کلمه جو
صفحه اصلی

انابه


مترادف انابه : انابت، پشیمانی، توبه

مترادف و متضاد

انابت، پشیمانی، توبه


فرهنگ فارسی

انابت: بازگشتن بسوی خدا، توبه کردن، دست برداشتن ازگناه ، توبه وزاری وپشیمانی
۱ - ( مصدر ) باز گشتن بسوی خدا توبه کردن.۲ - ( اسم ) توبه پشیمانی .
قائم مقام کسی گردانیدن کسی را . قائم مقام کسی گردانیدن .

فرهنگ معین

(اِ بِ ) [ ع . انابة ] نک انابت .

لغت نامه دهخدا

انابة. [ اِ ب َ ] (ع مص ) قائم مقام گردانیدن کسی را. (ناظم الاطباء)(از اقرب الموارد). قائم مقام کسی گردانیدن . (آنندراج ). گویند انبته عنه انابةً؛ یعنی قائم مقام او گردانیدم او را. (از منتهی الارب ). و رجوع به انابت شود.


انابه. [ اِ ب َ / ب ِ ] ( از ع ، اِ ) توبه و پشیمانی و بازگشت بسوی خدای تعالی که پتت و پتفت نیز گویند. ( از ناظم الاطباء ). بازگردیدن با خدای عزوجل. ( تاج المصادر بیهقی ). رجوع به انابت شود.

فرهنگ عمید

= انابت

انابت#NAME?


دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] بازگشتی عمیق با قلب و زبان و عمل به خدا را إنابه گویند.
انابه مصدر باب افعال از ریشه «ن-و-ب» است.
این ماده گاهی با «إلی» و گاهی با «عن» به کار می رود.
در صورت نخست ثلاثی مجرد
مقاییس اللغه، ج۵، ص۳۶۷.
اهل سلوک از انابه با تعابیری گوناگون یاد کرده اند؛ مانند: بازگشت از غفلت به ذکر و از وحشت به انس، ترک اصرار بر گناهان و ملازمت استغفار، فرار از خلق به سوی حق، اشتغال به خدمت حق، اخلاص داشتن، بازگشت به حق با صفای نیت و صدق عقیده، اجابت راستین و....
فرهنگ اصطلاحات و تعبیرات عرفانی، ص۱۳۷.
مشتقات نوب در قرآن ۱۸ بار و تنها از باب افعال به کار رفته است که ۱۱ بار آن به صورت فعلی (أنیبوا، ینیب، أنابوا، أناب، أُنیب، أنبنا) و ۷ بار آن به صورت اسمی (منیب، منیبین، منیباً) است.
توبه در قرآن و سنت، ص۴۴-۴۲.
...

پیشنهاد کاربران

پوزش خواهی معادل خوبی برای انابه است . و معادل توبه بازگشت است.

انابه. ( ا. ع. ) . بازگشتى عمیق با قلب و زبان و عمل به خدا. انابه مصدر باب افعال از ریشه «ن ـ و ـ ب» است. این ماده گاهى با «إلى» و گاهى با «عن» به کار مى رود. در صورت نخست ثلاثى مجرد[1] و باب افعال[2] آن هر دو در لغت به معناى بازگشت چیزى به صورت مکرر است. به زنبور عسل نیز چون پیوسته به کندویش باز مى گردد نُوب مى گویند و نیز حادثه را که شأن آن پى در پى بودن است نائبه مى نامند. [3] در صورت دوم ثلاثى مجرد آن به معناى جانشین شدن و باب افعال آن به معناى جانشین کردن است. [4]برخى گفته اند: اصل در لغت نوب، فرود آمدن در جایگاهى با اختیار و قصد است که از مصادیق آن جانشین کسى شدن و بازگشت به مکانى از روى قصد است و انابه را براى تعدیه و عبارت از آن دانسته اند که شخصى، دیگرى یا خودش را در مقامى فرود آورد. [5] بعضى نیز احتمال داده اند انابه معتلّ یایى از «ناب» به معناى انقطاع باشد. [6] «ناب» به معناى دندان نیش نیز آمده است[7] که با آن چیزى را قطع مى کنند. براساس معناى لغوى اگر انابه از نوب باشد انابه به سوى خدا به معناى بازگشت به اوست و اگر از ناب باشد، به معناى انقطاع کامل به سوى خداى سبحان است. [8]
اهل سلوک از انابه با تعابیرى گوناگون یاد کرده اند؛ مانند: بازگشت از غفلت به ذکر و از وحشت به انس، ترک اصرار بر گناهان و ملازمت استغفار، فرار از خلق به سوى حق، اشتغال به خدمت حق، اخلاص داشتن، بازگشت به حق با صفاى نیت و صدق عقیده، اجابت راستین و . . . . [9] این گروه انابه را منزل چهارم از 100 منزل سلوک به سوى خدا دانسته[10] و براى آن مراتبى یاد کرده اند؛ مانند انابه از سیئات به حسنات، از غیر خدا به خدا و از خدا به خدا[11] و نیز انابه از روى اصلاح چنان که بر پایه عذر، از روى وفا چنان که بر پایه عهد و از روى حال چنان که بر پایه اجابت باشد[12] یا انابه نفس، قلب و روح. انابه نفس آن است که عبد آن را به خدمت وادارد و انابه قلب آن است که او را از غیر حق تهى سازد و انابه روح دوام ذکر است تا غیر او را یاد نکرده و جز به او نگراید. [13]
انابه نزد اهل کلام خارج کردن قلب* از تیرگیهاى شبهات است. [14]
مشتقات نوب در قرآن 18 بار و تنها از باب افعال به کار رفته است که 11 بار آن به صورت فعلى ( أنیبوا، ینیب، أنابوا، أناب، أُنیب، أنبنا ) و 7 بار آن به صورت اسمى ( منیب، منیبین، منیباً ) است. [15]
حقیقت انابه و تفاوت آن با توبه:
از آیات «. . . و یَهدى اِلَیهِ مَن اَناب * اَلَّذینَ ءامَنوا وتَطمَئِنُّ قُلوبُهُم بِذِکرِ اللّهِ . . . » ( رعد/13، 27 ـ 28 ) برمى آید که ایمان و آرامش قلب با یاد خدا، همان انابه است و آن نوعى آمادگى از جانب بنده است که هدایت الهى را در پى دارد. [16] در توضیح انابه و بیان حقیقت آن، گفته هاى گوناگونى ارائه شده است؛ برخى گفته اند: انابه بازگشت به سوى خدا و بازگشت به فطرت توحیدى است؛ یعنى هر زمان که عاملى انسان را از نظر عقیده و عمل از اصل توحید منحرف سازد، باید به سوى آن باز گردد: «فَاَقِم وَجهَکَ لِلدّینِ حَنیفـًا فِطرَتَ اللّهِ الَّتى فَطَرَ النّاسَ عَلَیها . . . مُنیبینَ اِلَیهِ» ( روم/30، 30 ـ 31 ) [17] تکیه روى «منیبین الیه» در آیه «و اِذا مَسَّ النّاسَ ضُرٌّ دَعَوا رَبَّهُم مُنیبینَ اِلَیهِ . . . » ( روم/30، 33 ) با توجه به مفهوم لغوى انابه، براى اشاره به این معناست که پایه و اساس در فطرت انسان توحید و خداپرستى، و شرک امر عارضى است، که وقتى شخص از آن قطع امید مى کند خواه ناخواه به سوى ایمان و توحید باز مى گردد. [18]
برخى انابه را متضمن 4 امر محبت خدا، خضوع براى او، اقبال به او و اعراض از غیر او دانسته و گفته اند: اگر این 4 خصلت در کسى جمع نشود، وى مستحق اسم منیب نیست. به عقیده ایشان در لفظ انابه معناى اسراع و رجوع و تقدم نهفته است، بنابراین، منیب کسى است که به سوى خشنودى خدا بشتابد و همواره به او بازگشته و به سوى آنچه خدا دوست دارد پیشى گیرد. [19]
براساس آنچه گذشت بین انابه و توبه* تفاوت وجود دارد که موارد استعمال انابه در قرآن و سنت آن را تایید مى کند. انابه رجوع به خدا از همه چیز غیر از خدا و اقبال به او با سِرّ و قول و فعل است تا اینکه شخص دائماً در فکر خدا و ذکر او و اطاعتش باشد، بنابراین، انابه غایت درجات توبه و برترین مراتب آن است، زیرا توبه، بازگشت از گناه است؛ ولى انابه افزون بر آن بازگشت از مباحات نیز هست و آن از مقامات والاست. [20]
در تفاوت توبه و انابه نظرات گوناگون دیگرى نیز ارائه شده است؛ از جمله: 1. توبه پشیمانى از فعل و انابه ترک گناهان و شاهد آن قول امام سجاد ( علیه السلام ) است: «اللهم ان یکن الندم توبةً إلیک فأنا أندم النادمین و ان یکن الترک لمعصیتک انابةً فأنا أوّل المنیبین = خدایا، اگر پشیمانى توبه است پس من پشیمان ترین پشیمانان هستم و اگر ترک معصیت انابه است پس من اولین انابه کنندگانم. ». [21] 2. توبه در افعال ظاهرى است و انابه در امور باطنى. 3. توبه رهبت ( ترس و بیم ) است و انابه رغبت ( اشتیاق ) . 4. انابه مقامى پس از مقام توبه است. 5 . توبه بازگشت از معصیت به اطاعت و انابه بازگشت از غفلت به ذکر و فکر است. 6 . اگر سبب بازگشت، ترس از عقوبت باشد، توبه و اگر رغبت در ثواب باشد انابه است. 7. انابه بازگشت بنده است به خداى خویش با دل و همت؛ ولى توبه بازگشت بنده است از معصیت به اطاعت. [22] 8 . توبه و استغفار و انابه همه توجه به خداست؛ اما استغفار توجهى است که پس از توبه است و انابه توجهى است که پس از استغفار دست مى دهد. [23]
البته بسیارى از مفسران[24] و لغویان[25] انابه را هم معناى توبه دانسته اند. برخى آن را بازگشت به سوى خدا با توبه[26]و خالص کردن عمل[27] و برخى اقبال به سوى خدا و توبه و بازگشت به اطاعت الهى دانسته اند. [28] برخى دیگر آن را فرود آوردن نفس و قرار دادن آن در منزلى از منازل سلوک دانسته و آن را به معناى آمادگى عملى و خارجى براى توبه و سلوک به سوى خدا به حساب آورده اند، به همین جهت انابه با حرف «الى» ب . . .


کلمات دیگر: