هل تری من فطور» همه ذرات عالم هستی به سوی کمال در حرکتند و مسیر امر الهی را طی می کنند، خدای سبحان به آسمان ها و زمین فرمود: «فقال لها وللارض ائتیا طوعا او کرها قالتا اتینا طائعین؛ خواسته یا ناخواسته به سوی من بیایید، گفتند ما خواهانیم و با طوع و رغبت می آییم». انسان نیز تافته ای جدا بافته از جهان خلقت نیست، از این رو سعی می کند با رسیدن به کمال مطلوب خود را با سایر مخلوقات وفق دهد وبا مجموعه جهان آفرینش هماهنگ سازد، راه هماهنگ شدن با نظام پیوسته جهان، در سیر به سوی کمال مطلوب، کسب فضایل اخلاقی است. اخلاق این توانایی را دارد که انسان متخلق را در این مسیر با این مجموعه هماهنگ کند، انسان نیز به طور طبیعی پذیرای چنین هماهنگی است و در مسیر کمال مطلق در حرکت است.
کمال در علوم
صاحبان علوم گوناگون، تفسیرهای متنوع و متفاوتی از کمال انسان دارند. هر کسی کمال را در رشته علمی خاص خود می داند؛ ولی آخرین سخن را کمال آفرین جهان هستی، خدای سبحان، می گوید و چه کسی راستگوتر از اوست؟: «ومن اصدق من الله قیلا» .
← کمال در علوم ادبی
توحید در برنامه های عملی آنگاه ظهور می کند که انسان در آغاز و پایان هر کاری «خدا» بگوید:«وقل رب ادخلنی مدخل صدق واخرجنی مخرج صدق» همان گونه که قبلا اشاره شد، این آیه، اختصاصی به ورود در دنیا یا برزخ یا قیامت و خروج از دنیا یا برزخ یا صحنه قیامت ندارد، بلکه موحد هر کاری را انجام می دهد باید بتواند «نام خدا» را ببرد و این کار. قهرا واجب و یا مستحب است. به عبارت دیگر، کاری که انسان به نام خدا شروع می کند، کار حرام و مکروه یا مشتبه و مشکوک نمی تواند باشد؛ زیرا چنین کارهایی هرگز مورد رضایت خدای سبحان نیست و با ذکر نام او نیز هیچ تناسبی ندارد.این که گفته اند: هر کاری را که انجام می دهی نام خدا را ببر؛ یعنی کار باید به گونه ای باشد که انسان بتواند به نام خدا بگوید و این، بهترین برنامه های توحیدی است که در همه شئون زندگی ما هست. انسان موحد، در همه امور چنین می اندیشد. گاهی ممکن است انسان، در اوایل امر با حسن نیت، وارد کاری بشود و به نام خدا بگوید؛ ولی دراثنای عمل، جاذبه های طبیعی، او را به سمت خود منحرف کند و او نتواند در پایان کار به نام خدا بگوید. آیه سوره اسراء می گوید: در آغاز هر کاری که وارد می شوید، به نام خدا بگویید و به همین صورت کار را ادامه دهید به گونه ای که وقتی از آن دست کشیدید نیز بتوانید به نام خدا بگویید با این ترتیب، سراسر آن کار واجب یا مستحب، مظهر توحید می شود.چنین انسانی اهل استغفار هم هست، یعنی از خدا طلب مغفرت می کند که اگر غفلتی کرد یا قصوری ورزید و یا گاهی به برخی از گناهان صغیره مبتلا شد، خدا از او در گذرد و می دانیم که استغفار برای نوع اولیا، جنبه دفعی دارد، یعنی آنان با این استغفار از خطر ارتکاب به گناه می رهند، نه جنبه رفعی تا آنان با استغفار از خطر کیفر گناه ارتکاب شده نجات یابند.انسان مهذب و منزه از غبار طبیعت، کامل است. و بهشت، دارکمال نامیده می شود. اسلام نیز، کامل است و نقصی در آن نیست.
نعمت یاد آوری گناه
...
خدای سبحان کمال محض و کمال آفرین است؛ هر چه از او ظهور کند کامل است. عالم و آدم از او ظهور کرده و هر دو از مظاهر کمال حقند، هم کمال نفسی دارند و هم از کمال نسبی برخوردارند: «ما تری فی خلق الرحمن من تفاوت فارجع البصر هل تری من فطور» همه ذرات عالم هستی به سوی کمال در حرکتند و مسیر امر الهی را طی می کنند، خدای سبحان به آسمان ها و زمین فرمود: «فقال لها وللارض ائتیا طوعا او کرها قالتا اتینا طائعین؛ خواسته یا ناخواسته به سوی من بیایید، گفتند ما خواهانیم و با طوع و رغبت می آییم». انسان نیز تافته ای جدا بافته از جهان خلقت نیست، از این رو سعی می کند با رسیدن به کمال مطلوب خود را با سایر مخلوقات وفق دهد وبا مجموعه جهان آفرینش هماهنگ سازد، راه هماهنگ شدن با نظام پیوسته جهان، در سیر به سوی کمال مطلوب، کسب فضایل اخلاقی است. اخلاق این توانایی را دارد که انسان متخلق را در این مسیر با این مجموعه هماهنگ کند، انسان نیز به طور طبیعی پذیرای چنین هماهنگی است و در مسیر کمال مطلق در حرکت است.
کمال در علوم
صاحبان علوم گوناگون، تفسیرهای متنوع و متفاوتی از کمال انسان دارند. هر کسی کمال را در رشته علمی خاص خود می داند؛ ولی آخرین سخن را کمال آفرین جهان هستی، خدای سبحان، می گوید و چه کسی راستگوتر از اوست؟: «ومن اصدق من الله قیلا» .
← کمال در علوم ادبی
توحید در برنامه های عملی آنگاه ظهور می کند که انسان در آغاز و پایان هر کاری «خدا» بگوید:«وقل رب ادخلنی مدخل صدق واخرجنی مخرج صدق» همان گونه که قبلا اشاره شد، این آیه، اختصاصی به ورود در دنیا یا برزخ یا قیامت و خروج از دنیا یا برزخ یا صحنه قیامت ندارد، بلکه موحد هر کاری را انجام می دهد باید بتواند «نام خدا» را ببرد و این کار. قهرا واجب و یا مستحب است. به عبارت دیگر، کاری که انسان به نام خدا شروع می کند، کار حرام و مکروه یا مشتبه و مشکوک نمی تواند باشد؛ زیرا چنین کارهایی هرگز مورد رضایت خدای سبحان نیست و با ذکر نام او نیز هیچ تناسبی ندارد.این که گفته اند: هر کاری را که انجام می دهی نام خدا را ببر؛ یعنی کار باید به گونه ای باشد که انسان بتواند به نام خدا بگوید و این، بهترین برنامه های توحیدی است که در همه شئون زندگی ما هست. انسان موحد، در همه امور چنین می اندیشد. گاهی ممکن است انسان، در اوایل امر با حسن نیت، وارد کاری بشود و به نام خدا بگوید؛ ولی دراثنای عمل، جاذبه های طبیعی، او را به سمت خود منحرف کند و او نتواند در پایان کار به نام خدا بگوید. آیه سوره اسراء می گوید: در آغاز هر کاری که وارد می شوید، به نام خدا بگویید و به همین صورت کار را ادامه دهید به گونه ای که وقتی از آن دست کشیدید نیز بتوانید به نام خدا بگویید با این ترتیب، سراسر آن کار واجب یا مستحب، مظهر توحید می شود.چنین انسانی اهل استغفار هم هست، یعنی از خدا طلب مغفرت می کند که اگر غفلتی کرد یا قصوری ورزید و یا گاهی به برخی از گناهان صغیره مبتلا شد، خدا از او در گذرد و می دانیم که استغفار برای نوع اولیا، جنبه دفعی دارد، یعنی آنان با این استغفار از خطر ارتکاب به گناه می رهند، نه جنبه رفعی تا آنان با استغفار از خطر کیفر گناه ارتکاب شده نجات یابند.انسان مهذب و منزه از غبار طبیعت، کامل است. و بهشت، دارکمال نامیده می شود. اسلام نیز، کامل است و نقصی در آن نیست.
نعمت یاد آوری گناه
...
wikifeqh: کمال_حقیقی_انسان