کلمه جو
صفحه اصلی

خاندان اکبر

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] یکی از خاندان هایی که نفوذ فوق العاده ای در جریانات سیاسی و اقتصادی کشور هم در زمان قاجار و هم به دوران پهلوی داشت، خاندان اکبر و مخصوصا فتح الله اکبر می باشد که به نخست وزیری نیز رسید. در این پژوهش به معرفی چهره های سرشناس این خاندان پرداخته شده است.
فتح الله اکبر معروف به القاب بیگلربیگی، امیرتومان، سالار افخم، سردار منصور و سپهدار اعظم رشتی، در سال ۱۲۳۴ در رشت متولد شد. پدرش حاج میرزا محمدعلی خان گیلانی از ملاکین بزرگ و نامدار گیلان بود. وی تحصیلات مقدماتی را در دیار خویش فرا گرفت و پس از آن در اداره گمرات گیلان که در اجاره عموی او بود، به استخدام در آمد. در مورد وی نقل است که در اوان نوجوانی با این که برادرزاده اکبرخان بیگلربیگی رشتی شخصیت متمول گیلان و اجاره دار گمرکات چندین ایالت بود، در فقر و تنگدستی زندگی می کرد. پس از درگذشت عموی ثروتمندش، در حالی که تنها دو دختر از او باقی مانده بود، فتح الله به جای ازدواج با نامزد و دختر عمویش تصمیم گرفت با بیوه عموی خود که زنی مسن و ثروتمند بود، ازدواج نماید و به این ترتیب جانشین عموی خود در اجاره داری گمرک شد. فتح الله خان پس از عمویش، بیگلربیگی رشت شد و گمرک رشت انزلی را که در دست بلژیکی ها بود، در اختیار گرفت.فتح الله با دست و دل بازی و هزینه نمودن مبالغی هنگفت توانست مورد توجه ناصرالدین شاه قرار بگیرد و از همین رو از سال ۱۳۰۷ تا ۱۳۱۰ قمری با درجه امیرتومانی مدیر گمرکات خراسان، گیلان و مازندران بود که پس از چندی تمام آن ها را از دولت اجاره کرد و در اندک مدتی دارای ثروت و نفوذ فوق العاده شد و به لقب های سالار افخم و سالار اعظم ملقب گردید. و حتی موفق به دریافت نشان و تمثال همایون گردید.سال ۱۲۷۸ش مظفرالدین شاه وزارت گمرکات را به او واگذار کرد و سه سال بعد به او لقب سالار افخم داد. در سال ۱۲۸۴ش ناصرالدین شاه به هنگام سفر سوم خود به اروپا در رشت با قبول پیشکش قابل ملاحظه ای او را ملقب به سردار منصور نمود. در رجب سال ۱۳۱۵ قمری هنگامی که به پیشنهاد حسینقلی خان نظام السلطنه وزیر وقت عدلیه و تجارت، گمرک شمال و جنوب به دو قسمت تبدیل شد، گمرک شمال به طور کامل به فتح الله خان بیگلربیگی واگذار گردید. در واقع دریافت لقب در آن روزگار به واسطه نشان دادن لیاقت و یا اداره درست امور کشوری نبود، بلکه چنان که گذشت بسیار اتفاق می افتاد، کسانی با پرداخت مبالغ هنگفتی برای خود از شاه لقب خریداری می نمودند.سردار منصور که در شهر بندر پهلوی (بندرانزلی فعلی) با سازش با اداره «لیانازف» حق مردم و صیادان فقیر انزلی را ضایع می کرد، با اقدام و عکس العمل مردمی مواجه شد به گونه ای که مردم عمال وی را از شهر بیرون راندند.
← فتح الله اکبر و مشروطه
صادق اکبر معروف به سردار معتمد، فرزند حاج میرزا مهدی خان گیلانی، متولد حدود ۱۲۵۰ش، از ملاکین و متمولین درجه اول گیلان بوده است. پدرش از ملاکین درجه دوم گیلان بود؛ ولی خودش به واسطه ازدواج با دختر اکبرخان بیگلربیگی عموی خود، از این راه ثروت سرشاری به دست آورد.صادق خان در سال ۱۳۱۰ق برای خود لقب محتشم الملک را دست و پا کرد و با عموزاده اش چند سفر به خارج نمود. در تهران با اعیان و اشراف رفت و آمد زیادی پیدا کرد. در سال ۱۳۱۷ق هنگامی که مظفرالدین شاه عازم اروپا بود، در رشت از سوی امین السلطان به شاه معرفی شد و با تقدیم پیشکشی قابل ملاحظه به شاه و اتابک، لقب سردار معتمد گرفت. بعد از مشروطیت و پیروزی آزادی خواهان، برای حفظ اموال و دارائی هایش، خود را از هوادارن و در صف مشروطه خواهان جا زده و پول هایی در این راه هزینه نمود. مخصوصا خویشاوندیش با محمد ولی خان سپهدار تنکابنی و حضورش در جبهه او موجب گشت تا ثروتش او چند برابر شود. و در امور سیاسی هم ورود نموده حتی توانست به حکومت گیلان دست یابد. البته در جریان انقلاب شهر رشت که پیش زمینه تصرف تهران بود، بسیاری از مسئولین شهر که مهمان وی بودند، در باغ و خانه وی به قتل رسیدند؛ ولی چنانچه ملک زاده در کتاب تاریخ مشروطه نقل می کند، وی در جریان نقشه انقلابیون برای قتل مسئولین نبوده است. در انتخابات دوره سوم از رشت به مجلس رفت، و به عنوان نائب رئیس سنی مجلس انتخاب گردید. در این دوره وی عضو گروه پارلمانی اعتدالی مجلس بود. بعد از تعطیلی مجلس، به کار املاک خود رسیدگی می نمود. در کابینه متزلزل و ناتوان سپهدار اعظم فتح الله خان اکبر، که عموزاده وی بود، به وزارت پست و تلگراف منصوب شد. در ادوار چهارم، پنجم و هشتم نماینده مجلس شواری ملی بود، که در اواخر دوره اخیر و در سال ۱۳۱۱ش درگذشت. دو پسر به نام های محمد و حسن از وی بر جای ماند که محمد اکبر سال ها در دربار پهلوی مشغول به خدمت به سران حکومتی بود و مدتی ریاست تشریفات را بر عهده داشت و هم چنین پست معاونت وزارت دربار را نیز از دیگر وظائف وی بوده است.
حسن اکبر
حسن اکبر متولد سال ۱۲۸۹ش در رشت می باشد، وی فرزند سردار معتمد رشتی است. تحصیلات مقدماتی را در رشت به پایان رساند. و پس از آن طی مسافرت های زیادی به اروپا سعی در تکمیل دانش خویش نمود؛ ولی هیچ گاه موفق به اخذ مدرک علمی از دانشگاه های اروپایی نگردید. در سن سی سالگی، برای نمایندگی مجلس کاندیدا گردید و در دوره سیزدهم موفق به کسب کرسی مجلس شورای ملی به وکالت از مردم بندر پهلوی شد. در دوره پانزدهم نماینده حوزه فومن و در دوره های شانزدهم، هجدهم و نوزدهم همواره نماینده مردم رشت در مجلس شورای ملی بود.در جریان اعتصابات هفده آذر۱۳۲۱ش که در واقع جدال و رویارویی شاه با قوام بود و هر کدام قصد مغلوب کردن دیگری را داشت هنگامی که عده زیادی در مجلس متحصن شدند و وضعیت عمومی و امنیتی شهر به هم ریخت و غارت و چپاول زیادی صورت گرفت، به گونه ای که حکومت مجبور به اعلام حکومت نظامی گشت، وی یکی از نمایندگانی بود که برای گفتگو با شاه انتخاب گشت. در سال ۱۳۴۲ش و همزمان با دوره چهارم مجلس سنا، به عنوان سناتور انتخابی معرفی گشته و تا آخر عمر این عنوان را حفظ نمود. فردوست این سناتور بودن را به خاطر بی صداقتی و نادرستی وی می داند. وی که از ملاکین بزرگ گیلان به حساب می رفت، پس از اجرای قانون اصلاحات ارضی بخش زیادی از املاکش را از دست داد.وی مردی بود شوخ طبع، بذله گو، محافظه کار و بی آزار که کمک به مردم از خصوصیات ذاتی او بود. در خوشگذرانی و سرگرمی افراط می کرد؛ به طوری که در استعمال مواد مخدر آن قدر افراط می کرد که جان خود را سر آن گذاشت. در اواخر عمر به سرطان خون دچار شد. با آن که چند بار خونش را عوض کردند، مع الوصف ثمر بخش نیفتاد و در سال ۱۳۵۷ و در سن ۶۸ سالگی درگذشت. وی یکی از دختران صارم الدوله مسعود، پسر ظل السلطان را به عقد خویش در آورده بود. در مدت وکالت مجلس و سناتوری که نزدیک به سی سال به طول انجامید، یک کلام صحبت نکرد و برای نمونه به یک لایحه دولت رای مخالف نداد. از دوستان شبانه محمدرضا پهلوی بود و مورد احترام شدید محمدرضا شاه بود. در ضمن مردی بذله گو و دلقک بود که موجبات سرگرمی را فراهم می نمود.


کلمات دیگر: